خانواده آسمانی ۲۵.mp3
9.35M
#خانواده_آسمانی ۲۵
🔺دلیل احساس هایی مانند پوچی، تنهایی، تحقیر، خوار شدن، احساس ذلت و...
که گریبانگیر زندگی انسان در برهه های مختلف زندگی میشود چیست؟
⚡️انسان محکوم به تجربه چنین احساس هایی ست مگر اینکه؛
بتواند شاهراه را از بیراهه تشخیص دهد.
※ مقصود از شاهراه چیست؟
#استاد_شجاعی 🎤
#استاد_پناهیان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#درخواستی
#خفتگیری
#دفاع_شخصی
♦️در کلیپ ملاحظه میکنید که در شیوه ی جدید خفتگیری چگونه از خود دفاع کنید.
💢نکته بسیار #مهم: به محض اینکه دستمال آغشته به مواد بیهوش کننده رو گذاشتن جلوی دهان و بینی شما نفستان را حبس کنید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#درخواستی
#خودرو
#دفاع_شخصی
💢خداقوت خدمت همراهان گرامی
♦️یک تکنیک بسیار ساده و کاربردی در درگیریهای مرسوم بصورت ساده و قابل اجرا برای عموم تقدیم نگاهتان.
#قانون_1 هرگز درگیر نشوید.
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
📝📝📝 #بابیت #بهائیت #فرقه_شناسی #تاریخی 📝 آثار باب 🖌 آثاری از علیمحمد باب به جای مانده است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📝📝📝
#بابیت #بهائیت
#فرقه_شناسی
#تاریخی
🔖 بابيان در عراق
🖌 در روزهايي که بابيان دستهجمعي به عراق عرب تبعيد شده بودند، هر روز حکايت شرمآوري از خود ثبت ميکردند که حتي بهاءالله نتوانسته است آنها را انکار كند.
در کتاب مائده آسماني، اين جملات از بهاءالله درباره شيوه عملکرد اجتماعی بهائيان آمده است:
«جميع ملوك ، ( = حکام و شاهان ) اليوم، ( = امروز ) اين طايفه را اهل فساد ميدانند؛ چه كه في الحقيقه در اوايل، اعمالي از اين طايفه ظاهر، كه فرايض ايمان مرتعد [میشد]، در اموال ناس، من غير اذن ( = بی اجازه ) تصرف مينمودند و نهب و غارت و سفك دماء ( = خون ریختن ) را از اعمال حسنه ميشمردند.»
🖌 شوقي افندي نيز از ذکر اين وقايع ابا نکرده و آورده است:
«در عراق، شيوه بابيان اين بود كه شبها به دزديدن لباس و نقدينه و كفش و كلاه زوار اماكن مقدسه و شمعها و صحايف و زيارتنامهها و جامهای آب سقاخانهها پردازند.»
✏️ بابیان راهی را پیش گرفته بودند که وهابی ها و تکفیری ها در مورد اماکن مقدسه و بقاع متبرکه پیش گرفتند . غارت اموال و اهانت به اماکن مقدسه ، در جهت شکستن حرمت مقدسات تشیع با گام های آهسته بود. بابیت از بین رفت اما آثار آن فرقه ضاله پس از 200 در دنیا باقی مانده است. و کار بدین جا کشیده که شیعیان برای حفظ و صیانت اماکن مقدسه خود از گزند و هتک و آسیب دشمنان تکفیری و وهابی باید جان و مال و فرزند و خون خود را نثار کنند.
آغازگر این راه گمراهانه ، بابیان بودند.
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
🔆 #شیاطین_در #لباس_بیگانه_های_فضایی قسمت 6️⃣ 🔻 نظرات دکتر I.D.E Thomas در رابطه با بیگانه های فضای
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔆 #شیاطین_در #لباس_بیگانه_های_فضایی
قسمت 7️⃣
🔶 آیا این نمی تواند باشد که گروهی از به ظاهر انسان ها دارای رگ و ریشه و خون شیطانی هستند و پدران آنها شیاطین هستند.آیا همین دسته از انسانها نیستند که در قرآن از آنها به نام شیاطین انس نام برده شده است⁉️ الله اعلم.
🔷 در ضمن در برخی متون و احادیث اسلامی نیز از ساکنین زمین قبل از انسانها نام برده شده و آنها را نسناس خوانده اند. روایتى از امام على(ع) نقل شده، حاصلش این است که:
🔶 «خداوند وقتى اراده کرد آدم را بیافریند، از عمر زندگى جن و نسناس بر روى زمین هفت هزار سال گذشته بود که آدم را از میان طبقات آسمانها بیرون کشید و به ملائکه فرمود: به ساکنین زمین از جن و نسناس نظر کنید...»، (بحارالانوار، ج 11، ص 103، نشر بیروت، موسسه وفاء).
🔷 مصاحبه هایی که با شیطان پرستان و نئومشرکان Ex-Wiccans انجام گرفته و اعترافاتی که این دسته از افراد می کنند ،نشان می دهد که آنها ادعا دارند که با گونه های مختلفی از موجودات بیگانه ارتباط داشته و آنها را رویت کرده و ملاقات می کنند.
🔶 این ارتباطها و تماسها بیشتر در ایام مقدس آنها و در حین مناسکها و مراسم های شیطانی آنها انجام می گیرد.
🔘 ادامه دارد ...
📌 بازنشر کلیه مطالب جهت روشنگری عموم مردم، با ذکر #صلوات، بدون ذکر منبع هم مجاز است.
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
💠 سلسله جلسات #مبانی_امامین_انقلاب 3 🔰 #فصل_اول با موضوع بازخوانی #صحیفه_امام_خمینی (جلسه 3) 🎤 با
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تاریخ دو انقلاب - جلسه اول.pdf
1.24M
#متن درس 1
.......:
به دوره تاریخ دو انقلاب خوش آمدید
این دوره بر اساس رفع دغدغه هایی که مقام معظم رهبری در بحث آشنایی جوانان با انقلاب های مهم جهان داشته اند ، برگزار شده است و در آن به بررسی دو انقلاب مهم روسیه و فرانسه پرداخته می شود.
احتمالا بحث تاریخ انقلاب در انگلیس و آمریکا هم بررسی بشود اگر خدا توفیق دهید
حضور در دوره و نشر فایلهای آن ، حلال و بدون اشکال می باشد
استاد عبادی
🔰 مراقبت کنید دشمن نتواند از مطالبه به حق شما سوءاستفاده کند/ صورت مسئله، راهحل و نتیجهگیریتان با دشمن باید به کلی فرق داشته باشد
🔻 رهبر انقلاب در دیدار دانشجویان: در مطالبهگریها ــ که من توصیهی مطالبهگری میکنم به شما ــ مراقبت کنید دشمن نتواند از مطالبهی به حق شما سوءاستفاده کند. هم در صورتبندی مسئله، هم در راهحلی که ارائه میدهید، سعی کنید با دشمن وجه مشترک و اینها پیدا نکنید. مخرج مشترک پیدا نکنید با دشمن. دشمن، هم مشکلات را مطرح میکند، هم صورت مسئله را مطرح میکند، هم بهاصطلاح علاج و نتیجهگیری را مطرح میکند.
🔺 شما صورت مسئلهتان هم با او باید فرق داشته باشد، نتیجهگیریتان هم با او باید به کلی فرق داشته باشد، چون او دشمن است دیگر، او مُغرض است، از روی خیرخواهی انجام نمیدهد کار را. ۱۴۰۱/۲/۶
#سلامتی فرمانده صلوات
@zandahlm1357
🔰 توصیه رهبر انقلاب به مدیران جوان حزباللهی که وارد میدان کار شدهاند
🔻 رهبر انقلاب در دیدار دانشجویان: توصیهی آخر من مربوط به جوانهایی است که از قبیل شما بودند تا چند سال قبل از این، امروز بحمدالله در ردههای مدیریتی قرار گرفتند، چه در مجلس که شما حسابی شستشویشان دادید یکی از دوستان، چه در مدیریتهای دولتی هستند. خب این خیلی مغتنم است. یقیناً بدون نیروی جوان مؤمنِ پرانگیزهی پرتوان این بار سنگین جمهوری اسلامی پیش نخواهد رفت بدون شک. اینکه بنده گفتم مدیر جوان حزباللّهی، در همین جلسهی شما یک وقتی چند سال پیش گفتم، این به خاطر این است که بدون مدیریت جوان و پرانگیزه و مؤمن کارها پیش نمیرود. باید باشند جوانها آنجا. منتها توصیهای که من به این جوانهای عزیزی که حالا الحمدلله وارد میدان کار شدند، چه در قوهی مقننه، چه در قوهی قضائیه، چه در قوهی مجریه، توصیهای که میکنم این است که اینها سعی کنند این مسئولیت کنونی را پلهای برای مسئولیتهای بالاتر قرار ندهند. ۱۴۰۱/۲/۶
#سلامتی فرمانده صلوات
@zandahlm1357
🔰 جنگ اوکراین را باید با دید عمیقتری نگاه کرد/ آینده پیچیده و دشواری را انسان حدس میزند که وجود داشته باشد
🔻 امروز دنیا در آستانهی یک نظم جدید است. این جنگ اوکراین را به نظر من باید با یک دید عمیقتری نگاه کرد. این جنگ صرفاً یک حملهی نظامی به یک کشور نیست، ریشههای این حرکتی که امروز انسان دارد در اینجا، در اروپا مشاهده میکند ریشههای عمیقی است و آیندهی پیچیده و دشواری را انسان حدس میزند که وجود داشته باشد.
🔺 خب اگر فرض کنیم که این حدس ما حدس درستی باشد و دنیا در آستانهی یک نظم جدید باشد آن وقت همهی کشورها از جمله کشور ایران اسلامی ما وظیفه دارد جوری در این نظم جدید حضور سختافزاری و حضور نرمافزاری پیدا کند که بتواند منافع کشور، امنیت کشور را و ملت را تأمین کند. در حاشیه نماند، عقب نماند. اگر قرار شد که کشور بخواهد یک چنین کار بزرگی را انجام بدهد بیشترین مسئولیت بهعهدهی کیست؟ صفوف مقدم کیا هستند؟ دانشجوها، دانشگاهیان، یعنی شماها باید جلوتر از همه باشید، شماها بایستی تأثیرگذارترین قشرها باشید. ۱۴۰۱/۲/۶
#سلامتی فرمانده صلوات
@zandahlm1357
🔰 در صحبتهای امروز از من خواسته شد عنوان انقلابیگری را از مجلس پس بگیرم/ خیلی نمایندههای این مجلس همین جوانهای دیروز در جایگاه شمایند، انقلابیاند/ من مجموعه را میبینم هم در دولت، هم در مجلس و در بعضی از بخشهای دیگر، مجموعه خوب است
🔻 رهبر انقلاب در دیدار دانشجویان: حالا صحبت مجلس شد و اعتراض به مجلس و درخواست از من که عنوان انقلابیگری را پس بگیرم از این مجلس. خب خیلی نمایندههای این مجلس همین جوانهای دیروز در جایگاه شمایند. یعنی خیلی از آنها جوانهایی هستند که چند سال قبل از این مثل شما میآمدند میایستادند انتقاد میکردند، حرف میزدند، اشکال میکردند. انقلابیاند. این جور نیست که انقلابی نباشند. البته من یکایک را که نمیشناسم. مجموعه را می بینم روی مجموعه قضاوت میکنم. مجموعه بد نیست، خوب است، هم در دولت، هم در مجلس و در بعضی از بخشهای دیگر، مجموعه خوب است. حالا ممکن است یک اشکالاتی بر بعضی از آنها وارد باشد. ۱۴۰۱/۲/۶
#سلامتی فرمانده صلوات
@zandahlm1357
🔰مشکل این است که شما دانشجویان با مسئولین مربوطه گفت و شنود ندارید، این باید حل بشود
🔻رهبر انقلاب در دیدار دانشجویان: مجموع این مطالبی که گفتید، خب حرفهای دل است اینها، انسان دوست میدارد بشنود این حرفها را، حرفهای دلی است. منتها خیلی از این سؤالات پاسخهای قانعکننده دارد، خیلی از این انتقادها پاسخهای حلکنندهی مشکل دارد. این جور نیست که واقعاً این اشکالی که شما حالا به ذهنتان رسیده یا خودتان یا مجموعهتان اینجا بیان کردید، این واقعاً یک بنبست باشد. نه. خیلی از اینها پاسخ دارد. البته خب در صحبتهای شما پیشنهادهایی هم بود که ممکن است بعضی از آن پیشنهادها واقعاً عملی و امکانپذیر باشد. لکن عمده اشکال و انتقاد بود. درباره خیلی از اشکال و انتقادها، نمیگویم همه آنها ،مشکل ما این است که شماها با مسئولین مربوطه گفت و شنود ندارید. این باید حل بشود.
🔺خب، صحبت حالا نیست، صحبت چهل سال پیش است، من هر هفته میرفتم دانشگاه تهران، هر هفته یک روز بدون استثنا و دانشجوها جمع میشدند، سؤالاتشان را مطرح میکردند، من جواب میدادم. خیلی از گرهها باز میشد، خیلی از عقدهها حل میشد و یک جاهایی هم بود که اشکال پاسخ نداشت، ما میفهمیدیم که بایستی برویم یک کاری بکنیم مثلاً. این را یک جوری باید درست کرد. من خب سفارش کردم به مسئولین. هم وزرا باید بیایند با شماها صحبت کنند، هم مسئولین دستگاههای مختلف، خیلی از این حرفها قابل توضیح است. بله، یک جاهایی هم ممکن است قابل توجیه نباشد. خب او میفهمد، طرف مقابل میفهمد که باید برود یک کاری بکند، اقدامی بکند. ۱۴۰۱/۲/۶
#سلامتی فرمانده صلوات
@zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: قسمت سی و چهار: قدرت دستان مادر، هر دو ما را به سمت زمین پرتاب کرد.اما صدای تکه تکه شدنِ ش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ادامه داستان یک فنجان چای با خدا😌
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
قسمت سی وشش:
وقتی چشمانم را باز کردم، همه جا به وسعت تک تک ِ لحظاتِ زندگیم تار بود. و در این تاری، چهره ی آشنا و همیشه نگرانِ عثمان، حکمِ چراغِ چشمک زن را داشت برای اعلامِ زنده بودنم.
روی کاناپه کنار پایم نشسته بود و نگاهم میکرد:( خوبی ساراجان؟) فقط دانیال؛ جان صدایم میزد:(از حال رفتی. پدرتو بردن. تا جاییکه میشد همه ی کار رو انجام دادم.. ) سرش را پایین انداخت.
صدایش حزن داشت:( پدرم وقتی با اون همه بدبختی از دنیا رفت، حالِ خواهرم چیزی بدتر از تو بود.. اما من تو اوج ناراحتی برای پدرم خوشحال بودم.. چون من حالشو میفهمیدم، عذابی که میکشید و شرمی که تو چشماش موج میزد، وقتی نون میآوردم توخونه و خواهرام لقمه لقمه میذاشتن دهنش.. مرگ واسه پدرم آرزو بود و من اینو نفس به نفس تو نگاهش میدیدم.. اما پدر تو…) مکث کرد بلند و کشدار.. (فکر نمیکردم مرگش برات اهمیتی داشته باشه).
مهم نبود.. هیچ وقت مهم نبود.. مرگش شاید نوعی کریسمس هم محسوب میشد.. اما.. چرا انقدر دیرو ناخواسته صدای تپشهای قلبش را شنیدم؟ یعنی هیچ وقت سینه اش، هواییِ سر گذاشتنِهایِ دخترانه ام نشد؟؟
سرم گیج رفت. چشمانم را بستم: (اهمیتی نداشت.. نه خودش.. نه مرگش.. )
عثمان نفسی پر صدا کشید:( با خواهرام تماس گرفتم، گفتم براتون غذا درست کنن.. امیدوارم ناراحت نشی چون آدرس خونتونو دادم تا بیارن اینجا.. ) با ابروهایی گره خورده
نگاهش کردم :( اینجوری نگام نکن.. نمیتونستم تنهاتون بذارم. باید تا چند وقت، دستپخت شونو تحمل کنی.. مادرت که فکر نکنم شرایط مناسبی واسه آشپزی داشته باشه.. توام که اصلا بهت نمیخوره اینکاره باشی..)
کاش محبتهایش حد داشت.. کاش همه ی آدمهای زمین همینقدر ترسو بودند..
تن صدایش را پایین آورد:( میدونم الان وقتش نیست.. اما نمیخوای یه فکری به حال مادرت کنی؟؟ وضعیت روحیش اصلا خوب نیستا.. وقتی از حال رفتی بدونِ یه کلمه حرف نشست بالا سرت. تا وقتی معاینه ات تموم شد از جاش جم نخورد. خیالش که از بابت سلامتیت راحت شد، رفت تو اتاقش و درو بست.اگه بخوای ، من یه دوست روانشناس دارم. میتونه کمکش کنه..) وزیر لب با صدایی که بشنوم ادامه داد:( هر چند که حال خودتم تعریفی نداره..)
او از زندگی ما چه میدانست؟ چه خوش خیال بود این مسلمانِ مهربان..
(سارا لجبازی نکن.. من کاری به تو ندارم..اما بذار این دوستمو بیارم تا مادرتو ببینه.. پیرزن بیچاره از دست میره ها.. اونوقت تنهاتر از اینی که هستی میشی..دوستم، پسر خوبیه.. بذار زندگیتون یه رنگی به خودش بگیره)
از کدام رنگ حرف میزند؟؟ در جعبه مدادرنگی های زندگیم فقط رنگ مشکی بود.. یه عمر، خورشید و ماه و دریا و درخت را با مداد مشکی نقاشی کردم.. روزگارم سیاه بود دیگر به زندگیم چیزی نمیرسید..
صدای زنگ در بلند شد:( غذا رسید.. نترس، نمیذارم بیان داخل..) با لحنی با مزه و آرام به سمتم خم شد:( اما یه مدت باید دستپختشونو تحمل کنی.. شاید سیرت نکنه، اما خیالت راحت، نمیکشه..)
مدتی از آن روز گذشت.. عثمان هروز با ظرفی پر از غذا به سراغمان میآمد.. خانه را کمی مرتب میکرد. به زور مقداری غذا به خوردم میداد.. هوای مادر را داشت.. محبت میکرد.. نصحیت میکرد.. پرستاری میکرد.. و به قول خودش رسم مسلمانی به جا میآورد...
اما روزها بی نمک تر از گذشته برایم میگذشت.. و من فقط در این فکر غوطه ور بودم که چرا در لیست مرگ از قلم افتاده ام.. و تانیه به ثانیه بذر کینه از خدای مسلمانان در دل میکاشتم و انتقام درو میکردم.
و مدام در بین حرفهای هر روزه ی عثمان جملاتی تکراری از احوال بد مادر و کمکهای احتمالیِ آن دوست روانشناس گوشم را نیشگون میگرفت.
اگر میتوانستم سندِ مادر را شش دانگ به نام عثمان میزدم تا هر چه دلش میخواهد، پسرانه خرجش کند.
چون من اهل ولخرجی نبودم..
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
💠 #مبانی_دعا 🎤 با توضیحات #استاد_احسان_عبادی 🎬 جلسه 18 👈 اهمیت دعا در نماز ❇️ 90 جلسه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اخلاق مهدوی 43.mp3
4.47M
💠 #مبانی_دعا
🎤 با توضیحات #استاد_احسان_عبادی
🎬 جلسه 19
👈 اهمیت دعا در نماز
❇️ 90 جلسه