eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
47.6هزار عکس
34.6هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
آدامس از اولین برندهای "صمغ جویدنی" است که اسم خودش رو از توماس آدامس (آدامز) مخترع آمریکایی قرن نوزده گرفت و در ایران نیز با این نام مشهور شد جویدن سقز از گذشته‌های دور، بین ایرانیان مرسوم بوده اما اولین آدامس مدرنِ موفق در ایران "آدامس خروس‌نشان" بود https://eitaa.com/zandahlm1357
.......: بچه بیا پایین دژبانی جلوی تویوتا رو گرفت و داخلش و نگاه کرد. نگاهی به راننده ی تویوتا کرد، یه نگاه هم به شیخ اکبر،که کنار راننده نشسته بود و گفت:« این بچه رو کجا می‌‌‌بری؟» تا راننده خواست چیزی بگه؛ شیخ اکبر رو کشید بیرون و گفت: «بچه بردن ممنوع!». راننده گفت: « بابا این فرمانده است». – بله! چی گفتی؟ و بعد گفت: «کارتِت؟» شیخ اکبر کارتشو نشان داد. گفت: «جُرمت بیشتر شد». برای بچه کارت جعلی درست کردید!؟ چند قنداق تفنگ زد به شونه‌های شیخ اکبر و هُلِش داد داخل کیوسک. راننده و نگهبان با هم بگو مگو می‌‌‌کردند که فرمانده یِ نگهبان رسید و پرسید: « چی شده؟ » ماجرا رو که براش گفتند رفت و در کیوسک و باز کرد. شیخ اکبر رو که دید، داد زد: « این که شیخ اکبر خودمونه! فرمانده ی گردان بلدوزریها». بعد مثلِ فیل و فنجون رفتند تو بغل هم. نگهبان، هاج و واج نگاشون می‌‌‌کرد و چیزی نمونده بود که دو تا شاخ رو سرش سبز بشه. بچه بیا پایین مجموعه اکبرکاراته https://eitaa.com/zandahlm1357
ادامه داستان يک فنجان چاي با خدا😌 👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻 قسمت شصت و پنج: عثمان کلافه در اتاق راه میرفت. رو به صوفی کرد ( ارنست تماس نگرفت ؟؟). صوفی سری به نشانه ی منفی تکان داد.. هر جور پازلها را کنار یکدیگر میگذاشتم، به هیچ نتیجه ایی نمیرسیدم.. حسام. صوفی. عثمان. یان. و اسمی جدید به نام ارنست.. اما حالا خوب میدانستم که تنهایِ تنها هستم. در مقابلِ گله ایی از دشمن. راستی کجایِ این زمین امن بود؟؟ عثمان سری تکان داد ( ارنست خیلی عصبانیه.. به قولِ خودش اومده ایران که کارو یه سره کنه.. صوفی تمامِ این افتضاحات تقصیر توئه.. پس خودتم درستش کن. تو رو نمیدونم اما من دوست ندارم بالا دستیا به چشم یه احمقِ بی دست و پا نگام کنن.. چون نبودم و نیستم.. میفهمی که چی میگم؟ این ماجرا خیلی واسه سازمان حیاتیه..) صوفی مانندِ گرگی وحشی به حسام حمله ور شد (مثه سگ داری دروغ میگی..مطمئنم همه چیزو میدونی.. هم جایِ دانیالو.. هم اسم اون رابطو.. ) عثمان با آرامشی نفرت انگیز صوفی را از حسامِ نیمه جان جدا کرد ( هی.. هی.. آروم باش دختر.. انگار یادت رفته، ارزشِ این جوونور بیشتر از دانیال نباشه، کمتر نیست..) ناگهان گوشی عثمان زنگ خورد و او با چند جمله ی تلگرافی مکالمه را قطع کرد. سری تکان داد (ارنست رسید ایران.. میدونی که دلِ خوشی از تو نداره.. پس حواستو جمع کن..) هر دو از اتاق خارج شدند. و باز من ماندم و حسام.. دیگر حتی دوست نداشتم صدایِ قرآنش را بشنوم. اما درد مهلت نمیداد.. با چشمانی نیمه باز، حسام را ورانداز کردم. صدایم حجم نداشت( نمیخوای زبون باز کنی؟؟ توام یه عوضی هستی لنگه ی اونا، درسته؟؟ یان این وسط چیکارست؟ رفیق تو یا عثمان؟؟ اونم الاناست که پیداش بشه، نه؟؟) رمقی در تارهایِ صوتی اش نبود ( یان مُرده.. همینا کشتنش.. اگرم میبینی من الان زندم، چون اطلاعات میخوان.. اینا اهل ریسک نیستن.. تا دانیال پیداش نشه، منوشما نفس میکشیم..) باورم نمیشد.. یان، دیوانه ترین روانشناس دنیا مرده بود؟؟ زبانم بند آمده بود ( چ.. چرا کشتنش؟؟) ناگهان صوفی با فریاد و به شدت در اتاق را باز کرد. اسلحه ایی رویِ سرم قرار داد و عصبی و مسلسل وار از حسام میخواست تا بگوید دانیال در کجا پنهان شده . مرگ را در چند قدمی ام میدیدم. از شدتِ ترس، دردی حس نمیکردم. وحشت تکه تکه یخ میشد در مسیرِ رگهایم و فریادهایِ گوش خراشِ صوفی که ناخن میکشید بر تخته سیاهِ احساسِ امنیتم. به نفس نفس افتاده بودم. لحظه ایی از حسام چشم برنمیداشتم. انگار او هم ترسیده بود. فریاد میزد که نمیداند.. که از هیچ چیز خبر ندارد.. که دانیال او را هم پیچانده.. که اگر مرا بکشد دیگر برگه برنده ایی برایِ گیر انداختنِ دانیال ندارد.. فریادهایش بلند بود و مردانه، عمیق و گوش خراش.. عثمان در تمامِ این دقایق، گوشه ایی ایستاده بود و با آرامشی غیرِ عادی ما را تماشا میکرد. صوفی اسلحه اش را مسلح کرد.( میکشمش.. اگه دهنتو باز نکنی میکشمش.. ) وحسام که انگار حالا اشک میریخت،اما با صلابت فریاد میزد که چیزی نمیدانم.. صوفی انقدر ترسناک شده بود که امیدی برایِ رهایی نداشتم. شروع به شمردن کرد.. حسام تا شماره ی پنج وقت داشت، جانم را نجات دهد ولی لجبازانه حرفی نمیزد. یک.. دو.. سه.. چهار.. چشمانم را با تمامِ قدرت بستم.. انقدر پلکهایم را روی هم فشار دادم که حسِ فلجی به صورتم تزریق شد.. پنج.. صدای شلیکی خفه و فریاد بلندِ حسام.. ادامه دارد.. بامــــاهمـــراه باشــید🌹 https://eitaa.com/zandahlm1357
اخلاق مهدوی 72.mp3
2.91M
💠 🎤 با توضیحات 🎬 جلسه 48 👈اهمیت دعا برای اصلاح نفس ❇️ 90 جلسه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
@shervamusiqiirani-2 - کانال : شعر و موسیقی اصیل ایرانی.mp3
1M
تصنیف : ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍂🌺🍂 🌺 ما شبی دست برآریم و دعایی بکنیم غم هجران تو را چاره ز جایی بکنیم دل بیمار شد از دست رفیقان مددی تا طبیبش به سر آریم و دوایی بکنیم آن که بی جرم برنجید و به تیغم زد و رفت بازش آرید خدا را که صفایی بکنیم مدد از خاطر رندان طلب ای دل ور نه کار صعب است مبادا که خطایی بکنیم تا به قول و غزلش ساز نوایی بکنیم تا در آن آب و هوا نشو و نمایی بکنیم 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂🌺 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🆔 https://eitaa.com/zandahlm1357
۲۵۳. اوست مهدی (عجّل اللَّه فرجه الشریف)، کسی که واجب است انتظار کشیدن او در زمان غیبتش. کمال الدین ۲۵۴. در دوران غیبت، شتاب زدگان در امر ظهور هلاک می‌شوند و اهل تسلیم نجات می‌یابند. کمال الدین https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......: شخصيتهايي از بزرگان شيعه، مورد ادعاي معتزله واقع شده و نويسندگان معتزلي آنها را از خود دانسته اند. يك نمونه از اين قبيل افراد، دانشمند و متكلم معروف شيعه حسن بن موسي النوبختي، خواهرزاده و معاصر ابو سهيل اسماعيل بن علي النوبختي شخصيت برجسته ي نوبختيان است. (۱۰) - تشيع و معتزليگري در شخصيت واحدي قابل جمع تلقي ده و شخصيتهاي معروف و بزرگي به عنوان كسي كه هم شيعه و هم معتزلي است معرفي و شناسايي شده اند و حتي بعضي از آنان خود نيز همين مدعا را پذيرفته و تكرار كرده و آن را باور داشته اند! يك نمونه از اين قبيل صاحب بن عباد است كه خود در شعري مي‌گويد: لوشق قلبي ليري وسطه سطران قد خُطّا بلا كاتب العدل و التوحيد في جانب و حُبّ اهل البيت في جانب (۱۱) يا: فقلتُ: انّي شيعي و معتزلي.... و اين در حالي است كه عقيده ي متمايز كننده تشيع، امامت اهل بيت (عليهم السّلام) است كه هيچ معتزلي يي آن را نمي پذيرد، و عقيده ي متمايز كننده ي اعتزال، اصل «المنزلة بين المنزلتين» است كه با مسلّمات تشيع، متعارض و منافي است. - بعضي از علماي شيعه يك اصل از اصول خمسه ي معتزله را پذيرفته است بدون آن كه خودش يا ديگري او را معتزلي بداند. مثلاً نجاشي درباره محمّد بن بشر الحمدوني مي‌نويسد: وي مردي خوش اعتقاد بود و به وعيد معتقد بود (نجاشي: ۳۸۱) - بطور كلي كلام شيعه متخذ از معتزله دانسته شده و بخصوص دواصل توحيد و عدل با اين ادعا كه از مكتب اعتزال وارد تشيع شده، دليل بر اين مدعا قلمداد شده است. درد گفتارهاي ملل و نحل نويسان و متكلمين غير شيعي از قديم تا دورانهاي متأخر و نيز در گفتار كساني كه در معلومات خود بيشتر به كتب غير شيعي تكيه كرده اند - مانند مستشرقين - اين سخن بارها و بارها تكرار شده است. حتي در زمان خود مفيد، متكلم و فقيه حنفي معتزلي اهل «صاغان» كه مفيد در المسائل الصاغاينه با عنوان «شيخ گمراه» از او ياد مي‌كند، درباره ي خود مفيد نيز چنين گمان باطلي برده و با اشاره به او مي‌گويد: شيخي در بغداد كه مطالب خود را از معتزله گرفته است چنين و چنان گفته است. (رك: المسائل الصاغانيه ص ۴۱) البته محققين و نويسندگان شيعه - بجز آنان كه همچون مستشرقان، بيشتر، از منابع غير شيعي يا از خود مستشرقان استفاده كرده اند - از اين اشتباه بر كنار مانده اند، و اين از بركات مفيد و كار بزرگي است كه او انجام داده است. (۱۲) با توجه به آنچه گفته شد، اهميت كار شيخ مفيد به عنوان كسي كه مرز بندي مكتب اهل بيت را بر عهده گرفت. آشكار مي‌شود. اين نابغه ي بزرگوار با احساس نياز زمان و با تكيه بر قدرت علمي خود وارد اين ميدان دشوار شد و كار بي سابقه و بس مهم و حساسي را آغاز كرد و به حق بايد اذعان كرد كه از عهده ي اين كار بزرگ بر آمده است. مدعا اين نيست كه پس از كار مفيد هيچكس در فهم محتواي تشيع دچار جهل و گمراهي نشده يا نمي توانسته بشود. بلكه مدعا اين است كه فهم اين مكتب و شناخت حدود و مرزهاي آن براي آن كس كه در طلب آن بوده، ميسر گرديده و در فقه و كلام، مدرسه ي اهل بيت (ع) بي آن كه با نحله ي ديگري مشتبه شود با نشانه‌ها و ويژگيهاي خاص خود همواره در معرض فهم و شناخت پژوهشگران قرار گرفته است. مفيد براي تأمين اين هدف بزرگ، به يك سلسله كار علمي دست زده، كه هر يك درخور بررسي و تحقيقي مستقل است. من به اشاره يي به فهرست اين كارها در دو عرصه ي فقه و كلام بسنده مي‌كنم. در فقه كتاب مقنعه را كه يك دوره ي تقريباً كامل فقه در آن گرد آمده تصنيف كرد و، در آن، صراط مستقيم و خط ميانه ي استنباط فقهي را كه تركيبي از استخدام ادله ي لفظيه و قواعد اصوليه است، و با اجتناب از قياس و استحسان و ديگر ادله ي غير معتبر، پيمود (در اين باره در بحث بعد سخن خواهيم گفت). به علاوه كتاب «التذكرة باصول الفقه» را ابداع كرد و در آن تا آن جا كه با تكيه بر وجود كتاب و نوشته يي بشود گفت، براي نخستين بار قواعد استنباط فقهي را گرد آورد و براساس آن فتوا داد (درباره ي اين كتاب نيز در بحث بعد سخن خواهيم گفت) از اينها گذشته كتاب «الاعلام» در فراهم آورد در ذكر مواردي كه حكمي ميان فقهاي شيعه مجمع عليه است و عدم فتوي به آن، مجمع عليه در ميان فقهاي اهل سنت است يعني هيچ يك از فقهاي اهل سنت به آن فتوا نداده است. تعدادي از ابواب فقه در اين كتاب به منظور نقل اجماع موجود در آن، مورد بحث و تحقيق قرار گرفته است. در باب ترسيم حدود فقهي ميان فقه اماميه و فقه حنفي كتاب: المسائل الصاغانيه نيز كه در جواب اشكالات يك فقيه حنفي بر مسائلي چند از فقه شيعه، به رشته ي تحرير در آمده، اثري قيمتي است. در اين عرصه يكي از كارهاي اصلي مفيد كتاب «النقض علي ابن الجنيد» است كه عنوان آن نمايشگر همان منش مرزباني قاطع او نسبت به حدود و ثغور فقهي مكتب اهل بيت (عليهم السّلام) است. البته قضاوت قطعي درباره ي محتواي اين كتاب به خاطر در دسترس نبودن آن ممكن نيست، ولي آشنايي با
سبك كار مفيد و حجت قوي او در بحث و جدل مذهبي و سعه ي اطلاعات و از منابع ديني و استحكام فكري او در ترتيب مقدمات استدلال عقلاني و موضعگيري قاطع او نسبت به گرايش قياسي اين جنيد كه نمونه ي آن را در المسائل الصاغانيه مي‌شود ديد مقام معظم رهبری https://eitaa.com/zandahlm1357
مفاسد اقتصادي مبارزه ي با فساد، يك جهاد واقعي و البته كار بسيار دشواري است. من خواهش مي‌كنم دوستان در دولت، مسئله ي مبارزه ي با فساد اقتصادي را آن چنان جدي بگيرند كه نوبت به قوه ي قضاييه نرسد. اگر دستهاي سودجو بتوانند فساد اقتصادي را در ميان مسئولان رايج كنند، ضربه يي به آن كشور مي‌خورد كه با هيچ چيز جبران نمي شود. فساد اقتصادي انگيزه ي سرمايه گذاري سالم و مشروع را از بين مي‌برد. قصار نویسنده ؛آیت الله العظمی سید علی خامنه ای(دام ظله) https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | ببینید 🔸سخنان سرکار خانم مریم تاج‌آبادی ابراهیمی مدیر عامل گروه دانش بنیان تک ژن زیست، در دیدار با رهبر انقلاب 🔺صحبت ایشان در حوزه زیست فناوری، موفقیت‌های حاصل شده تا به امروز در این حوزه و نقش با اهمیت زیست فناوری در آینده اقتصادی کشور است. ⚙️ ۱۴۰۰/۱۱/۱۰
تدبر👆👆👆 پیشی گرفتن بر خدا و رسول👆👆👆 آیا سبک زندگی غربی یک نوع پیشی گرفتن بر خدا و رسول نیست؟!
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
تلاوت تصویری نادروقدیمی استادشحات محمدانور