eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
47.6هزار عکس
34.6هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
هر روز با امام رضا @zandahlm1357 @HashtominEmam آرشیو مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
.......: فرمود: علي بن ابي طالب (ع) درباره آيه (سپس در آن روز از نعمتها سوال خواهيد شد) ۱ فرمود: (مقصود از اين نعمتها) خرما و آب خنك است۲. ۲- صدوق از حاكم ابوعلي حسين بن احمد بيهقي، از محمد بن يحيي صولي، از ابوذكوان قاسم بن اسماعيل در سال ۲۸۵ در سيراف، از ابراهيم بن عباس صولي كاتب در سال ۲۲۷ در اهواز روايت كرده است كه گفت: روزي در محضر علي بن موسي (ع) بوديم كه حضرت به من فرمود: در دنيا نعمت حقيقي وجود ندارد، يكي از فقهاي حاضر به حضرت عرض كرد: خداوند عزّوجلّ مي‌فرمايد (سپس در آن روز از نعمتها سوال خواهيد شد) اين نعمت در دنياست و آن، نعمت آب سرد است. حضرت رضا (ع) صداي مبارك خود را بلند كرد و فرمود: شما آن را چنين تفسير كرده ايد و هر يك در خصوص آن چيزي گفته ايد. طايفه اي گفتند: مقصود آب خنك است، عده اي گفتند: مقصود غذاي لذيذ و گواراست، و شماري ديگر گفتند: مقصود خواب خوش است. حضرت رضا (ع) فرمود: حال آن كه پدرم از پدرش ابوعبداللّه الصادق (ع) برايم حديث فرمود كه در حضور آن حضرت در تفسير آيه (سپس در آن روز از نعمتها سوال خواهيد شد) همين حرفهاي شما مطرح شد، و آن جناب خشمگين شد و فرمود: خداوند عزّوجلّ بندگان خود را نسبت به چيزي كه به ايشان تفضّل كرده است بازخواست نمي كند، و منّت گذاردن براي نعمت از سوي انسان زشت است، پس چگونه چيزي را كه حتي مخلوق نمي پسند مي‌توان به خالق عزّوجلّ نسبت داد؟! مقصود از اين نعيم دوستي و موالات نسبت به ما اهل بيت است، كه خداوند، پس از سؤال از توحيد و نبوّت، درباره آن بندگانش را مورد سؤال قرار مي‌دهد؛ چرا كه هر گاه بنده به نعمت دوستي ما وفا كند اين وفاداري او را به نعمت جاويدان بهشت مي‌كشاند . اين را پدرم، از پدرش، از پدرانش، از اميرالمؤمنين (ع) حديث كرد كه آن حضرت فرمود: رسول خدا (ص) فرمود: اي علي، نخستين چيزي كه پس از مرگ از بنده سؤال مي‌شود اين است كه آيا به يگانگي خداوند و پيامبري محمد و ولايت تو بر مؤمنان كه آن را خداوند و من براي تو قرار داده ايم، گواهي و شهادت داده است، زيرا هر كس به آن اقرار كند و بدان معتقد باشد به نعمت جاويدان (بهشت) دست مي‌يابد. محمد بن يحيي صولي گويد: ابو ذكوان پس از آن كه اين حديث را ابتداء به ساكن و بدون آن كه من از او سؤال كنم، برايم روايت كرده گفت: من به چند دليل، اين حديث را برايت گفتم، اول اين كه تو از بصره براي ديدن من آمدي، دوم اين كه عموي تو اين حديث را برايم بازگو كرده است، و سوم اين كه من قبلاً به آموختن لغت و اشعار اشتغال داشتم و به غير آنها نمي پرداختم تا اين كه پيامبر (ص) را در خواب ديدم، مردم به آن حضرت سلام مي‌كردند و ايشان جواب سلام آنها را مي‌دادند، من هم سلام كردم اما حضرت جوابم را نداد، عرض كردم: اي رسول خدا، مگر من از امت تو نيستم؟ فرمود: چرا؛ اما حديث نعيم را كه از ابراهيم شنيده اي براي مردم بازگو كن، صولي گويد: و اين همان حديثي است كه مردم از پيامبر (ص) روايت مي‌كنند منتها در آن از نعيم و آيه و تفسير آن سخني نيست، بلكه آنچه مردم روايت مي‌كنند اين است كه نخستين سؤالي كه از مردم در روز قيامت مي‌شود، سؤال از شهادت (به يگانگي خداوند و نبوت محمد (ص) ) روايت علي بن ابي طالب (ع) است۳. منبع حديث ۱- تكاثر / ۸. ۲- عيون اخبار الرضا ۲/ ۳۸. ۳- عيون اخبار الرضا ۲/ ۱۲۹- ۱۳۰. امام رضا علیه السلام https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حكمت ۱۹ لَيْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ يَأْمَنْ جَارُهُ بَوَائِقَهُ به همسايه نيكي كن اي نيك مرد كه همسايه را بر تو حقها بوَد از آن كس كه همسايه ايمن نبود بفرمود مولا: نه از ما بوَد حکمت رضوی (ع) نویسنده✍علی باقر زاده https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎊 مولودی جشن میلاد با سعادت امام رضا(ع) به لهجه "آبادانی" 🎊 🎉...هله هله..‌‌‌.🎉 🎉...هله یاعلی‌ابن‌موسی‌الرضا هله هله...🎉
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نهانخانه دل دیده تا بهر تماشای رخش وا کردم دامن از اشک دو چشمم همه دریا کردم تا غمش را بنشانم به نهانخانه دل دیده از بهر تماشای رخش وا کردم تا که بر دیده کشم خاک عبیر آمیزش آستان بوسیش از شوق تمنا کردم دل افروخته از داغ فراقش تا صبح دیشب از ریختن اشک تسلی کردم به امیدی که ببینم رخ ماه تو به خواب من شب خویش به صد شوق مصفا کردم باب احسان به روی بنده نبندد مولا بنده ام، روی به خاک در مولا کردم هاشمی بود و سحرگاهی و سوز آهی که دعا بهر جگر گوشه زهرا کردم [صفحه ۷۵] دعا براي فرج امام زمان علیه السلام نویسنده: حسین هاشمی نژاد https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مرده‌اند... .......: @zandahlm1357
.......: هر طور که باشد باید برگشت. مجروحان و شهدا به سرعت تخلیه می‌شوند. هماهنگی در عقب نشینی کار مشکلی است. وسعت ارتفاع و منطقه عملیاتی خیلی زیاد است و عقب نشینی در دو مرحله صورت می‌گیرد. اول از قله پایین می رویم و بعد در روی یک جاده که هم اکنون قرارگاه فرماندهی در آنجا قرار دارد پدافند می‌کنیم و پس از یک شب مقاومت از فردا مرحله دوم عقب نشینی را انجام می‌دهیم. در این مدت باید امکانات از منطقه تخلیه شود تا لشکرها و تیپهای عمل کننده آسیب کمتری ببینند. همزمان با دستور عقب نشینی، نیروها می‌کوشند خود را از زیر آتش خمپاره و توپ نجات دهند، ولی گویی سمت چپ کمی زودتر عقب رفته اند و عراقی‌ها از آن طرف بالا آمده اند. آنها هم متوجه اوضاع شده اند و سعی می‌کنند نیروها را اسیر کنند. به همین دلیل هم آتش خمپاره‌ها قطع شده و هم تیراندازی کاهش یافته است. درگیری پراکنده ای وجود دارد عده ای بالا می‌آیند و عده ای پایین می‌روند. زیاد نمی توان به پشت سر نگاه کرد. چون گاهی اوقات عراقیها خیلی نزدیک اند و اندکی غفلت باعث اسارت می‌شود. عقب نشینی مشکل است. بدتر از همه عقب بردن مجروحان و شهداست. تعدادشان کم است داوطلب برای آنها نیز اندک است، اما باید آنها را برد. اوضاع حسابی شلوغ شده. در حالی که فکر می‌کنی پایین تر از تو عراقی نیست ناگهان ۵۰ متر پایین تر یک دسته از آنها رو به بالا می‌آیند. چه می‌توان کرد؟ انتقال مجروح و شهید و یا درگیر شدن با عراقیها؟ بردن امکانات و تجهیزات و یا نجات خود از خطر اسارت؟ لحظه‌های سختی است، نیروهای خودی اکثرا رفته اند و تعداد کمی باقی مانده ایم. هنوز بوی دود و خمپاره مشام را آزار می‌دهد. میدانهای مین راهی برای پایین رفتن نمی گذارند و معبرها گم شده اند صدای عراقی‌ها از همه طرف شنیده می‌شود. ممکن است هر لحظه یکی از پشت یقه و یا گوش، تو را بگیرد. اضطراب و دلهره یک طرف، التماس مجروحان از طرف دیگر. هنوز تعدادی از مجروحان موفق به فرار نشده اند. و روی زمین باقی مانده اند. تعدادی از نیروها هم هنوز در آن بالا مقاومت می‌کنند، ولی عراقیها این پایین منتظر ما هستند! یا علی، یا زهرا، یا حسین، یا مهدی، خودت کمک کن. چرا این گونه شد؟ مگر قرار نبود برگشتن نیز با هماهنگی [صفحه ۹۲] باشد؟ پس کو هماهنگی؟ به هر صورت باید عقب نشینی کرد. حالا یک گروه ۱۰ نفری شده ایم و با سرعت به عقب بر می‌گردیم. از روی سنگها می‌پریم. به میدان مین هم توجه نمی کنیم. غفلت باعث اسارت می‌شود. تعدادی از نیروهای مجروح و حتی سالم آن بالا ماندند. هنوز عراقی‌ها مثل مور و ملخ از اطراف به سوی ما می‌آیند، اما ما را خوب نمی بینند و بدین جهت هنوز احساس خطر می‌کنند. ما هم چند تیر به سوی آنها شلیک می‌کنیم. همه خسته شده ایم. یکی از بچه‌ها می‌گوید: «وسط میدان مین هستیم، خیلی مواظب باشید» به اطراف نگاه می‌کنیم، همه اش مین است، کوچک و بزرگ. یا حضرت عباس! در آخرین لحظه‌ها فرمانده گروهان آن بالا ماند و مقاومت کرد. او می‌جنگید تا دیگران راحت تر پایین بیایند. ان شاء الله خدا کمکش کند. بی سیم چی را همراه ما فرستاد. لحظه ای برای استراحت لازم است. نفسها بیرون نمی آید، صورتها قرمز و دهانها خشک و بدنها بی رمق شده. عرق، از سر و صورت جاری است. بدتر از هر چیز صدای عراقی هاست که خیلی نزدیک هستند و با یکدیگر صحبت می‌کنند. فریاد می‌زنند. هدایت می‌کنند. سنگرها را پاکسازی می‌کنند. آمده اند تا بمانند. شاید چند ثانیه از استراحت نگذشته است. که ناگهان یک خمپاره ۶۰ در میان ما منفجر می‌شود. از کدام طرف؟ معلوم نیست. اما خیلی نزدیک و در میان ما ۱۰ نفر به زمین می‌نشیند. اولین چیز بعد از انفجار، صدای ناله حمید است. روی زمین افتاد و ما را نگاه می‌کند. تکان نمی خورد. دیگران هم ترکش خورده اند. از دست و پا و کمر و سینه و... اما خیلی ریز ریز. چون صدای آمدن خمپاره‌ها خیلی ضعیف است، خیلی هم خطرناک است. اکثرا معتقدند که اصلا صدا ندارد، می‌آید و منفجر می‌شود. خمپاره نامردی است. آمده و شش نفر از ما را مجروح کرده. بدتر از همه حمید است. تو هم مجروح شده ای. یک ترکش نه چندان بزرگ کتف را بوسیده است. خون جاری است. تمام دست چپت خونی [صفحه ۹۳] شده. نمی توانی آن را تکان بدهی با دست راست روی آن را می‌گیری، ولی فایده ندارد. گرمی خون را به راحتی احساس می‌کنی. ترکش در حین خستگی خیلی بد است. چون انسان به خودی خود نفس نفس می‌زند، ترکش هم مزید علت می‌شود و نفس انسان را می‌برد. نفس در سینه حبس می‌شود و نمی تواند بیرون بیاید. پس باید ناله کرد. فریاد و ناله راهی برای خارج کردن نفس بند آمده است، و گرنه هیچ مردی نمی خواهد ناله کند. هیچ رزمنده ای دوست ندارد، صدای فریادش را دشمن بشنود. دفاع مقدس سینای شلمچه https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📞 میشه گوشی رو بدین امام رضـا علیه الســــلام؟ ❣️ با امام رضـا حــــرف بـزن (48888-051) ❣❣❣❣❣❣❣❣❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا