eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
47.6هزار عکس
34.6هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مرده‌اند... .......: @zandahlm1357
.......: هر طور که باشد باید برگشت. مجروحان و شهدا به سرعت تخلیه می‌شوند. هماهنگی در عقب نشینی کار مشکلی است. وسعت ارتفاع و منطقه عملیاتی خیلی زیاد است و عقب نشینی در دو مرحله صورت می‌گیرد. اول از قله پایین می رویم و بعد در روی یک جاده که هم اکنون قرارگاه فرماندهی در آنجا قرار دارد پدافند می‌کنیم و پس از یک شب مقاومت از فردا مرحله دوم عقب نشینی را انجام می‌دهیم. در این مدت باید امکانات از منطقه تخلیه شود تا لشکرها و تیپهای عمل کننده آسیب کمتری ببینند. همزمان با دستور عقب نشینی، نیروها می‌کوشند خود را از زیر آتش خمپاره و توپ نجات دهند، ولی گویی سمت چپ کمی زودتر عقب رفته اند و عراقی‌ها از آن طرف بالا آمده اند. آنها هم متوجه اوضاع شده اند و سعی می‌کنند نیروها را اسیر کنند. به همین دلیل هم آتش خمپاره‌ها قطع شده و هم تیراندازی کاهش یافته است. درگیری پراکنده ای وجود دارد عده ای بالا می‌آیند و عده ای پایین می‌روند. زیاد نمی توان به پشت سر نگاه کرد. چون گاهی اوقات عراقیها خیلی نزدیک اند و اندکی غفلت باعث اسارت می‌شود. عقب نشینی مشکل است. بدتر از همه عقب بردن مجروحان و شهداست. تعدادشان کم است داوطلب برای آنها نیز اندک است، اما باید آنها را برد. اوضاع حسابی شلوغ شده. در حالی که فکر می‌کنی پایین تر از تو عراقی نیست ناگهان ۵۰ متر پایین تر یک دسته از آنها رو به بالا می‌آیند. چه می‌توان کرد؟ انتقال مجروح و شهید و یا درگیر شدن با عراقیها؟ بردن امکانات و تجهیزات و یا نجات خود از خطر اسارت؟ لحظه‌های سختی است، نیروهای خودی اکثرا رفته اند و تعداد کمی باقی مانده ایم. هنوز بوی دود و خمپاره مشام را آزار می‌دهد. میدانهای مین راهی برای پایین رفتن نمی گذارند و معبرها گم شده اند صدای عراقی‌ها از همه طرف شنیده می‌شود. ممکن است هر لحظه یکی از پشت یقه و یا گوش، تو را بگیرد. اضطراب و دلهره یک طرف، التماس مجروحان از طرف دیگر. هنوز تعدادی از مجروحان موفق به فرار نشده اند. و روی زمین باقی مانده اند. تعدادی از نیروها هم هنوز در آن بالا مقاومت می‌کنند، ولی عراقیها این پایین منتظر ما هستند! یا علی، یا زهرا، یا حسین، یا مهدی، خودت کمک کن. چرا این گونه شد؟ مگر قرار نبود برگشتن نیز با هماهنگی [صفحه ۹۲] باشد؟ پس کو هماهنگی؟ به هر صورت باید عقب نشینی کرد. حالا یک گروه ۱۰ نفری شده ایم و با سرعت به عقب بر می‌گردیم. از روی سنگها می‌پریم. به میدان مین هم توجه نمی کنیم. غفلت باعث اسارت می‌شود. تعدادی از نیروهای مجروح و حتی سالم آن بالا ماندند. هنوز عراقی‌ها مثل مور و ملخ از اطراف به سوی ما می‌آیند، اما ما را خوب نمی بینند و بدین جهت هنوز احساس خطر می‌کنند. ما هم چند تیر به سوی آنها شلیک می‌کنیم. همه خسته شده ایم. یکی از بچه‌ها می‌گوید: «وسط میدان مین هستیم، خیلی مواظب باشید» به اطراف نگاه می‌کنیم، همه اش مین است، کوچک و بزرگ. یا حضرت عباس! در آخرین لحظه‌ها فرمانده گروهان آن بالا ماند و مقاومت کرد. او می‌جنگید تا دیگران راحت تر پایین بیایند. ان شاء الله خدا کمکش کند. بی سیم چی را همراه ما فرستاد. لحظه ای برای استراحت لازم است. نفسها بیرون نمی آید، صورتها قرمز و دهانها خشک و بدنها بی رمق شده. عرق، از سر و صورت جاری است. بدتر از هر چیز صدای عراقی هاست که خیلی نزدیک هستند و با یکدیگر صحبت می‌کنند. فریاد می‌زنند. هدایت می‌کنند. سنگرها را پاکسازی می‌کنند. آمده اند تا بمانند. شاید چند ثانیه از استراحت نگذشته است. که ناگهان یک خمپاره ۶۰ در میان ما منفجر می‌شود. از کدام طرف؟ معلوم نیست. اما خیلی نزدیک و در میان ما ۱۰ نفر به زمین می‌نشیند. اولین چیز بعد از انفجار، صدای ناله حمید است. روی زمین افتاد و ما را نگاه می‌کند. تکان نمی خورد. دیگران هم ترکش خورده اند. از دست و پا و کمر و سینه و... اما خیلی ریز ریز. چون صدای آمدن خمپاره‌ها خیلی ضعیف است، خیلی هم خطرناک است. اکثرا معتقدند که اصلا صدا ندارد، می‌آید و منفجر می‌شود. خمپاره نامردی است. آمده و شش نفر از ما را مجروح کرده. بدتر از همه حمید است. تو هم مجروح شده ای. یک ترکش نه چندان بزرگ کتف را بوسیده است. خون جاری است. تمام دست چپت خونی [صفحه ۹۳] شده. نمی توانی آن را تکان بدهی با دست راست روی آن را می‌گیری، ولی فایده ندارد. گرمی خون را به راحتی احساس می‌کنی. ترکش در حین خستگی خیلی بد است. چون انسان به خودی خود نفس نفس می‌زند، ترکش هم مزید علت می‌شود و نفس انسان را می‌برد. نفس در سینه حبس می‌شود و نمی تواند بیرون بیاید. پس باید ناله کرد. فریاد و ناله راهی برای خارج کردن نفس بند آمده است، و گرنه هیچ مردی نمی خواهد ناله کند. هیچ رزمنده ای دوست ندارد، صدای فریادش را دشمن بشنود. دفاع مقدس سینای شلمچه https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📞 میشه گوشی رو بدین امام رضـا علیه الســــلام؟ ❣️ با امام رضـا حــــرف بـزن (48888-051) ❣❣❣❣❣❣❣❣❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Part07_گلستان سعدی.mp3
14.99M
📗کتاب صوتی با روایت دکتر اسماعیل آذر قسمت 7⃣
.......: شکر منعم از جمله ادله وجوب شکر منعم که توسط بزرگان شیعه (قدس اللّٰه سرهم و اعلی فی الفردوس قرارهم) بیان کرده اند، وجوب عقلی است هرچند که دلیل نقلی نباشد. هرکس با چشم عقل بنگرد به قوا و حواس باطنی و ظاهری که به او هبه شده است و با نور فطرت در ترکیب بدنش و ظرایف مهم خود تأمل کند، و بصیرتش را به سوی نعمتهایی که در آن افتاده و اصناف نعمتهایی که مقدار ندارد، و توان محدود شدن آن نیست، گسیل کند، بی شک عقل او حکم قاطع می‌کند که هرکس این نعمتها و منتهای عظیم به وی داده سزاوار شکر است و نباید کفران شود و قساوت قاطعانه دارد که هرکس از شکر این الطاف بزرگ دوری گزیند و از حمد و ستایش نعمتهای پی در پی شبانه روز و مخفی و علنی، خود را به غفلت زند، مستوجب نکوهش و عتاب است بلکه مستحق نکوهش و عذاب سخت است. اشاعره که دلائل سست بر ابطال حسن و قبح عقلی آورده اند و قضایای بی جان را به جای برهان قاطع مطرح کرده اند، و حسن و قبح را در حسن و قبح شرعی محصور کرده اند، خواسته اند اندیشمندان شیعه را به پیروی عقائد خود بخوانند. آنان گفته اند: اگر ما تنزل کرده و حسن و قبح عقلی را بپذیریم، ما و شما در اعتقاد به این مساوی هستیم، ما می‌توانیم وجوب عقلی شکر منعم را باطل و سستی اعتقاد شما را واضح کنیم و بگوئیم بدون نقل، شکر منعم اثبات نمی شود. زیرا دلیل شما بر حسن و قبح عقلی، خوف عقاب است و این صحیح نیست چرا که در صورت شکر هم آن خوف وجود دارد زیرا کمترین صاحب عقلی می‌گوید: هرگاه حاکمی مطلق که شرق و غرب عالم از اوست، وقتی سفره ای برای تمام رعایا افکند و آن را پر از نعمت کند، حال درویشی بر سر سفره حاضر گردد و پادشاه لقمه ای از آن سفره به او دهد و از لقمه خود تعریف کند، تعریف او زشت است. بی شک تمام نعمتهای خدا به ما همانند آن لقمه پادشاه است به بینوا، و بلکه از آن هم به مراتب کوچکتر، بنابراین عقل حکم می‌کند که شکر او نکنیم. در پاسخ این دلیل بزرگان ما می‌گویند: دلیل شما کلامی خیالی و پر عیب بوده که نه تشنه ای را سیراب و نه صلاحیت اصلاح شدن دارد. چه اینکه ستایش از لقمه ناچیز سخریه است ولی مثالی که ما برای دلیل خود می‌آوریم چنین است: اگر در گوشه ای تنها، و در دخمه ای هولناک، فقیری لال و بیچاره، بی دست و پا و کر و کور که نه شب و روز را می‌شناسد و نه حواس او چیزی درک می‌کند و...، اگر پادشاه او را از آن کنج به در آورد، و به او زبان دهد و ارکان جسم او را تقویت کند و چشم و گوش دهد و... فقیر در مقابل آن ملک اگر شکر نگوید و رفتار او چون حالت قبل او باشد، قابل نکوهش همه است و مستوجب اهانت و خذلان می‌باشد. پس دلیل شما لازم است از صفحه کتابتان حذف شود. و مثالتان می‌بایست رد گردد و حفظ نشود چه اینکه طبع سالم آنها را نمی پذیرد و ذهن ثابت به آن خشنود نمی شود. سلام بر کسی که از هدایت پیروی کرد و درود بر سید ما پیامبر قرآن و یاران طاهرش. شیخ بهاء https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سامانه ۱۳۸ پل ارتباطی مردم با مجموعه آستان قدس رضوی نائب الزیاره تمام کاربران گرامی هستیم کانال https://eitaa.com/zandahlm1357
تاریخ تحولات سیاسی 3.MP3
4.88M
💠 سلسله جلسات تدریس کتاب 3 👈👈 اولین کتاب برای شروع خواندن تاریخ معاصر ایران 🎬 جلسه 3️⃣ 🎤 با تدریس به شیوه تحلیلی
🔵 فساد و انحطاط اخلاقی 🔰 «ژان لوروریه» روزنامه‌نگار فرانسوی، دلایل نارضایتی مردم از رژیم پهلوی را اینگونه نوشته است: اگر در کوچه و خیابان از ایرانیان بپرسید که چرا رژیم را مورد انتقاد و سرزنش قرار میدهند و جواب آنها را جمع کنید فساد و انحطاط اخلاقی رژیم در ردیف اول پاسخ آنها خواهد بود. 📚 منبع: کتاب ایران بر ضد شاه/نوشته ژان لوروریه و احمد فاروقی/ترجمه مهدی نراقی/ص103 📸 تصویر صفحه کتاب به عنوان کامنت اول بارگذاری شده.
🔵 قتل عام مردم در 17شهریور 💠 در سالروز جنایت یادی کنیم از گفته جناب میشل فوکو فیلسوف معروف فرانسوی که دراین باره میگوید: وقتی پس از کشتار ماه سپتامبر (17شهریور57) به ایران وارد شدم به خودم میگفتم که با شهری وحشت زده رو به رو خواهم شد چون در آنجا چهار هزار نفر کشته شده بودند. 📚 منبع:کتاب ایران:روح یک جهان بی روح /نوشته میشل فوکو/ترجمه نیکو سرخوش و افشین جهاندیده/صفحه63 📸 تصویر صفحه کتاب به عنوان کامنت اول بارگذاری شده.
36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❇️ سلسله جلسات کارگاه 5 💠 جلسه 5⃣ ( بررسی انواع حکومت ها از جمله دیکتاتوری و دموکراسی و بررسی نقاط ضعف و قوت آنها ) 🎤 🔸انتشار فایلها آزاد و بلامانع است 👌 مبانی ولایت فقیه خود را قوی کنید تا در فتنه های آتی در امان باشید
🔸گذشت که حادثه بویب، ایرانیان را به وحشت انداخت. این بار سپاهی عظیم تر و با فرماندهی نیرومندتر همچون رستم فرخ زاد، فرمانده نیروهای ایرانی در آذربایجان، برای جلوگیری از تهاجم اعراب، تدارک شد. در برابر، 👳🏻‍♂خلیفه نیز، می بایست فرماندهی نیرومند همراه سپاهی کارآمد تهیه می دید. عمر در ابتدا اندیشید که خود عازم عراق شود. اما بزرگان مدینه او را از این کار بر حذر داشتند. چند نفر برای فرماندهی مطرح شدند. 👈یکی از آنان امام علی (ع) بود. عثمان به توصیه عمر با امام در این باره سخن گفت، اما امام از پذیرفتن آن سر باز زد. پس از آن سعد بن ابی وقاص برای این کار انتخاب شد. 🔰نبردی که منجر به مهمترین شکست ایرانیها شد "قادسیه" نام گرفت. رستم با چهار ماه توقف تلاش کرد تا مساله را به نحوی حل کند. او در پی آن بود تا با مذاکره، اعرابی که گمان می کرد برای رفع گرسنگی🥖 دست به این اقدامات زده بودند راضی کرده از جنگ منصرف کند. افزون بر آن، این چهارماه می‌توانست نیروهای عرب را فرسوده کند. 👈در برابر مسلمانان از سه پیشنهاد: -پذیرفتن اسلام، -پرداخت جزیه -و یا تن دادن به جنگ دست بردار نبودند. قبول دو پیشنهاد نخست برای ایران ابرقدرت، آن هم از سوی اعراب که آنان را به هیچ می‌گرفت، ممکن نبود و بنابراین رستم باید تن به جنگ می داد. جنگ قادسیه آغاز⚔ شد و برای چهار روز ادامه یافت. نبرد به نفع اعراب خاتمه یافت و رستم در طی آن کشته شد. 👥نیروهای ایرانی تا دیر کعب عقب رفتند و در آنجا با کمک نیروهای جدید و بازسازی لشکر خود بار دیگر جلو آمدند. درگیری فراگیر شد و این بار نیز عجم شکست خورد و تا مدائن🏜 گریخت. شکست ایرانیان چندان آسان صورت نگرفت، بلکه اعراب مجبور شدند تلفات زیادی را در این جنگ تحمل کنند. در این جنگ، درفش کاویانی که نشان سپاه دولت ساسانی بود، به دست مسلمانان افتاد. چیزی که می توانست حکایت از زوال دولت ساسانی باشد. 🔹ادامه دارد ... ✍بـرگرفته از کتاب "تـاریخ سیاسی اسلام، ج2، ص117-123"، رسول جعفریان. ۸۴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر چند حال و روز زمین و زمان بد است یک تکه از بهشت در آغوش مشهد است حتی اگر به آخر خط هم رسیده‌ای آنجا برای عشق شروعی مجدد است میلاد نور ولادت امام رضا (ع) مبارک باد بر روی رضا(ع) شمس امامت صلوات https://eitaa.com/zandahlm1357
آیا میدانید؟ .......: @zandahlm1357 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃