.......:
داستان دعبل
دِعبل بن علی خزاعی از شعرای معروف زمان حضرت رضا (علیه السلام) است. وی در مرو نزد حضرت آمد و گفت: ای پسر رسول خدا! درباره شما قصیده ای گفتهام و سوگند خوردهام قبل از شما آن را برای کسی نخوانم.
حضرت فرمود: بیاور. دعبل شروع کرد به خواندن قصیده معروف خود که ابتدای آن این است:
مدارس آیات خلت عن تلاوه
و منزل وحی مقفر العرصات
یعنی: مدرسههای آیات الهی از تلاوت، خلوت مانده و محل نزول وحی، کِساد و بی رونق شده است؛ تا آن که پس از بیان مظلومیت اهل بیت (علیهم السلام) و محرومیت ایشان از حقوق خویش گفت:
اری فیئهم فی غیرهم متقسمّاً
و ایدیهم من فیئهم صفرات
یعنی: میبینم که غنایم ایشان در میان دیگران تقسیم میشود ولی دستهای ایشان از آن خالی است.
در این هنگام حضرت رضا (علیه السلام) گریست و فرمود: ای خزاعی، راست گفتی، و دعبل ادامه داد تا رسید به این شعر:
لقد خفت فی الدنیا و ایام سعیها
و انی لارجوا الأَمنَ بعد وفاتی
یعنی: من در دنیا و دوران آن، هراسناک بودم، ولی امیدوارم که بعد مرگ در امان باشم.
حضرت رضا (علیه السلام) به او فرمود: خداوند تو را در آن هراس بزرگ در امان دارد. سپس دِعبل به پراکندگی قبور اهل بیت (علیهم السلام) اشاره کرد تا رسید به این شعر:
و قبر ببغداد لنفس زکیّه
تضمّنها الرحمان فی الغرفات
یعنی: و قبری - از اهل بیت (علیهم السلام) - در بغداد است (یعنی قبر حضرت کاظم (علیه السلام) ) برای روحی پاکیزه که خداوند در غرفهها (ی بهشتی) او را جای داده است.
حضرت رضا (علیه السلام) فرمود: آیا دو بیت به این مقطع اضافه کنم تا قصیده ات، کامل شود؟
دعبل گفت: آری ای پسر رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم). حضرت فرمود:
و قبر بطوس یا لها من مصیبه
توقّد بالاحشاء فی الحرقات
الی الحشر حتی یبعث الله قائماً
یفرّج عنّا الهمّ و الکربات
یعنی و قبری در طوس است، چه مصیبتی که در دلها آتش میزند، آتشی که تا قیامت بر افروخته است؛ تا آن که خداوند، قائم را برانگیزد و او ما را از غم و غصهها نجات دهد.
دعبل گفت: ای پسر رسول الله، این قبری که در طوس است، قبر کیست؟ حضرت فرمود: قبر من است، روزها و شبها تمام نمی شود تا آن که طوس محل رفت و آمد شیعیان و زایران من خواهد شد؛ بدان هر که مرا در غربتم در طوس زیارت کند، در درجه من است در روز قیامت، در حالی که آمرزیده است.
📚حکایت آفتاب نگاهی به زندگی امام رضا علیه السلام
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
💠 سلسله جلسات #مبانی_امامین_انقلاب 17 🔰 #فصل_اول با موضوع بازخوانی #صحیفه_امام_خمینی (جلسه 17) ❌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صحیفه امام 18.mp3
10.21M
💠 سلسله جلسات #مبانی_امامین_انقلاب 18
🔰 #فصل_اول با موضوع بازخوانی #صحیفه_امام_خمینی (جلسه 18)
❌ پایان تدریس جلد هفتم ❌
👈 در صورت خرابی فایل ، از لینک https://uupload.ir/view/صحیفه_امام_18_yjpy.mp3/ دانلود نمائید .
🎤 با توضیحات #استاد_احسان_عبادی
✅ انقلابی باید مبانی امام و رهبری را بداند تا هم بصیرتش بیشتر شود هم تحلیلهایش مبنایی شود ✅
☑️متن شبهه و سوال👇👇👇👇👇
استاد گرامی حفظکم الله، راجع به صیحه شیطان بعد از ظهور سوال دارم و اونم اینکه صیحه شیطان هم زمان با صیحه آسمانی جبرئیل است یا بعد از اون؟
و مردم چه جوری و با چه صدا و
زبانی می شنوند و آیا همه می شنوند یا نه و حدیث مستند در این باره هست یا نه لطفا اگه میشه توضیح کامل باشه؟
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
✅متن پاسخ به شبهه👇👇👇👇👇
🔻بله روایت مستند در این زمینه زیاد است، در خود الغیبة نعمانی متکرر روایت هست یک دونه روایت هم نیست، الغیبه شیخ طوسی، کمال الدین شیخ صدوق..
👈🏻این صیحه شیطان بعد از صیحه آسمانی است. در روایت نوشته اول روز صیحه حق است آخر روز صیحه شیطان. البته خُب افق های زمانی فرق می کند دیگر، یکی ممکن است اول شب برای او باشد .. "ولی مهم این است صیحه اولی حق است و صیحه دوم بعد از چند ساعت است" ... ساعتش را نمی دانیم، مثلا مثال خودمانی می زنم.
👥مردم با هر زبانی.. چون روایت دقیقا ذکر می کند دقیقا روایت ذکر کرده که مردم هر کسی با زبان خودش می شنود. چون اگر با زبان خودش نشنود که اتمام حجت نمی شود! این صیحه را دارد خدا می آورد تا اتمام حجت بر مردم بکند، بگوید این نشانه را من آوردم دیگر از این واضح تر! خودتان دیگر نفهمیدید، مثلا به آن کافرها ..
⁉️اگر برفرض صیحه عربی باشد
آن کافره میگوید خدایا من که عربی بلد نبودم.. متوجه اید؟ از نظر عقلی دارم برای شما تحلیل می کنم. از نظر عقلی هم بخواهید حساب بکنید قطعا صیحه باید به زبان آن قوم باشد تا بشنوند، تا درک کنند، بفهمند. مثل اینکه خدا یک پیغمبر برای قومی بفرستد به زبان آن قوم حرف نزند، این چه فایده ای دارد؟ این پیغمبر می آمد یا نمی آمد فرقی نمی کرد.
#پرسش_پاسخ
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
👤پاسخ دهنده: #استاد_احسان_عبادی
(👆جزو اساتید مهدویت ، پژوهشگر تاریخ و محقق)
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مردهاند...
.......:
@zandahlm1357
.......:
اشاره
«پیک افتخار» عنوانی است برای خاطراتی از بزرگ مردان و شیر زنان این مرز و بوم در زمانه ای که تاریکی و ظلمت میرفت تا آسمان آبی اش را دلگیر کند؛ مردانی که شرف و غیرت ایرانی مسلمان را برای همیشه معنی کردند.
بی شک آنان کسانی هستند که فرزندان این آب و خاک، همواره به بالای بلندشان خواهند بالید!
کیست که نام آنان را با افتخار و غرور بر زبان نراند!
«پیک افتخار»، تجدید خاطره ای است برای آنان که بودند و دیدند؛ و آیینه ای است برای آنان که نبودند اما تشنه ی رؤیت خورشید وجودشان هستند.
ستاد آیههای ایثار و تلاش
مخالف با حضور
دوستان و بستگان نزدیک در منزل ما جمع شدند تا برای خروج از شهر تصمیم بگیرند. من در مقابل پدرم ایستادم و گفتم که همراه شما نمی آیم. چون من دختری بودم که از لحاظ اخلاقی و درسی زبانزد فامیل بود. پدرم بخاطر نافرمانی سیلی محکمی به صورتم زد. بعد از این جریان از خانه خارج شدم.
اما مخالفت با حضور زنان و دختران در خرمشهر تنها به خانوادهها محدود نمی گشت. بلکه بسیاری از فرماندهان و رزمندگان مرد نیز با این حضور موافق نبودند، ترس از اسارت، عمده دلیل آنان برای این مخالفت بود. [۱]
----------
[۱]: راوی: نوشین نجار
📚خاطراتی از حضور زنان در دفاع مقدس
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: طیّبات رزق قوله علیه السلام: وَ أَجْرَی عَلَیْنَا طَیِّبَاتِ الرِّزْقِ. یعنی: جاری نمود ب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
فضیلت ملکات حسنه در انسان
قوله علیه السلام: وَ جَعَلَ لَنَا الْفَضِیلَةَ بِالْمَلَکَةِ عَلَی جَمِیعِ الْخَلْقِ.
الملکة: مأخوذ من الملک، و التاء فیها علامته النقل و هی الصفات و أخلاق الملائکة و فی اصطلاح أهل العلم: فلان حسن الملکة اذا کان حسن الصنیعة الی ممالیکه، و یملک نفسه عند شهوتها، و یقدر علی حبسها.
بالجمله، مفاد فقره دعا آن که حمد خدا را که قرار داد برای ما فضیلت و برتری به سبب ملکات حسنه بر جمیع خلق، کما قال تعالی: « وَ لَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِیآ آدَمَ وَ حَمَلْنَاهُمْ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّیِّبَاتِ وَ فَضَّلْنَاهُمْ عَلَی کَثِیرٍ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلاً [۱] » ؛ چه کرامت و عزت انسان بالنطق و العقل و التمییز و حسن الصورة و تسلیطهم علی ما فی الارض است.
و چون « بَرّ » به حسب تأویل اطلاق بر عالم اجسام شده، و « بحر » بر عالم ارواح، و وجه مناسبت لجریان الماء و جمود الأرض کجریان الروح بخفّته و سکون البدن لثقله، پس ملائکه که روحانی صرف اند راهی به عالم بر طبایع و
اجسام ندارند، و حیوانات راهی به عالم بحر ارواح ندارند ؛ انسان است که صاحب دو جنبه و دو جهت است، لهذا به مقام روحانیتش در بحر عوالم عقول مجرده و ارواح مرسله راه دارد چنان که به حسب جسمانیت بشری اتصال به عالم اجسام، کما قال المولوی قدّس سره:
----------
[۱]: ۱ - سوره مبارکه اسراء، آیه ۷۰.
مر ملایک را سوی برّ راه نیست جنس حیوان هم ز بحر آگاه نیست
تو به تن حیوان ز جانی از ملک تا روی هم بر زمین هم بر فلک [۱]
----------
[۱]: ۲ - مثنوی معنوی، مولوی، ج ۲، ص ۴۹۶.
.......:
📚✍ #شرحی بر صحیفه سجادیه
میرزا ابراهیم سبزواری وثوق الحکماء
https://eitaa.com/zandahlm1357