eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
50هزار عکس
36.5هزار ویدیو
1.7هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
طب الصادق علیه السلام: خاصيت دوش گرفتن با آب سرد: 🔸تحريك هورمون ضد افسردگي 🔹افزايش سوخت و ساز بدن 🔸جلوگيري از سرما خوردگي 🔹تحريك سيستم ايمني بدن 🔸افزايش هوشياري بدن 🔹سفت كردن پوست 🔸كاهش ريزش مو 🔹آرامش ذهن ➣ https://eitaa.com/zandahlm1357 اگر کلیه شن سازی دارید 👈 هفته ای 2 روز ناشتا دمکرده جعفری بنوشید. 👈 نیم کیلو جعفری خرد شده را در 1.5 لیتر آب نیم ساعت بجوشانید سپس صاف کرده و میل کنید. ➣ https://eitaa.com/zandahlm1357 گلاب پوست های خشک را درمان میکند! ✍🏻ترکیب گلاب و گلیسیرین را مخلوط کنید و ترکیب حاصل را روی پوست بمالید. اجازه بدهید به مدت حدود ۳۰ دقیقه بماند و سپس آن را با آب سرد شستشو دهید تا از شر خشکی پوست خلاص شوید. ➣https://eitaa.com/zandahlm1357
🎓جناب درمان کننده‌ای فراتر از انتظار، به معنای واقعی کیفیت زندگی و حال روحی را بهبود می‌‌بخشد😊 🏵علاوه بر محافظت از کبد، از هپاتیپ ناشی از داروهای سِل جلوگیری می‌کند 🏵در بهبود سرفه بسیار موثر است 🏵یبوست را برطرف می‌کند 🏵غلظت خون را برطرف می‌کند 🏵حرارت بدن و چربی خون را کاهش می‌دهد 🏵برای رفع کم‌خونی بسیار مفید است 🏵التهاب بدن را کاهش می‌دهد و در پیشگیری از کرونا می‌تواند موثر واقع شود 🔴افرادی که خون آن‌ها لزوجت دارد و یا بلغم لزج شده و چسبیده دارند، یا صفرا ی سوخته دارند و بلغمی‌ها بهتر است عناب با آویشن دَم بکشد ✅ یک پاکساز گوارشی بسیار عالی و درمانی برای رفع غلظت‌ خون می‌باشد⏬ 🍵آویشن به صورت دم‌کرده 1ق.غ خوری آویشن و ۵ عدد عناب(زخمی‌کنید) یک استکان ناشتا صبح یا ناشتا عصر استفاده شود؛ به مدت 3 هفته ⬅️و اگر عارضه‌ای برایتان نداشت، 3 هفته دیگر نیز مصرف کنید ⬅️برای خانم‌هایی که به دلیل غلظت خون، قاعدگی آن‌ها باز نمی‌شوند و یا خون قاعدگی تیره‌ و به صورت لک دارند، موثر است؛ همچنین چهره را شاداب و روشن می‌کند 👇🏻 https://eitaa.com/zandahlm1357 ⭕️روش برگرداندن حس بویایی بعد از کرونا👇 ✅۵ گرم را در یک بطری آب‌ جوشانده صاف کرده روزى ۴ مرتبه استنشاق نمایید. ♦️لطفا انتشار دهید👌 🍃 🌸🍃 👇🏻 https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فنلاند  🇫🇮 روستای شفق های شمالی این هتل یا بهتر است بگوییم روستای مصنوعی از مجموعه کلبه های مدرنی ساخته شده است که با سقف شیشه ای که دارد امکان مشاهده‌ آسمان شب و شفق های زیبای قطبی را فراهم می کند. تفریحات دیگر این روستا پیست برفی اتومبیل رانی کودکان و سورتمه سواری با گوزن ها است.
8.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
طبیعتِ تماشاییِ روستای فشکور روستای زیبای فشکور یکی از دهکده های ییلاقی منطقه چالوس در ارتفاع دو هزار متری از سطح دریا و در میان رشته کوه های البرز با مناظر طبیعی زیبا از کوه، دره، جنگل، مرتع و چشمه های جوشان است. روستای فشکور دارای پوشش گیاهی متنوعی است که در قسمت غربی روستا علف زارها، بوته های گیاهی و گیاهان دارویی همچون آویشن، چای کوهی، گل گاو زبان، هلاله و گون و در قسمت شرقی آن جنگل های انبوه از درختان ممرز، افرا، ملج و.... می باشد. دشت زردک که به زرین کوه نیز شهرت یافته است دارای پوشش گیاهی خاصی به نام زرد لاری است که خاصیت دارویی دارد و همچنین زیبایی کوه را دوچندان نموده است. آب و هوای این روستا به علت قرار گرفتن در ارتفاعات رشته کوه های البرز و نزدیکی به علم کوه سرد و کوهستانی است به طوریکه در فصل تابستان نیز برای گرم کردن منازل از بخاری هیزمی استفاده می شود و در اکثر مواقع دارای پوشش مه غلیظ است که مناطق بسیار زیبا و رویایی را بوجود می آورد و همچنین بارش برف در زمستان گاهی به بیش از یک متر می رسد که باز هم به زیبایی طبیعت این منطقه می افزاید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ویتنام 🔺ویتنام دنیای رنگهاست اما آنچه در یکی از روستا‌های ویتنام به نام «Quang Phu Cau» حومه هانویی و در آستانه‌ی تعطیلات سال نو ویتنامی(بین ۲۱ ژانویه تا ۲۰ فوریه) دیده میشود، شگفت انگیز است. 🔺در آستانه سال نوی ویتنامی ها فرش‌هایی از چوب رنگی عود در همه جای این روستا که خارج از شهر هانوی در شمال ویتنام قرار دارد، به چشم می‌خورد. 🔺تولید چوب عود یکی از مشاغل خانوادگی در این روستای ویتنام است. روستاییان برای قرن‌ها با استفاده از چوب بامبو، عود تولید کرده اند. 🔺ساکنان چوب‌های عود را در محلی خشک در هوای آزاد می‌گذارند تا این چوب‌ها خشک شوند و برای سوزاندن آماده شوند. روستاییان سپس این عودهای خشک شده را دسته دسته جمع می کنند و برای فروش به بازار می‌فرستند. 🔺مردم با فرا رسیدن سال نو اقدام به سوزاندن چوب‌های عود به یاد نزدیکانی می کنند که فوت کرده‌اند.
.......: به خاطر دارم، روزی باتفاق پدرم رحمة الله علیه به حمام رفته بودیم. پس از بازگشت به منزل، فرمودند: من در اطاق خود مشغول دعا میشوم، در را به روی من بند و ضمنا دستور دادند، نزد کسی روم و پیامی از ایشان به او برسانم و فرمودند: در بازگشت، از راهی که گورستان فلان در آن واقع است، عبور کن و مراقب باش که در راه، به جائی ننگری و به چیزی چشم ندوزی. اطاعت کردم و پس از بستن در اطاق، برای انجام مأموریت، از خانه خارج شدم و نزد آن کس رفتم. در بازگشت که از آن گورستان می‌گذشتم، زنی را دیدم که در راهرو منزل، بچه خود را به شدت کتک می‌زند. لحظه ای به آن منظره نگریستم و باز راه افتادم. چیزی نگذشته بود که پدرم را دیدم که به سوی من می‌آیند. به تندی در من نگریستند و به سوی منزل بازگشتند. من هم دنبال ایشان به راه خود ادامه دادم، ولی ناگهان از نظرم ناپدید شدند و دیگر ایشان را ندیدم. با تحیر به خانه آمدم و پرسیدم پدر کجا هستند؟ گفتند: در اطاق خودشان مشغول هستند. پرسیدم: در این مدت، که من در خانه نبودم، کسی از خانه خارج یا به خانه وارد نشده است؟ گفتند: از آن زمان هیچکس در اینجا رفت و آمد نکرده است. به سوی اطاق رفتم، در را همچنان که بود بسته دیدم. پس از ساعتی پدرم از دعا فراغت یافتند و از اطاق بیرون آمدند و به من فرمودند: پدر حاج شیخ محمود حلبی فوت کرده است، باید که به تشییع جنازه اش رویم. گفتم: خبری از مرگ ایشان نبوده، فرمودند: هم اکنون جنازه او را از نظر من گذرانیدند. باری، در خدمتش به راه افتادم تا آنکه به محلی رسیدیم که ایشان را دیده بودم و بتندی به من نگریسته بودند. ناگاه فرمودند: چرا امر مرا اطاعت نکردی و در راه مراجعت، تأمل نمودی؟ ابتدا انکار کردم. فرمودند: تو نبودی که به آن زن که فرزند خود را با کفش کتک می‌زد، نگریستی؟ خلاصه رفتیم تا به صحن عتیق رضوی داخل شدیم. در این زمان کسی به سوی پدر آمد و خبر فوت همان شخص را که پدرم در خانه فرموده بودند به اطلاع رسانید. حکایت ۳۶- و نیز در آن هنگام که خارج از شهر مشهد سکونت داشتیم، روزی پس از اداء فریضة ظهر، برای بازگشت به منزل، باتفاق پدرم از شهر خارج گردیدیم و در دست هر یک از ما چیزی از لوازم و مایحتاج خانه بود. از ایشان خواستم تا در رفتن شتاب کنند؛ اما ایشان به سبب کهولت و ضعف آهسته گام بر می‌داشتند. در راه، به دو نفر از سادات محترم که بر درشکهای سوار بودند، برخوردیم. با دیدن پدرم از درشکه پیاده شدند و قریب نیم ساعت با ایشان به گفتگو پرداختند. پس از آن از ما جدا شدند. مجددا از پدرم خواستم که در رفتن شتاب کنند و از این توقف طولانی که موجب اتلاف وقت شده بود، اظهار نارضائی کردم. فرمودند: سیده بودند و نخواستم نسبت به ایشان کم توجهی شود. باز عرض کردم: پس در رفتن تعجیل فرمائید. فرمودند: من بار تو را میکشم و به خاطر تو آهسته میروم، اکنون میروم اگر توانائی همراهی مرا داری، بیا. ناگهان با کمال تعجب دیدم، که زمین زیر پای پدرم به سرعت می‌گذرد و ایشان همچنان به حال طبیعی گام بر می‌دارند و من، چون آن کسی که بر اتومبیل سوار باشد، زمین و درختان را در حال حرکت سریع می‌دیدم. باری، هر چه دویدم به ایشان نرسیدم. چون اندکی از این وضع گذشت، توجهی نمودند و زمین به حال نخستین قرار گرفت. پس از آن فرمودند: خواستم بدانی که ما بار تو را می‌کشیم. از بی نشانها...... شیخ حسنعلی اصفهانی https://eitaa.com/zandahlm1357
9.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥دیدار یک چوپان ساده با عج درسفر حج و توفیق سه روز مهمانی در کنار گل نرگس داشتن افتخار بزرگی است که شامل حالش شده. 🔸دوستان گوش کنید و لذت ببرید و نشر بدین تا همه بدانند که ما بیکس نیستیم. اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه والنصر وجعلنی من خیر انصارهی و اعوانه والمستشهدین بین یده https://eitaa.com/zandahlm1357