eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
49.4هزار عکس
36هزار ویدیو
1.7هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
ادب ماه رجب 11.mp3
3.13M
🔰 سلسله جلسات 11 💠 رعایت بیشتر 11 ✅ تدریس کتاب ادب حضور 👈 روزه ماه رجب آن قدر مهم است که پیامبر (ص) دو جایگزین مهم برای کسانی که نمی توانند روزه بگیرند معرفی کرده است. آن دو جایگزین چیست ⁉️ 👈 حتی یکی از این جایگزین ها به درد روزهایی که گذشته است هم می خورد و می توانیم امسال انجام دهیم 🎤 استاد احسان عبادی از اساتید مهدویت 👌ماه رجب امسال با ادب بیشتری در محضر خدا حضور پیدا کنیم. 🔰انقلابی باید قوی شود🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مرده‌اند... .......: @zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قسمت یازدهم جلو جلو رفتم و او پشت سرم راه افتاد. وسط راه، یک قوطی را پر کرد از آب و همراهش برداشت: ـ تشنه‌اش می‌شود.❗️ منظورش مرغِ زخمی بود. 😊 نزدیک پیچِ کانال، آن‌جا که توی دید نبود، از کانال رفتیم بیرون و سمت خانه‌ای🏠 که لانه‌ی موقت مرغ ماهیخوار شده بود. داشتیم از کنارِ یک دیوارِ نیمه‌ویران می‌گذشتیم که عبدل گفت: «آن‌جا را نگاه!» مرغ ماهیخوارِ دیگر، ایستاده بود لبه‌ی پنجره، کنارِ نرده‌ها. تا ما را دید، بلند شد، چرخی زد و لب پشت‌بامِ خانه‌ی روبه‌رویی نشست. در اتاق را که باز کردیم، اول من دیدم و نشانِ عبدل دادم: مرغ ماهیخوارِ دیگر، ایستاده بود لبه‌ی پنجره، کنارِ نرده‌ها. تا ما را دید، بلند شد، چرخی زد و لب پشت‌بامِ خانه‌ی روبه‌رویی نشست. این‌جا را نگاه کن! آن یکی، بیشتر از ما به فکرِ این پرنده‌ی بیچاره بوده.😉 یک ماهی کوچولو،🐟 افتاده بود پایینِ پنجره، رو زمین. مرغِ مجروح، انگار دیگر ترسی از ما نداشت. همان وسط اتاق، ایستاده بود و داشت بر و بر نگاه‌مان می‌کرد.😄 روی دو پا نشستم و سه تا ماهی🐠 را که آورده بودم، گرفتم کف دست و نشانش دادم. ناقلا محلی به‌ام نگذاشت. گفتم: «تا خِرخِره، خورده‌ها!» عبدل، سرِ قوطی پلاستیکی را کَند و آن را گذاشت زمین. مرغ ماهیخوار، تندی رفت طرفش😊. ـ انگار بدجوری تشنه است.❗️ نماندیم. در را بستیم و برگشتیم. تا به سنگر برسیم، یک کلمه هم از سؤال‌هایی که توی ذهنم داشتم، نپرسیدم. او هم هیچی نگفت. آن‌قدر این پسرآرام و کم‌حرف بود که یادم رفت چه فکرها درباره‌اش می‌کردم.😇 عبدل، تمامِ بعدازظهر را استراحت کرد. مثل بچه‌کوچولوها، خودش را تو هم جمع کرد، یک دست را گذاشت زیر چانه، پتو را کشید رو و تخت گرفت خوابید.😴 فرمانده هم گفت سروصدا نکنم و بگذارم استراحت کند. حتا گفت صدای بیسیم و تلفن📞 قورباغه‌ای سنگر را قطع کنم‼️. باز هم چیزی نپرسیدم و گفتم چشم.😐 با خودم گفتم بگذار تا می‌تواند این پسره را تحویل بگیرد، بالاخره سر از کارشان در می‌آورم.🤨 غروب بود که فرمانده، عبدل را برداشت و برد سنگرها را نشانش بدهد. من را هم گذاشت پای بیسیم📞. تا رفتند، آمدم نشستم جلوی درِ سنگر. دو تایی راه افتاده بودند توی کانال و داشتند می‌رفتند سمت پل. آن‌قدر با نگاهم دنبال‌شان کردم تا رفتند توی سنگر دیدبانیِ سمت راست پل. چند دقیقه بعد، نگهبان‌های توی سنگر آمدند بیرون و رفتند رد کارشان. آن‌ها را هم دَک کرده بودند! باران🌧 قطع شده بود و نسیمِ سردی 💨از سمت کارون می‌وزید. از دورها، صدای چند تا رگبار آمد. بعد یک مسلسلِ سنگین، شروع کرد به داد و هوار کردن و دعوایِ الکی راه انداختن. گلوله‌های سرخ، آسمان را رد می‌انداختند و دنبال هم می‌دویدند.😣 آن‌قدر آن‌جا ماندم تا حوصله‌ام سر رفت😕. هوا هم سرد شده بود. برگشتم تو سنگر و فانوس‌ها را روشن کردم. بعد هم کتریِ سیاه را پر کردم و گذاشتم روی والور. هوا تاریک شده بود🌑 نمازهامان را که خواندیم، سفره را انداختم. شام، عدس‌پلو بود ـ با کشمشِ زیاد و یک عالمه دارچین ـ که یدی توکیسه‌ی مشمایی برای‌مان آورده بود. توی سکوت، شاممان را خوردیم😊 https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......: امر و قضاء الهی بر موجودات قوله علیه السلام: وَ نَتَصَرَّفُ عَنْ أَمْرِکَ، وَ نَتَقَلَّبُ فِی تَدْبِیرِکَ. یعنی: ما متصرّف در امور معاشیه و معادیه خودیم به امر تکوینی و قضاء ازلی تو که هر یک را مأمور به امری و موکّل به کاری فرموده به مقتضای: « کل میسّر لما خلق له ». [۱] کما فی الحدیث القدسی: « خلقت هؤلاء للجنة و لا أبالی خلقت هولآء للنار و لا أبالی... » [۲] . یعنی: آن که را خلق نموده از اهل جنت و سعادت استعمله للخیر، به این که وضع نموده از او ثقل عمل خیر، را و آن که از اهل نار است استعمله بعمل أهل النار، و لایستطیع أن یکون هولاء من هولاء، و هولاء من هولاء، أی لایقدر علی قلب حقائقهم بأن یجعلوا الأشقیاء أرواحهم من جنس أرواح السعداء، و بالعکس، کما فی حدیث توحید الأفعال: « لا حول و لا قوة إلاّ باللّه » [۳]، أی لا حرکة و لا استطاعة لنا علی التصرّف فی أمر إلاّ بمشیة اللّه ؛ لأنّ « اللَّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ [۴] »، أی یغیّر نیّاته و عزائمه. قضای الهی بر اعمال انسانی قوله علیه السلام: لَیْسَ لَنَا مِنَ الاْءَمْرِ إِلاَّ مَا قَضَیْتَ. که مؤیّد مطلب قبل است، یعنی نیست از برای ما از امور معموله هرگز إلاّ همان چیزی که تو حکم و تقدیر فرموده در ازل ؛ چه « لیس » نفی ابد می‌نماید، لذا وقع فی الخبر: « کلّ شی ء بقدر حتی العجز و الکیس [۵] » [۶] . قال تعالی: و « یَعْلَمُ مَا تَکْسِبُ کُلُّ نَفْسٍ [۱] »، أی اکتساب النفس بتمام أفعالها الصادرة منها معلومة للّه تعالی فی الأزل، و حدوث خلاف معلومة فیما لایزال ممتنع الوقوع، یعنی سبق فی علم اللّه حدوث الکائنات و صدورها من العباد علی ترتیب وقوعها تدریجاً، و کلّ مقدور فی أوقات معیّنة، بلا تقدّم و تأخّر علی ما قدر اللّه کان واجب الوقوع، و الاّ لانقلب العلم جهلاً. ---------- [۱]: ۳ - التوحید، ص ۳۵۶ ؛ بحارالانوار، ج ۴، ص ۲۸۲. [۲]: ۴ - در مصادر معتبر یافت نشد، لکن بنگرید: شرح الأسماء الحسنی، ج ۱، ص ۳۸. [۳]: ۵ - الکافی، ج ۱، ص ۲۳۰ ؛ الخصال، ص ۱۵۰ ؛ بحارالأنوار، ج ۹۰، ص ۱۸۹. [۴]: ۶ - سوره مبارکه أنفال، آیه ۲۴. [۵]: ۱ - اصل: الکسل. [۶]: ۲ - الموطأ، ج ۲، ص ۸۹۹ ؛ السنن الکبری، ج ۱۰، ص ۲۰۵ ؛ فتح الباری، ح ۱۱، ص ۴۱۶. [۱]: ۳ - سوره مبارکه رعد، آیه ۴۲. .......: 📚✍ بر صحیفه سجادیه میرزا ابراهیم سبزواری وثوق الحکماء https://eitaa.com/zandahlm1357