پنجشنبه هست و یادی کنیم از مرحوم حاج سید رضا حسینی و مرحومه کلثوم حسینزاده نثارفاتحه @zangikolanews

پنجشنبه هست و یادی کنیم از مرحوم حاج سید هادی حسینی و مرحومه حاجیه ملیحه رحیمی نثارفاتحه @zangikolanews

پنجشنبه هست و یادی کنیم از مرحوم حاج اسکندر سلحشور نثارفاتحه @zangikolanews

پنجشنبه هست و یادی کنیم از جوان ناکام کوروش رحیمی نثارفاتحه @zangikolanews

اللهم اشف کل مریض برای شفای همه مریضا و مخصوصا مریض مَد نظر که الان دو روزه تو کماست و خانواده شان از همه شما عزیزان التماس دعا خواستند 🌾خبرگزاری زنگی کلا @zangikolanews

♦️خطر غرق شدن در دریای خزر؛ هشدار دریایی صادر شد 🔹اداره کل هواشناسی مازندران با صدور هشدار هواشناسی دریایی سطح زرد و با اشاره به وزش باد و افزایش ارتفاع امواج اعلام کرد از شب پنج شنبه تا پایان صبح شنبه ۲۷ خرداد دریای خزر طوفانی و مواج خواهد بود. 🌾خبرگزاری زنگی کلا @zangikolanews

از ۱۰۰ تا گل ارزشمندتر بود 😂😂 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌾خبرگزاری زنگی کلا @zangikolanews

🎼بوقت موسیقی 🎤فرزاد فرخ 🎻 عشق یعنی 🌾خبرگزاری زنگی کلا @zangikolanews

📸چالش عکسهای قدیمی ایستاده از چپ مرحوم شعبان اسماعیلی حاج حسن فرجی .سیدعلی حسینی حاج قاسم صالحی . کربلایی گنجعلی خانزاده.حاج اصغر مهدوی .کربلایی رمضان فهیمی .کربلایی رحیم تقی پور.حاج یوسفعلی یزدانی دهه۶۰ 🌾خبرگزاری زنگی کلا @zangikolanews

📚حکایت شب در گذشته، پیرمردی بود که از راه کفاشی گذر عمر می کرد ... او همیشه شادمانه آواز می خواند، کفش وصله می زد و هر شب با عشق و امید نزد خانواده خویش باز می گشت. و امّا در نزدیکی بساط کفاش، حجره تاجری ثروتمند و بدعنق بود؛ تاجر تنبل و پولدار که بیشتر اوقات در دکان خویش چرت می زد و شاگردانش برایش کار می کردند، کم کم از آوازه خوانی های کفاش خسته و کلافه شد ... یک روز از کفاش پرسید درآمد تو چقدر است؟ کفاش گفت روزی سه درهم تاجر یک کیسه زر به سمت کفاش انداخت و گفت: بیا این از درآمد همه ی عمر کار کردنت هم بیشتر است! برو خانه و راحت زندگی کن و بگذار من هم کمی چرت بزنم؛ آواز خواندنت مرا کلافه کرده ... کفاش شکه شده بود، سر در گم و حیران کیسه را برداشت و دوان دوان نزد همسرش رفت. آن دو تا روز ها متحیر بودند که با آن پول چه کنند ...! از ترس دزد شبها خواب نداشتند، از فکر اینکه مبادا آن پول را از دست بدهند آرامش نداشتند، خلاصه تمام فکر و ذکرشان شده بود مواظبت از آن کیسه ی زر ... تا اینکه پس از مدتی کفاش کیسه ی زر را برداشت و به نزد تاجر رفت ، کیسه ی زر را به تاجر داد و گفت : بیا ! سکه هایت را بگیر و آرامشم را پس بده . 🌾خبرگزاری زنگی کلا @zangikolanews

🌸🍃🌸🍃 #نیایش_شبانه خدایا... سلامت دل های ما را در یادکردن بزرگی خود قرار ده، و آسایش بدن های ما را در سپاسگزاری نعمت خویش، و گویایی زبان های ما را در وصف آنچه به ما داده ای. 🌾خبرگزاری زنگی کلا @zangikolanews

وعده ما هرشب برای سلامتی امام زمان عج و تعجیل در ظهورش دعای #فرج «الهی عظم البلاء» با صدای #علی_فانی 🇮🇷خبرگزاری زنگی کلا @zangikolanews