کانون کار فرهنگی!
در مدرسه ای، توفیق تدریس ادبیات فارسی داشتم. مدرسه ای ویژه که با دغدغه های تربیتی بنیان نهاده شده بود. و البته نوجوان ارزشی و اهلِ کار فرهنگی فراوان داشت.
مدتی که از آشنایی مان گذشت، با دانش آموزانی مواجه شدم که به شدت ضعف علمی و اخلاقی داشتند! کمی که در احوال آنان، جستجو و جو کردم، نتیجه ای شگفت انگیز دستگیرم شد!
آری!
یکی، برادرش فعال فرهنگی بود!
یکی پدرش! و دیگری خودش!
دلم میخواست به آنان بگویم:
«انگار شما بهشت را برای دیگران می طلبید؟! مگر نمی دانید که کانون کار فرهنگی، #خودتان هستید!
ابتدا خودتان، سپس بستگان تان و در نهایت، دیگران را تطهیر کنید!»
@zarakhsh
نه هر که آینه سازد سِکَندَری داند!
روزگار ما، روزگار مرگ تخصص است!
بشریت، هرگز گمان نمی کرد که در عصر پیشرفت علم و تکنولوژی ، کار علم به اینجا برسد!
آسان شدن مطالعه و عمومی شدن تحصیل با همه خاصیت هایش، آفتی در پی دارد و آن «مرگ تخصص» است!
هر کس و نا کسی، هر اهل و نااهلی، به خودش اجازه میدهد که دوره بر گزار کند و بر کرسی مشاوره بنشیند.
شاید اینان در مقیاس کوچک مفید باشند اما در دراز مدت زمینه مرگ تخصص را فراهم می آورند!
نیازی به گفتن نیست که دوره بر گزار کردن و مشاوره دادن، شان متخصصانِ متعهد است!
نه فقط در مباحث علمی که در طب سنتی و مانند اینها نیز قصه از همین قرار است!
متأسفانه کسانی که اندک شناختی از مبانی بهداشت و سلامت نداشته و فقط چند ورق طب سنتی خوانده اند، تیغ به دست گرفته به جان سلامت مردم افتاده اند و دلشان خوش است که حجامت و درمان می کنند!
مدرک گرایی نیز هیزم بر این آتش نهاده و بی سوادان ِ غیر متخصص را به جان جامعه انداخته است!
تعهد و تخصص، گم گشته جامعه ماست!
@zarakhsh
سرد خانه قطار
مجرمی در روسیه، از زندان گریخت!
ماموران امنیتی به تعقیب وی پرداختند تا اینکه او در ایستگاه قطار گیر افتاد!
مجرم به سختی خودش را به آخرین واگن قطار چسباند و به سرعت در اولین واگن فرود آمد و محکم درب آن را بست.
هنوز آرام نگرفته بود که نوشته ای وحشتناک ، شیرینی فرار را به کامش تلخ کرد! آری آنجا، سردخانه بود!
هرچه برای گشودن در تلاش کرد، راه به جایی نبرد چون فقط از بیرون باز میشود!
مجرم، برای زنده ماندن باید مبارزه می کرد!! باید در همان فضای اندک آنقدر می دوید و جست و خیز می کرد تا بدنش گرم باقی بماند!
قلم و کاغذی برداشت و لحظه به لحظه را گزارش می کرد :
«١. من در این سردخانه لعنتی گیر افتاده ام! امیدی برای زنده ماندن ندارم! اما چاره ای نیست باید تلاش کرد.....
٢. یک ساعت است که به دویدن مشغولم! دیگر خسته شده ام!
٣. الان از شدت خستگی روی زمین نشسته ام و به نرمی بدنم را تکان می دهم
۴. دیگر رمقی برای تحرک ندارم!
بدنم مثل چوب خشک شده است!
۵. چشمانم سنگین شده است!
میل به خواب دارم...
دارم یخ میزنم....»
صبح که درب واگن را باز کردند، جنازه اش کف واگن افتاده بود!
در حالی که اصلا سردخانه قطار خاموش بوده است !!!
_______
✍: به نظر شما علت مرگ مجرم چه بوده است؟
آری، تلقین!
من جز تلقین، علت دیگری پیدا نمی کنم!
مجرم فراری، سرمای هوای روسیه را به حساب سرمای سردخانه گذشته بود و همین پندار غلط، به قیمت جان شيرين اش تمام شد!
تلقین مثبت نیز چنین اثری بر روان آدمی دارد و البته تلقین منفی، بسیار مؤثرتر است!
تلقین، یک تیغ دو دَم است!
مراقب باشید که هستی تان را نابود نکند!
#روان_شناسی
@zarakhsh
🔶با انجام این ۹کار جایگاهتون رو بالاتر ببرید
🔘۱.از خودتون بودن خجالت نکشید
🔴۲.انتظار از خودتون رو بالا ببرید و از بقیه پایین بیارید.
🔘۳.هیچگاه طرز فکرتون رو به خاطر اینکه شبیه دیگران باشید عوض نکنید
🟣۴.به خودتان ایمان داشته باشید
🔘۶.نه گفتن رو یادبگیرید
🔴۷.کاری رو انجام بدید که از ته قلب به درست بودنش ایمان دارید
🔘۸.ازمتفاوت بودن نترسید
💯۹.تو جامعه با افراد با احترام و محبت برخوردکنید
#روان_شناسی
@zarakhsh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
استاد رحیم پور ازغدی :
🔹اغلب #دانشگاهیان و #حوزویان دارند زندگی خودشان را می کنند، تمدن سازی معنی ندارد.
🔹سقف مطالبات دانشگاهیان این است که عضو هیات علمی بشوند و حوزویان هم می خواهند بشوند حجت الاسلام و پس از آن آیتالله
________________
✍:توان و تمدن!
جناب رحيم پور ازغدی :
از نهان خانه ی با صفای دل، بر شما درود می فرستم اما این #سخن شما را برنتابیده و خالی از اشکال نمی بینم!
استاد عزیز!
حوزه و دانشگاه، چاره ای جز این ندارد!
اکثر #دانشگاهیان دیگر به فکر هیئت علمی شدن نبوده و اغلب #حوزویان هم دیگر به فکر آیت الله شدن نیستند!
چنان چنگال مشکلات در #گلویشان فرورفته است که اصلا نمی توانند به تمدن سازی فکر کنند!
پیر مرد هایشان دیگر توان کار علمی ندارند و جوانان هایشان هم شب و روز در پی یک #زندگی عادی می دوند!
از کسی که #اجاره خانه اش، #اجازه اندیشه به او نمی دهد، چه گونه توقع تمدن سازی دارید؟!
از جوانی که دو #شیفت کار می کند تا غرورش آخر ماه لکه دار نشود، چگونه توقع تمدن ساختن دارید؟!
از جوان پاک سرشتی که پس از #شش سال تحصیل حوزوی، از شدت تنگی معیشت به فکر #پشمک فروختن افتاده است! چگونه توقع دارید؟!
اگر شما را نمی شناختم، حتما گمان می کردم که نَفَس تان از جای گرم برمی خیزد!
به جای سرزنش حوزه و دانشگاه، به #واقعیت ها نگاهی دوباره افکنده و این را بدانید که : بیشتر مردم، #توان رکاب دادن به توقعات شما را ندارند!
بهتر است با حمایت کامل از #نخبگان، تمدن خود را بسازید و بدانید که :
آب از جای دیگری گل آلود است!
@zarakhsh
اندر احوال مدارس غیر انتفاعی
در آن عهدی که مدارس غیر انتفاعی شکل گرفت ، من هنوز چشم به جهان نگشوده بودم.
اینکه انگیزه دولت وقت، از این اقدام خطرخیز چه بود؟ بماند واینکه چرا میخواست بار آموزش وپرورش را از دوش دولت بردارد؟ آن هم بماند.
رویش مدارس غیر انتفاعی در بوستان وطن ، هر چند خالی از منفعت نبوده است اما در نهایت چالش های بزرگی را فراروی آموزش و فرهنگ ملی قرار داده که به پاره ای از این چالش ها اشاره خواهم کرد:
١.پیکار با عدالت آموزشی
گستراندن سایه عدالت در همه ابعاد و زوایا گذشته از اینکه تکلیفی شرعی است ،یک وظیفه ملی و قانونی به حساب می آید. همه مردم ایران حق دارند که در مسیر شکوفایی استعداد هایشان از سرمایه های ملی بهرمند شوند چه سرمایه های انسانی و چه سرمایه های مادی .
واگذار کردن مدارس به بخش خصوصی ، آموزش را به تبعیض، آلود و تربیت را به درهم و دینار طبقات، وابسته کرد! و در این اختلاف طبقاتی ، بهترین اساتید و کامل ترین امکانات دراختیار نوجوانی قرارمی گیرد که خزانه پدرش سرشار تر باشد!
وقتی که تبعیض چشمگیر شود برخی خودشان را به آب و آتش می زنند تا فرزندشان در مدرسه ای خوب اما گران، درس بخواند!
۲.تضعیف آموزش و پروش ملی
اگر آموزش و پرورش ملی ،کافی و کارآمد باشد ، جداشدن از این نهاد و صرف هزینه بیشتر خلاف عقل و تدبیر است و هیچ پدر خردمندی چنین نخواهد کرد!
رشد چشمگیر مدارس غیر دولتی ، نشان از کاستی های آموزش ملی و دولتی است!
۳.تجزیه تربیت و هویت ملی
هر مجموعه علمی وفرهنگی به تَبَع بنیان گذاران اش ، باورهای خاص خودش را دارد و ناخوداگاه ، هویت مطلوب خود را در قلب دانش آموزان می نشاند و این پدیده ای دو پهلو و یک شمشیر دو دَم است ، اگر سردمداران آن مجموعه، انسان هایی فرهیخته و با اصالت باشند، خطری متوجه جامعه نیست اما در غیراین صورت، خطر تکثر و تجزیه هویت ملی وجود دارد و البته با نظارت های دقیق و پی در پی میتوان تا حدودی از این خطر پیشگیری کرد.
@zarakhsh
لطفا فریاد بزن!
از آخرین تجربه ام ده سال می گذرد!
ده سال پیش بود که برای اولین بار به (سرزمین موج های آبی ) پا گذاشتم!
مدرسه برای شاگرد اول کل مدرسه بلیط رایگان در نظر گرفته بود و به لطف پروردگار من شاگرد اول کل مدرسه شدم !
جانمی جان!
یک سفر رایگان به سرزمین موج های آبی!
تجربه ای جالب و نشاط انگیز بود! در کنار دوستان و هم قطاران ، حسابی خوش گذراندیم و خاطره هایی ناب در قاب حافظه ام به یادگار باقی ماند!
امروز پس از ده سال در کنار دوستانم دوباره به همان سرزمین بازگشتم، دوباره همان احساس ،همان شور،همان نشاط ، همان هیجان! اما این بار با ده سال گذشته تفاوتی داشت ،تفاوتی تلخ و ماندگار!
آنقدر تلخ که اشک هایم را به سختی پنهان می کردم ! آری! درست حدس زدید! مرگ ناگهانی دوستم مرا آزرد و خاطرات گذشته را درمقابل چشمانم به رقص درآورد! هنوز هم نمی توانم مرگ او را باورکنم!
نمی دانم تاکنون سوار سرسره (یو)شده اید یا نه؟ اولین بار که سوار این سرسره شدم ، از شدت هیجان نفسم در سینه جاماند و دست به دامن فوریت های پزشکی شدیم ! مرحوم دوستم حسابی ترسیده بود و رنگ به رخسار نداشت!
آن زمان مشکلی داشتم که الحمدلله با تحولات دوران جوانی درمان شد و لابه لای تاریخ نوجوانی جاماند.
اما این پایان کار نبود! امروز هم که دوباره سوار همان سرسره شدم! کمی بدنم می لرزید ! میترسیدم دوباره آن خاطره رعب انگیز تکرار شود! با چند جمله انگیزشی خودم را قوت قلب دادم و سوار سرسره شدم ! وای خدای من ! چه شوری ! چه هیجانی ! آنقدر ترسیدم که ازفَرْط وحشت و هیجان ، لب هایم را گازگرفتم و طعم خون تمام دهانم را فراگرفت! ای کاش فریاد می زدم ! ای کاش جیغ می کشیدم و هیجاناتم را تخلیه می کردم!
اگر شما هم در چنین موقعیتی قرار گرفتید حتما داد و فریاد کنید! خجالت نکشید ! با خود نگویید : من بزرگتر این جمع هستم زشت است که داد و فریاد کنم . حتما فریاد بزن! حتما کودک درونت را بیدار کن! که شاید دیگر این خاطره ها تکرار نشود! من اگر می دانستم که موج های آبی ده سال پیش،آخرین موج های آبی رفیق مان خواهد بود حتما بیشتر با او خوش میگذراندیم...
نوروز سال گذشته بود که در یک تصادف، پرونده حیات رفیق فرهیخته ما برای همیشه بسته شد!
@zarakhsh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو انگلیس طرف میخواد رای بیاره وعده میده که بانوان واسه خودشون واگن جدا داشته باشن!!!🙄
📝 پاورقی
🆔 @h_falahati
امروز فقه و اصول کافی نیست!
آن روز يك طلبه اى مى آمد نجف درس می خواند، فقه و اصول مى خواند، رجال مى خواند و بعضى چيزهاى ديگر مى خواند، ملا مى شد، فاضل مى شد؛ اگر در نجف مى ماند، مى شد بحرالعلوم و كاشف الغطاء؛ اگر از نجف خارج مى شد، مى شد ميرزاى قمى
آن وقت عوامل گمراه كننده و لغزاننده ى مردم زياد نبود؛ ... آن روز ديگر تلويزيون نبود، اينترنت نبود، اين همه كتاب و مجله و افکار جدید نبود، شبكه ى فيلم هاى خانگى نبود، ماهواره نبود.
آن روز وقتى عالم وارد يك شهرى مى شد از همه ى مردم آن شهر فاضل تر بود. در مقام برخورد و زورآزمائى علمى، كسى از عهده ى آنها برنمى آمد؛ اما امروز اين جورى نيست.
امروز ما فقه و اصول كه مى خوانيم، اگر توى يك شهرى برويم، اينجور نيست كه از همه زورمان بيشتر باشد؛ در رشته هاى مختلف، در افكار مختلف كسانى هستند كه مسلطند، فنّانند، متبحرند!
امروز فقه و اصول كافى نيست براى اينكه انسان بتواند تبليغ دين را بكند!
🍃 رهبر انقلاب، ۲ آبان ۸۹
@zarakhsh
🔶ده خصلت انسان های موفق
۱. درگیر آدم های منفی نمیشوند
۲. در مورد دیگران غیبت نمیکنند
۳. وقت شناس هستند
۴. بدون انتظار میبخشند
۵. مثبت می اندیشند
۶. خود بزرگ بینی ندارند
۷. قدردان هستند
۸. مودب هستند
۹. بهانه تراشی نمیکنند
۱۰. بدون برنامه ریزی مهربان اند، نه فقط با اشخاصی که نفعی برایشان دارند...
@zarakhsh