هدایت شده از *عقیق*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥دزدی به سبک نوين!
تمام قطعات ماشینهای صفرکیلومتر ژاپنی که واردکشورامارات وبعدبه کشور ایران وکشورهای همسایه صادرمیشن رو باقطعات بی کیفیت تعویض وبعدوارد کشورمیکنند./گزیده ی خبرها
🌾عقیق🌹
@Aghygh
هدایت شده از *عقیق*
برق مصرف کنید، پول بگیرید!
آلمان در تولید برق از منابع انرژی تجدیدپذیر (باد و خورشید) آنقدر پیشرفت کرده که در برخی روزهای تعطیل که کارخانهها تعطیل هستند و یا روزهای بسیار آفتابی، هزینه برق برای مردم منفی میشود!
یعنی دولت به مردم پول میدهد تا برق بیشتری مصرف کنند و برق اضافه هدر نرود./گزیده ی خبرها
🌾 مجله مجازی عقیق 🔱👇
http://eitaa.com/joinchat/1366032390C8fbb147e93
ذره بین 🔍
قصه شب آخرین آرزو (قسمت هشتادوهشت) کامران چند بار از جانب نرگس با تأکید به ستوان سوئیفت گفت پروند
آخرین آرزو (قسمت هشتادونه)
جورج در حالی که در یک دستش موهایش نرگس را در دست می فشارد و با دست دیگر جلوی دهان او را گرفته بود، با چشمانی قرمز به نرگس نگاه می کرد. نرگس از وحشت و استرس بر جایش خشک شده و صدای قلبش در آن محیط کوچک به وضوح شنیده می شد. عقلش هم مثل بدنش یخ زده و تمام سلول های دست و پایش می لرزیدند. استیصال چنان بر فکر و جسمش غالب بود که نمی دانست چه کار باید بکند. روسری و کلیپس از دستش رها شده و روی زمین افتاده بود. جورج داشت می خندید و بوی شدید الکل دهانش بینی نرگس را آزار می داد. دستش را از روی دهان نرگس برداشت و اسلحه اش را در آورد و به طرف او گرفت و به انگلیسی گفت: راه بیفت بریم خوشگل. نرگس نفهمید چه می گوید فقط می دانست جورج دارد او را می کشد. سعی کرد موهایش را از میان دستان جورج بیرون بکشد اما نتوانست به ناچار به سمت جایی که جورج می رفت کشیده شد و از سرویس بهداشتی بیرون رفتند.
نرگس سعی کرد داد بزند اما به محض درآمدن اولین صدا از حنجره اش دست جورج بود که محکم به دهانش کوبیده شد. اشک هایش سرازیر شدند و با خود گفت خدایا خودت کمکم کن بیچاره شدم خدایا کاری کن کامران منو ببینه. ای خدا .... جورج در حالی که لوله اسلحه را به سمت نرگس نشانه رفته بود موهایش را رها کرد و او را سوار ماشینی قدیمی و کهنه و فرسوده کرد و به سمت مقصدی نامعلوم راه افتاد. نرگس فقط گریه می کرد و سعی داشت تا می تواند جیغ بکشد تا شاید کسی صدایش را بشنود اما با دو سه بار ضربه محکم جورج به صورتش، ساکت شد.
اتومبیل در جاده ای خلوت که دو طرفش را چمن و سبزه هایی تنک پوشانده بودند، پیش می رفت. جورج با صدای بلند و کشدار آواز می خواند و اتومبیل هم ناموزون حرکت می کرد. نرگس همچنان گریه می کرد و به بیرون نگاه می کرد. تارهای صوتیش به خاطر جیغ های مداوم می سوخت و صدایش گرفته بود. جورج توجهی به او نداشت و مست به رانندگی اش ادامه می داد. نرگس هم در میان گریه هایش زمزمه می کرد خدایا کمکم کن خدایا نجاتم بده. خدایا نزار بلایی سرم بیاد.
عاقبت اتومبیل وارد مسیری خاکی شد و در کنار کلبه ای که اطرافش را درختانی چند پوشانده بودند و دور و برش خاکی بود، نگه داشت. جورج با عصبانیت به نرگس گفت: خب رسیدیم پیاده شو دختر. سپس خود پیاده شد و کنار در مقابل آمد و آن را باز کرد و در حالی که اسلحه اش را به طرف نرگس نشانه رفته بود، بازهم حرفش را تکرار کرد. نرگس آنقدر وحشت کرده بود که حتی یک کلمه هم از حرف های جورج را متوجه نمی شد فقط فهمید باید پیاده شود و جز پیاده شدن هم چاره ای نداشت. پیاده شد و همراه جورج از پله های مقابل کلبه بالا رفتند. جورج در کلبه را باز کرد و نرگس را به داخل پرت کرد و گفت من خیلی گرسنمه میرم یه چیزی بخورم بعدم میام باهم خوش بگذرونیم و یه رابطه عالی داشته باشیم سپس قهقهه ای زد و از کلبه بیرون رفت و در آن را قفل کرد و نرگس را با تنهایی و بی کسی و وحشتش تنها گذاشت.
ادامه دارد .......
🔮 دعوتید به عقیق 👇
http://eitaa.com/joinchat/1366032390C8fbb147e93
🎶 مه گری(گریه نکن)
باصدای:بیژن کامکار
آلبوم:سیوی سور
(با همکاری گروه کامکارها_ترانه محلی کوردی)
_______________________________
🔮 دعوتید به عقیق 👇
http://eitaa.com/joinchat/1366032390C8fb
4_5798480147686359050.mp3
5.03M
مه گری(گریه نکن)🌹بیژن کامکار
🔮 دعوتید به عقیق 👇
http://eitaa.com/joinchat/1366032390C8fbb147e93
پروردگارا بہﻣﺎﺑﯿﺎﻣﻮﺯڪہﺣﺮﻣﺖ ﺩﻝﻫﺎ ﺭﺍﺍﺯ ﯾﺎﺩ ﻧﺒﺮﯾﻢبہﻣﺎبیاﻣﻮﺯڪہﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺭﺍﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻧﮑﻨﯿﻢ
شبتون آروم
🔮 دعوتید به عقیق 👇
http://eitaa.com/joinchat/1366032390C8fbb147e93
📖 تقویم شیعه
☀️ امروز:
شمسی: جمعه - ۲۷ مهر ۱۳۹۷
میلادی: Friday - 19 October 2018
قمری: الجمعة، 9 صفر 1440
🌹 امروز متعلق است به:
🔸صاحب العصر و الزمان حضرت حجة بن الحسن العسكري عليهما السّلام
💠 اذکار روز:
- اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ (100 مرتبه)
- یا ذاالجلال و الاکرام (1000 مرتبه)
- یا نور (256 مرتبه) برای عزیز شدن
❇️ وقایع مهم شیعه:
🔹شهادت عمار و خزیمه در جنگ صفین، 37ه-ق
🔹جنگ نهروان، 39ه-ق
📆 روزشمار:
▪️11 روز تا اربعین حسینی
▪️19 روز تا شهادت حضرت رسول و امام حسن علیهما السلام
▪️20 روز تا شهادت امام رضا علیه السلام
▪️25 روز تا وفات حضرت سکینه بنت الحسین علیها السلام
▪️28 روز تا شهادت امام حسن عسکری علیه السلام
🌹🍂با عقیق همراه باشید🍂🌹
http://eitaa.com/joinchat/1366032390C8fbb147e93