هدایت شده از عقیق
😊بسیار زیباست با هم بخوانیم👇👇
یا صاحب الزمان!
السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا وَعْدَاللَّهِ الَّذِي ضَمِنَهُ
خیلی خیالم راحته
چون
ضمانت آمدنت را خدا کرده!
اینطوری پای امام زمانت وایستا
از در خونه اهل بیت جایی دیگه نرو ،،.
چون خبری نیست
وفادار،باهوش،پیگیر
وقتی امام مجتبی علیه السلام، به عیادت کنندگان فرمود : بروید ! همه رفتند جز اصبغ بن نباته !
و وقتی امام به او گفت : سخنم را نشنیدی؟
پاسخ داد: چرا شنیدم، ولی دوست دارم یک بار دیگر مولایم را ببینم و آنقدر پشتِ در ماند تا اجازه یافت برای آخرین بار،امیرمومنان را ببیند.
او که با وجود کهولت سن در صفین و جمل در رکاب علی علیه السلام، جنگیده بود و در "شرطة الخمیس" با امیرالمومنان شرط و پیمان بسته بودتا پای جان در راه او فداکاری کند حالا بر بالین مولا نشسته و می دید که چگونه مولای متقیان چند بار از هوش رفته و بازگشته !
و اصبغ که نعمت وجود امام زمانش را قدر می دانست و نمی خواست آخرین فرصت را از دست بدهد،
و در عین حال دلش می خواست سیرِ دل و برای آخرین بار ،حضرت علی علیه السلام، را زیارت کند
وقتی علی با صورت زرد و صدای شکسته فرمود : هنوز نشسته ای؟
با شرمندگی پاسخ داد : آری می خواهم سخنی و اندرزی دیگر از شما بشنوم !
و این گونه بود که آخرین حدیث را از زبان مولایش شنید.
اصبغ بن نباته بعد از شهادت امیرمومنان نقل کننده ی احادیث زیادی از حضرت علی بود،
تا این بار به شکلی دیگر امام زمانش را یاری کند.
من و تو هم می توانیم تا پای جان به شرط و پیمانی را که با امام زمان علیه السلام بسته ایم وفادار بمانیم و در هر موقعیتی مولایمان را نصرت و یاری کنیم !
حالا که در عصر غیبت به سر می بریم و نعمت حضور در جوارش را نداریم به گونه ایی و زمان ظهور که درک حضورش را کردیم،به گونه ایی دیگر!
همین امروز کاری برای خرسندی مولایمان انجام دهیم👌
🔮با عقیق بمانیم
http://eitaa.com/joinchat/1366032390C8fbb147e93
هدایت شده از عقیق
کی گفته خشک و جدی باش... !!!😡
دو کلام حرف بزن،بدون تمسخر و بی احترامی و لبخندی بساز☺️😊
بیا اینم دلیل موجه👇
💢مومن باید در بین جمع #شوخ باشد
#شهید_مطهری
✅خدای متعال #دوست می دارد مردمی را که وقتی در جمع دیگران می نشینند عبوس نمی کنند، بلکه با مردم خوش و بش می کنند، #شوخی می کنند، به اصطلاحِ دیگر "ادخال سرور" در قلب مؤمنین می کنند.
✅می دانیم که بعضی از مؤمنینِ معمولی ما جزء آدابشان این است که کأنه یک نوع #تکبری بر همه مردم دارند که ما مؤمن هستیم و چنان، به اینکه همیشه عبوس کنند،
چهره شان را بگیرند، به مردم بی اعتنایی کنند، یعنی همه شما اهل جهنم هستید، همه شما مورد #خشم خدا هستید و مورد خشم من؛
در صورتی که این برخلاف دستور اسلام است...
✅[در روایت است که] خدا دوست دارد مؤمنی را که وقتی در میان #جمع است، برای اینکه دیگران را #مسرور کند سخنان خوشحال کننده می گوید ولی وقتی که تنها می ماند به فکر و #اندیشه فرو می رود ... و عبرتها به نظرش می آید.
📚آشنایی با قرآن، ج10، ص39
🔮با عقیق بدانیم
http://eitaa.com/joinchat/1366032390C8fbb147e93
هدایت شده از عقیق
🗣این پیام رو ذخیره کنید👇
امام صادق علیه السلام"
«هرگاه راه را گم کردی ، ندا کن:
یااباصالح! یااباصالح!
ارشدنا الی الطریق! رحمکم الله
مارا دریابید و راه را برما نشان دهید،خداوند شمارا رحمت کند✨
📚بحارالانوار،ج۵۱،ص۲۸
🍃سلامتی و تعجیل برای ظهورش 3 صلوات🍃
🔮به عقیق بپیوندین
http://eitaa.com/joinchat/1366032390C8fbb147e93
هدایت شده از عقیق
#غدیــــر_شـــــنــاســــــــــے
∝ضرورت تعیین جانشین برای پیامبر
⇦⇦روایات و آگاهی از آینده
✔ ابن عساکر به سند صحیح از ابن عباس نقل می کند: «خرجت أنا و النبیّصلی الله علیه وآله و علیّ فی حیطان المدینة، فمررنا بحدیقة، فقال علیّعلیه السلام: ما احسن هذه الحدیقة یا رسول اللَّه! فقالصلی الله علیه وآله: حدیقتک فی الجنّة أحسن منها. ثمّ أومأ بیده الی رأسه و لحیته، ثمّ بکی حتی علا بکاه. قیل: ما یبکیک؟ قال: ضغائن فی صدور قوم لایبدونها لک حتّی یفقدوننی»؛(77)
«من با پیامبر و علیعلیهما السلام در کوچههای مدینه عبور میکردیم، گذرمان به باغی افتاد، علیعلیه السلام عرض کرد: ای رسول خدا! این باغ چقدر زیباست؟
پیامبرصلی الله علیه وآله فرمود: باغ تو در بهشت از این باغ زیباتر است. آن گاه به دست خود بر سر و محاسن علیعلیه السلام اشاره کرده و سپس با صدای بلند گریست.
علیعلیه السلام عرض کرد: چه چیز شما را به گریه درآورد؟ فرمود: این قوم در سینههایشان کینههایی دارند که آن را اظهار نمیکنند، مگر بعد از وفاتم.»
7 - ابو مویهبه، خادم رسول خدا میگوید: «أیقظنی رسول اللَّهصلی الله علیه وآله لیلة و قال: انّی قد أمرت أن أستغفر لأهل البقیع (فانطلق معی). فانطلقت معه فسلّم علیهم ثمّ قال: لیهنئکم ما أصبحتم فیه، قد أقبلت الفتن کقطع اللیل المظلم. ثمّ قال: قد أوتیت مفاتیح خزائن الأرض و الخلد بها ثمّ الجنّة و خیّرت بین ذلک و بین لقاء ربّی، فاخترت لقاء ربّی. ثم استغفر لأهل البقیع، ثم انصرف فبدئ بمرضه الذی قبض فیه...»؛(78)
«پیامبرصلی الله علیه وآله شبی مرا از خواب بیدار کرد و فرمود: من امر شدهام تا بر اهل بقیع استغفار نمایم، همراه من بیا. با حضرت حرکت کردم تا به بقیع رسیدیم. پیامبرصلی الله علیه وآله بر اهل بقیع سلام نمود و سپس فرمود: جایگاه خوشی داشته باشید، هر آینه فتنهها مانند شب تاریک بر شما روی آورده است. آن گاه بر اهل بقیع استغفار نمود و برگشت و در بستر بیماری افتاد و با همان مرض از دنیا رحلت نمود.»
شهید صدر رحمه الله در توضیح آن فتنه میگوید: «این فتنه همان فتنهای است که فاطمه زهراعلیها السلام از آن خبر داده، آن جا که فرمود: «زعمتم خوف الفتنة، الا فی الفتنة سقطوا»؛(79)
«از فتنه ترسیدند، ولی خود در فتنه گرفتار شدند.»
آری این همان فتنه است، بلکه بدون شک اصل و اساس همه فتنههاست. ای پاره تن پیامبر! چه چیز قلب تو را به درد آورده است که پرده از حقیقتی تلخ بر میداری و برای امّت پدرت از آیندهای بس تاریک خبر میدهی؟
آری بازیهای سیاسی در آن روز فتنهای بود که در حقیقت اصل و ریشه همه فتنهها شد، همان گونه که از کلام عمر بن خطاب ظاهر میشود که گفت: بیعت ابوبکر امری بدون فکر و تأمل بود که خداوند مسلمین را از شرّ آن نجات داد».(80)
77) ترجمه امام علیعلیه السلام، ابن عساکر، رقم 834.
78) کامل ابن اثیر، ج 2، ص 318.
79) خطبه حضرت زهراعلیها السلام ؛ شرح نهج البلاغه، ج 16، ص 234.
80) تاریخ طبری، ج 2، ص 235 ؛ فدک در تاریخ، شهید صدر.
╔═❃══ ღ๑❈๑ღ ══❃═╗
@TheNamesOfAllah
╚═❃══ ღ๑❈๑ღ ══❃═╝
🔮با عقیق بشناسیم
http://eitaa.com/joinchat/1366032390C8fbb147e93
هدایت شده از عقیق
#شهید_سید_حسین_علم_الهدی🕊
تاریخ تولد : 1337/6/8
تاریخ شهادت :1359/10/16
محل تولد : اهواز
محل شهادت : هویزه
عملیات منجر به شهادت : حماسه هویزه
انها زندگی ، خانواده و داشتن امکانات رفاهی را دوست، نداشتن؟!!
شهدا؛ مهم رو، از مهم تر ، شناختن؛ همین!
🔮با عقیق باشیم
http://eitaa.com/joinchat/1366032390C8fbb147e93
آقا امیرسجاد،
تنها یادگار شهید میثم علیجانی که ۸۰ روز پس ازشهادت پدر متولد شد.
💠همسر بزرگوار شهید میثم علیجانی:
🌷میثم میگفت: پسرم باید طوری تربیت شود که شهید شود.
شجاعت همسرم را برای فرزندم تعریف میکنم.میثم خیلی شجاع بود.
🌷در خانطومان چهار نفر از تکفیریها محاصرهاش میکنند،
آن قدر شجاع بود که سه نفرشان را به درک واصل میکند و یک نفر از ترس فرار میکند.
پنج سال از زندگی مشترکمان نگذشت که شهید شد.ولی خیلی چیزها از همسرم آموختم
🔮با عقیق بدانیم
http://eitaa.com/joinchat/1366032390C8fbb147e93
هدایت شده از عقیق
زبان حال شهید مدافع حرم😭😭😭
شاعر رمضانی(ماهونکی):
🔻گفتم کجا، گفتا دمشق
گفتم چرا، گفتا که عشق
گفتم وَ کِی، گفتا که حال
گفتم بمان، گفتا محال
🔻گفتم مرو، گفتا که لا
برپاست آنجا کربلا
باید ولی یاری کنم
زینب علمداری کنم
🔻گفتم چه داری با حسین
گفتا وفای عهد و دِین
گفتم حرامی بسته راه
گفتا که زینب بیپناه
🔻گفتم که راه چاره چیست
گفتا فقط آزادگیست
گفتم مرو خوبم ز دست
گفتا که زینب بیکَس است
🔻گفتم خطر دارد بسی
گفتا چرا دلواپسی
گفتم که جان باید دهی
گفتا که دارم آگهی
🔻گفتم چرا پس میروی
گفتا به برهانی قوی
گفتم چه آن برهان توست
گفتا همان عهد نخست
🔻گفتم که منظورت چه است
گفتا، ازل، عهد الست
زان دم که گفتیمش بلی
شد سهم شیعه کربلا
🔻او آفرید از اینهمه
ما را به عشق فاطمه
در آن سحرگاه خیال
از ابر عشق و شور و حال
🔻بارید باران از جنون
شد خاک شیعه گِل ز خون
گفتم که یعنی شیعه چیست
گفتا به زهرا واله گیست
🔻گفتم تو را در سینه چیست
گفتا که شور عاشقیست
گفتم که این شور از کجاست
گفتا ز عشق کربلاست
🔻گفتم چه باشد کربلا
گفتا همه عشق و ولا
گفتم چه داری آرزو
گفتا به خون گیرم وضو
🔻گفتم کجا خوانی نماز
گفتا که با مهدی حجاز
گفتم دریغا روی تو
خونین شود گیسوی تو
🔻گفتا خوشا گلگون شدن
چون لاله رنگ خون شدن
گفتم تویی آخر جوان
بهر دل مادر بمان
🔻گفتا که باید رفتنم
گلگونکفن پوشد تنم
گفتم مرو، گفت الوداع
گفتم چرا، گفتا دفاع
🔻گفتم کجا، گفتا حرم
از دختر پیغمبرم
من شیعهام اهل ولا
باید روم تا کربلا
🔻باید که جان بازم به عشق
در کربلایی چون دمشق
من شیعهام لبریز درد
کی من هراسم از نبرد
🔻بر یاس نیلی گشته فام
گیرم عدو را انتقام
گفتم بگو از عشق خاص
گفتا که سیلی خورده یاس
گفتم که محبوبت که است
گفت او که پهلویش شکست
🔻گفتم که زهرا کیست او
گفتا که سیلی خورده رو
گفتم که سیلی زد به او
گفت هر که حیدر را عدو
🔻گفتم بگو اسرار عشق
گفتا که سر بر دار عشق
گفتم تو را کِی عیش و نوش
گفتا علم گیری به دوش
🔻گفتم چرا آشفتهای
گفتا غم بنهفتهای
گفتم بگو بنهفته غم
گفتا حرامی و حرم
🔻گفتم چه بُغضت در گلو
گفتا غم معجر و مو
گفتم چه جویی در دمشق
گفتا که جانبازی به عشق
🔻گفتم مرو با ما بمان
آنجا نمییابی امان
گفتا امان در کربلاست
خوش شیعه را رنج و بلاست
🔻گفتم چه خواهی یاس را
گفتا شدن عباس را
گفتم سرت از تن جدا
گردد به دست اشقیا
گفتا فدای فاطمه
پا و سر و دستم همه
🔻گفتم اگر گردی هلاک؟
صد پاره تن افتی به خاک ؟
گفتا که میگردم شهید
در پیش زهرا روسفید
🔮با عقیق می خوانیم
http://eitaa.com/joinchat/1366032390C8fbb147e93
هدایت شده از عقیق
نقل شده است که در زمان حضرت موسی(ع) جوانی
بسیار مغرور و از خود راضی بود که همواره مادرش را رنج می داد.
بی مهری او به مادر به جایی رسید که ؛
روزی مادرش را که بر اثر پیری و ضعف که توان راه رفتن نداشت
به کول گرفت و بالای کوه برد و در آنجا گذاشت تا طعمه ی درندگان شود.
هنگامی که مادر را آنجا گذاشت و از بالای کوه پایین آمد تا به خانه باز گردد، مادرش به این فکر افتاد که مبادا پسرم از پرتگاه بیفتد و زخمی شود؛ یا طعمه ی درندگان گردد.
برای پسرش چنین دعا کرد!:
خدایا! پسرم را از طعمه ی درندگان و گزند حوادث حفظ کن،
تا به سلامت به خانه اش باز گردد!!
از سوی خداوند به موسی(ع) خطاب شد:
ای موسی به آن کوه برو و مهر مادری را ببین،موسی(ع) به آنجا رفت،
و وقتی که مهر مادری را دریافت،
احساساتش به جوش وخروش آمد که به راستی مادر چقدر مهربان است
خداوند به او وحی کرد:ای موسی، من به بندگانم مهربان تر از مادرم.😍
🔮با عقیق هستیم
http://eitaa.com/joinchat/1366032390C8fbb147e93
هدایت شده از عقیق
.
عتیقه فروشی در روستایی به منزل رعیتی ساده وارد شد.
دید کاسه ای نفیس و قدیمی دارد که در گوشه ای افتاده و گربه در آن آب می خورد،
دید اگر قیمت کاسه را بپرسد رعیت ملتفت می شود و قیمت گرانی بر آن می نهد،
لذا گفت: عمو جان چه گربه قشنگی داری آیا حاضری آن را به من بفروشی؟ رعیت گفت چند می خری؟
گفت: یک درهم.
رعیت گربه را گرفت و به دست عتیقه فروش داد و گفت: خیرش را ببینی.
عتیقه فروش پیش از خروج از خانه با خونسردی گفت: عموجان این گربه ممکن است در راه تشنه اش شود بهتر است کاسه آب را هم به من بفروشی!
رعیت گفت: قربان من با این وسیله تا به حال پنج گربه فروخته ام.
کاسه فروشی نیست، عتیقه است !
🐈🐈🐈🐈🐈
🔮با عقیق هستیم
http://eitaa.com/joinchat/1366032390C8fbb147e93
هدایت شده از عقیق
روزی مرد جوانی وسط شهری ایستاده بود و ادعا می كرد كه زیبا ترین قلب را درتمام آن منطقه دارد.
جمعیت زیاد جمع شدند. قلب او كاملاً سالم بود و هیچ خدشهای بر آن وارد نشده بود و همه تصدیق كردند كه قلب او به راستی زیباترین قلبی است كه تاكنون دیدهاند. مرد جوان با كمال افتخار با صدایی بلند به تعریف قلب خود پرداخت.
ناگهان پیر مردی جلوی جمعیت آمد و گفت كه قلب تو به زیبایی قلب من نیست. مرد جوان و دیگران با تعجب به قلب پیر مرد نگاه كردند قلب او با قدرت تمام میتپید اما پر از زخم بود. قسمتهایی از قلب او برداشته شده و تكههایی جایگزین آن شده بود و آنها به راستی جاهای خالی را به خوبی پر نكرده بودند برای همین گوشههایی دندانه دندانه درآن دیده میشد. در بعضی نقاط شیارهای عمیقی وجود داشت كه هیچ تكهای آن را پرنكرده بود، مردم كه به قلب پیر مرد خیره شده بودند با خود میگفتند كه چطور او ادعا میكند كه زیباترین قلب را دارد؟
مرد جوان به پیر مرد اشاره كرد و گفت تو حتماً شوخی میكنی؛ قلب خود را با قلب من مقایسه كن؛ قلب تو فقط مشتی رخم و بریدگی و خراش است .
پیر مرد گفت: درست است. قلب تو سالم به نظر میرسد اما من هرگز قلب خود را با قلب تو عوض نمیكنم. هر زخمی نشانگر انسانی است كه من عشقم را به او دادهام، من بخشی از قلبم را جدا كردهام و به او بخشیدهام. گاهی او هم بخشی از قلب خود را به من داده است كه به جای آن تكهی بخشیده شده قرار دادهام؛ اما چون این دو عین هم نبودهاند گوشههایی دندانه دندانه در قلبم وجود دارد كه برایم عزیزند؛ چرا كه یادآور عشق میان دو انسان هستند. بعضی وقتها بخشی از قلبم را به كسانی بخشیدهام اما آنها چیزی از قلبشان را به من ندادهاند، اینها همین شیارهای عمیق هستند. گرچه دردآور هستند اما یادآور عشقی هستند كه داشتهام. امیدوارم كه آنها هم روزی بازگردند و این شیارهای عمیق را با قطعهای كه من در انتظارش بودهام پركنند، پس حالا میبینی كه زیبایی واقعی چیست؟
مرد جوان بی هیچ سخنی ایستاد، در حالی كه اشك از گونههایش سرازیر میشد به سمت پیر مرد رفت از قلب جوان و سالم خود قطعهای بیرون آورد و با دستهای لرزان به پیر مرد تقدیم كرد پیر مرد آن را گرفت و در گوشهای از قلبش جای داد و بخشی از قلب پیر و زخمی خود را به جای قلب مرد جوان گذاشت .
مرد جوان به قلبش نگاه كرد؛ دیگر سالم نبود، اما از همیشه زیباتر بود زیرا كه عشق از قلب پیر مرد به قلب او نفوذ كرده بود...
🔮با عقیق بخوانیم
http://eitaa.com/joinchat/1366032390C8fbb147e93
هدایت شده از رویترز
📽 همراه با فیلمهای سینمایی و تلویزیونی (پنجشنبه ۲۱ تیرماه)
🎞 فیلم سینمایی «خاطرات»، ساعت۱۳:۳۰ از شبکه پنج
🎞 فیلم سینمایی «کتاب و جنگل»، ساعت ۱۴ از شبکه کودک
🎞 فیلم سینمایی «سر به مهر»، ساعت ۱۵ از شبکه سه
🎞 فیلم سینمایی «بانوی خانه خاکستری»، ساعت ۱۷ از شبکه نمایش
🎞 فیلم سینمایی «پرونده مجهول»، ساعت ۱۸ از شبکه امید
🎞 فیلم سینمایی «مسیر سبز» ساعت ۲۰:۳۰ از شبکه چهار
🎞 فیلم سینمایی «پس از طوفان»، ساعت ۲۲ از شبکه یک
🎞 فیلم تلویزیونی «روزی مرا دوست خواهی داشت»، ساعت ۲۳ از شبکه شما
🎞 فیلم سینمایی «ده رقمی»، ساعت ۲۴ از شبکه دو
🎥 به عقیق دعوتید
http://eitaa.com/joinchat/1366032390C8fbb147e93