💢معاینه فنی، شرط پلیس برای سفرهای جادهای نوروز
رئیس پلیس راهور فراجا:
🔹هیچ خودرویی بدون معاینه فنی امکان تردد در جادهها را نخواهد داشت.
🔹بیمارستانهای خصوصی نیز نسبت به پذیرش مصدومان تصادفات اقدام کنند.
🔹در مورد ناوگان عمومی مسافر ما بازدیدهای فنی را از همه پایانه های مسافری خواهیم داشت.
@zarrhbin🕊
ذرهبین درشهر
❌ تعویض پلاک مشکلی که هنوز نتوانسته مدیریت شود 🤷♂ سلام خوبی لطفاً پیام من بزارین تو کانال رفتم نو
🚨پلیس اردکان : جابجایی موقت محل ارائه خدمات تعویض پلاک
📌به اطلاع کلیه شهروندان عزیز میرساند با توجه به اتمام قرارداد مرکز تعویض پلاک شهرستان و به جهت رفاه حال متقاضیان و خدمات دهی مطلوب ، با پیگیری های بعمل آمده توسط فرماندهی انتظامی شهرستان ، پلیس راهور و مساعدت مسئولین مربوطه ، ارائه خدمات تعویض پلاک تا مشخص شدن پیمانکار جدید بصورت موقت در محل ستاد فرماندهی انتظامی واقع در بلوار شهید بهشتی _ خیابان نیروی انتظامی (ورودی قدیم) مجددا راه اندازی و آماده ارائه خدمت گردید.
🔸🔸 لذا نکاتی به جهت روان تر شدن خدمات و صرفه جویی در وقت تاکید میگردد:
۱-کلیه متقاضیان تعویضپلاک میتوانند با مراجعه به آدرس اینترنتیnobatdehi.epolice.ir نسبت به ثبت مشخصات و اخذ نوبت اقدام نمایند.
۲-کلیه متقاضیان بر اساس تاریخ تعیین شده جهت گرفتن فرم تعویض پلاک و بازدید خودرو از ساعت ۰۸۰۰ الی ۰۹۰۰ همان روز مراجعه نمایند.
🔸🔸توجه گردد اعتبار فرم های بازدید فقط یک روز بوده و ساعت بازدید خودروها فقط از ساعت ۰۸۰۰ الی ۰۹۰۰ همان روز نوبت دهی انجام میگردد و مراجعه بعد از ساعت های اعلامی ارائه خدمات مقدور نمی باشد.
✍فرماندهی انتظامی شهرستان اردکان
@zarrhbin🕊
📸 #عکسنوشت
📌 در گام اول در دهه سوم با #جواناننخبه شروع کردیم
✍ #سورناستاری فرزند #شهید_منصورستاری در سن ۴۱ سالگی با عنوان معاونت علم و فناوری رئیس جمهوری ، بنیان جدیدی برای دانش آغاز کردیم.
سن ؛ ۴۱ سال
#جوان_گام_اول 🇮🇷
@zarrhbin🕊
📸 #قابلتامل
رتبه فرار مغزهای دانشجویی ایران مشخص شد !!!
ایران رتبه ۲۴ دنیا در خروج مغزها
@zarrhbin🕊
📸 #عکسنوشت
📌 در گام اول مشکل ما فرار نخبگان نبود ، فقط به آنها برای جنگ اقتصادی #اعتماد نکردیم.
اگر ما به جوانان #اعتماد کنیم ؛
(در مقایسه با) غیر جوان، هم بهتر و مسئولانهتر کار انجام میدهد ، هم سریعتر پیش میبرد ، هم کار را تازهتر و همراه با ابتکار بیشتری به ما تحویل خواهد داد .
▪️مقام معظم رهبری
۱۳۷۷/۰۲/۰۷
#جوان_گام_اول 🇮🇷
@zarrhbin🕊
در انتخابات در حوزه انتخابیه اردکان گرایش شما به کدام نامزد است و به ایشان رای میدهید ؟
با لمس لینک زیر در نظرسنجی تلگرامی کانال ذرهبین شرکت کنید
https://t.me/zarrhbin/1027
❌ از کدام #تجربه حرف میزنید وقتی ۴ سال دست روی دست گذاشتید و حالا شهید و نیروی جوانی و نخبگی را هم زیر سوال میبرید !!!
حاشا به شما
کمی به وجدانتان رجوع کنید ، حتما پاسخی برایش دارد ...
✍ نشان دادید نه جنبه نقد طنازانه دارید ، نه نقد منصفانه
با چه رویی از عملکرد ۴ ساله دفاع میکنید؟!
#ما_دست_روی_دست_نمیگذاریم
@zarrhbin🕊
📌نظر شما در مورد نمایشگر آلودگی حال و هوای امروز اردکان چیست؟!
با شرکت در نظرسنجی زیر ، نشان دهید نسبت به آینده فرزندانتان بی تفاوت نیستید
✍ کاربران عزیز کانال ذرهبین ، شما هم میتوانید با ارائه دادههای جدید در آپدیت روزانه این نمایشگر ما را یاری کنید
@zarrhbin🕊
https://eitaabot.ir/poll/i3y59/
لینک نظرسنجی ؛
نظر شما در مورد حال و هوای امروز اردکان چیست ؟!
@zarrhbin🕊
#مکث👌
🌿گاهی باید به زندگی حمله کنیم !
در دوران آموزشی فرماندهای داشتیم سختگیر و خشک.اهل تبریز بود و معروف بود به اینکه کمتر کسی میتواند لبخندش را ببیند.قدی کوتاه و بدنی ترکهای داشت.از آن دست آدمهایی بود که بعد از چند مدت آشنایی با او؛ خیال میکردی ربات یا مثلا آدمآهنی است.صبحها قبل از تمام فرماندههان در اتاقش حاضر بود.صورتش در صبح اول وقت هیچ فرقی با صورت دم ظهرش نداشت. هیچ نشانهای از خوابآلود بودن در چهرهاش پیدا نبود.
در برف و باران یا زمین یخ زده رژهاش برپا بود. تعطیل کردن وظایف روزانه برایش هیچ مفهومی نداشت. شاید برای همین هم در پایان دوره گروهانمان رتبه اول رژه را ازآن خودش کرد. آنقدر روی زمین یخ زده پا کوبیده بودیم که روز آخر در آن هوای معتدل پاییزی رژه رفتن برایمان مثل خوردن یک لیوان آب پرتقال بود.
در خدمت همه چیز مشترک است.غذا، لباس، جای خواب، تنبیه، تشویق و البته مریضی.در پایان ماه اول از صدوبیست نفرمان حداقل هشتاد نفر مریض بودند، بهداری هم که کاری نمیکرد، نهایت لطفشان تجویز آستامینوفن و آدالت کلد بود.
نصف ماه دوم هم گذشته بود،آنقدر گلودردم طولانی شده بود که دیگر برایم اذیت کننده نبود.
یک روز صبح ازخواب کهبیدار شدم احساس کردم تبدیل به یک توده بتنی ۳۰۰ کیلویی شدهام،حرکت کردن برایم محال بنظر میرسید،بدنم در تب داشت آتش میگرفت، چشمانم آنقدر درد میکرد که باز نگه داشتنشان برایم شبیه شکنجه بود.
وقت رژه بود،همه رفتند و من در تخت ماندم. فرمانده بعد از حضور و غیاب به سراغم آمد و بدون ذرهای مکث گفت:«یالا بلند شو بریم.»باورم نمیشدکه همچین انتظاری از من دارد، نهایتش تصور میکردم که مرا تحویل بهداری بدهد. هر چقدر خواستم خالصانه متقاعدش کنم که من امروز مرد رزم نیستم نفهمید.
آن روز علاوه بر چهار ساعت رژه بر روی زمین یخ زده ، چهار دور هم با اسلحه دور میدان صبحگاه دویدیم. همه چیز که تمام شد دیگر وقت نهار بود.من از یک توده سیصد کیلویی بتنی تبدیل شده بودم به سبکی یک پر.هیچ نشانه ای از کسالت، تب و مریضی درمن نبود.
آن روز برایم درس بزرگی بود،در موقع ضعف هرگاه خودت را ضعیف تصور کنی قافله روزگار را دو دستی باختهای.زندگی هم همینطور پیش میرود، آن زمانی که همه چیز دست به دست هم میدهد که تو خودت را تسلیم شرایط کنی؛بهترین وقت برای حمله است.
فرقی نمیکند که روبهرویمان چه چیزی ایستاده باشد، یک آدم، یک هیولا، زندگی و یا تقدیر .حقیقت این است که همه اینها از حملهای که پشتش چیزی برای از دست دادن نیست؛به شدت میترسند. بله،گاهی باید به زندگی حمله کرد، بیرحمانه و بدون ترس.
✍پویان اوحدی
@zarrhbin🕊
❣کلید یک زندگی شاد،
حافظه ی ضعیف است
که تمام تلخی ها را از یاد ببرد
#شبتونبخیر💫
@zarrhbin🕊
Mohammad Alizadeh4_5958535488406030128.mp3
زمان:
حجم:
7.89M
🎵کجا میری
🎧محمد علیزاده
@zarrhbin🕊