🔹چرا مردم به جوراب مسئولان هم مظنون اند؟
✍حمیدرضامستوفی
این روزها بحث گم شدن 9 میلیارد دلار ارز و تقسیمات منطقه ای دریاچه خزر از تنور نانوایی ها هم داغ تر است. یعنی همچین که سوار تاکسی می شوی فی الفور حرارتش صورتت را می سوزاند.کولرها هم که خاموش!خلاصه یِه وضعیه! بوی ...میاد.
مردم به جوراب مسئولان هم مظنون اند. یعنی اساسا از نظر ملت همه دزد و وطن فروش و بی کفایت اند، خلافش هم که ثابت شود باز باور نمی کنند! خلاصه اوضاع قاراشمیشی است نازنین!
اگر بخواهی برای شان توضیح بدهی که آن 9 میلیارددلار همان ارز دولتی است که به شرکت های واردکننده داده شده و به جز تعدادی که بانک مرکزی اعلام کرده معلوم نیست بقیه با ارز دریافتی چه وارد کرده اند و با چه قیمتی در بازار فروخته اند و منظور از ٩میلیارددلارگم شده همین است، به خرج شان نمی رود که نمی رود. حرفت که تمام می شود مثل یک سیاستمدار خبره نگاه عاقل اندر سفیه ای بهت می اندازند و می گویند: چقدر ساده تشریف داری شما داداچ!
در بحث نشست کشورهای حاشیه دریای خزر و موضوع تقسیمات آن هم بنا را بر وطن فروشی گذاشته اند و بحث علمی و سیاسی توی کت شان نمی رود که نمی رود.
یعنی اینطور بگویم که این روزها اگر مردم ببینند مسئولی در بیمارستان بستری شده نتیجه می گیرند که از مال حرام رودل کرده است!
با این تفاسیر این سوال ذهنم را به خود مشغول کرده که چرا ملت اینقدر سوظن پیدا کرده اند نسبت به مسئولان و مدیران و کارگزاران حکومتی؟ شوخی نیست. اعتماد به حاکمیت تقریبا به زیر ده درصد رسیده است و اگر واقعا خبری اشتباه باشد و اختلاسی هم اتفاق نیفتاده باشد ملت باور نمی کنند و تصور می کنند صحنه سازی است. این روزها حتی حزب اللهی ها و مذهبی ها هم با بقیه همصدا شده اند و معتقدند مفسدین اقتصادی دارند تیشه به ریشه انقلاب می زنند!
حالا شاید کسی بگوید این زیر ده درصد را از کجا درآوردی؟ پاسخ این است ؛از همان جا که شما 98 درصد را درآوردی! آن درصدی که ما درکف خیابان می بینیم همین است.
علت؟ علت این سوظن خطرناک و بی اعتمادی عجیب و بی سابقه چیست؟
خیلی روشن است؛ به نظرم مهمترین دلیلش همان چیزی است که مردم تصور می کنند؛ سواستفاده از موقعیت سیاسی، اختلاس و رانتخواری مسئولان
در دو دهه اخیر هر دولتی سرکار آمده دولت قبل را به انواع اتهامات اقتصادی و سیاسی و امنیتی محکوم کرده است. بعد هم مشخص شده حرفش درست بوده وتازه تخلفات بیش از آن چیزی است که افشا شده. خب دلیل از این بزرگتر؟
متعاقبا هر مسئولی هم که سرکار آمده مسئول قبلی را به انواع اتهامات اقتصادی و سیاسی محکوم کرده و وقتی کار به جاهای باریک کشیده، ملت فهمیده اند راست می گفته! هرچند انگیزه مسئول جدید ، تخریب نفر قبلی بوده!
مشاهدات عینی مردم هم از افزایش اختلاف طبقاتی بین مسئولان و مردم حکایت دارد. ملت روزگاری رئیس جمهوری داشته اند که خانه و زندگی اش با طبقه متوسط روبه پایین آن روزگار تفاوتی نداشته و با افتخار دوربین صداوسیمارا به خانه اش راه می داده اماحالا کدام منشی ِوزیری حاضر است از خانه وزندگی اش فیلمبرداری و به مردم نشان بدهند؟
حتی صف های نمازجمعه هم جدا و خواص و عوام از هم سوا شده اند. فلان وزیر سابق که امروز هیچ سمت رسمی ندارد پس از پیاده شدن از هواپیما با چندین محافظ و ماشین مدل بالا اسکورت و به منزلش در شمال شهر تهران منتقل می شود. مردم هم می ایستندو می بینند و اعتمادشان به مسئولان مثل آب خوردن روی زمین می ریزد.
در ایام انتخابات ریاست جمهوری فقط ببینید چه بازار مکاره ای ازاتهام زنی و آبروریزی در همین مناظره های تلویزیونی درست میشود؟ نخبه های نظام که از سد شورای نگهبان گذشته اند و قرار است اعتبار و آبروی نظام باشند چنان به جان هم می افتند و پرده از جنایت ها و رانتخواری ها و آقازاده پروری ها و دودوزه بازیهای هم برمیدارند که همین مردم بی اعتمادبه همه چیزدهانشان ازتعجب باز می ماند!
این هم عامل مهمی است!
در انتخابات مجلس هم که کاندیداها در حوزه های انتخابیه از خجالت هم درمی آیند و چنان درباره همدیگر افشاگری می کنند که بیا و ببین!
در انتخابات شورای شهر و روستا که گاها کتک کاری هم می کنند😀
خلاصه اینکه نگم برات!!!
بلایی که امروز بر سر اعتماد مردم آمده را همین مسئولان یقه سفید نازل کرده اند. همین ها که از محاسن بلند و نامرتب به خط ریش ستاری و ته ریش و حالا به ریش پروفسوری و شش تیغ رسیدند. همان ها که صبح با کفش از روی پرچم اسراییل و امریکا و انگلیس رد می شوند و ظهر دنبال پاسپورت و گرین کارت و اخذ تابعیت امریکا و کانادا و انگلیس برای خود و آقازاده هایشان هستند.
ادامه 👇
پدیده احمدی نژاد هم که به تنهایی یک پا علت و معلول است برای خودش. رئیس جمهوری که در دولت نهم و دهم گوشش جز ورد مشایی و بقایی را نمی شنید حالا دارد خودش را می کشد که چرا حرف مردم شنیده نمی شود؟ آخر شما کی و کجا حرف مردم را شنیدی که می خواهی دردشان را بازگو کنی؟ اصلا مگر خس و خاشاک دهان و زبان هم دارند؟ آن روزهای خونین که می توانستی حرف شان را بشنوی و کاری برایشان بکنی داشتی برای معاون اولی مشایی چک و چانه می زدی حالا که دستت از قدرت کوتاه شده سنگ زندانی سیاسی و تورم و فقر مردم را به سینه میزنی؟ مگرمی شود هم عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام بود و هم مصلحت نظام را در کوچه و بازار و خیابان ذبح کرد؟
مگر می شود میلیاردها دلار از منابع کشور را با لجاجت و بی مسئولیتی و شلختگی تمام حیف و میل کرد و از فساد دولت مستقر و سایر قوا دم زد؟ مگر می شود در زمان ریاست جمهوری از کیسه بیت المال به این نهاد و آن شخص بدل و بخشش بی حساب کرد و شرکت سودده مخابرات را به اصطلاح به بخش خصوصی تقدیم کرد و امروز منتقد حیف و میل بیت المال بود؟ این تناقض ها در ایجاد سرگردانی و بی اعتمادی و نفرت عمومی بسیار اثرگذار بوده است. عمیق تر از آنچه فکرش را بکنید!
اینها و ده ها دلیل دیگر از دشت سرسبز اعتماد و همراهی مردم برهوتی از سوظن و نفرت و نفرین ساخته است. برهوتی که حالا هرجا می روی و هرکجا می نشینی با عمق وجودت احساسش میکنی! و متاسفانه در این فضای غبارآلود و پرتنش جرات نمی کنی گاه از نظامی که از آن برخاسته ای و درآن رشد کرده ای دفاع کنی. یا لااقل توضیح بدهی که ماجرا اینطور نیست و اطلاعات غلط به شمای راننده تاکسی، فروشنده لباس و نانوا داده اند.
امروز چنان موجی از خشم و نفرت در جامعه درست شده که ملت کسی را جز از جنس خود و زبان شان نمی پذیرند و به حرفش گوش نمی دهند.
آیا ایران در آستانه یک دگردیسی است؟ نمی دانم! اما این را می دانم که اگر فکری برای برگرداندن اعتماد مردم به نظام و مسئولان نکنند جامعه از درون متلاشی می شود. یعنی به سرعت شروع می کند به تخریب خود و چون تحمل پیشینیان را ندارد با عجله و سرعتی باورنکردنی هرآنچه در اطراف خود می بیند را ویران می کند! درست شبیه خانواده ای معتاد و مایوس که ابتدا خود و اعضایش و سپس محله و شهر را تخریب می کند!
کاش مغز متفکری این خطر بزرگ را احساس کند و به جای هشدار قدمی برای رفع آن بردارد.
@hashal_haft
@zarrhbin
⭕️ "بانک زمان" در "سوئیس"
✅یک دانشجوی خارجی که برای ادامه تحصیل به سوئیس رفته می نویسد: در زمان تحصیل، نزدیک دانشگاه یک خانه اجاره کردم. صاحبخانه یک خانم 67 ساله بود که با شغل معلمی بازنشست شده بود. طرح های بازنشستگی در سوئیس آنقدر قوی هستند که بازنشستگان هیچ نگرانی برای خورد و خوراک ندارند.
به این جهت؛ یک روز از اینکه متوجه شدم او کار پیدا کرده متعجب شدم! مراقبت از یک پیرمرد 87 ساله!
از او پرسیدم آیا برای نیاز به پول این کار را می کند، پاسخش من را متحیر کرد!👈من برای پول کار نمی کنم، بلکه "زمان" خودم را در "بانک زمان" سپرده می کنم تا در زمانی که (مثل این پیرمرد) توان حرکت ندارم، آنرا از بانک بیرون بکشم!
🔲این اولین بار بود که درباره مفهوم "بانک زمان" می شنیدم! وقتی بیشتر درباره آن تحقیق کردم، متوجه شدم "بانک زمان" یک طرح بازنشستگی برای مراقبت از سالمندان است که توسط وزارت تامین اجتماعی فدرال سوئیس تدوین و توسعه داده شده است.
داوطلبان، زمان مراقبت از سالمندان را در حساب شخصی شان در "سیستم امنیت اجتماعی" پس انداز کرده تا وقتی خود؛ پیر ناتوان شدند یا نیاز به مراقبت داشته باشند، از آن برداشت کنند!
طبق قرارداد؛ یک سال بعد از انقضای خدمات متقاضی (سپرده گذاری زمان)، بانک زمان میزان ساعات خدمات را محاسبه کرده و به او یک "کارت بانک زمان" می دهد! وقتی او هم نیاز به کمک یک نفر دیگر دارد، می تواند با استفاده از آن کارت؛ "زمان و بهره" آنرا برداشت کند. بعد از تایید، بانک زمان داوطلبانی را برای مراقبت از او در بیمارستان و یا منزل تعیین می کند!
✔️در ضمن، متقاضیان سپرده گذاری "زمان"، باید سالم و تندرست، دارای مهارت های ارتباطی خوب و پر از عشق و علاقه به همنوعان باشند!
👈صاحبخانه ام هفته ای دو بار برای مراقبت از پیرمرد سرکار می رفت و هر بار هم دو ساعت وقت برای خرید، تمیز کردن اتاق، آفتاب گرفتن پیرمرد و گپ زدن با او سرمایه گذاری می کرد!
✔️اتفاقا یک روز دانشگاه بودم که تماس گرفت و گفت در حالی که شیشه اتاق منزل خودش را تمیز می کرده از چهارپایه افتاده! من فورا مرخصی گرفتم و او را به بیمارستان رساندم. مچ پای او شکسته بود و برای مدتی نیاز داشت روی تخت بماند. داشتم کارهای تقاضا برای مرخصی جهت مراقبت خانگی را انجام می دادم که به من گفت جای نگرانی نیست چرا که برای برداشت از بانک زمان درخواست داده است!
ظرف کمتر از دو ساعت بانک زمان یک داوطلب فرستاد که به مدت یک ماه هر روز با گپ زدن و پختن غذاهای لذیذ از او مراقبت می کرد.
او به محض بهبودی، دوباره مشغول کار مراقبت از دیگران شد و گفت که می خواهد برای روزهای پیری زمان سپرده گذاری کند!✌️
@zarrhbin
🔵🎯مسلما پیاده شدن چنین ایده ای در کشورمان که جمعیت سالمند آن نزدیک 10 درصد بوده و با شتاب به سمت 30 درصد شدن در حال حرکت است!، نه تنها هزینه های بیمه و مراقبت در دوران سالمندی را کاهش می دهد، بلکه موجب تقویت اتحاد و همبستگی میان نسل ها شده که در سایر طرح های پولی موجود نظیر خانه سالمندان و پرستار خانگی کمتر دیده می شود!
📌ایده "بانک زمان" یا "بانک مراقبت از سالمندان" اولین بار در سال 2012 و در شهر اس تی گلن سوئیس که جوانترین جمعیت را دارد، مطرح و پیاده شد و طبق گزارش دولتی که قصد دارد "فرهنگ زیبای روستایی مراقبت از یکدیگر" را به شهرهای مدرن بیاورد؛ بیش از نیمی از جوانان از این طرح استقبال کرده اند!☝️
👈استقبال جوانان از چنین طرحی و همجواری، همزبانی و همدلی با سالمندان؛ یعنی ترکیب خامی و پختگی و کسب تجربه فراوان برای جوانان، زنده ماندن اخلاق و احترام به اصل و ریشه در جامعه و همچنین روشن شدن چراغ امید در دل سالمندان.
✍امیر عباس زینت بخش
@zarrhbin
✅ از سری مسابقات قهرمانی جوانان دسته سوم کشور که به میزبانی شهر بجنورد در حال برگزاریست امروز در مرحله نیمه نهایی تیم فرمانداری اردکان نماینده استان یزد به مصاف نماینده چهارمحال و بختیاری رفت که جوانان بازی را با نتیجه 3 بر 1 به سود خود تمام کردند
شاگردان آقایان پیشوایی و بهجتی با اقتدار و بدون باخت در این مسابقات فینالیست شدند و فردا به مصاف تیم میزبان ( خراسان شمالی ) خواهند رفت تا برای رسیدن به مقام قهرمانی با تمام توان خود بجنگند و برای استان یزد و شهرستان اردکان افتخار آفرینی کنند..
تبریک ویژه به کادر مجرب و همچنین بازیکنان ارزشمند این تیم و همچنین سپاس از آقای مقیمی فرماندار محترم اردکان که این جوانان را مورد حمایت خود قرار دادند .
"یونان کوچک ، آرزوهای بزرگ"
@zarrhbin
✨ مقایسه بیمه عمر و تامین آتیه پاسارگاد و کارآفرین
آرامش شما❣هدف ما
#طاهری _اردکانی 🌺
۰۹۱۶ ۲۶۱ ۸۰۶۵