✅ خداقوت ویژه به برادران راهنمایی رانندگی ، که مشکلگشای ترافیک همیشه قفل چهارراه نادری هستند .
دستمریزاد
@zarrhbin
📌قاضی سراج معاون سیاسی رئیس قوه قضاییه شد
🔹محسنی اژهای با احیای پست معاونت سیاسی قوه قضائیه، قاضی سراج را به این سمت منصوب کرد.
🔹سراج پیش از این دادستان نظامی تهران، رییس سازمان بازرسی کل کشور و سرپرست محاکم کیفری و دادسرای جنایی تهران بوده و قضاوت در پروندههای مهمی از جمله پرونده فساد سه هزار میلیاردی، در کارنامه وی به چشم میخورد.
@zarrhbin
🔺خبر ترسناک: کرونای جدید و خطرناک در جهان چرخیده است!
دیلی میل نوشت:
🔹به گفته کارشناسان، زن واکسن نزده بلژیکی مبتلا به اومیکرون اصلا به افریقای جنوبی یا کشورهای مشکوک نرفته است.
🔹وی به ترکیه و مصر رفته و سپس به کشورش بازگشته است.
🔹به همین دلیل کارشناسان معتقدند اومیکرون مدتی است در جهان چرخیده و تازه رسانهای شده است.
@zarrhbin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥مشهد / گوشیقاپی در پیادهرو...
در معابر عمومی حتی در پیادهرو هنگام استفاده از تلفن همراه مراقب باشید؛سارقان در کمین هستند
@zarrhbin
♦️رای اعتماد مجلس به وزیر آموزش و پرورش / کابینه رئیسی پس از 95 روز تکمیل شد
🔹همه وزرای پیشنهادی دولت سیزدهم ( به جز وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش ) در سوم شهریور امسال از مجلس رای اعتماد گرفتند و از آن زمان برای این وزارتخانه سرپرست انتخاب شد پس از آن با رای نیاوردن دو وزیر پیشنهادی برای آموزش و پرورش در 25 ام آبان ماه، یوسف نوری به عنوان سومین وزیر پیشنهادی به مجلس معرفی شد
🔹نوری امروز ( 7 آذرماه) توانست از مجلس رای اعتماد بگیرد
@zarrhbin
❌اندر احوالات بیمارستان ضیائی اردکان
📌در همین روزگار، در هم اکنون که در آنیم این بنده ی «بی نشان» در همین شهر اردکان شاهد ماجرایی عجیب گفتنی گشتم و بر خود لازم دانستم تا بگویم تا بشنوید:
آی عزیزان!
اردکان چند درمانگاه دارد، مهر و سجاد و بوعلی و درمانگاه اردشیری و چند تای دیگر که به خاطر نمی آورم و تنها یک بیمارستان، بیمارستان ضیایی که مرحوم ضیایی از بازماندگان ملاکین اردکان زمین محل ساختش را اهدا کرد، آنچانانکه گفتند و شنیدیم؛ و این بیمارستان راهرویی دارد با دیواری از تصویر نیک مردانی بسیار و چند نیک زن، که هریک به بضاعت خویش دستی در نیکوکاری برده اند و جور دولت را به دوش کشیده اند تا آن دولت مردان بیاسایند و بیماران درمان شوند شاید.
همه ی ساکنان محله ی کملاق و کوشک نو «حاج مهدی علی تقی» را می شناسند. نیک مردی از تبار زحمتکشان این دیار که هم اکنونِ حالا هشتاد و اندی از عمرش می گذرد. هم او که شهید حسین پایدار فرزند خوانده اش بود و در خانه اش از شیر خوارگی بود تا وقت سفر به جبهه ی جنگ. هنوز هم وقتی به ناچار مجبور به اثبات راستی سخنش، که هیچ به جز راست نگفته است می شود همانند همسرش «مريم بگم» ؛اشک در چشمان کم فروغش حلقه می زند و می گوید به جان حسین شهیدم.
همین چند وقت پیش حاج مهدی علی تقی رنجور شد از درد و این بنده ی بی نشان که افتخار دامادیش را دارم به درمانگاه بردمش، یکی از همان چند درمانگاه که نام بردم. پزشک پس از معاینات معمول تجویز اکید کرد به بردنش به بیمارستان، همان تنها بیمارستان شهر. شب بود و درد و ترس از پیمودن راه تا یزد و بردنش به جایی بهتر از این تنها بیمارسرای شهر. (به خلاصه و کم گویی مجبورم) شب به نیمه رسید که پس از آزمایش های معمول به بخش جراحی منتقل و بستری شد.
این بنده ی بی نشان سال هاست به این دیار نیک آمده ام و مهمان ناخوانده ام ، به هر دلیل از هر صنف و هر مرتبت مردمان، دوستانی دارم از جمله از صنف محترم پزشکان. بنا به عادت برای هر پیش آمدی با اهل فن آن پیشامدِ پیش رو مشورت می کنم پس با دو پزشک گرامی ،موضوع بیماری حاج مهدی علی تقی را در میان گذاشتم یکی از این دو عزیز تماس تلفنی دومم را پاسخ نداد ولی آن عزیز دیگر که پزشک متخصص بیماری های داخلی است ، بنا به فطرت نیک اش صمیمانه پاسخ داد و گزارش همه ی آنچه در بیمارسرا شده بود را به دقت دید و خواند. دور دو نتیجه ی آزمایش را خط کشید و گفت: این دو با هم نمی خوانند برای روشن شدن و تشخیص درد لازم است این موارد هم آزمایش شود و چیزی بر روی همان برگه نوشت و گفت به پزشک جراح معالجش از قول وی بگویم.
این بنده ی بی نشان به سبب تجربه و موی سپید که چه بسیار دیده ام پرسیدم( نکند آن پزشک محترم معالج به تریپ قبایش بر بخورد و رنجیده خاطر شود؟) که آن دوست پزشک متخصص بیماری های داخلی خوش فطرت گفت؛ ما با هم همکاریم.
پذیرفتم به ناچار و فردای آن شب به واسطه و حرمت ریش و موی سپید از درگاه بخش بستری شدگان گذشتم و جویان دیدار آن پزشک معالج شدم در ایستگاه پرستاری بخش جراحی.
از پشت پلاستیک حائل میان مراجعان و پرستاران ارشد که بواسطه ی همه گیری این بیماری لاعلاج کشیده اند، نام آن پزشک بزرگ مرتبه ی جراح را گفتم و ناباورانه بزرگ جثه مردی که پشت پیش خوان آن ایستگاه پرستاری نشسته بود گفتم؛ منم!
با خضوع همیشگی خویشتنِ خود و درماندگی ناچار همراه بیمار در مقابل پزشک معالج از احوال جناب حاج مهدی پرسان شدم و با احتیاط هرچه تمام تر از پیشنهاد آن دوست پزشک گرانقدر به حضرتش گفتم و باز با حتیاط بیشتر دستخط آن گرامی را نشان آن بزرگ جراح بزرگ چثه دادم.
حضرتش با پشت چشم نگاهی به بنده انداخت، نه به آن دست نوشته. و فرمود بنده جراحم و ایشان پزشک داخلی. من تشخیص می دهم چه کاری لازم است.
به مدد تجربه ی حاصل از موی سپید شده در آسیاب روزگار، خود دو خود بینی آن بزرگ جثه جراح را دریافتم و حساب کار خویشتن خود که نه، پایان کار تلخ جناب حاج مهدی علی تقی که زیر تیغ بود را پیشاپیش دیدم و لرزیدم.
گفتم صبر کنم چرا که عجله کار شیطان است نه این بنده ی بی نشان که سال هاست شیطان خود را مسلمان کرده ام.
فردای آن روز بی هیچ زحمتی باز از آن درگاه نگهبانی گذشتم و از پشت همان پلاستیک مانع بیماری کرونای جلوی ایستگاه پرستاری بخش جراحی از حال بیمارم پرسیدم.
گفتند و شنیدم که قرار است حاج مهدی علی تقی به اتاق عمل جراحی برده شود و حتی لباس مخصوص بیمار اتاق عمل را هم به او داده بودند. به گفته ی آن دوست پزشک عالی قدر متخصص امراض داخلی افتادم که گفته بود ( بیماری پدر خانم شما نیازی به جراحی ندارد) پس بی هیچ لرزشی بر اندام و بی هیچ تردیدی گفتم می خواهم پزشک معالجش را ببینم. گفتند حضرتش در اتاق عمل هست. به آنجا رفتم و آن پزشک جراح بزرگ آمد.
👇👇
👆👆
این بنده ی بی نشان با همان خضوع پرسیدم( جناب آقای دکتر! به چه تشخیصی رسیده اید؟)
پاسخ آن بزرگ جراح این بود:
من به این تشخیص رسیده ام که بیمار باید همین الان جراحی شود!!
امروز بیست روزی از مراجعه ی به ناچار به بیمارستان و بستری جناب حاج مهدی می گذرد. بنده با رضایت خویش بیمار هشتاد و اندی سالم را از زیر تیغ آن بزرگ جراح رهاندم و به مدد داروهای نه نایاب آن گرامی دوست پزشک متخصص امراض داخلی درمان کردم.
گفتم تا بشنوید و بدانید از آنچه در تنها بیمارستان این شهر می گذرد .
✍شمس الدین عراقی
@zarrhbin
📌مصاحبه اختصاصی نشریهروزها با هادی طاهری مدیر کانال مردمی #ذرهبیندرشهر
در گرماگرم پیدایش شبکههای اجتماعی و پیامرسانها بهویژه پیامرسان تلگرام سروکلّه چند گروه و کانال خبری در اردکان پیدا شد که تنها چند گروه و کانال معدود ماندگار شدند و مابقی برای همیشه به کما رفتند. دراینمیان کانال خبری "ذره بین در شهر" به مدیریت هادی طاهری پیشتاز ماند و عملکرد مؤثرتری از خود نشان داد. هادی طاهری پیش از تشکیل کانال خبری ذرهبین در گروههای تلگرامی اردکان، گاهگاه خبرهای گوشه و کنار شهر را بازتاب میداد و تکیه کلام معروفش این بود که پس از مخاطب قرار دادن مدیران و مسئولان میگفت: "بله جانم!"
امروز هادی طاهری یکی از معدود کانالهای پرمخاطب خبری اردکان را مدیریت میکند و در بیشتر نشستهای خبری حاضر میشود و مسئولان را به چالش میکشد. با او گفتوگویی داشتهایم که در ادامه آن را میخوانید:
@zarrhbin
❌❌
📌ظهر امروز و طی مراسمی از احمد شفیع زاده تکریم و دکتر متالهی رسما به عنوان شهردار اردکان تودیع شد.
👈از امروز #سراتو👆 حرف و حدیث دارِ شهرداری
مَرکب دکتر متالهی شد !😉
✍امیدواریم دکتر متالهی شهردار شهر باشند نه شهردار شورا !!!!
اگر چنین باشد موفق است و در غیر اینصورت شش ماه نشده باید بساطش را از بلدیه جمع کند و ...
موفقیت و پیشرفت شهر آرزوی ماست✌️
@zarrhbin
✅✅
📌آیا فضای پارکها و میادین شهرستان اردکان برای اراذل و اوباش ، مزاحمان نوامیس و برهمزنندگان نظم عمومی ناامن خواهد شد⁉️
👈در پی وقوع چندین فقره درگیری در پارک شهر اردکان و استفاده از سلاح سرد توسط برخی ناامن کنندگان فضای عمومی شهر ، طی اقدامی قابل توجه سرهنگ #حدادنیا ریاست کلانتری مرکزی به همراه سرهنگ #اقبالریاستپلیسپیسگیری و ستوان #جوادثقفی در پارک شهر حضور یافته و با تعدادی از کسانی که به نوعی برای شهروندان ایجاد مزاحمت میکردند برخورد جدی انجام دادند .
✍ به امید روزی که با همکاری مقام قضایی امنیت دوباره به مکانهای عمومی این شهر بویژه پارکها بازگردد و طبق قانون دادستان به عنوان مدعی العموم برخورد قاطع و جدی تری با این افراد داشته باشند .
#امنیت و #آرامش کمترین خواسته مردم این شهر از مدعی العموم میباشد.
خداقوت و خسته نباشید ویژه کانال ذرهبین به عزیزانی که باعث نظم ، آرامش و امنیت شهر هستند.🌹
منتظر خبرهای خوب دیگر خواهیم ماند.
@zarrhbin