📌شام عروسی برای نوهها
عروس و داماد ۷۰ و ۸۰ ساله مهابادی به خانه بخت رفتند. محمدرضا زکیپور و سکینه کارگر در سفر مشهد با هم آشنا شدند و بعد از دو هفته ازدواج کردند.
مهریه سکینه خانم یک جلد قرآن مجید و ۸ سکه بهار آزادی به نیت امام هشتم است.
آقا داماد در حال حاضر ۴۹ فرزند و نوه و نتیجه و عروس خانم ۲۸ فرزند و نوه و نتیجه دارد.
@zarrhbin
❌ جسدی که ادعا میشد برای حسین عبدالباقی مالک متروپل است، پس از ٢۴ روز در زادگاهش در یکی از روستاهای استان اصفهان به خاک سپرده شد.
🔹پیکر منتسب به حسین عبدالباقی نیمه شب دوشنبه 23 خرداد ماه به زادگاهش در روستای دهاقان، محله عطاآباد استان اصفهان انتقال یافت و ساعت 10:30 دقیقه صبح روز سه شنبه 24 خرداد ماه با حضور خانواده و تعدادی از مردم به خاک سپرده شد.
@zarrhbin
ذرهبین درشهر
❌ جسدی که ادعا میشد برای حسین عبدالباقی مالک متروپل است، پس از ٢۴ روز در زادگاهش در یکی از روستاهای
❌حسین عبدالباقی را با یک عکس که در آن نه خانواده ای در کار است،نه محل دفن مشخص است و نه حاضران در مراسم را کسی می شناسد به خاک نسپرده اند،پروژه فرارش را تکمیل کرده اند.
دلیل حاضر نبودن خانواده #حسین_عبدالباقی در مراسم تشیع جنازه او چیست؟
این عکس ها بهاندازه همان فیلم بازدید خانواده از سردخانه محل نگهداری عبدالباقی ساختگی است. هیچ نشانی از عزا در این تصاویر نیست.
چه چیزی را با آیت جنازه سازی دارند پنهان می کنند؟
@zarrhbin
🔺گلایه یک شهروند 🔺
فصل گرما و زبالههای بدبو و متعفن و ماشینهای حمل زباله و کارگران بیگناه ...😷
قابل توجه مسئولین امر
@zarrhbin
📌شعب تخصصی محیط زیست در دادسرای یزد ایجاد خواهد شد.
🔹حدادزاده دادستان استان ضمن اعلام این خبر بیان داشت:
دستگاه قضا از محیط بانان بعنوان ضابطین خاص در اجرای وظایف خود حمایت قاطع خواهد کرد.
@zarrhbin
❌❌
جلسات کمیسیون فرهنگی با محوریت بررسی و طراحی المانهای خلاقانه !!
المانهای مربوطه را هم که مشاهده میکنید 👆
فقط بدونید با چندین طرح و جلسه هنوز خروجی خاصی نداشتن و هیچی به هیچی😐
راستی ، این جلسات چند پای شهرداری و شورا آب میخوره؟؟
@zarrhbin
❣ داستان کوتاه
شش یا هفت ساله که بودم
دست چک پدرم را با دفتر نقاشی ام اشتباه گرفتم
و تمام صفحاتش را خط خطی کردم
مادرم خیلی هول شده بود
دفترچه را از دست من کشید وبه همراه کت پدرم به حمام برد
آخر شب صدایشان را می شنیدم
حواست کجاست زن
میدانی کار من بدون آن دفترچه لنگ است؟؟
می دانی باید مرخصی بگیرم و تا شهر بروم؟
میدانی چقدر باید دنبال کارهای اداری اش بدوئم؟
"صدای مادرم نمی آمد"
میدانستی و سر به هوا بودی؟
"بازهم صدای مادرم نمی آمد"
سالها از اون ماجرا می گذرد
شاید پدرم اصلا یادش نیاید چقدر برای دوباره گرفتن آن دفترچه اذیت شد
مادرم هم یادش نمی آید چقدر برای کار نکرده اش شرمندگی کشید
اما من خوب یادم مانده است که مادرم آن شب سپر بلای من شد تا آب در دل من تکان نخورد
خوب یادم مانده است تنها کسی که قربانت شوم هایش واقعیست اسمش مادر است💚
@zarrhbin