⚠️ضمن عرض تسلیت ایام شهادت سرور و سالار شهیدان و یاران با وفایش به اطلاع کلیه همشهریان عزیز میرساند :
به منظور برگزاری هر چه باشکوه تر مراسم عزاداری روز عاشورا در مورخه ۱۴۰۲/۵/۶ و رفاه حال شهروندان از ساعت ۰۶۰۰ صبح جمعه تا پایان مراسم برخی از مسیرهای تردد بصورت دو طرفه در سطح شهر به شرح ذیل مسدود میباشد:
۱- تقاطع خیابان شهید بوستانی بلوار آیت الله خامنه ای به سمت پارک شهر
۲- میدان بسیج به سمت میدان ۱۵ خرداد
۳- تقاطع پیروزی واقع در خیابان امام خمینی(ره) روبروی شهرداری به سمت پارک شهر تا میدان شهدا
۴-میدان شهید فیض به سمت خیابان مطهری جنوبی تا میدان ۱۵ خرداد
۵-چهارراه سعدی در خیابان شهید رجایی تا پارک شهر
۶-میدان شهدا به سمت میدان ۱۵ خرداد
⚠️⚠️لذا از تمامی شهروندان عزیز تقاضا میگردد از پارک و تردد خودروهای شخصی و موتورسیکلت در این مسیرها حتی الامکان خودداری نموده و همکاری لازم را با عوامل انتظامی مستقر در معابر به عمل آورند.
✍فرماندهی انتظامی شهرستان اردکان
@zarrhbin🕊
فرا رسیدن عاشورای حسینی بر همۀ آزادگان و پیروان راه قیام امام حسین تسلیت باد.
شب عاشورا به یارانش گفت:
"هر کس از شما حق الناسی به گردن دارد برود...
عجب از آنان که هزاران گناه در حق یکدیگر میکنند و معتقدند قطره اشکی بر حسین ضامن بهشت است..."
"با حسین" از "یا حسین" یک نقطه کم دارد ولی...
@zarrhbin🕊
#آنچه_شما_فرستادهاید
این نهایت بی فرهنگی هست که شاخ و برگ درخت هم کنار کوچه خالی کنی به امیدی که شهرداری بیاد جمع کنه...
یکی باد بیاد همش پهن کوچه هست
کوچه ۸۸ صدراباد
@zarrhbin🕊
#آنچه_شما_فرستادهاید
با سلام
الآن که دارم به شما این پیام را ارسال مکنم شب عاشورا (۵شنبه) است
متاسفانه الآن نزدیک ۲ماه که این حفره ای که در تصویر مبینی از سوراخ شدن بگم نمدونم ، پوکیدن لوله بگم نمدوم.
شخصا بنده ۳دفعه به اتفاقات آبفا تماس گرفتم اومدن درست مکردن ولی ۱۰ روز بعد دوباره اینجوری مشد، مجدد تماس،تعمیر،دوباره اینجوری ، در این بی آبی و پچل کاری پیمانکار آبفا آیا یک مسئولی نیست که بالا سره پیمانکار وایسه تا یکبار به خوبی درست کنن(از آقای ناصردهستانی که حراست اداره آبفا اردکانه خواهش مندیم که این کم کاری پیمانکار رو شخصا بررسی کنه)
آدرس:اردکان،خیابان قیام(به طرف میدان چادرملو خیابان راسه دوربین کنترل سرعت)همون اول خیابون 🙏
@zarrhbin🕊
#آنچه_شما_فرستادهاید
بدینوسیله مراتب تقدیر و تشکر خود را از نمازگزاران، هیئت امنا و امام جماعت مسجد الغدیر بابت صبر، خوشرویی و فراهم کردن محیط مناسب در برخورد با کودکان و نوجوانان مسجد اعلام میکنم، خداوند به ایشان جزای خیر دهد
بچه من با این که کوچیک هست و ساعت رو نمیفهمه، اما با تاریک شدن هوا میره دم در خونه میایسته تا بریم مسجد و به خاطر اون هم که شده ما هم نماز رو به جماعت میخونیم، منظور این که برخورد خوب با کودک در مسجد، علاوه بر خودش، روی خانوادهش هم تاثیرگذار هست
این عکسها هم از امشب، بین نماز هست که البته حین نماز جمعیت بیشتری از کودکان دور این خوشمزه ها بودند!!!
ان شا الله با این خاطره سازیهای خوب، قطعا تمام این کودکان و نوجوانانِ امروز، جزو نمازگزاران فردای این مسجد خواهند شد
@zarrhbin🕊
🏴 شب دهم #محرم:
شهادت حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام
×لطفا با حال و هوای عاشورایی بخوانید×
پس از آنکه همه یاران امام حسین علیه السلام حتی طفل شش ماهه اش به شهادت رسیدند امام پس از وداعی جانسوز با اهل ببت اش بسوی میدان جنگ رفت. حضرت به عمر سعد فرموده بودند چون من يك نفر هستم، بنابراين يك يك از افراد را به جنگ من بفرست. عمر سعد هم در ابتدا این درخواست امام را قبول کرد.
به فرمان عمر سعد چند تن از شجاعان دشمن به ميدان تاختند، امام حسين عليه السلام تن به تن با آنها جنگيد، ولى همه آنها در برابر شمشير آتش بار امام به خاك هلاكت افتادند، عمر سعد ملعون دريافت كه در نبرد تن به تن احدى در برابر امام حسين عليه السلام باقى نمى ماند، از اين رو نقض عهد كرد و فرمان حمله دستجمعى را صادر نمود.
از هر سو به امام حمله كردند، امام آنچنان بر آنها هجوم برد كه آنها همانند ملخ پراكنده فرار مى كردند. مسعودى در اثباه الوصيه مى نويسد: امام حسين عليه السلام صدها تن از لشکریان یزید را به درک واصل کرد.
آنحضرت همچنان میجنگيد، و بر اثر شدت تشنگى آب طلب مىكرد ولى كسى پاسخ نمىداد، آنقدر تير به بدنش رسيده بود كه گفته اند: «حتى صار كالقنفذ».
شمر با جماعتى آمدند و بين او و خيمهاش قرار گرفتند، به طورى كه به خيمه نزديك شدند.امام فرياد زد: «ويلكم يا شيعه آل سفيان ان لم يكن لكم دين و كنتم لا تخافون يوم المعاد فكونوا احرارا فى دنيا كم ...»
شمر فرياد زد: اى پسر فاطمه! چه مىگوئى؟
امام فرمود: مىگويم من با شما مىجنگم شما با من، زنها تقصيرى ندارند، از گمراهان و متجاوزين خود جلوگيرى كنيد و تا زنده ام متعرض حرم من نشويد.
شمر فرياد زد: اى پسر فاطمه، متعرض حرم نخواهند شد.
آنگاه شمر به سپاه خود خطاب كرد و فرياد زد: همه متوجه حسين عليه السلام شويد و كار او را تمام كنيد.
سپاه دشمن به امام حمله كردند، آنحضرت همچنان مىجنگيد تا اينكه بدنش پر از زخم سرانجام ظالمى بنام «صالح بن وهب» پيش آمد آنچنان بر ناحيه ران آنحضرت ضربت زد، كه آن مظلوم از پشت اسب به زمين افتاد، طرف راست صورتش به زمين برخورد كرد، سپس در همين حال برخاست و به جنگ ادامه داد.
در لحظات آخر عمر امام حسين عليه السلام زينب عليها السلام از خيمه بيرون آمد، در حالى كه فرياد مى زد: «وا محمداه! وا ابتاه! وا علياه! وا جعفراه».
آنگاه به سوى امام حسين عليه السلام نزديك شد، در آن هنگام عمر سعد با جماعتى نزديك شد، و امام در حال جان كندن بود، زينب عليها السلام صدا زد: اى عمر! آيا اين ابا عبدالله، كشته مى شود و تو مى نگرى؟
امام حسين عليه السلام از زمين برخاست و مانند شيری شجاع بر دشمن حمله كرد همچنان با دشمن جنگيد تا دهها زخم بر بدنش وارد آمد.
امام كنار آمد تا اندكى استراحت كند، در كنار ايستاده بود ناگاه سنگى از جانب دشمن آمد و به پيشانى آنحضرت خورد و خون جارى شد، دامنش را بلند كرد تا خون پيشانى را پاك كند، در اين هنگام تيرى سه شعبه زهر آلود آمد و بر سينه (يا شكم) آنحضرت اصابت كرد، فرمود: بسم الله و بالله و على مله رسول الله.
سپس سرش را به طرف آسمان بلند كرد و گفت: «خدايا تو میدانى مردى را مى كشند كه در روى زمين پسر پيغمبرى غير او نيست».
آنگاه آن تير را گرفت و از پشت بيرون آورد، و خون مانند ناودان از آن جارى شد.
در اين هنگام ضعف بر بدن آقا مسلط شد، سپاه دشمن دست از جنگ كشيد و مدتی از اين جريان گذشت، و كسى جرئت نمى كرد آخرين ضربه را بزند (و به عنوان قاتل، با خدا ملاقات كند).
شمر بر سپاه خود فرياد زد: ويحكم ما تنتظرون بالرجل اقتلوه ثكلتكم امهاتكم.
در اين وقت، دشمنان بىرحم، از هر سو به آن امام غريب، حمله كردند، يكى به شانه چپش ضربت زد، ديگرى بر دوشش ضربت زد، سنان بن انس به پيش آمد و چنان نيزهاش را بر گودى گلوى آنحضرت فرو برد و سپس نيزه را بيرون آورد و بر استخوانهاى سينهاش كوبيد و تير بر حلقوم او وارد ساخت، كه آنحضرت بر روى خاك زمين افتاد، پس از لحظهاى برخاست و نشست و تير را از گلوى خود بيرون كشيد، سر محاسنش را با خون بدنش رنگين نمود و مى فرمود: هكذا القى الله مخضبا بدمى مغصوبا على حقى.
هلال بن نافع (كه از سربازان دشمن بود) مى گويد: نگاه به قتلگاه كردم ديدم حسين عليه السلام به خود مىپيچد و در حال جان دادن است، درخشندگى چهره، و زيبائى قامت او مرا از فكر در مورد كشتن او بازداشت و من هرگز كشته آغشته به خونى را چنين نديده ام.
در اين حال فرمود: شربت آبى به من برسانيد.
ظالمى گفت: آب نچشى تا از آب سوزان دوزخ بياشامى، حضرت فرمود: آيا من آب سوزان جهنم را مىآشامم؟، نه هرگز، بلكه من بر جدم رسول خدا صلى الله عليه و اله و سلم وارد مى شوم و در محضر او از آب گواراى بهشتى مى آشامم، و از ظلم و ستم شما به آن حضرت شكايت مىكنم.
گفتار امام، در دل آن سنگدلان اثر نكرد، گويا ذرهاى رحم در دل هيچكدام از آنها نبود.
عمرسعد به شخصى كه در جانب راستش بود گفت: برو حسين را راحت كن. و به نقلى سنان بن انس به خولى گفت: برو سر از بدن حسين عليه السلام جدا كن، خولى به اين قصد به سوى حسين عليه السلام رفت ولى لرزه بر اندام شد و بازگشت، شمر به او گفت: «خدا بازويت را از هم جدا كند چرا لرزه بر اندام شده اى؟».
عمر سعد مجددا فرياد زد، به سوى حسين عليه السلام برويد و سر از تنش جدا كنيد.
شمر به سوى آنحضرت شتافت و با كمال گستاخى روى سينه آنحضرت نشست و محاسن آنحضرت را به دست گرفت، با شمشير خود با دوازده ضربه سر از بدن آن بزرگوار جدا نمود....
ا▪️▪️🔲▪️▪️ا
شمر دستش پُر است و با پايش
بدنش را به پشت ميچرخاند
نيزه اي را حرامزاده زد و
نيزه را بين مشت ميچرخاند
اين وسط چند تا حرامزاده
بدني ريز ريز ميكردند
با لباسي كه از تنش كَندند
تيغشان را تميز ميكردند...
اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِكَ
اَللّهُمَّ الْعَنِ الْعِصابَةَ الَّتى جاهَدَتِ الْحُسَيْنَ وَ شايَعَتْ وَ بايَعَتْ وَ تابَعَتْ عَلى قَتْلِهِ اَللّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَميعاً
@zarrhbin🕊
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است، مکن ای صبح طلوع
عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است، مکن ای صبح طلوع😭
#شبتونحسینی🌑
@zarrhbin🕊
YEKNET.IR - vahed - shabe 10 moharram1399 - banifatemah.mp3
8.03M
امشب شهادتنامه عشاق امضاء میشود
فردا ز خون عاشقان این دشت دریا میشود
🎙 #سید_مجید_بنی_فاطمه
@zarrhbin🕊
📣 هزینه شما برای #تبلیغات سرمایهگذاری برای #آینده است !
جهت هماهنگی و ارسال تبلیغات
@Tablighat_zarrhbin