#مسابقه_کتابخوانی ⬅️⬅️ با هدایای نقدی 🌷🌷با محوریت کتاب یک ون شبهه 😊 ارسال سوالات مسابقه: کانال #شهید_سجاد_زبرجدی جمعه مصادف با روز مادر دوستان خود را دعوت کنید شرط شرکت در مسابقه: عضو کانال #شهید_سجاد_زبرجدی باشید @zebarjadi59

داغِ این عکس هیچوقت کهنه نمیشه! تو نمایشگاه دفاع مقدس قُم پسربچه دویید تا باباشو بغل کنه... ولی وقتی دید ماکتِ باباشه، بغضش ترکید و کلی گریه کرد...💔 راستی این لحظه چند!؟

{اِلَهـی هـَارِبٌ مِنْڪَ إِلَیْڪ} خــدایا فــرار می ڪنم از خـودت بہ خـودت یعنی تمام دارایے ام و امـن ترین پناهـم تــو هـستے مـــرا به #نگاهے دریـاب... #نماز_اول_وقت😍

امشب خاطره ای به یاد ماندنی از قسم حضرت زهرای (س) شهيد سجاد 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 به نقل از یکی از فرماندهان شهید سجاد #شهید_سجاد_زبرجدی #روز_مادر کانال #شهید_سجاد_زبرجدی را به دوستان خود معرفی کنید @zebarjadi59

نوشت فاطمه، هفت آسمان مزین شد... #حمیدرضا_برقعی

«امیدوارم هیچوقت خدا را فراموش نکنید» #وصیتنامه_شهید_زبرجدی

وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنسَاهُمْ أَنفُسَهُمْ أُولَٰئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ ﴿الحشر: ١٩﴾ و همچون کسانی نباشید که خدا را فراموش کردند و خدا نیز آنها را به «خود فراموشی» گرفتار کرد، آنها فاسقانند. روزها فکر من این است و همه شب سخنم که چرا غافل از احوال دل خویشتنم

امشب خاطره ای به یاد ماندنی از قسم حضرت زهرای (س) شهيد سجاد 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 به نقل از یکی از فرماندهان شهید سجاد #شهید_سجاد_زبرجدی #روز_مادر کانال #شهید_سجاد_زبرجدی را به دوستان خود معرفی کنید @zebarjadi59

سه روز قبل از شهادتش تب کرده بود. توی مقر چند تا اتاق برای بچه هایی که مریض می شدند درنظر گرفته شده بود.  آن جا قرنطینه می شدند تا حالشان بهتر شود. فرمانده گردان وقتی دید سجاد حالش خوب نیست به حاج محسن گفت بفرستش قرنطینه. حاج محسن نشست کنار سجاد  -سجاد حاجی گفته تو هم باید بری قرنطینه... آخه من نمی دونم کسی که تب می کنه لباسش رو کم می کنه تو چرا لباست رو زیاد کردی...  سجاد با تنی که از تب می سوخت و صورتی که گل انداخته بود به سختی گفت  -یه چیزی بگم بین خودمون بمونه  -بگو -خدا داره من رو پاک می کنه تو رو حضرت زهرا منو نفرستی قرنطینه پیش بچه ها...حالا این بارم به حرفم گوش بده  #شهید_سجاد_زبرجدی @zebarjadi59

وقتے روح‌اللّٰہ شهید شد چند وقت بعد که خیلۍ دلم براۍ روح‌اللّٰه تنگ شده بود به خونه ‌خودمون رفتم وقتۍ کتابۍ که روحُ‌اللّٰه به من هدیه داده‌ بود را باز کَردم دیدم که روح‌اللّٰہ روۍ برگ گل رز برام نوشته بود: عشقِ مَن دلتنگ نباش :)♥️ همسر#شهیدروح‌ُاللّٰہ‌قربانۍ