#فرنگیس
قسمت چهل و هشتم
یک شب که بچه ای را عقرب زد، دکتر پاکستانی سریع به او آمپول زد. بچه آرامآرام حالش خوب شد و ما خیالمان راحت شد که با وجود دکتر، مشکلاتمان کمتر شده است. کمکم دکترهای پاکستانی زیاد شدند و مرتب به ما رسیدگی میکردند.
زمستان در دولابی بودیم و تابستان در گواور. در هر دو جا شهرک درست کرده بودند. از مردم قصرشیرین و روستاهای مختلف در این اردوگاهها بودند. وقتی بمبارانهای گواور هم شدت گرفت، بعضیها به دالاهو و کرمانشاه رفتند؛ یا شهرهای دور و پیش اقوامشان. گواور هم داشت خالی میشدآنجا مرتب بمباران میشد. همیشه با خودم میگفتم: «نه دست شین دیرم، نه پای رو.»
این حکایت ما بود.
از بس در چادرها زندگی کرده بودم، خسته شده بودم. توی گواور، گاهی به ما ارزاق میدادند؛ نخود و لوبیا و عدس و برنج و چیزهای دیگر. اما شوهرم بیکار بود و وسایلی که میدادند، کفاف گذران زندگیمان را نمیداد. برای پول نفت و چیزهای دیگر مشکل داشتیم. زندگی سخت میگذشت. کارگری هم نبود که شوهرم یا خودم انجام دهیم. خسته شده بودم. دلم میخواست توی خانۀ خودم باشم.
علیمردان که ناراحتیام را میدید، گفت: «فرنگیس، میخواهی برویم اسلامآباد؟ دو تا از برادرهایم آنجا هستند. توی خانۀ یکی از برادرهایم میمانیم تا اوضاع کمی بهتر شود.»
نمیدانستم چه بگویم. اگر به اسلامآباد میرفتم، از خانهام دورتر میشدم. با ناراحتی جواب دادم: «که چه بشود؟ آنجا سربار دیگران هستیم. از گورسفید هم دورتر میشویم.»
علیمردان با التماس گفت: «فقط این یک بار برویم. قول میدهم از اسلامآباد قدمی آن طرفتر نگذاریم. توی اسلامآباد میتوانم کارگری کنم، اما اینجا هیچ کاری از دست من ساخته نیست و به تو سخت میگذرد.»
کمی که فکر کردم، دیدم حق دارد. تصمیم گرفتیم به اسلامآباد برویم.
یک روز صبح زود، خانه و وسایلمان را جا گذاشتیم و راه افتادیم. به خانۀ برادرشوهرم رضا حدادی در اسلامآباد رفتیم. خانهاش کنار کوه بود. خانهای متوسط و راحت داشت. شوهرم از صبح زود به کارگری میرفت و با خوشحالی میگفت از این به بعد دستش توی جیب خودش است و نباید نگران باشم.
اما همین که شوهرم از خانه میرفت بیرون، من هم میرفتم بالای کوه نزدیکِ خانهشان و تا شب همانجا میماندم. دلم نمیخواست سربار کسی باشم. همعروسم کشور منصوری مرتب میآمد و میگفت: «فرنگیس، نکند فکر میکنی من ناراحت هستم؟ به خدا از اینکه تو توی خانۀ من باشی، خیلی خوشحالم. بیا برویم.»
قبول نمیکردم و میگفتم: «تو نمیدانی در دل من چه خبر است که.»
دلم میخواست میتوانستم زندگی کنم، کار کنم، توی مزرعه بروم، به کارهای خانۀ خودم برسم، غذای گرمی بار بگذارم، پنبه بچینم و مزد بگیرم... اما آنجا هیچ کاری نمیتوانستم انجام بدهم.
یک روز که از بالای کوه به خانهها نگاه میکردم، نقشهای به نظرم رسید. با دقت به اطراف نگاه انداختم. جایی که نشسته بودم، میتوانست خانۀ من باشد! با خودم گفتم: «خانه، خانه است؛ حالا میخواهد روی صخرههای کوه باشد، یا کنار کوه و روی زمین صاف.»
من زمینی نداشتم بخواهم روی آن خانه بسازم، اما میتوانستم روی کوه برای خودم اتاقی بسازم.
با خوشحالی از کوه پایین آمدم و فکرم را برای خانوادۀ برادرشوهرهایم گفتم. هر دو برادرشوهرم رضا و نعمت و زنهایشان کشور و غزال نشسته بودند.
برادرشوهرم گفت: «مگر از خانه بیرونت کردهایم که میخواهی این کار را بکنی؟»
گفتم: «نه، کسی مرا از خانه بیرون نکرده، اما دلم میخواهد توی خانۀ خودم باشم.»
علیمردان چیزی نگفت. میدانست اگر بخواهم کاری را انجام بدهم، انجام میدهم. با خوشحالی گفتم: «به خدا میسازم. خدا کمک میکند. باور کنید میتوانم.»
یک روز صبح زود به کوه رفتم. روی کوه، دو رکعت نماز خواندم. با خدا حرف زدم و حرف دلم را برایش گفتم. گفتم: «میدانم سخت است، اما کمکم کن روی زمین تو برای خودم خانهای بسازم. خسته شده ام از آوارگی...»
#ادامه_دارد
@zeinabion98
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤﷽🖤
#قرار_روزانه
🕯 اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ
وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن.
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🕯 السلام علیڪ یابقیة الله یااباصالح المهدی
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🕯السلام علیک یافاطمه المعصومه
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
@zeinabion98
#حدیث روز
امام على عليه السلام :لا أدَبَ مَعَ غَضَبٍ؛
با خشم، تربيت [ممكن ]نيست .
[غرر الحكم ، ح ۱۰۵۲۹]
@zeinabion98
#بددهنی کودکان😱😱
از زمانی که کودکان توانایی ادای واژه ها را
می یابند امکان دارد که از کلمه های نادرست
استفاده کنند بیشتر کودکانی که پیش از شش
سالگی واژه های نامناسب به کار می برند
آشنایی چندانی با معنای این واژه ها ندارند بنابراین شیوه برخورد با این کودکان و درمان
بددهنی آنها متفاوت با کودکانی است که پس
از ۶ سالگی بددهنی می کنند آنها با معنای واژه
ها آشنا ترند و با تناسب بیشتری بین احساس
و لغت کلمه های زشت را به کار می برند.
با ما همراه باشید تا به بررسی عوامل مهم شکل گیری بددهنی کودکان و شیوه های درمان آن بپردازیم📢📢📢
@zeinabion98
راهکارهای درمان بددهنی کودکان👌👌
۱-اول خودت دوم کسی 🙋♀
۲-آهنربایی به نام کودک👪
۳- شعبده جعبه جادو 🎩🖤
۴- چراغ توجه خاموش!🤐
۵-این یعنی این🧐
۶- این به جای این👐
۷- یکی بود یکی نبود🙂
۸- بچه ها جایزه😍😍
۹-اجازه نداری😥
۱۰ کمک! کمک! 😩
امروزبه یک مورداشاره میشه وبقیه ی موارددرهفته های اتی توضیح داده میشه
باماهمراه باشین❤️❤️
#تربیت_کودک
#مادرانه
@zeinabion98
1_اول خودت دوم کسی👌👌
امام صادق علیه السلام می فرمایند:« دیگران را با رفتار خوب خود به کارهای خیر راهنمایی کنید»
بنابراین اول از خودتان آغاز کنیدو برای
کودکتان الگوی عملی خوبی باشید و به گونه
ای رفتار کنید که از کودکتان انتظار دارید اگر
شما اهل دشنام باشید فرزندتان نیز چنین
خواهد کرد. او درک نمی کند که چرا شما می
توانید فحش بدهید ولی او مجاز نیست.
اگر شما هنگام عصبانیت نتوانید خودتان را
کنترل کنید انتظار نداشته باشید که کودکتان بتوانداین کاررابکند.
کودکی که در خانواده واژه های محترمانه میشنود به همان زبان سخن میگوید..
#تربیت_کودک
#مادرانه
@zeinabion98
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ازاون حال خوب کنااااا😍😍
zeinabion98
📢📢📢📢📢
مخطبای عزیز کانال ”اگر الگو زینب س است”
اگه شماهم توخونه هاتون ازاین فسقلیا دارین میتونین ازشیرین کاریاشون عکس یافیلم باحجم کم بفرستین برامون تااونارو توکانالمون به اشتراک بذاریم....
منتظرعکس وفیلمای قشنگتون هستیم❤️❤️❤️
@zeinabion98
هدایت شده از جهت تشر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر الگو زینب "س" است...💞💞
•°🌱 #نامه دختری به امام رضا علیه السلام #السلام علیک یاابالحسن علی بن موسی الرضا
این قصه رو بارها شنیدم و هر بار اشکم سرازیر شده،
هر کسی در سلطان گدایی کنه، از فرش به عرش می رسه.
یا#علی_بن_موسی_الرضا
#امام_رضا
#سلطان
#بازی
برای پرورش خلاقیت گفته بودیم که یکی از مسائلی که بچه ها درگیرش هستند، نقاشیه!
ابزار مختلف رو برای نقاشی کردن در اختیارشون بگذارید!
لازم نیست همیشه برای آبرنگ از قلمو یا انگشت استفاده کنند، اجازه بدید خودشون ایده ای پیدا کنند، میتونید چند وسیله در اختیارشون بگذارید مثل همین گوش پاک کن!
#خلاقیت
#نقاشی
"مامان باید شاد باشه"
@madaranee96
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤﷽🖤
#قرار_روزانه
🕯 اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ
وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن.
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🕯 السلام علیڪ یابقیة الله یااباصالح المهدی
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🕯السلام علیک یافاطمه المعصومه
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
@zeinabion98
مادر بزرگ می گفت
به هر چه اعتقاد
داشته باشی
اتفاق مي افته
پس بیایيم ...
به مهربونی هامون
اعتقاد داشته باشیم
مثل مـهربـونی
خـدای مـهربـونمون
سلام روزتون پر از مهربونی🕊🌸
@zeinabion98
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌🏻یک جمله طلایی برای زیارت ائمه!
👈🏻 هر موقع رفتید حرم، این جمله رو یادتون نره ..
#تصویری
@Panahian_ir
مداحی آنلاین - امام هشتم دین خدایی - محمود کریمی.mp3
9.74M
🔳 #شهادت_امام_رضا(علیه السلام)
🌴امام هشتم دین خدایی
🌴امید اول و آخر مایی...🏴
🎤 #محمود_کریمی
#امام_رضا
@zeinabion98
🏴 مدینه و طوس فرقی ندارد
❇️ «غریبالغربا» یعنی دور و برت شلوغ باشد و باز تنها باشی. مدینه و طوس فرقی ندارد، وقتی حرفت را نفهمند و یاریات نکنند، چه فرقی میکند ولیعهدِ قصر مأمون باشی یا مانند پدر در بند زندان هارون؟
◾️ این جهل امت است که اینبار از دلِ دانههای انگور، زهرِ خود را میریزد و جگرت را میسوزاند و دردی که تازگی ندارد: «مردمانی که امام زمان خود را نمیشناسند و با دست خویش گرفتارِ غربتش میکنند و بعد برای تنهاییاش میگریند.» اول خودم را میگویم...
🏴 شهادت #امام_رضا علیه السلام تسلیت باد.
@zeinabion98
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زنگ بزن ۰۵١۴۸۸۸۸
با #امام_رضا جانمون صحبت کن...
التماس دعا😭
@zeinabion98
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⁉️رئوف بودن امام رضا
علیه السلام چگونه است؟💔
🎤استاد عالی
#امام_رضا
@zeinabion98