❤﷽❤
#قرار_روزانه
💢 اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ
وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن.
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
💢 السلام علیڪ یابقیة الله یااباصالح المهدی
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
💢السلام علیک یافاطمه المعصومه
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
@zeinabion98
#حدیث_روز
امام حسن عسکری علیه السلام فرمود:
اِنَّ لِلسَّخاءِ مِقْداراً، فَاِنْ زَادَ عَلیهِ فَهُوَ سَرَفٌ، و لِلْحَزمِ مِقداراً، فاِنْ زادَ علیهِ فهوَ جُبْنٌ و للإقتِصادِ مقداراً فإن زادَ علیهِ فهوَ بُخلٌ و للشّجاعَهِ مقداراً فإنْ زادَ علیهِ فهوَ تَهَوُّرٌ؛
سخاوت حدّی دارد، اگر از حدّش بگذرد، اسراف است.
حزم و احتیاط، اندازه ای دارد، اگر از اندازه بگذرد، ترس است.
میانه روی هم حدّی دارد، اگر از حدّش فراتر برود، بُخل است.
شجاعت هم اندازه ای دارد. اگر بیش از اندازه باشد، تهوّر و بی باکی است.
📚 بحارالانوار، ج۷۵، ص ۳۷۷
@zeinabion98
🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼
سلام مامان مهربون، صبحت بخیر وعیدتم مباااارک...
یادته هفته ی پیش درمورد مهارت «نه گفتن» صحبت کردیم. وبصورت کلی به یکی دو مورد از راه حل هاش اشاره کردیم؛
حالااین هفته اومدیم بگیم چه کارایی باید انجام بدیم که کودک ما مهارت «نه گفتن» رو یاد بگیره واونو چطوری به کارببره...
باماهمراه باشید☺️☺️☺️
#مهارت_نه_گفتن
#فرزندپروری
@zeinabion98
✔️ راههای یاددادن اموزش مهارت «نه گفتن»:
۱_داستان گفتن
۲_ترانه وشعر کودکانه
۳_بازی کردن
۴_نقاشی کردن
۵_به موقع نه گفتن
۶_عدم زیاده روی در نه گفتن
۷_حرفتان راعوض نکنید
۸_مستبدانه حرف نزنید
۹_ تقویت اعتمادوعزت نفس
۱٠_برخورد صحیح بااشتباهات کودک
#مهارت_نه_گفتن
#فرزند_پروری
@zeinabion98
20.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نمونه ی بازی برای یاددادن مهارت «نه گفتن»
به بچه ها باتوضیحات دکتر حبیبی...
#مهارت_نه_گفتن
#فرزند_پروری
@zeinabion98
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
فرزندان ما بیشتر از آن که به صحبت های م گوش دهند. به کار های ما توجه میکنند.
پس لازم است که برای آموزش این مهارت خودتان بتوانید به درستی و در موقعیت های مناسب در حضور فرزندتان، نه بگویید. تا متوجه شود که این نه گفتن، امری است که به شدت در کیفیت روابط موثر است. و نیازی ضروری است.
#مهارت_نه_گفتن
#فرزند_پروری
@zeinabion98
20.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👏👏👏🌹🌹🌹🌹👏👏👏
❤️#میلاد_حضرت_زینب (س)
❤️ تولد تولدتون_مبارک👏👏
🎥 مولودی زیبا محمدحسین طاهری
❤️#خواهر_بزرگوار_امام_حسین(ع) به شما ارادت داریم و برای زیارتتون در سوریه بی تابیم🎊
@zeinabion98
❤﷽❤
#قرار_روزانه
💢 اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ
وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن.
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
💢 السلام علیڪ یابقیة الله یااباصالح المهدی
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
💢السلام علیک یافاطمه المعصومه
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
@zeinabion98
زیارت نامه شهدا
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیمُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیعَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم .🌹
شهدا را یاد کنید با ذکر صلوات
@zeinabion98
بر دشتِ من باران تویی، در چشمِ من تابان تویی
ایران من، ایران من 🇮🇷
@zeinabion98
جعبه شیرینی رو جلوش گرفتم، یکی برداشت و گفت: «می تونم یکی دیگه بردارم؟» گفتم: «البته سید جون، این چه حرفیه؟» برداشت ولی هیچ کدوم رو نخورد. کار همیشگیش بود.
می گفت: «میبرم با #خانم و بچه هام می خورم». میگفت: اینکه آدم شیرینی های زندگیشو با زن و بچه اش تقسیم کنه خیلی توی زندگی خانوادگی تأثیر می ذاره!
#شهید_سیدمرتضی_آوینی🕊🌹
@zeinabion98
#کلام_علما
💠آیت الله بهجت (ره) میفرمایند: خدا میداند یک صلواتی را که انسان بفرستد و برای میّتی هدیه کند، چه معنویّتی، چه صورتی، چه واقعیّتی برای همین یک صلوات است! اموات آسمانی خودمان را با ذکر صلوات و فاتحه یاد کنیم
@zeinabion98
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگَر فتنه بارَد بر کشورم
آتَش بِبارد بر پیکَرم
تا پای جان با رهبرم
#لبیک_یا_خامنه_ای
@zeinabion98
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پایانِمأمۅریٺِبسیجے، شھادٺاسٺ🥀
#شهیدآرمانعلیوردی💔
اللهم ارزقنا توفیق الشهادة فی سبیلک❤️
@zeinabion98
⚠️ #تلنگر
🔔این داستان واقعی است‼️✋️
یه روز یه خانم مثل هر روز بعد از کلی آرایش کنار آینه,مانتو تنگه و کفش پاشنه بلنده شو پا کرد و راهی خیابونای شهر شد.🍂
همینطوری که داشت راه میرفت وسط متلک های جوونا یه صدایی توجهش رو جلب کرد :
❌خواهرم حجابت !!
خواهرم بخاطر خدا حجابت رو رعایت کن !!.
نگاه کرد، دید یه جوون ریشوئه از همون ها که متنفر بود ازشون با یه پیرهن روی شلوار و یه شلوار پارچه ای داره به خانم های بد حجاب تذکر میده.🍂
به دوستش گفت من باید حال اینو بگیرم وگرنه شب خوابم نمیبره مرتیکه سرتاپاش یه قرون نمی ارزه، اون وقت اومده میگه چکار بکنید و چکار نکنید.🍂🍁
تصمیم گرفت مسیرش رو به سمت اون آقا کج کنه و یه چیزی بگه که دلش خنک بشه وقتی مقابل پسر رسید چشماشو تا آخر باز کرد و دندوناش رو روی هم فشار داد و گفت تو اگه راست میگی چشمای خودتو درویش کن با این ریشای مسخره ات ، بعدم با دوستش زدن زیر خنده و رفتن..🍂🍁
پسر سرشو رو به آسمون بلند کرد و زیر لب گفت :
خدایا این کم رو از من قبول کن !!
شبش که رفت خونه به خودش افتخار میکرد گوشی رو برداشت و قضیه رو با آب و تاب برای دوستاش تعریف میکرد.🍂🍁
فردای اون روز دوباره آینه وآرایش و بعد که آماده شد به دوستاش زنگ زد و قرار پارک رو گذاشت.
توی پارک دوباره قضیه دیروز رو برای دوستاش تعریف می کرد و بلند بلند میخندیدند شب وقتی که داشت از پارک برمیگشت یه ماشین کنار پاش ترمز زد : خانمی برسونیمت؟🍂🍁
لبخند زد و گفت برو عمه تو برسون بعد با دوستش زدن زیر خنده ، پسره از ماشین پیاده شد و چند قدمی کنار دختر قدم زد و بعد یک باره حمله کرد به سمت دختر و اون رو به زور سمت ماشین کشید.🍂🍁
دختر که شوکه شده بود شروع کرد به داد و فریاد
اما کسی جلو نمیومد ، اینبار با صدای بلند التماس کرد
اما همه تماشاچی بودن ، هیچ کدوم از اونایی که تو خیابون بهش متلک مینداختن و زیباییشو ستایش میکردن، حاضر نبودن جونشون رو به خطر بندازن
دیگه داشت نا امید میشد که دید یه جوون به سمتشون میدوه و فریاد میزنه :
آهای ولش کن بی غیرت !!
مگه خودت ناموس نداری ؟؟🍂🍁
وقتی بهشون رسید، سرشو انداخت پایین و گفت خواهرم شما برو ، و یه تنه مقابل دزدای ناموس ایستاد !!🍂🍁
دختر در حالی که هنوز شوکه بود و دست و پاش میلرزید یک دفعه با صدای هیاهو به خودش اومد و دید یه جوون ریشو از همونا که پیرهن رو روی شلوار میندازن از همونا که به نظرش افراطی بودن
افتاده روی زمین و تمام بدنش غرق به خونه 😔😔
ناخودآگاه یاد دیروز افتاد 🍁
وقتی خواستن به زور سوارش کنند ، همون کسی از جونش گذشت که توی خیابون بهش گفت : خواهرم حجابت !!
همون ریشوی افراطی و تندرو همون پسری که همش بهش میخندید..
اما الان به نظرش یه پسر ریشو و تندرو نبود ، بلکه یه مرد شجاع و با ایمان بود💪 دیگه از نظرش اون پسر افراطی نبود ، بلکه باغیرت بود✌️
🌹 این جوون ریشو کسی نیست جز شهید امر به معروف و نهی ازمنکر #علی_خلیلی🌹
@zeinabion98