ای فرشتگان نجات
اکنون که دانشگاهها تعطیل شده و من و مانندهایمن،از بیم ویروس، در کُنجِ "خود مُراقبتی" خزیدهایم، مردان و زنانی مهربان، در مراکز درمانی و بهداشتی، در خطِخطر قرار دارند و جان همنوعان خود را پاس میدارند. این فداکارانِ وظیفه شناس، بهحق شایسته ستایشاند.
منِ کوچک، از صمیم قلب، و با تمام اخلاص و احساس، به همه این دستاندرکاران، درود و دستمریزاد، نثار میکنم و فروتنانه به پیشگاه نیروهای خدماتی، بهیاران،فوریتهایپزشکی، پرستاران،سرپرستاران،کارآموزان، کارورزان،دستیاران، پیراپزشکان، تکنسینها، پزشکانِعمومی، متخصص و فوقتخصص، مدیران و کارمندان حوزه بهداشت و درمان و همه امدادگران داوطلب و مراقبان خانگی، سرِ تعظیم فرود میآورم.
جان میدهید تا که به بیمار جان دهید
جانها نثارِ جانِ شما ای فرشتگان
۹۸/۱۲/۶
سید زینالعابدینصفوی
@zeinoddin43
✔️قم، چوب چه کسانی را میخورد؟🔻
🔹درست است که "نورچشمیها" معمولاً قربانی کینهها میشوند و شاید مردم ایران، شهر قم را برای مسئولان، "عزیز دُردانه" میدانند و از این رو نسبت به آن شهر حساسیت پیدا کرده اند. بنده این واقعیت را نهتنها انکار نمیکنم بلکه پیش از این، به این حقیقت، باعنوان "قم، متمایز، یا ممتاز؟" پرداخته ام. اما به نظرم آنچه که اکنون شهر قم را به عناوینی چون ترمینالتوزیع ویروس، به طور ناجوانمردانه بهتوپ توهین و طنز بسته است. دلیلدیگریدارد. این حمله های افراطی نوعی واکنش به گفتمانی است که به بلایای طبیعینگاهی" شماتت آمیز" دارد و تاکنون زلزله ها وبیماریهای واگیر را محصول بیدینی و بیحجابی دانسته و با خندهای تلخ مبتلایان را ملامت کرده است. اینگفتمان تاکنون شوربختانه از زبان برخیاز دینداران و پاره ایاز روحانیان منتشر میشده و دینداران را در برابر تیر ابتلا ها "رویین تن" دانسته و شهرهای مذهبی را از سوانح زمینی و حوادث آسمانی مصون و بلکه آنها را بهترین مرکز بهداشتی و شفاخانه و پناهگاه درمانی معرفی میکند.
🔹واکنشهای این روزها بر ضد قم، متوجه این جنس از مواضعی است که این شهرها را به یوتوپیای عالم و قطعه ای از بهشت برین معرفیمیکند. مواضعی که سخنگویان رسمیحوزه و بسیاری از مراجع محترم از آنفاصله دارند ولی گروهی عامیتر از عوام و البته با بلندگوهایی بلندتر، کباده دار این ادعاها شده اند مردم نیز به غلط آن بلندگوها را با حوزه "هموژنیزه" میدانند. برداشتمن این است که در این روزها مردم قم و عقلای حوزه، چوبِ همین دسته از عوامزدگان و هوچیگرانی را میخورند که به نوعی از قم تغدیه میکنند.
۹۸/۱۲/۸
سید زینالعابدینصفوی
@zeinoddin43
خطا
در زمان جنگ و بلا، هم "ایثار" دیدهایم و هم "احتکار". ملت ایران، نه در خوبیها ممتاز جهان است و نه در بدیها متمایز از جهان. سیاه نماهایی که ایران را در نقشه جغرافیا، لکهسیاه میکشند، همانند کسانی اشتباه میکنند که ایران را در خوبیها تکخالِجهان میپندارند. از احساساتِ وطندوستانه که بگذریم، "خودشیفتگی" و "خودتحقیری" هردو خطا است.
۹۸/۱۲/۱۰
سید زین العابدین صفوی
@zeinoddin43
جام بلا
اگر خودیها گرفتار کرونا شوند آن را جامبلا مینامیم و میگوییم: "هرکه در این بزم مقربتر است،جامبلا بیشترش میدهند." یا میگوییم: اگر با دیگرانش بود میلی، چرا جام مرا بشکست لیلی؟" اما اگر دشمنان ما به همین مصیبت گرفتار آیند، میگوییم: " چندین چراغ دارد و بیراهه می رود، بگذار تا بیفتد و بیند سزای خویش"
من با مبانیِ تفسیری، روایی و کلامی این برداشتها بیگانه نیستم اما براین باورم که یک بیماری واگیِر جهانگیرِ جهنده بیش از آنکه امتحانالهی یا انتقام الهی باشد، مصداق عدل الهی (تکوینی) است. زیرا با همگان رفتاری یکسان دارد. پاپ و قیصر نمیشناسد و حتی به کاشف خود نیز رحم نمیکند. میان تیمارستان و بهارستان، تبعیضی روا نمیدارد. حریم هیچ حرمی را، محترم نمیشمارد. به کنسرت و نماز جمعه یکسان حمله میبرد.
نامش را امتحان بگذاریم یا انتقام، ماهیتش یکی است. هرکسی آن جام را سربکشد جامش را یکسان میشکند. و مقرَّب و مغضوب نمیفهمد و شفاعتِ هیچکس را نمیپذیرد و مومن و کافر را به یک چشم میبیند.ما باید این پدیدهها و قوانینِ "تکچشم" و بیملاحظه را خوب بشناسیم و کنشهای آنها را هرگز با رفتارهای خود قیاس نکنیم.
۹۸/۱۲/۱۳
سید زینالعابدین صفوی
@zeinoddin43
"پدر بودن" و "پدریکردن"
"پدر بودن" یک فرایند طبیعی و غریزی است که در جهانحیوانات نیز جریان دارد. اما "پدریکردن" کار هر پدری نیست زیرا هدایتی حکیمانه است. درست مانند "مرد بودن" و "مردانگیکردن" که تفاوتشان بسیار است.
کسی که پدری میکند، چتر خود را به بر روی همه فرزندان و فراتر از فرزندان میگستراند.
حتی شاید اساساً پدر نباشند ولی پدری می کنند مادران زیادی-بویژه همسران شهدا- پدری هم کردهاند. گاهی یک برادر بزرگتر، پدری هم میکند.
گاهینیز برعکس، بعضی پدرها، "پدری کردن' نمیدانند و یا نمیخواهند! آنها تنها "اختیارات" پدری را خوش می دارند! پدر قانونیاند ولی قانون پدریکردن را مراعات نمیکنند.
۹۸/۱۲/۱۸
سید زینالعابدینصفوی
@zeinoddin43
"سعادت" و "سلامت"
کسانی که همیشه به فکر "سعادتِ"دیگرانند، اکنون باید بیش از دیگران، در فکر "سلامتِ"جامعه باشند.
۹۸/۱۲/۲۰
@zeinoddin43
نگذارید دیرتر شود
کسانیکه زمان جنگ در خط مقدم بودند، یکسره گلایه داشتند از اینکه چرا در پشتِجبهه، جنگ را جدی نمیگیرند و چرا سعی دارند وضعیت کشور را عادی و غیرجنگی نشان دهند و دشمن را اینقدر حقیر و بیچاره شمارند؟
درست است که اخبار ضعفها و شکستها نمیبایست، عیناً برای مردم تشریح میشد، اما گاهی رجزخوانیها و واقعیتها آنچنان درهم میآمیخت و اخبار تضعیف دشمن آن چنان غلیظ میشد که جامعه را از خطر دشمن کاملاً بیخیال میکرد.
برداشتم این است که این رفتار غلط، هم اکنون درباره بیماری کرونا نیز تکرار میشود.
ای کاش مسئولان کارهایی را که به گمانم آخرسر مجبور به انجام آن خواهند شد، هرچه زودتر شروع کنند و نگذارند بیشتر از این دیر شود. مانند تعطیلی کامل ادارات، جلوگیری قاطعانه از ترددهای بینشهری و درونشهری و...
۹۸/۱۲/۲۰
سید زینالعابدین صفوی
@zeinoddin43
فاصله
عجب زمانه ای شده است! برای اثبات محبت باید از یکدیگر فاصله بگیریم گویی زیر باران خمپارهایم که برای کم شدن تلفات، حکماً باید "فاصله" را رعایت کنیم.
آن کسیکه اکنون، به یاد سنت مصافحه و معانقه افتاده و این فاصلهگیریها را شیوه شیطانی معرفی میکند! خود ناخواسته از شیطان پیروی میکند و نمیداند که رسولخدا(ص) گاهی در جنگها، میان نیروهایش عمداً فاصله می انداخت.
آری گاهی آشفتگیِ ظاهری عین پیوستگی واقعی است به قول کمال خجندی: "چونچنین است پس آشفته ترش باید کرد"گاهی برای آنکه "دوست بودنِ"خود را بیشتر ثابت کنیم باید از دوستان صمیمی، بیشتر فاصله بگیریم و اگر آنها نیز از ما فاصله بگیرند دلگیر نشویم و حمل بر بیتوجهی نکنیم. اگر "جانِ"عزیزانمان عزیز است، چندصباحی از "تن" آنها دورتر بایستیم. دلشان را به دست آریم و جسمشان را قدری تنها بگذاریم. شاید اکنون همان زمانه تنهایی باشد که شاعر میگوید:
" دلا خو کن به تنهایی که از "تن" ها بلا خیزد
سعادت آن کسی دارد که از تن ها بپرهیزد."
یک چندی این رشتههای ارتباط را باید پاره کرد تا شاید گره خورَد و فاصله ها کم شود! و برای "وصال"، باید "فراق" را برگزید:
"قصد من سوی وصال و میل او سوی فراق
ترک کام خود گرفتم تا برآید کام دوست"
یا او که گفت:
"ارید وصاله و یرید هجری
فاترک ما ارید لما یرید"
۹۸/۱۲/۲۲
سید زینالعابدینصفوی
@zeinoddin43
ترقّه بازی و ترقّیِ فرهنگی!
در این روزهای نگرانی، جلوههای شادمانه را نباید محدود کرد. شادی شب چهارشنبه و افروختن شعله هایی بیخطر را می گویم که اکنون نه آن خرافهای را در بر دارد و نه امسال سور و تجمعی درکنار آن شایسته است.
فرهنگ بدی نبود که مردم به روشن کردن آتشی دلخوش می شدند و به سوری مسرور.
البته من برای انفجار آفرینی یا همان ترقه بازی، نه تنها هیچ توجیهی نیافتهام بلکه این رفتارهای احساسی را بسیار ناشایست میدانم. غرش های آتشین و هیجان آور که برای بسیاری ازمردم وحشت و دلهره میآفریند و جالب آنکه ردپایی هم در فرهنگ کهن ایرانی و اخلاق انسانی و دینی ندارد.
امسال خوشبختانه گروههایی از جوانان باشعور تصمیم گرفتهاند برای همنوایی با دردمندان و مصیبتدیدگان هرگونه ترقهبازی را کنار گذارند و به نورافشانی با گوشیهای موبایل بسنده کنند و هزینه های غیرمتعارف را در مبارزه با بیماری کرونا به مصرف برسانند. پویشهایی از این دست، برای جامعه هم شادی می آورد و هم روحیه میبخشد و به نوبه خود، نمونهای است از "ترقیِ فرهنگی" در میان جوانان عزیز.۹۸/۱۲/۲۶
سید زینالعابدین صفوی
@zeinoddin43
عید از بَعید
امسال "عید دیدنی" های ما نه "دیدنی" که "شنیدنی"خواهد شد! وقتی درب مدرسهها و دانشگاهها را بستهایم و کلاسها مجازی شدهاند،ِ تکلیف "دید و بازدید" و "زیارت" بسی روشن است و "بُعد منزل نبود در سفر روحانی".
برای آنکه ناخواسته ناقل(بخوانید قاتل) نباشیم باید به نزدیکان، از راه دور سلام کنیم و به "زیارت از بعید" بسنده. تا "بگذرد این روزگار تلختر از زهر"
امسال، عیادتها و تسلیتهای حقیقی نیز همان است که مجازی انجام گیرد. چه کنیم که اکنون تنها دل ما است که میتواند نزد خادمان حوزه سلامت باشد و به بیماران و عزیزانی سربزند که عزیزان خود را با این شرایط غمبار ازدست دادهاند. درود قلبی ما نثارشان باد.
۹۸۱۲/۲۸
سید زینالعابدین صفوی
@zeinoddin43
رضا بابایی و دردِ "آگاهی"
رضا بابایی، نویسنده خوشقلم، پس از یک سال بیماری (سرطانمری)، چشم از جهان فرو بست و دیروز در زادگاهش قزویت نقاب خاک به رخسار کشید. فقدان آن دوست فرهیخته را به خانواده محترم و یارانش تسلیت میگویم. حالمدگرگوناست و رفاقت چهل سالهام با او نمیگذارد از کنار مرگ چنین مردی ساده و ساکت بگذرم.
رضا بابایی از همان نسلی بود که در فضای دهه شصت، گمشدههای معرفتی و عرفانی خود را در حوزههای علمیه میجستند و به مدارک دانشگاهی پشتپا میزدند و علوم اسلامی را در اولین اولویت انتخاب میکردند.آبان ۶۲ که برای ورود به حوزه مشهد گزینش میشدیم با رضا بابایی همزمان امتحان عمومی( شفاهی) دادیم. مصاحبه کننده از هوش و معلومات بابایی شگفت زده شد و او را بسیار قویتر از ما یافت، و به همین جهت او را رد کرد! بعدها که با آن ممتحن صمیمی شدم علت را جویا شدم. او در پاسخم گفت:" آن آقا زیادی با معلومات بود و چیزهایی میدانست که به گوش ما نخورده بود و من درست یا غلط بودن سخنانش را نمیدانستم در قبول کردنش احتیاط کردم"(!)
بابایی از آنجا به حوزه تهران و سپس به قم رفت و درس های سطح را زود تر از دیگران فراگرفت ولی ذهن کاوشگر و روح بلند پروازش، در قالبهای رایج حوزه نگنجید و از فقه و اصول، به دانشهای میان رشتهای گرایید و استادان گوناگونی را درک کرد و مقالات و کتابهای زیادی خواند. فعالیتش در مراکز پژوهشی قم و سردبیری برخی نشریات قرآنی و ادبی بر اضلاع دانش او افزود و در جوانی اساتید بزرگی دید و از آنان سخنان تازهای شنید و چکیده آنها را به رگهای قلم کشید و در جان جملهها و واژهها ریخت و آثار کاربردی و نظری زیبایی تولید کرد. در باره محتوای آثارش و سیر تحولات فکری او جدا گانه باید نوشت. در اینجا تنها از روش شناسی، تلاشها و رفتارهایش میگویم و این ادعا گزاف نیست که بگوییم او سَبکی ویژه در نویسندگی پایه گذاشت که در آینده منزلت شایسته خود را خواهد یافت. به خیلی از پژوهشگران"نگارش" آموخت. آثار زیادی را ویرایش کرد و دهها کتاب، مقاله و گفتگوی علمی و هزاران یادداشت را به بازار فرهنگ عرضه کرد و شاگردانی پرشمار و جاندار پرورش داد. سخنان تلخ را شیرین نوشت و گفتارهای پیچیده را ساده و روان ساخت و مهارتهایی گران، به دیگران ارزانی کرد. مثل بعضیها نبود که رفاه فرهنگی پیش گیرد و خطر نپذیرد و تنها از گذشتگان و فقط برای آیندگان بنویسد و بی مصداق سخن بگوید. او آموخت و اموخت و آموخت و کیسهای برای خود ندوخت و مالی چندان نیندوخت و نان را به نرخ روز نخورد. او مرد روز بود و آسیب های فکری ِ"امروز" را به زبانی امروزین بیان کرد. از خنثی نویسی دوری کرد و محافظه کاری را کنار گذاشت و شفافتر شد. از همین رو سختیها کشید و دردها چشید و مصداق این سخن مولوی شد:
"هر که او بيدارتر پر دردتر
هر که او آگاه تر رخ زردتر"
روحش آرام باد
۹۹/۱/۲۰
سید زینالعابدین صفوی
@zeinoddin43
"کُرونا" و "کُروز"
تشخیص ویروس "کرونا" از راه دور، و نیز تشخیص موشک "کروز" حتی از نزدیک، هردو موجب افتخار است. به افتخارات نیروهای مسلح افتخار خواهیم کرد و...
۹۹/۱/۲۹
سید زینالعابدینصفوی
@zeinoddin43