eitaa logo
برداشت‌ها
624 دنبال‌کننده
66 عکس
23 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فقط "ما" می توانیم! همرزمانِ دوران جنگ هر سال دو بار به دعوتِ دوست عزیزمان، جانباز مخلص سید سعید سیوانی در گلزار شهدا گرد هم می آیند. او همه همرزمانش را  (اعم ازچپی و راستی و بی تفاوت و... ) فرا می خواند همه نیز دعوت او را می پذیرند و می آیند. دو روز پیش شاهد یکی از این گردهمایی های وحدت بخش بودیم. بعضی از فرماندهانی را می دیدم که  غایبان دائمیِ محافل و رسانه های رسمی هستند ولی هرسال به دیدار شهدا و همرزمان خود می آیند. هر یک از آن چهره های چین خورده و چروک شده و صدا های لرزان، انبوهی از خاطرات شگفت را در خاطرها زنده می کرد. با خود می گفتم چگونه یک "همسنگر" می تواند به راحتی و فقط با پشتوانه محبت و "محبوبیت" همه همرزمانش را گرد هم بیاورد اما دستگاه های رسمی نه تنها از این‌کار ناتوانند، بلکه گاهی تاثیر معکوسی نیز دارند؟! متاسفانه این دستگاه های عریض و طویل هرگز نتوانستند و یا نخواستند آن انرژی متراکم در میان مدافعان وطنِ را برای امروزِ کشور ذخیره کنند بلکه گاهی با تنگ نظری  و "خود معیاری"چنین افراد با انگیزه ای را با اندک بهانه ای مطرود و سپس بی تفاوت کردند.بعید می دانم در هیچ کشوری با سرمایه های اجتماعی خود چنین کرده باشند.ولی در کشور ما می توانند!  همانجا یکی از این افراد گفت: "در مخیله ام نمی گنجید که روزی برسد که حتی امریکا و انگلیس و روس با همدستی یکدیگر بتوانند مرا بی تفاوت کنند! ولی امروز می بینم در کشور خودمان توانستند .....!" به او‌گفتم: آری! فقط ما می توانیم! ۹۷/۷/۷  سید زین العابدین صفوی @zeinoddin43
شخصیت های جعلی! این روزها یکی از ‌وزیران اعلام‌کرده است که مدرکِ تحصیلیِ یکی از وزیران قبلی، جعلی از آب در آمده است. این ادعا چه درست باشد چه غلط فاجعه‌ بار است. زیرا هم "ادعای جعل" کمتر از جعل نیست و هم اینکه این خبر ها از درون سیستمی است که داعیه دار اخلاق و دینداری است. در سال های قبل نیز مدرک دکتری یکی از وزیران جعلی از کار در آمد ولی متاسفانه بعضی ها به جای آنکه او را محکوم کنند، به "مدرک دکتری" تاختند! و مدارک تحصیلی را  کاغذ پاره ای بیش ندانستند و گفتند قرار نیست وزیر مدرک دکتری داشته باشد‌ و نخواستند بپذیرند که "ارائه مدرک جعلی"  غیر از "نداشتنِ مدرک" است بلکه نشانه ای است که یک " شخصیت جعلی" و قلابی را نشان‌می دهد. قرآن اینجور افراد را  "آدم های وارونه" می نامد که‌ بر روی صورت خود راه می روند!(ملك‌،۲۲) ۹۷/۷/۸ سید زین العابدین صفوی @zeinoddin43
"ترامپیسم"! آنچه که ‌ما آن را "بد عهدی"ِ ترامپ می نامیم، او آن را "وفا به عهدِ" انتخاباتیِ خود می داند که با مردمش بسته است!  دیکتاتور های بزرگ گاهی به خاطر یک وعده داخلیِ، همه عهد های خارجی شان را نقض می کنند. همانطور که دیکتاتور های کوچک گاهی به بهانه یک عهد خارجی، همه وعده های داخلی وانتخاباتی خود را نقض می کنند! هردو بد عهدی است. یکی با مردم خودش می کند و دیگری با دیگران!  برای بد عهدی کردن لازم‌ نیست کسی به اندازه ترامپ قدرت داشته باشد. با همین قدرتِ محدودی که یک مدیر در مقابل کارمندانش دارد، کافیست که با آنها "ترامپیستی" رفتار کند. همه ما دیده ایم که در  جامعه خودمان جناح پیروز، با رقیبش چه رفتاری دارد؟چقدر به، تصمیمات و تعهدات قبلی ها پایبند می ماند؟ و دندان هایش را تا کجا برتنِ مغلوب فرو می برد؟ اما ظاهرا قرار است ما به خاطر بدعهدی، فقط شخصِ "ترامپ" را محکوم کنیم و با "ترامپیسم" که بر رفتارهای خودِ ما سایه افکنده است، کاری نداشته باشیم! ۹۷/۷/۱۳ سید زین العابدین صفوی @zeinoddin43
ای سخنگویانِ ‌خدا ! ای کسانی که مردم را به انواع تکالیف دینی ملزم می کنید، قبل از هرچیز  دست کم این دو قلم نیاز اولیه(امنیت و اقتصاد) را  برای مردم تامین کنید. و گرنه، به‌جای آنکه "الگوی تاریخ" شوید "عبرت تاریخ" خواهید شد. ای سخنگویان خدا ! به سخنِ خودِ خدا هم خوب دقت کنید و ببینید که او خودش مردم را چگونه به عبادت فرا ‌می خواند: " ...خدای کعبه را عبادت کنند. آن خدایی را که آنها را از گرسنگی نجات داد و به آنها امنیت بخشید." (سوره قریش،۳و۴) ۹۷/۷/۱۷ سید زین العابدین صفوی @zeinoddin43
"خودکامگی" از مهمترین آفات "قدرت" است. روحیه "دیکتاتوری" و "استبداد"، به سطحِ خاصی از قدرت اختصاص ندارد. ممکن است یک کوتوله سیاسی با قدرتی محدود، خیلی مستبد تر از یک "ابر قدرت" رفتار کند. این مستبدانِ "ریزه میزه!" علامت های دهگانه زیر را حتماّ دارند: ۱- برای آنکه مشهورتر شوند، جنایت های بیشتری می کنند. ۲- با "شبیه سازی"ِ تاریخی و "زمان پریشی"، خود را در جایگاه قدسی می نشانند. ۳-افرادِ خرافی را بیش از افرادِ عقلگرا می پسندند. ۴-  از خبرنگاران متنفرند و به هیچکس پاسخگو‌نیستند. ۵-  دوست دارند "یکه" باشند. با نفرِ دوم و معاون، مشکل پیدا ‌می کنند. ۶- از کسانی که دارای پایگاه مردمی هستند وحشت دارند. ۷- چنین وانمود می کنند که از همه جا اطلاعات کافی دارند. ۸- قدرت را بیشتر از ثروت دوست می دارند. ۹-  از شفافیت می گریزند. ۱۰- همواره دیکتاتور های تاریخ و جهان را محکوم می کنند! ۹۷/۷/۲۴ سید زین العابدین صفوی @zeinoddin43
گناهِ ورزشگاه! می گویند در یکی از شهر ها به مناسبت گرامیداشتِ "میلادِ" یکی از بزرگان، به کسانی که اسمشان "میلاد" بود جایزه دادند! این لطیفه کنایه ای است از جامعه ظاهر گرا، که بیش از حکمت ها، به نمادها توجه دارد. به جای برخورد با خودِجُرم، با ابزار یا محل آن مخالفت می کند! نتیجه آن‌می شود که کارهایی که در همه جا جایز است در ورزشگاه حرام می شود! یا پخشِ چهره های "بد حجاب" از ورزشگاه ممنوع، ولی در راهپیمایی ها و صفوف رای گیری، جایز و راجح می شود. از حضور زنان در ورزشگاه جلوگیری می شود که مبادا " آنها با نگاه به بدن های نیمه عریان به گناه بیفتند." در حالی که محل تماشاچیان با زمین بازی‌ فاصله ها دارد و اساساً از نظرِ روانشناسی، زنان از طریقِ" نگاه" کمتر تحریک می شوند و همچنین بدنِ بازیکنانِ فوتبال، نیمه عریان نیست‌ و عُرف لباس ورزشیِ مردانه در ‌پوششِ آنها مراعات‌می شود و تلویزیونِ ما همین بدن ها و عریان تر از آن ها را (در مسابقات شنا و کشتی) از نمایی نزدیکتر و از زاویه های مختلف نشان می دهد. ظاهرا "ورزشگاه" مقصر است! و گویی آن‌مکان یک ویژگیِِ ذاتی دارد که امورِ "مباح" را "حرام"‌ می کند! ولی در عوض, این تلویزیونِ ما خاصیتی دارد که می تواند بعضی از حرام ها را به صواب و بلکه "ثواب" تبدیل کند! ای کاش این سطح از پیشگیری ها و نگرانی هایی که از محیط ورزشگاه ها وجود دارد، نسبت به "همه جا" و "همه گناهان" ، و از "همه کس"، به طور یکسان وجود داشته باشد. ۹۷/۷/۲۹ سید زین العابدین صفوی @zeinoddin43
آیت الله العظمی شبیری پاسخ دهند.  این روزها در حاشیه نامه آیت الله یزدی به آیت الله العظمی شبیری، عده ای به این موضوع چسبیده اند که نباید به مرجع تقلید تذکر داد زیرا او به اجتهادش عمل می کند و خود به نیکی می داند با چه کسی ملاقات بکند یا نکند. به نظرِ بنده نه تنها یک مرجع تقلید بلکه هر شخص معمولی آزاد است که با چه کسی نشست و برخاست کند و به هیچکس هم توضیحی ندهد. اما دیگران هم آزادند در هر مرتبه ای که باشند به عالی ترین مقام دینی، علمی، اخلاقی و سیاسی تذکر دهند و از او توضیح بخواهند.حتی اگر محتوای سوال و لحن نامه آمرانه و غلط هم باشد باز بهتر است به خاطر افکار عمومی هم که شده‌است بی پاسخ‌نماند.  تاریخ گواه است که به پیامبران و امامان چقدر راحت اعتراض می کردند.و آن بززگواران نیز چه راحت پاسخ می دادند. در عصر خودمان برخی از شاگردان امام خمینی، نامه هایی تند به ایشان می نوشتند و نظر و عمل ایشان را زیر سوال می بردند و از ایشان توضیح‌ می خواستندو امام نیز از مبنای نظر یا رفتار خود دفاع می کرد. حجت الاسلام محمد علی انصاری در باره جذب و دفع نیروها از امام توضیح خواست و امام در پاسخ به وی "منشور برادری " را نوشت. آیت الله صافی به برخی از نظرات فقهی و اقتصادی امام ‌اعتراض کرد و نوشت این نظرات شما ممکن است موهم گرایش نظام به کمونیسم باشد. مرحوم آیت الله قدیری در اعتراض به فتوای امام در باره‌ شطرنج  نامه نوشت. برخی دیگر از شاگردان‌ امام در باب ولایت مطلقه فقیه، با امام مباحثه علنی کردند و امام به صورت سرگشاده به آنها پاسخ داد. برخی از علمای مشهد به امام نامه نوشتند و از ایشان خواستند که تفسیر سوره حمد را متوقف کند. امام نیز  ان درس را برای همیشه تعطیل کرد. ممکن است نامه آقای یزدی با آن نامه ها تفاوت هایی داشته باشد اما این دلیل نمی شود آیت الله العظمی شبیری خودشان به نامه آیت الله یزدی پاسخی ندهند و آن را به شاگردانشان احاله کنند.بلکه بسیار زیبا خواهد بود که ایشان با کمال تواضع و صراحت از درستی رفتار خودشان سخن بگویند و برای تنویر  و هدایت افکار عمومی، مبنای سلوک خود را توضیح و شیوه شیوای مباحثه آزاد را ترویج دهند. ۹۷/۸/۱۱ سید زین العابدین صفوی @zeinoddin43
بدون شرح! قیصر امین پور : "برای شهیدان فاتح لانه جاسوسی" ناگه رجز هجوم خواندند بر گُرده‌ی گردباد راندند شستند به خون شب زمین را شمشیر به آسمان رساندند لرزید زمین چنانکه‌گفتی چندین رمه را زجا رماندند بر سینه خصم در شب فتح صد پرچم خونفشان نشاندند تا باغ جنون ثمر دهد باز در مزرعه بذر جان فشاندند زان وادی بی‌نشانه آن شب یك یك همه را به نام خواندند ماندند به عهد خویش و رفتند رفتند ولی همیشه ماندند (تنفس صبح ، حوزه هنری،چاپ اول، بهمن ۶۳/ ص۱۱۹) @zeinoddin43
؟ از نظرِ ادبی، تعبیرِ "پیامبر اسلام" در حق  حضرت محمد(ص) نارسا است. زیرا آن حضرت از سوی"خدا" فرستاده شده است نه از سوی "اسلام"! احتمالاً تعبیرِ"پیامبرِ اسلام" در قرون اخیر، و بیشتر از طریق ترجمه آثار مستشرقان به فرهنگ مسلمانان راه یافته است. خاورشناسان غربی همانگونه که حضرت موسی(ع) را "پیامبرِیهود"، و‌حضرت عیسی(ع) را "پیامبرِ مسیحیان" ‌قلمداد می کنند، حضرت ختمی مرتبت(ص) را نیز به اسلام و مسلمانان منحصر می نمایند و جنبه الهی و جهانی آن حضرت را می پوشانند.  قرآن و متونِ نخستین اسلامی، از حضرت محمد(ص) با عنوانِ" پیامبرِ اسلام"(نبی الاسلام)یاد‌نکرده اند بلکه در این خصوص واژه "رسول الله" (رسول خدا) و مانند آن را به‌کار برده اند. ۹۷/۸/۱۶ سید زین العابدین صفوی @zeinoddin43
...بسیجی بودند آن عاشقان از آن روز که ‌ لباسِشان یکرنک نبود ولی احساسشان، چرا؟  در فکرِِ"تن"نبودند ولی در فکرِ "وطن"‌،چرا؟ ایستادند تا وطن نیفتد. افتادند تا وطن بایستد. آنگونه بودند‌که می گفتند. آنگونه می گفتند که می خواستند. نگرانِ دیگران بودند. کاشتند تا دیگران همچنان بخورند! ۹۷/۹/۱ سید زین العابدین صفوی @zeinoddin43
پیامبر، مربی یا حاکم؟ کسانی که " انسان" را خوب می شناسند، نیک می دانند که" تربیت" یک فرایندِ اختیاری و "غیرِ دستوری" است.هیچ قدرتی نتوانسته خود را به زور در دل ها بنشاند و گویا "دل" تنها حریمی است تاکنون ‌که از هجوم‌مستقیمِ قدرت در امان‌مانده است! حتی هیچ پیامبری هم با ضرب و زور نخواسته و نمی توانسته درون یک نفر را تغییر دهد.همانگونه که هیچ باغبانی نخواسته و‌نمی تواند حتی یک گُل را به زور برویاند. او تنها زمین و زمینه را فراهم می کند تا گل، خود رشد کند و بشکُفد. پیامبر پیش و بیش از هرچیز یک‌"مربی" است و یک مربی تنها در پیِ گسترش "قلبی" و "کیفیِ"پیامِ خود خواهد بود و توسعه های "غلبه ای"، "کمّی" و "دستوری" برای اهداف تربیتی جز "رفعِ مَوانع" و "دفعِ مُزاحم" هیچ سود و ارزش دیگری نخواهد داشت.ما نمی توانیم هدف اصلیِ پیامبر را از"تزکیه" و "اخلاق"، به سوی "سیاست" و"حکومت" و"تمدن سازی" باز گردانیم! حتی اگر حدیث "انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق" را نیز ضعیف بدانیم. زیرا قرآن با صراحت، هم خودش را کتاب هدایت می نامد، و هم اولین و آخرین هدفِ پیامبر را  هدایت و پرورش انسان می داند. طبیعی است اگر مردم به درستی تربیت شوند، حکومت و تمدنشان را نیز همساز با آن تنظیم می کنند. اما تاریخ نشان داده است که عکسِ آن همیشه صادق نیست. زیرا چه بسیار بوده اند حکومت ها و تمدن هایی که با ادعای تربیت و هدایت شکل گرفته اند ولی اهداف معنوی و عدالتخواهانه خود را یکجا بلعیده و انچنان فربه شده اند که خود را به جای هدف گمارده اند و "وسیله" را گرامی تر از هدف"،  "نشانه" را مقدس تر از "مقصد"، "شعار" را مطلوب تر از "شعور"،  "تمدن" را والا تر از "عدالت"‌ تعریف کرده اند. ۹۷/۹/۳ سید زین العابدین صفوی @zeinoddin43