eitaa logo
برداشت‌ها
559 دنبال‌کننده
60 عکس
22 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
"انتخاب غلط" کدام است؟ چندی است، این شعار را در مجامع رسمی پخش می کنند که: "مشکلات محصول انتخاب است نه انقلاب." جمعه‌ گذشته نیز از تریبون نمازجمعه تهران‌ شعری با این شاه بیت خوانده شد که: "انقلابِ امام سالم بود/انتخاب غلط فساد آورد."این شعر و شعار،‌‌ معلوم‌نیست‌کدام"انتخاب" را غلط‌ و سرچشمه فساد می‌داند؟ آیا همه انتخاب ها را غلط و فساد اور می نامند؟ انتخاب‌های ملت ایران فراوانند.از رفراندومِ‌جمهوری‌اسلامی‌ گرفته، تاخبرگان قانون اساسی‌ و متن همان قانون‌ و نیز ‌نسخه‌بازنگری شده آن،و... همه، "انتخاب" مردم به شمار می آید. حتی خود "انقلاب امام" نیز یکی از انتخاب های همین‌مردم‌ است.اما اگر منظور شان تنها دو انتخاب ریاست جمهوری و مجلس باشد،آنجا نیز تنها مردم نیستند که انتخاب می‌کنند.بلکه تایید صلاحیت ها نیز، نوعی انتخاب و مرحله ای از فرایند انتخابات است.آیا این‌شعر ها، اعضای شورای نگهبان را نیز زیر سوال می برد؟ یا آنکه آنها را استثنا کرده و‌ فقط مردم را به غلط‌کاری محکوم ‌می‌کند؟ آیا این کلی‌گویی ها، انتخاب‌ها و نهاد های مهمی را زیر سوال نمی‌برد؟ مگر ملت ایران فقط نماینده مجلس و رئیس جمهور انتخاب کرده است؟! اصلاً رئیس‌جمهور و نمایندگان را مگر تنها "مردم" انتخاب می‌کنند؟ ۹۸/۱۱/۳۰ سید‌ زین‌العابدین‌ صفوی @zeinoddin43
بازرگان، نخست وزیرِ "دگر اندیش" امروز "ربع قرن‌" از درگذشت اولین نخست‌وزیر انقلاب سپری شد.این فاصله زمانی، شاید بتواند  نفرت ها و شیدایی ها را کنار بزند و قضاوت های ما را در باره مرحوم مهندس بازرگان واقعی‌تر کند. هیچکس نمی داند اگر دولت او دوام می یافت، چه‌می شد؟ آیا او در قامت یک مدعی‌آزادی‌خواه باقی می‌ماند یا دچار مسمومیتِ نعمت، و‌مستیِ قدرت‌ می شد؟ در باره او افراط و تفریط موج‌می زند بعضی او را پیری ساده اندیش و ‌گروهی دیگر او را چریک پیر ایران نامیدند ولی به نظرم او را یک دگر اندیش "روراست" شناخته ام.  من اکنون‌پس از چهل‌سال، بیش از آن‌که در باره نخست وزیری‌اش فکر کنم،در باره کناره‌گیری‌ او می‌اندیشم و او را با ریاست طلبانی مقایسه می کنم که برای حفظ موقعیتِ‌خود،‌ با مقامات بالا دست همرنگ و هم‌نظر می شوند! بازرگان اما همین که با امام(ره) احساس اختلاف کرد، بی آن‌که نظرخود را تحمیل یا تعطیل.کند، کنار کشید. او مقام نخست وزیری را مدیون امام(ره) بود ولی تشخیص و شخصیت خود را مستقل از ایشان می‌دید.او نه آنقدر "ولایت پذیر" بود، نه چندان،"ریاست طلب"، که در پست‌نخست وزیری بماند. اختلاف او با امام خمینی(ره) سلیقه ای و مصداقی نبود.یعنی آن‌گونه نبود که او فقط مصداق غرب و امریکا را به‌گونه ای متفاوت ببیند. بلکه او مفهوم اسلام را نیز به گونه ای متفاوت‌ می فهمید و در این باره نیز با امام( ره) و بسیاری از روحانیان اختلاف دیدگاه داشت.او نمی خواست نوع مدیریت را از متن دین استخراج کند.از "انقلابیگری" نیز تفسیری متفاوت داشت.او در جوانی هم چریک نبود تاچه رسد به این که چریک پیر ایران لقب گیرد.اصلاً نشان داده بود به معنای آن زمان انقلابی نیست و از چریک شدن نیز خوشش نمی آید. او اسلام را منحصر در فقه نمی‌دید و "اسلام شناسی" را نیز در انحصار فقها و روحانیت نمی‌دانست.خودش قرآن را تفسیر می‌کرد و به نظراتش اهمیت می‌داد. من در دهه شصت که در مشهد تحصیل می کردم او را از نزدیک در ایام تشییع و ترحیم مرحوم استاد محمد تقی شریعتی دیدم و از آن روزهاخاطراتی عجیب و ناگفتنی دارم که بماند... هشدار های او را در باره جنگ فراموش نمی کنم.هشدارهایی که در قالب بیانیه منتشر می شد و ما رزمندگان را آشفته حال می‌کرد و ما آن سخنان را  تضعیف کننده جنگ تلقی می‌کردیم. البته او هرگز مانند شیخ علی تهرانی نبود که سربازان را به فرار از جنگ تشویق کند.بلکه از امام (ره) می‌خواست جنگ را تمام کند و می گفت که شعار جنگ جنگ تا پیروزی، عملاً به جنگ جنگ تا نابودی خواهد انجامید.او می‌گفت ایران باید دست از ابر قدرت شدن بردارد وگرنه همین قدرت را نیز از‌ دست خواهد داد و حرث و نسل را نابودخواهد کرد. آری او در بسیاری‌از زمینه ها به گونه ای دیگر می‌اندیشید. ۹۸/۱۱/۱ سید زین‌العابدین صفوی @zeinoddin43
✍خانه‌معلم    آنها که معلمی کرده‌اند بهتر می‌دانند که یک آموزگار با همه‌شاگردانِ‌گوناگونش رفتاری پدرانه دارد و‌خانه و سینه اش به روی تک‌تک آنان گشوده و فراخ است. بنده به درازاِیِ‌سال‌های درازی که با دانشجویان زیسته ام، به تعداد شاگردانی که داشته ام جهانی رنگارنگ دارم. در حوزه سیاست نیز شیوه‌آموزگاری‌ام چنین ایجاب کرده که به هرکس هرمیزان که تمایل داشته باشد مشاوره دهم و از اندک تجربیاتی‌که دارم و سر سوزن دانشی اگر داشته باشم در اختیار آنان قرار دهم.حتی اگر آنها رقیب انتخاباتی یکدیگر باشند! به همه‌آن‌ها گفته ام که معلم بال و پری فراتر از دایره تنگ جناح اصول‌گرا یا اصلاح‌طلب می گشاید. گاهی‌به شوخی می‌گویم که "اجتماع‌نقیضین" در خانه معلم "محال" نیست! بی‌شک این شیوه‌آموزگاری با مذاق سیاست‌بازان و قدرت‌طلبان سازگار نیست و در منظر آنان حمل‌بر بی‌اصلی در امر سیاسی‌و‌اجتماعی می‌شود.اما برداشت من این‌است‌که معلم حتماً باید فراجناحی باشد.اگر قرار باشد در این‌کشور راهی برای امید‌گشوده شود با این شیوه‌ها میسر است. ۹۸/۱۱/۳ سید زین‌العابدین صفوی @zeinoddin43
من در این ۲۵ سالی‌که در دانشگاه‌های‌علوم پزشکی، با ‌تدریس‌معارف‌اسلامی، ‌درجهت‌‌ وفاق علم و دین گام بر می‌دارم‌، تاکنون با چنین رویدادی، روبرو نشده بودم. و گمان‌نمی‌کردم‌ کتاب مرجع پزشکی به دست فردی با لباس روحانیت به آتش کشیده ‌شود.  پرسش دانشگاهیان اکنون در باره مباشران این عمل زشت و زننده نیست.آنهآ آشنایی چندانی با درجه بندی‌های ‌حوزه و القاب‌حوزوی ندارند ونمی‌دانند آن‌ شخص ملقب‌ به‌آیت‌الله،چه‌جایگاهی‌درحوزه ‌دارد. یک پزشک و هرکسی‌که از بیرون به‌حوزه ها می‌نگرد، "تبریزیان"‌، مطهری و جوادی آملی را‌ در یک یونیفورم و با لقب آیت‌الله می‌شناسد و به روشنی می‌بیند که یک "معمم" با اعلام قبلی و با اعتماد به نفس بالا و با ادعای دینی و پشتوانه تحصیلات و منابع حوزوی، یک کتاب مرجع پزشکی را می‌سوزاند و با سلام و صلوات، ‌این‌ رفتار غیر فرهنگی را به اسلام و متون‌دینی و حوزه ای ربط می‌دهد. از نگاه بیرون، رفتار و ادعاهای تبریزیان  یک"گفتمان" برخاسته ‌از بستر حوزه تلقی می‌شود که‌ در دامان حوزه نیز رشد و‌گسترش‌می‌یابد.این تلقی، وظیفه دستگاه علمی روحانیت را دوچندان‌می‌کند. دستگاه رسمی‌حوزه هرگز نباید وجود ‌چنین‌اشخاص ‌و‌ تفکراتی ‌را ‌درحوزه ‌انکار‌ کند، بلکه سزاوار است ‌موضع‌ خود را به طور شفاف در باره این گفتمان و وقایعی‌ مانند سوزاندن کتاب هاریسون" اعلان کند. اشتباه نشود کتاب هاریسون فصل الخطاب مقدس نیست، آن کتاب در دانش پزشکی، تاحدودی شبیه "عروه‌الوثقی" ‌در دانش فقه است‌ و هرسال با آخرین یافته های جهانی در پزشکی منطبق، و نسخه‌های پیشین منسوخ می‌شود این کتابِ"نو‌شونده" مرجع دانشجویان و اساتید رَشته پزشکی( بویژه در تخصص داخلی) است. درست است که در کشور ما وزارت بهداشت مسئول رسمیِ دانش پزشکی است، ولی‌ با نظر به این‌که، چنین واقعه‌ای، اکنون ‌با نام و لباس روحانیت رخ ‌می‌دهد، تکلیف روشنگری را بر دوش سخنگویان رسمیِ‌حوزه می‌افکند. بی‌شک، آتش زدن‌ این کتاب به عنوان مرجع و نماد پزشکی‌جدید در تاریخ‌ِعلم ثبت‌ خواهد شد و در مباحث مربوط به "علم و دین"، به‌جای مثال‌های قرون ‌وسطایی خواهد نشست و افسانه های ‌کتابسوزی ایران و ‌مصر را در ‌صحنه واقعیت نمایان‌خواهدکرد.واکنش مقامات"‌رسمی"‌حوزه ‌نیز در تاریخ ثبت می‌شود و انصاف‌علمیِ‌حوزه های علمیه ‌را‌‌ به آزمون می‌گذارد. ۹۸/۱۱/۵ سید زین العابدین صفوی @zeinoddin43
نگرانی از "آینده"   ️سیدابوالحسن نواب رئیس دانشگاه ادیان قم گفته است:"نگرانی ما برای ۵۰۰ سال آینده است و به ضرس قاطع می‌گویم که تا پانصد سال آینده شخصی هم‌چون آیت‌الله خامنه‌ای نخواهیم داشت کما این‌که در هزار سال گذشته هم آیت‌الله خامنه‌ای نداشته‌ایم"(namehayehawzav) ممکن است گوینده، این سخن را به زبان مّجاز و از باب تاکید و و به قصد اجلال شخصیت مقام معظم رهبری به زبان آورده و منظورش از هزار یا پانصد سال، اشاره به "کثرت" باشد. در ادبیات بشری،اینگونه‌مجاز های مُجاز. فراوانند. اما قرائن صارفه، از جمله اصطلاح "ضِرس قاطع" هیچ جایی برای "حمل بر مَجاز" باقی نمی گذارد. او اگر در باره هزارسال گذشته سخن بگوید،حَرَجی بر او نیست و شاید در این باره تحقیق کرده باشد.اما همین‌که در باره آینده اینچنین دقیق و با ذکر عدد و رقم" سخن بگوید جای بسی نگرانی است. نگرانی در باره همین واژه "آینده" است. تاکنون در باره "انسداد باب علم و علمی" سخن شنیده بودیم ولی ادعای "انسداد باب عالِم" آن هم با قاطعیت و با زبان حقیقت و  و باضرس قاطع نظریه ای جدید است! و حدیث و قاعده "رب حامل فقه الی من هو افقه منه" را نیز نقض می کند. ۹۸/۱۱/۱۷ سید زین العابدین صفوی @zeinoddin43
امید۵۷ در سال ۵۷ مردم ایران اگرچه از بی‌عدالتی پهلوی به تنگ آمده بودند ولی "امید" به جامعه آینده، ‌نقش مهمی‌در همگانی شدن قیام و پیروزی انقلاب داشت‌.بهترین شاهداین ادعا، اولین‌سرودهای انقلاب و نظام است: فردا که بهار آید آزاد و رها هستیم نه ظلم و نه زنجیری در اوج خدا هستیم ... پرستو به بازگشت زد نغمه امید بهار خجسته باز خرامان رسد ز‌ راه ... بگذرد این روزگار تلخ تر از زهر بار دگر روزگار چون شکر آید ... شُد جمهوری اسلامی به پا که هم دین دهد هم دنیا به ما تصویر آینده ی ما، نقش مراد ماست سود سلحشوری ما آزادی و رفاه ماست شام سیاه سختی گذشت خورشید بخت ما تابنده گشت...(از اولین سرود ملی) ...   شدم من گر به خون غلطان مخور غم مادر نالان گلستان می‌شود ایران  ازاین گل‌ها که شد پرپر... ۹۸/۱۱/۲۰ سید زین‌العابدین صفوی @zeinoddin43
بیماریِ انحصارگری بیماری‌ها معمولاً ً‌در هنگام‌ ضعف، شدیدتر می‌شوند. اما بیماری انحصارگری اینگونه نیست. بلکه برعکس،در هنگام قدرت، قوی‌‌ تر می‌شود.انحصار‌طلب، هنگام ضعف، دم از ائتلاف و وحدت می‌زند، ولی به‌مجرد احساس قدرت، که درمیدان بی‌حریف، پیروزی را حتمی می‌انگارد، روبه انحصار یا انشعاب می‌گذارد.نمونه اش را در لیست‌های متعدد انتخاباتی ‌اصولگرایان تهران می‌توان دید. نمونه دیگر از بیماریِ انحصارطلبی در دستگاه تلویزیون ما پیداست.این‌دستگاه قبل از راهپیمایی ۲۲ بهمن، همه‌اغیار را خودی می‌نامد و حتی بدحجابی را مکرر نمایش می‌دهد و چند صباحی تنوع و تکثر را به رسمیت می‌شناسد.اما از فردا لهجه اش را تند‌تر، چشمِ‌ دوربین‌ها‌ را تنگ‌تر و خط‌کشی ها‌‌ را تیز تر‌‌ می‌کند وبرای"خودی بودن" صدها شرط و شروط ‌می‌گذارد. افسوس به حال ملتی که فقط در هنگام نیاز و ضعف، متحد بشود و درهنگام قدرت متفرق! ۹۸/۱۱/۲۶ سید زین‌العابدین‌صفوی  @zeinoddin43
"انتخابات" یا "رفراندوم" ؟ تاکنون گفته می‌شد هر "انتخابات"، مصداقِ یک"رفراندوم" است. با این دلیل که مشارکت کنندگان-که اکثریتند- نظام را قبول دارند. اما دیروز سخنگوی محترم شورای نگهبان با صراحت گفت:"مشارکتِ‌ زیر پنجاه درصدی اشکالی‌ در دموکراسی ایجاد نمی‌کند." و البته او هیچ نگفت که آیا این ‌میزان، در"رفراندوم" نیز مشکلی ایجاد نمی‌کند؟ دراین روزها برخی از سخنران‌ها نیز حکومتِ "اقلیتِ یک دست" را، بهتر از "اکثریتِ چند صدایی" می دانند و از "چین و ماچین" الگو می‌آورند که: "اعضای حزب کمونیست چین ۸۰‌ میلیون نفرند و  یک میلیارد و ۳۸۰ میلیون نفر  را مدیریت می‌کنند..." ...این نگاه به انتخابات، هرگز نمی‌تواند در برابر شعار"رفراندوم" تاب بیاورد و"انتخابات" را به عنوان رفراندم به رخ مخالفان بکشد. آیا رفراندومی که در سال‌۵۸ (۹۸/۲)درصد بوده است، در سال۹۸ به کمتر از نصف می‌رسد؟ یا آن‌که این‌بار، قرار است تکلیف انتخابات و رفراندوم از یکدیگر جدا باشد؟ ۹۸/۱۱/۱ سید زین‌العابدین صفوی @zeinoddin43
سیاست زدگی! در جامعه دوقطبی‌کنونی، همه شئون ما رنگ سیاست به خود گرفته است،از فوتبال و موسیقی، تا وضع هوا و بهداشت!  یک طرف، اخبار و آمار مبتلایان کرونا را برجسته می‌کنند تا از میزان شرکت در راهپیمایی و انتخابات بکاهند‌ وضربه‌ای سیاسی به رقیب بزنند. بی‌آن‌که اندکی نگران آرامش‌ِروانیِ مردم باشند. طرف مقابل، برعکس. حاضرند هرخبر دیگری را، حتی واگیرترین بیماری را به حاشیه برانند تا مبادا اندکی از میزان مشارکت مردم و اهمیت اخبارسیاسی کاسته شود! جایی که سیاست مهمترین عنصر زندگی باشد، نه آرامش مهم است نه سلامت و هیچ خبری نباید "سیاست" را تحت الشعاع قرار دهد! ۹۸/۱۲/۳ سید زین‌العابدین‌صفوی @zeinidin43
ای فرشتگان نجات اکنون که دانشگاه‌ها تعطیل شده و من و مانندهای‌من،از بیم ویروس، در کُنجِ "خود مُراقبتی" خزیده‌ایم، مردان و زنانی مهربان‌، در مراکز درمانی و بهداشتی، در خطِ‌خطر قرار دارند و جان هم‌نوعان خود را پاس می‌دارند. این فداکارانِ وظیفه شناس، به‌حق‌ شایسته ستایش‌اند. منِ کوچک‌، از صمیم قلب، و با تمام اخلاص‌ و احساس، به همه این دست‌اندر‌کاران، درود و دست‌مریزاد، نثار می‌کنم و فروتنانه به پیشگاه نیروهای خدماتی، بهیاران،فوریت‌های‌پزشکی، پرستاران،سرپرستاران،کارآموزان، کارورزان،دستیاران، پیراپزشکان، تکنسین‌ها، پزشکانِ‌عمومی، متخصص ‌و فوق‌تخصص، مدیران و کارمندان حوزه بهداشت و درمان و همه امدادگران داوطلب و مراقبان خانگی، سرِ تعظیم فرود می‌آورم. جان می‌دهید تا که به بیمار جان دهید جان‌ها نثارِ جانِ شما ای فرشتگان ۹۸/۱۲/۶  سید زین‌العابدین‌صفوی @zeinoddin43
✔️قم، چوب چه کسانی را ‌می‌خورد؟🔻 🔹درست است که "نورچشمی‌‌ها" معمولاً قربانی کینه‌‌ها می‌شوند و شاید مردم  ایران، شهر قم را برای مسئولان، "عزیز دُردانه" می‌دانند و از این رو نسبت به آن شهر حساسیت‌ پیدا کرده اند. بنده این واقعیت را نه‌تنها‌ انکار ‌نمی‌کنم بلکه پیش از این، به این حقیقت، با‌عنوان "قم، متمایز، یا ممتاز؟" پرداخته ام. اما به نظرم آنچه که اکنون شهر قم را به عناوینی چون ترمینال‌توزیع ویروس، به طور ناجوانمردانه به‌توپ توهین و طنز بسته است. دلیل‌دیگری‌دارد. این حمله های افراطی نوعی واکنش به گفتمانی‌ است که به بلایای طبیعی‌نگاهی" شماتت آمیز" دارد و تاکنون زلزله ها وبیماری‌های واگیر را محصول بی‌دینی و بی‌حجابی دانسته و با خنده‌ای تلخ مبتلایان‌ را ملامت کرده است. این‌گفتمان تاکنون شوربختانه از زبان برخی‌از دینداران و پاره ای‌از روحانیان منتشر‌ می‌شده و دینداران را در برابر تیر ابتلا ها "رویین تن" دانسته و شهر‌های‌ مذهبی را از سوانح زمینی و حوادث آسمانی مصون و بلکه آنها را بهترین مرکز بهداشتی و شفاخانه و ‌پناهگاه درمانی معرفی می‌کند. 🔹واکنش‌های این روزها بر ضد قم، متوجه این جنس از مواضعی است که این شهرها را به یوتوپیای عالم و قطعه ای از بهشت برین معرفی‌می‌کند‌. مواضعی که سخنگویان رسمی‌حوزه و بسیاری از مراجع محترم از‌ آن‌فاصله دارند ولی گروهی عامی‌تر از عوام و البته با بلندگوهایی بلندتر، کباده دار این ادعاها شده اند مردم نیز به غلط آن بلندگوها را با حوزه "هموژنیزه" می‌دانند. برداشت‌من این است که در این روزها مردم‌ قم و عقلای حوزه، چوبِ همین دسته از عوام‌زدگان و هوچی‌گرانی را می‌خورند‌ که به نوعی از قم تغدیه می‌کنند. ۹۸/۱۲/۸ سید زین‌العابدین‌صفوی @zeinoddin43
خطا در زمان جنگ و بلا، هم "ایثار" دیده‌ایم و هم "احتکار". ملت ایران، نه در خوبی‌ها ممتاز جهان است و نه در بدی‌ها متمایز از جهان. سیاه نماهایی که ایران را در نقشه جغرافیا، لکه‌سیاه می‌کشند، همانند کسانی‌ اشتباه می‌کنند که ایران را در خوبی‌ها تک‌خالِ‌جهان می‌پندارند. از احساساتِ‌ وطن‌دوستانه که بگذریم، "خود‌شیفتگی" و "خودتحقیری" هردو خطا است. ۹۸/۱۲/۱۰ سید زین العابدین صفوی   @zeinoddin43