eitaa logo
📚رُمّانْهای‌بلــندوداستان‌کوتا📚صلواتی‌وآموزنده🌷🌷🌷
850 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
634 ویدیو
581 فایل
خوشامدید ♥️اللهم_عجل_الولیک_الفرج♥️ @zekrabab125 داستان و رمان @charkhfalak500 قران‌ومفاتیح‌ ╭━⊰⊱━╮╭━⊰⊱━━╮ من ثروتمندم💰💰💰 @charkhfalak110💰💰 ╰━⊰⊱━╯╰━━⊰⊱━╯ اینجا میلیونر شوید🖕 ❣ با مدیریت #ذکراباد @e_trust_Be_win ایدی مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
📚رُمّانْهای‌بلــندوداستان‌کوتا📚صلواتی‌وآموزنده🌷🌷🌷
📚 رمان شماره ششم 💖 📌 نام رمان 📝 هادی دلها 📝نویسنده: بانوی مینودری
🌺اَعُوْذ ُبِاللّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیْمِ🌺 بسم رب الشهدا 35 چادرم سر کردم از اتاق خارج شدم مامان در حالیکه داشت به مرتضی (داداش کوچلوی که سرپرستیش قبول کردیم ) غذا میداد گفت :زینب هیچ معلوم هست این چهار پنج روز کجا میری که با چشمون گریون برمیگردی خونه ؟ -جای خاصی نمیرم امروز تموم میشه مامان :امیدوارم وقتی تو حیاط رسیدم چشمم ب ماشین حسین خورد زیر لب گفتم :کمکم کن داداش بهار و زینب تو کجا منتظرم بود سوار ماشین شدم بهار فقط جواب سلام داد اما زینب برگشت رو ب عقب گفت : ان شاالله امروز یه حرفی بشنوی ک آرومت کنه چهار روز بود کارمون شده بود گذشتن تو سپاه،بنیاد شهید ،حفظ آثار امروز قرار بود برای جواب نهایی بریم بنیاد شهید وارد اتاق رئیس بنیاد شدیم به احتراممون بلند شد و گفت :خانم عطایی فر من در خدمتم لطفا بفرمایید مشکل چیه ؟ -حدود دوهفته پیش تو بهشت زهرا یه مزار شهید مدافع حرم گمنام دیدم حالا میخام بدونم چقدر امکانش هست پیکر حسینم گمنام دفن بشه ؟ آقای رئیس :امکانش صفره مطمئن باشید هر زمانی تحفص محل شهادت برادر شما انجام بشه ما بهتون خبر میدیم اون شهدای گمنامی که شما دیدی قالبشون شهدای فاطمیون ،زینبیون هست فقط به نیت جهاد تشریف میارن ایران تو برگه اعزام شماره ای یاداشت نمیشه از اون طرف هنگام شهادت پلاک شناسایی این عزیزان گم میشه یا مشخصه نیست قابل شناسایی باشن اما تو برگه اعزام برادر شما شماره تماس ثبت شده نگران نباشید ما عموما شهید گمنام مدافع حرم ایرانی نداشتیم وقتی از معراج خارج شدیم بهار گفت :دیدی حالا حرف گوش نکن بخدا زینب نبودن حسین برای منم سخته صبور باید باشی به فکر قلب مامان باش تو اگه برادرت از دست دادی اون جیگر گوشش از دست داده هربار که این حال میبنمت حال قلبم بدتر میشه خداشکرت که داداشم گمنامانه تو مملکت خودش دفن نشده خودت پیکرش بهمون برسون تو همین حال هوای آروم شدم که خبر سفر راهیان غرب رسید و چقدر این سفر آموزنده بود ... نام نویسنده :بانوی مینودری .•°°•.💞.•°°•. 💛 💚 `•.¸ ༄༅ 💖 🔰 🔰 °•.¸¸.•🌺 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 📚 کپی مطالب باذکر صلوات 📚 @zekrabab125 داستان و رمان،آموزنده @charkhfalak500 آرشیوقران‌ومفاتیح‌ @charkhfalak110 مطالب صلواتی 📘 هرروزه داستان کوتا، رمانهای جذاب مذهبي، داستان صوتی، نرم‌افزار کاربردی، قصه برای کودکان، و........ :👆👆👆 ❤️اگر فکر می‌کنید با عضویت در این کانال وقت خود را هدر نداده‌اید، لطفاً آن را به دوستان‌تان هم معرفی کنید🙏
📚رُمّانْهای‌بلــندوداستان‌کوتا📚صلواتی‌وآموزنده🌷🌷🌷
📚 رمان شماره ششم 💖 📌 نام رمان 📝 هادی دلها 📝نویسنده: بانوی مینودری
🌺اَعُوْذ ُبِاللّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیْمِ🌺 بسم رب الشهدا 36 واسه نرفتن به غرب خیلی بهونه آوردم ولی گویا شهدا میخاستن مناطقی ببینم که غربت ازش میباره دلاوری و شجاعت زنان و مردان کرد پیش از حد تصور است ایران تنها کشوری است که ادیان و قبایل مختلف کنار هم داره ترک ،لر،کردو عرب و دشمن همیشه خواسته از اختلاف قبایل استفاده کنه کردستان خیلی سختی در طول دفاع مقدس دیده پاوه ،قصرشیرین ،سرپل ذهاب ،گیلانغرب .... وقتی نیروهای بعثی پاوه رو غصب میکنن یک بانوی غیور کرد برای زراعت خارج از شهر بوده به شهر برمیگرده و با یک سرباز تنومند بعثی روبرو میشه با همون تبر از خودش حفاظت میکنه و سرباز بعثی به درک واصل میکنه این دفعه محل سکونتمون مدرسه بود با بهار تو حیاط مدرسه نشسته بودیم پسرها داشتن فوتبال بازی میکردن یهو عطیه اومد نشست کنارمون -‌آقا عایا تو شوهر نداری همش کنار مایی مهدیه:آخر محمد طلاقش میده 😂 عطیه :گمشید بابا محمد رفت نماز شب بخونه بچه ام بهار:اووووووو بچت زینب چی شد چرا گریه میکنی؟ -حسین وقتی ۱۷-۱۸ساله بود با یه اکیپ اومده بودن غرب شب آخر قرار میگذرن همه نماز شب بخونن هرکسی ک نمازش طولانی تر بشه بقیه باید براش هدیه بخرن 😂😂😂حسین تو سجده آخر نماز مبخوابه همه فکر میکنن سیمش وصل شده صبح که پا میشه قشنگ سرما خورده بوده 😂😭😭😭😭 مهدیه:فدات بشم گریه نکن بهار:پاشید بریم بخابیم صبح میریم بازی دراز عطیه دخترم تو هم پاشو برو پیش شوهرت نام نویسنده:بانوی مینودری .•°°•.💞.•°°•. 💛 💚 `•.¸ ༄༅ 💖 🔰 🔰 °•.¸¸.•🌺 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 📚 کپی مطالب باذکر صلوات 📚 @zekrabab125 داستان و رمان،آموزنده @charkhfalak500 آرشیوقران‌ومفاتیح‌ @charkhfalak110 مطالب صلواتی 📘 هرروزه داستان کوتا، رمانهای جذاب مذهبي، داستان صوتی، نرم‌افزار کاربردی، قصه برای کودکان، و........ :👆👆👆 ❤️اگر فکر می‌کنید با عضویت در این کانال وقت خود را هدر نداده‌اید، لطفاً آن را به دوستان‌تان هم معرفی کنید🙏
📚رُمّانْهای‌بلــندوداستان‌کوتا📚صلواتی‌وآموزنده🌷🌷🌷
📚 رمان شماره ششم 💖 📌 نام رمان 📝 هادی دلها 📝نویسنده: بانوی مینودری
🌺اَعُوْذ ُبِاللّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیْمِ🌺 بسم رب الشهدا 37 بازی دراز جای قدمهای شهید صیاد شیرازی هست اولین کسی که رهبر انقلاب بر پیکرش نماز خوند و چندروز بعد شهادت درموردش فرمود:دلم برای صیادم تنگ شده است با فاصله از بچه ها نشسته بود و به مسیر سخت بازی دراز نگاه میکردم سرم برگردونم دیدم یه پیکسل دست مهدیه است داره عکس میگره -از ۲۴ساعت بیست شش ساعت سرت تو گوشی باشها مهدیه :ایش از صبح که راه افتادیم به نیابت از محمدرضا اومدم الانم دارم باهم منطقه عکس میندازیم که بفرستم برای دوستام به دور اطرافش نگاه کردم هیچ پسری کنارش نبود -جن و خولی شدی کو محمدرضات ؟ مهدیه :بیا ببینش منظور مهدیه یه شهید بود یه شهید دهه هفتادی دیگه مسئول اتوبوس گفت باید حرکت کنیم توی اتوبوس گوشیم درآوردم و تو گوگل سرچ کردم معرفي مختصر شهيد مدافع حرم ...️محمدرضا دهقان اميري... تاريخ تولد: 26 فروردین 1374 محل تولد: تهران. وضعيت تأهل: مجرد فرزند دوم خانواده ي آقاي علي دهقان اميري. دانش آموخته ي دبيرستان علوم و معارف اسلامي امام صادق عليه السلام. دانشجوي سال سوم فقه و حقوق اسلامي در مدرسه عالي شهيد مطهري. اعزام به سوريه در تاريخ: ١٥ مهرماه سال ١٣٩٤ با عنوان بسيجي تكاور. شهادت در تاريخ: ٢١ آبان ماه سال ١٣٩٤. محل شهادت: سوريه، حلب. محل دفن: امام زاده علي اكبر، چيذر. شهيد مورد علاقه: شهيد مدافع حرم،شهيد رسول(محمدحسن) خليلي. صفات بارز اخلاقي: مؤمن، مهربان، دلسوز، خوش اخلاق، خنده رو، شوخ طبع، متبسم، دست و دلباز، خلوص نيت در انجام وظايف ديني و امور خير، اعتقاد راسخ به اصل نظام جمهوري اسلامي ايران و اصل ولايت فقيه، آگاه و بصير نسبت به امور سياسي جامعه، غيرتمند نسبت به خاندان عصمت و طهارت و همچنين اطرافيان خود، ارادت خاص به شهدا مخصوصاً شهداي مدافع حرم حضرت عقيله بني هاشم سلام الله عليها... علايق: مراسمات مذهبي به خصوص مراسمات هيأت راية العباس و ريحانة النبي، زيارت كربلا و مشهد مقدس، تفريح و گردش، كوهنوردي، پاركور، ورزش هاي هيجاني، موتور سواري، ... انقدر غرق عکسای شهید دهقان بودم که نفهمیدم کی رسیدیم مدرسه نام نویسنده :بانوی مینودری .•°°•.💞.•°°•. 💛 💚 `•.¸ ༄༅ 💖 🔰 🔰 °•.¸¸.•🌺 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 📚 کپی مطالب باذکر صلوات 📚 @zekrabab125 داستان و رمان،آموزنده @charkhfalak500 آرشیوقران‌ومفاتیح‌ @charkhfalak110 مطالب صلواتی 📘 هرروزه داستان کوتا، رمانهای جذاب مذهبي، داستان صوتی، نرم‌افزار کاربردی، قصه برای کودکان، و........ :👆👆👆 ❤️اگر فکر می‌کنید با عضویت در این کانال وقت خود را هدر نداده‌اید، لطفاً آن را به دوستان‌تان هم معرفی کنید🙏
📚رُمّانْهای‌بلــندوداستان‌کوتا📚صلواتی‌وآموزنده🌷🌷🌷
📚 رمان شماره ششم 💖 📌 نام رمان 📝 هادی دلها 📝نویسنده: بانوی مینودری
🌺اَعُوْذ ُبِاللّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیْمِ🌺 بسم رب الشهدا 38 این بار مقصد قصر شیرین بود سرزمینی که تن رنجورش بارها در جنگ از ایران دفاع کرد اوج جنایت رژیم اشغالگر بعث در قصرشیرین زمانی بود که صحبت قطع نامه میان ایران و عراق بود عراق به گروهک آدمکش مجاهدین خلق کمک میکنه وارد قصر شیرین بشه وحشی گرانی که وقتی پا بهـ بیمارستان قصر شیرین میذاره تمامی بیماران به رگبار میبنده و پایه یه ساختمان با TNT میترکونه اینجا زنان مردان غیور کرد سالها در برابر دشمن ایستادگی کرد نمومه بارز این شیر زنان ،غیور مردان کرد هست دختر ۱۶ساله که با نیروهای پیش مرگان کرد و نیروهای سپاه همکاری میکرد یک روز گروهک ضد انقلاب به نام کومله ناهید را می دزدن مادر ناهید ماهها در روستاهای کردستان دنبال ناهید میگشته اما تا چندماه بعد خبر در کردستان میپیچد که قراراست یک جاسوس خمینی در کوی بزرن رسوا کنند شاید باورش سخت است این جاسوس خمینی ناهید ۱۶ساله داستان بود دخترک طفل معصوم سر تراشیده دست بسته ب جرم اینکه ب امام خمینی توهین نکرده بود بعداز چند وقت پیکر بی جان ناهید را در کوههای سربه فلک رسیده دنا پیدا کردن مادر ناهید برای آرامش ناهید پیکرش به تهران انتقال میدهد و در بهشت زهرا دفن میکنند ایران با فداکاری این شیر زنان ومردان ایران امروزی شد تیر جاش ب مرداد داد و تولدم رسید سخت بود بدون حسین با دوستام رفتم مزار شهدا کیک بریدم بدون حسین 😔😔😔 مرداد جاشو ب شهریور داد و عطیه با تعهد باباش و همسرش تو مدرسه ثبت نام شد با اومدن مهر دوباره فعالیت ما تو معراج کم شد تا اینکه تاسوعا اومد رفتیم معراج الشهدا اما چی فهمیدیم 😒😔😭 همه بچه ها اسم نوشته بودن برای پیاده روی اربعین اما ما چون کنکورآزمایشی،تست ،درس وامتحان مانع از حضورمون تو این سفر رویایی بود تازه از معراج الشهدا خارج شده بودیم ک گوشی عطیه زنگ خورد -کیه ‌عطیه:سیده خدا کنه دیگه این از سفر اربعین نگه -حالا بگه هم بچه بازی درنیار عطیه:سلام خوبی آقا؟ سید:..... عطیه :باشه همسری من با زینبم پس شب منتظرتم نام نویسنده:بانوی مینودری .•°°•.💞.•°°•. 💛 💚 `•.¸ ༄༅ 💖 🔰 🔰 °•.¸¸.•🌺 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 📚 کپی مطالب باذکر صلوات 📚 @zekrabab125 داستان و رمان،آموزنده @charkhfalak500 آرشیوقران‌ومفاتیح‌ @charkhfalak110 مطالب صلواتی 📘 هرروزه داستان کوتا، رمانهای جذاب مذهبي، داستان صوتی، نرم‌افزار کاربردی، قصه برای کودکان، و........ :👆👆👆 ❤️اگر فکر می‌کنید با عضویت در این کانال وقت خود را هدر نداده‌اید، لطفاً آن را به دوستان‌تان هم معرفی کنید🙏
📚رُمّانْهای‌بلــندوداستان‌کوتا📚صلواتی‌وآموزنده🌷🌷🌷
📚 رمان شماره ششم 💖 📌 نام رمان 📝 هادی دلها 📝نویسنده: بانوی مینودری
🌺اَعُوْذ ُبِاللّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیْمِ🌺 بسم رب الشهدا 39 وارد خونه شدم -سلام مامان :سلام دخترم عطیه مامان چی شده ؟ -هیچی مامان سید شب میاد اینجا من برم تو اتاقم در اتاق بستم چادر مانتوم درآوردم جانمازم پهن کردم چادرنمازم سر کردم دو رکعت نماز خوندم بعد نشستم اشکام همینطوری میمود یا سیدالشهدا خودت آروم کن داشتم همینطوری حرف میزدم که در زدن اشکام پاک کردم گفتم بفرمایید، فکر میکردم مامانه ولی با تعجب دیدم سیده از سر جانماز پاشدم دستم ب سمتش -خوش اومدی عزیزم سید:گریه کردی خانم گل؟ -😔😔😔بیا بشین عزیزم سید دستم گرفت تو دستش گفت :چی شده -هیچی سراین سفر اربعین ناراحتم سید: اتفاقا منم اومدم دراین مورد باهت حرف بزنم -خب بفرمایید بنده در خدمتم سید:عطیه جانم 😔میشه رضایت بدی منم برم ؟ -من فدای جدت بشم برو عزیزم ب چشم بهم زدنی همه راهی کربلا شدن حتی مامان بابای من و زینب قرار شد منم برم خونه زینب اینا امروز صبح همه باهم راهی مرز ایران ،عراق شدن زینب درحالیکه پیتزا ب دست وارد اتاق میشد و گفت عطیه فردا امتحان شیمی داریم استراحت کنیم بعد درس بخونیم بعد بریم کهف تا ساعت ۱۱برگردیم موافقی ؟ -بلی داشتیم درس میخوندیم ک عطیه گفت :وااااااای مخم دیگه نمیکشه بریم ؟ زینب: بله اینجا کهف الشهدا منبع آرامش و رفع دلتنگی گویا اینجا فاصله ای بین زمین آسمان نیست من آرومتر بودم ولی های های گریه های زینب بالا گرفت نام نویسنده :بانوی مینودری .•°°•.💞.•°°•. 💛 💚 `•.¸ ༄༅ 💖 🔰 🔰 °•.¸¸.•🌺 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 📚 کپی مطالب باذکر صلوات 📚 @zekrabab125 داستان و رمان،آموزنده @charkhfalak500 آرشیوقران‌ومفاتیح‌ @charkhfalak110 مطالب صلواتی 📘 هرروزه داستان کوتا، رمانهای جذاب مذهبي، داستان صوتی، نرم‌افزار کاربردی، قصه برای کودکان، و........ :👆👆👆 ❤️اگر فکر می‌کنید با عضویت در این کانال وقت خود را هدر نداده‌اید، لطفاً آن را به دوستان‌تان هم معرفی کنید🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✋ سلام 🐢 #بچه‌ها من امدم 🐬 🐱 #کارتون آوردم براتون 🐰 🐘 #شعر آوردم براتون 🐷 🐬🐠 @charkhfalak500 🐭🐹🐰 @charkhfalak110 🐞🐌🐛🐝 @zekrabab125 🐓🐧🐤🐔🐣🐥🐉🐕🐩🐈🐇🐿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#میگ_میگ بفرست برا دوستات😍 🐬🐠 @charkhfalak500 🐭🐹🐰 @charkhfalak110 🐞🐌🐛🐝 @zekrabab125 🐓🐧🐤🐔🐣🐥🐉🐕🐩🐈🐇🐿
7.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نماهنگ زیبای احترام به پدر و مادر 🐬🐠 @charkhfalak500 🐭🐹🐰 @charkhfalak110 🐞🐌🐛🐝 @zekrabab125 🐓🐧🐤🐔🐣🐥🐉🐕🐩🐈🐇🐿
8.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کارتون اوگی بفرست برا دوستات😍 🐬🐠 @charkhfalak500 🐭🐹🐰 @charkhfalak110 🐞🐌🐛🐝 @zekrabab125 🐓🐧🐤🐔🐣🐥🐉🐕🐩🐈🐇🐿 🔴🔴برای قسمت قبلی کلیک کنید👇👇 https://eitaa.com/zekrabab125/20629
♣️♣️ رمانهای متنی که تا الانه در کانال قرار گرفته و آماده برای استفاده👇 👇 💚 برای‌ خواندن‌ اولین داستان بلند بنام ↘️ رمان ( ) کلیک کنید 👇👇🔴 https://eitaa.com/zekrabab125/13374 💚 برای خواندن دومین داستان بلند بنام ↘️ رمان ( ) کلیک کنید👇👇🔴 https://eitaa.com/zekrabab125/15243 💚برای خواندن سومین داستان بلند بنام ↘️ رمان ( ) کلیک کنید 👇👇🔴 https://eitaa.com/zekrabab125/15901 💚برای خواندن چهارمین داستان بلند بنام↘️ رمان ( )کلیک کنید 👇👇🔴 https://eitaa.com/zekrabab125/17199 💚برای خواندن پنجمین داستان بلند بنام↘️ رمان ( )کلیک کنید👇👇🔴 https://eitaa.com/zekrabab125/19607
♣️♣️ رمانهای صوتی که تا الانه در کانال قرار گرفته و آماده برای استفاده👇 👇 https://eitaa.com/zekrabab125/13557 📚 کتاب 👆فتح خون👆6 قسمت https://eitaa.com/zekrabab125/18294 📚 کتاب 👆 معراج 👆9 قسمت https://eitaa.com/zekrabab125/18447 📚 کتاب 👆زندگینامه و خاطرات ابراهیم هادی👆13 قسمت https://eitaa.com/zekrabab125/19154 📚 کتاب 👆آن 23 نفر👆6قسمت👆 https://eitaa.com/zekrabab125/19400 📚 کتاب 👆 آب‌ هرگز نمی‌میرد 👆28قسمت