eitaa logo
📚رُمّانْهای‌بلــندوداستان‌کوتا📚صلواتی‌وآموزنده🌷🌷🌷
862 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
635 ویدیو
581 فایل
خوشامدید ♥️اللهم_عجل_الولیک_الفرج♥️ @zekrabab125 داستان و رمان @charkhfalak500 قران‌ومفاتیح‌ ╭━⊰⊱━╮╭━⊰⊱━━╮ من ثروتمندم💰💰💰 @charkhfalak110💰💰 ╰━⊰⊱━╯╰━━⊰⊱━╯ اینجا میلیونر شوید🖕 ❣ با مدیریت #ذکراباد @e_trust_Be_win ایدی مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
animation.gif
5.41M
✳️ شعر دوازده امام👇👇👇 آی بچه های نازنین فرشته های رو زمین گلهای بستان خدا شکوفه های باصفا منم پیامبر خدا رسول و ختم انبیا پیام رسان وحی ودین یارخدا نور مبین دارم 12جانشین درحوض کوثر همنشین اول علی شیر خدا وصی پاک مصطفی شاه عرب شیر خدا همسر ام ابیها دوم امام مجتبی کریم اهل بیت ما یاور و یار بینوا مومن و یار ضعفا سوم حسین شهید سرور وسالار دین در کربلای خونین بانیزه ها شد قرین چهارم امام سجاد امام باعدل وداد برای جنگ و جهاد دعارو کرد بنیاد پنجم امام باقر امام پاک و طاهر امام علم و یقین یاور هر متقین ششم جعفرصادق امام پاک وناطق رهبر دین خدا برای شیعه پیشوا هفتم موسی کاظم اسیر بند ظالم امام پاک ومعصوم تو زندان بوده مظلوم هشتم امام رضا راضی بوده به قضا برای ما آشنا که جا داره تو دلها نهم محمد تقی یار خدا متقی دهم امام نقی نور خدا منجلی یازدهم عسگری حافظ سر ولی دوازده بوده مهدی تاج گل احمدی خلیفه سرمدی حافظ دین نبی خورشید پاک عصمت سلاله طهارت روزی که او بر آید از پس ابر درآید فتنه و ظلم سرآید نور سعادت آید این بود 12 امام گفته شده در کلام صل علی محمد و آل دین احمد 👇🏻👇🏻 🎈 👼💕 ¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸ ♥️اللهم_عجل_الولیک_الفرج♥️ ¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸ 🐬🐠 @charkhfalak500 🐭🐹🐰 @charkhfalak110 🐞🐌🐛🕷🐝 @zekrabab125 🐔🐣🐜🐽🐸🐞🐍 @zekrabab 🐓🐧🐤🐔🐣🐥🐉🐕🐩🐈
زندگي پاکان-سیرة حضرت اميرالمومنين(ع) و امام حسن مجتبي(ع)-نوجوان-89.docx
30.8K
#طرح درس سیره امام علی ع و امام حسن ع ویژه کودکان ابتدایی #شعر #داستان #جدول #مسابقه ¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸ ♥️اللهم_عجل_الولیک_الفرج♥️ ¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸ 🐬🐠 @charkhfalak500 🐭🐹🐰 @charkhfalak110 🐞🐌🐛🕷🐝 @zekrabab125 🐔🐣🐜🐸🐞🐍 @zekrabab 🐓🐧🐤🐔🐥🐉🐕🐩🐈🐇🐿
4_5815498062243561589.mp3
6.26M
🍃🌸 #قصه صوتی دو قورباغه ❣️با صدای بانو مریم نشیبا ¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸ ♥️اللهم_عجل_الولیک_الفرج♥️ ¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸ 🐬🐠 @charkhfalak500 🐭🐹🐰 @charkhfalak110 🐞🐌🐛🕷🐝 @zekrabab125 🐔🐣🐜🐽🐸🐞🐍 @zekrabab 🐓🐧🐤🐔🐣🐥🐉🐕🐩🐈🐇🐿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌸 #کارتون پوکویو ¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸ ♥️اللهم_عجل_الولیک_الفرج♥️ ¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸ 🐬🐠 @charkhfalak500 🐭🐹🐰 @charkhfalak110 🐞🐌🐛🕷🐝 @zekrabab125 🐔🐣🐜🐽🐸🐞🐍 @zekrabab 🐓🐧🐤🐔🐣🐥🐉🐕🐩🐈🐇🐿
12.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃🌸 #بازی ¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸ ♥️اللهم_عجل_الولیک_الفرج♥️ ¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸ 🐬🐠 @charkhfalak500 🐭🐹🐰 @charkhfalak110 🐞🐌🐛🕷🐝 @zekrabab125 🐔🐣🐜🐽🐸🐞🐍 @zekrabab 🐓🐧🐤🐔🐣🐥🐉🐕🐩🐈🐇🐿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺سرود بسیار زیبا در وصف امام زمان عج ¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸ ♥️اللهم_عجل_الولیک_الفرج♥️ ¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸ 🐬🐠 @charkhfalak500 🐭🐹🐰 @charkhfalak110 🐞🐌🐛🕷🐝 @zekrabab125 🐔🐣🐜🐽🐸🐞🐍 @zekrabab 🐓🐧🐤🐔🐣🐥🐉🐕🐩🐈🐇🐿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴🔴برای راحتی شما 👇👇👇 ♦️☀️ 14 کتاب صوتی که تا الانه در کانال قرار گرفته و آماده برای استفاده👇 👇 https://eitaa.com/zekrabab125/30814 ♦️♦️♦️
🔴🔴برای راحتی شما 👇👇👇 ♦️☀️ 16 رمان آماده که تا الانه در کانال قرار گرفته و آماده برای استفاده👇 👇 https://eitaa.com/zekrabab125/31929 💚💚💚💚💚
☑️ لینکها برای راحتی شما 👇👇👇 ♦️♦️بیش از 500 و = شامل و مهم و ارزشمند 🌻و امکانات زیاد دیگر... را در این کانال کنید. 🔴🔵🔴 لینک راهنما که تا به الانه در کانال قرار گرفته 👇تماما مذهبی👇اسلامی 🍎لیست اول 👇 https://eitaa.com/zekrabab125/19259 💚 تعداد 51 نرم‌افزار و کتاب pdf کاربردی , رمان عقیدتی ، سیاسی ، و ..... 👆👆👆 🍎لیست دوم 👇 https://eitaa.com/zekrabab125/20779 💚 تعداد زیادی نرم افزارهای و کتاب pdf کاربردی ، عقیدتی ، حدیثی ، و .....👆👆 🍎لیست سوم👇 https://eitaa.com/zekrabab125/27333 💚 تعداد 130 کتابهای pdf = رمان ، داستان ، مذهبی ، شهیدایی و ......👆👆 🍎لیست چهارم👇 https://eitaa.com/zekrabab125/29115 💚 تعداد 100 کتابهای pdf و نرم‌افزار = رمان ، داستان ، مذهبی ، شهیدایی و ......👆👆 🍎لیست پنجم https://eitaa.com/zekrabab125/30402 💚 تعداد 76 کتابهای pdf و نرم‌افزار = رمان ، داستان ، مذهبی ، شهیدایی و ......👆👆 🍎لیست ششم https://eitaa.com/zekrabab125/31665 💚 تعداد 65 کتابهای pdf و نرم‌افزار = رمان ، داستان ، مذهبی ، شهیدایی و ......👆👆
🔴 شروع رمان جدید بنام ، در مورد زندگینامه حضرت نرجس(س)و تولد مهدی (عج)👇👇 📝 نوشته https://eitaa.com/zekrabab125/31901 رمان جدید بنام 👆 قسمت 1 تا 4 👆 https://eitaa.com/zekrabab125/31956 رمان جدید بنام 👆 قسمت 5 تا 8 👆 https://eitaa.com/zekrabab125/32009 رمان جدید بنام 👆 قسمت 9 تا 12 👆 https://eitaa.com/zekrabab125/32058 رمان جدید بنام 👆 قسمت 13 تا 16 👆
🔴🔴 کتاب جدید همراه با نخسه pdf + ترجمه دعاهای صحیفه سجادیه ، هرکسی گوش نکند ضرر کرده ...!!!!👇👇👇 https://eitaa.com/zekrabab125/30775 کتاب صوتی= ترجمه 54 دعای صحیفه سجادیه + صوت 1 و 2 👆 و https://eitaa.com/zekrabab125/30833 کتاب صوتی= ترجمه 54 دعای صحیفه سجادیه + صوت 3 و 4 👆 https://eitaa.com/zekrabab125/30873 کتاب صوتی= ترجمه 54 دعای صحیفه سجادیه + صوت 5 و 6 👆 https://eitaa.com/zekrabab125/30931 کتاب صوتی= ترجمه 54 دعای صحیفه سجادیه + صوت 7 و 8 👆 https://eitaa.com/zekrabab125/30989 کتاب صوتی= ترجمه 54 دعای صحیفه سجادیه + صوت 9 و 10 👆 https://eitaa.com/zekrabab125/31049 کتاب صوتی= ترجمه 54 دعای صحیفه سجادیه + صوت 11 و 12 👆 https://eitaa.com/zekrabab125/31101 کتاب صوتی= ترجمه 54 دعای صحیفه سجادیه + صوت 13 و 14 👆 https://eitaa.com/zekrabab125/31150 کتاب صوتی= ترجمه 54 دعای صحیفه سجادیه + صوت 15 و 16 👆 https://eitaa.com/zekrabab125/31217 کتاب صوتی= ترجمه 54 دعای صحیفه سجادیه + صوت 17 و 18 👆 https://eitaa.com/zekrabab125/31291 کتاب صوتی= ترجمه 54 دعای صحیفه سجادیه + صوت 19 و 20 👆 https://eitaa.com/zekrabab125/31343 کتاب صوتی= ترجمه 54 دعای صحیفه سجادیه + صوت 21 و 22 👆 https://eitaa.com/zekrabab125/31363 کتاب صوتی= ترجمه 54 دعای صحیفه سجادیه + صوت 23 و 24 👆 https://eitaa.com/zekrabab125/31413 کتاب صوتی= ترجمه 54 دعای صحیفه سجادیه + صوت 25 و 26 👆 https://eitaa.com/zekrabab125/31461 کتاب صوتی= ترجمه 54 دعای صحیفه سجادیه + صوت 27 و 28 👆 https://eitaa.com/zekrabab125/31525 کتاب صوتی= ترجمه 54 دعای صحیفه سجادیه + صوت 29 و 30 👆 https://eitaa.com/zekrabab125/31575 کتاب صوتی= ترجمه 54 دعای صحیفه سجادیه + صوت 31 و 32 👆 https://eitaa.com/zekrabab125/31628 کتاب صوتی= ترجمه 54 دعای صحیفه سجادیه + صوت 33 و 34 👆 https://eitaa.com/zekrabab125/31680 کتاب صوتی= ترجمه 54 دعای صحیفه سجادیه + صوت 35 و 36 👆 https://eitaa.com/zekrabab125/31731 کتاب صوتی= ترجمه 54 دعای صحیفه سجادیه + صوت 37 و 38 👆 https://eitaa.com/zekrabab125/31783 کتاب صوتی= ترجمه 54 دعای صحیفه سجادیه + صوت 39 و 40 👆 https://eitaa.com/zekrabab125/31832 کتاب صوتی= ترجمه 54 دعای صحیفه سجادیه + صوت 41 و 42 👆 https://eitaa.com/zekrabab125/31898 کتاب صوتی= ترجمه 54 دعای صحیفه سجادیه + صوت 43 و 44 👆 https://eitaa.com/zekrabab125/31952 کتاب صوتی= ترجمه 54 دعای صحیفه سجادیه + صوت 45 و 46 👆 https://eitaa.com/zekrabab125/32006 کتاب صوتی= ترجمه 54 دعای صحیفه سجادیه + صوت 47 و 48 👆 https://eitaa.com/zekrabab125/32054 کتاب صوتی= ترجمه 54 دعای صحیفه سجادیه + صوت 49 و 50 👆
https://eitaa.com/zekrabab125/32068 3 کتاب مجازی = رمان*ماه من ارام بخواب + جعبه ابزار و تعبیرخواب + 16000هزار حدیث 👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
https://eitaa.com/charkhfalak500/29234 🔴 ختم 160 روزجمعه 👆 24 شوال 🔵🔴🔵🔴🔵🔴🔵🔴🔵🔴🔵🔴 ♦️ تا جایی که توان دارید وقت دارید این ختمها را در این روزها دنبال کنید..!!؟؟ برای آماده کردن جسم‌وروحتان خوب است ، .. ان‌شاءالله ، 🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
https://eitaa.com/charkhfalak500/2727 👆👆👆 🌺🌺نمازشب فراموش نشود 💚 اعمال کامل خواب.. 💛 70 فایده وفضیلت درنماز شب ... 💙 اعمال نمازشب.. 🌙🌟💫🌛این شبها بیشتر بیدارید ✍ نمازشب 10 الی 15 دقیقه طول میکشه حتما امتحان کنید..👆👆 🙏التماس دعا دارم 🍃🍂🍁 ﷽ 🍁‌🍂🍃 💞 💞 تذکرات قبل از خواب 🔔🔔 1 وضوء.🌹 2 نماز وتر🍃 3 سوره ملک📖 4 استغفار 5 اذکار خواب💎 6 خواندن سوره های قل🌴 7 تکاندن رختخواب🌸 8 خواندن آیت الکرسی🍂 9 خواندن دوآیه پایانی سوره بقره📖 10 ضبط ساعت براي نمازصبح🕰 👈 دعای هنگام خوابید اللهم باسمک اموت واحیا 🌾 👇 📵گوشي يا اينترنت گوشي خود رو خاموش كنيد تا به خود و به ديگران آسيب وارد نكنيد.⚠️ ☀️شب بخیر ▪️ شهادت علیه السلام را تسلیت عرض می کنیم .•°°•.💞.•°°•. 💛 💚 `•.¸ ༄༅ 🔰 🔰 📚 کپی مطالب باذکر صلوات 📚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
😀😬😁😂😃😄😅😆😇😉😊🙂🙃😡😎😋🤓😡😝😜😚 😙😍😗🤗 😏😶😐😇😑😒🙄🤔😳😣☹️🙁😕😨😡😠😘 دو برادر به نام اسماعیل و ابراهیم در یکی از روستاها، ارث پدرشان یک تپه کوچکی بود که یکی در یک سمت و دیگری در سمت دیگر تپه گندم دیم می کاشتند. اسماعیل همیشه زمین اش باران کافی داشت و محصول برداشت می کرد ولی ابراهیم قبل از پر شدن خوشه ها گندم هایش از تشنگی می سوختند و یا دچار آفت شده و خوراک دام می شدند و یا خوشه های خالی داشتند. ابراهیم گفت: بیا زمین هایمان را عوض کنیم، زمین تو مرغوب است. اسماعیل عوض کرد، ولی ابراهیم باز محصول اش همان شد. زمان گندم پاشی زمین در آذرماه، ابراهیم کنار اسماعیل بود و دید که اسماعیل کار خاصی نمی کند و همان کاری می کند که او می کرد و همان بذری را می پاشد که او می پاشید. در راز این کار حیرت ماند. اسماعیل گفت: من زمانی که گندم بر زمین می ریزم در دلم در این فصل سرما ،پرندگان گرسنه راکه چیزی نیست بخورند، آنها را هم نیت می کنم و گندم بر زمین می ریزم که از این گندم ها بخورند و لی تو دعا می کنی پرنده ای از آن نخورد تا محصولت زیاد تر شود. دوم این که تو آرزو می کنی محصول من کمتر از حاصل تو شود در حالی که من آرزو دارم محصول تو از من بیشتر شود. پس بدان انسان ها نان و میوه دل خود را می خورند. نه نان بازو و قدرت فکرشان را .برو قلب و نیت خود را درست کن و یقین بدان در این حالت ، همه هستی و جهان دست به دست هم خواهند داد تا امورات و کارهای تو را درست کنند. ¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸ ♥️اللهم_عجل_الولیک_الفرج♥️ ¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸ @zekrabab125 داستان و رمان )صلواتی ) @charkhfalak500 قران‌ومفاتیح‌ )صلواتی ) @charkhfalak110 مطالب پُرمغز )صلواتی ) @zekrabab نهج‌البلاغه برادرقران )صلواتی ) 🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴 🌞 مطالب صلواتی 🌞 کپی با صلوات 🌞 ✍برای دیدن گلچینی از تمام موضوعات وارد کانال شوید ❣ با مدیریت
😀😬😁😂😃😄😅😆😇😉😊🙂🙃😡😎😋🤓😡😝😜😚 😙😍😗🤗 😏😶😐😇😑😒🙄🤔😳😣☹️🙁😕😨😡😠😘 ﻓﺮﺩﯼ ﺳﺮﺍﻍ ﮔﺮﺩﻭ ﻓﺮﻭﺷﯽ ﺭﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻫﻤﻪ‌ﯼ ﮔﺮﺩﻭﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺭﺍﯾﮕﺎﻥ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺪﻫﯽ ،ﮔﺮﺩﻭ ﻓﺮﻭﺵ ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺟﻮﺍﺑﯽ ﻧﺪﺍﺩ .. ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﭘﺮﺳﯿﺪ : ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﯾﮏ ﮐﯿﻠﻮ ﮔﺮﺩﻭ ﻣﺠﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺪﻫﯽ ﻭ ﺑﺎﺯ ﺑﺎ ﺳﮑﻮﺕ ﻣﻮﺍﺟﻪ ﺷﺪ .. ﭘﺲ ﺧﻮﺍﻫﺶ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﺩﺳﺖ ﮐﻢ ﯾﮏ ﻋﺪﺩ ﮔﺮﺩﻭﯼ ﻣﺠﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺪﻫﯿﺪ .. ﺍﻭ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺍﺻﺮﺍﺭ ﮐﺮﺩ ﺗﺎ ﺑﻼﺧﺮﻩ ﮔﺮﺩﻭ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ .. ﯾﮏ ﻋﺪﺩ ﮔﺮﺩﻭ ﮐﻪ ﺍﺭﺯﺵ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﯾﮏ ﻋﺪﺩ ﺩﯾﮕﺮ ﻫﻢ ﺑﺪﻫﯿﺪ .. ﻭ ﺑﺎ ﺍﺻﺮﺍﺭ ﯾﮏ ﻋﺪﺩ ﺩﯾﮕﺮ ﮔﺮﺩﻭ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﮐﺮﺩﮐﻪ ﮔﺮﺩﻭﯼ ﺳﻮﻡ ﺭﺍ ﻧﯿﺰ ﻣﺠﺎﻧﯽ ﺑﮕﯿﺮﺩ .. ﮔﺮﺩﻭ ﻓﺮﻭﺵ ﮐﻪ ﻋﺼﺒﺎﻧﯽ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ، ﮔﻔﺖ: ﺯﺭﻧﮕﯽ ﺍﯾﻦ ﻃﻮﺭ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ ﯾﮑﯽ، ﯾﮑﯽ ﻫﻤﻪ ﯼ ﮔﺮﺩﻭﻫﺎﯾﻢ ﺭﺍ ﺗﺼﺎﺣﺐ ﮐﻨﯽ. ﻣﺸﺘﺮﯼ ﺳﻤﺞ ﮔﻔﺖ : ﺭﺍﺳﺘﺶ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺩﺭﺳﯽ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺑﺪﻫﻢ ﻋﻤﺮ ﻭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﺎ ﻧﯿﺰ ﭼﻨﯿﻦ ﺍﺳﺖ ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺑﮕﻮﯾﻢ ﻫﻤﻪ ﻋﻤﺮﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﻔﺮﻭﺵ، ﺑﻪ ﻫﯿﭻ ﻗﯿﻤﺘﯽ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﯽ ﻭﻟﯽ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﺯﻧﺪﮔﯿﺖ ﺭﺍ ﺑﯽ ﺗﻮﺟﻪ،ﯾﮑﯽ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻣﯽ ﺩﻫﯽﻭ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﯿﺎﯼ ﻫﻤﻪ ﻋﻤﺮﺕ ﺍﺯ ﮐﻒ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ .. ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻮﺗﺎﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺯﻣﺎﻥ ﺑﻪ ﺳﺮﻋﺖ ﻣﯿﮕﺬﺭﺩ، ﻧﻪ ﺗﮑﺮﺍﺭﯼ، ﻧﻪ ﺑﺮﮔﺸﺘﯽ، ﭘﺲ ﺍﺯ ﻫﺮ ﻟﺤﻈﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ ﻟﺬﺕ ﺑﺒﺮﯾﺪ. ¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸ ♥️اللهم_عجل_الولیک_الفرج♥️ ¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸ @zekrabab125 داستان و رمان )صلواتی ) @charkhfalak500 قران‌ومفاتیح‌ )صلواتی ) @charkhfalak110 مطالب پُرمغز )صلواتی ) @zekrabab نهج‌البلاغه برادرقران )صلواتی ) 🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴 🌞 مطالب صلواتی 🌞 کپی با صلوات 🌞 ✍برای دیدن گلچینی از تمام موضوعات وارد کانال شوید ❣ با مدیریت
😀😬😁😂😃😄😅😆😇😉😊🙂🙃😡😎😋🤓😡😝😜😚 😙😍😗🤗 😏😶😐😇😑😒🙄🤔😳😣☹️🙁😕😨😡😠😘 نوجوانی که احساس ناامیدی شدیدی می‌کرد به یک کارگردان سینما مراجعه کرد و گفت: من می‌خواهم بازیگر شوم کارگردان از او پرسید: چه نقشی را می‌توانی اجرا کنی؟ نوجوان گفت: نقش یک آدم بدبخت و فلاکت زده را کارگردان گفت: متأسفم من در فیلم خودم به یک نوجوان خوشبخت و با نشاط نیاز دارم اگر تمایل داشته باشی می‌توانی آن نقش را بازی کنی اما یک شرط دارد! نوجوان پرسید: شرطش چیست؟ کارگردان گفت: شرطش این است که به مدت یک ماه نقش آدم‌های خوشبخت را تمرین کنی. نوجوان یک ماه نقش خوشبخت‌ها را به خود گرفت، مثل آنها فکر کرد، مثل آنها راه رفت، مثل آنها زندگی کرد. در آخر ماه او به کاگردان مراجعه کرد و گفت: من دیگر برای بازیگری در سینما علاقه‌ای ندارم یک ماه تمرین برای من کافی بود که بدانم زندگی خود نیز بازی است و من بازیگر می‌خواهم در بقیهٔ عمرم نقش خوشبخت‌ها را بازی کنم. وقتی بدانید که به کجا می‌روید، تبدیل به شخص مؤثرتری می‌شوید. ¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸ ♥️اللهم_عجل_الولیک_الفرج♥️ ¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸ @zekrabab125 داستان و رمان )صلواتی ) @charkhfalak500 قران‌ومفاتیح‌ )صلواتی ) @charkhfalak110 مطالب پُرمغز )صلواتی ) @zekrabab نهج‌البلاغه برادرقران )صلواتی ) 🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴 🌞 مطالب صلواتی 🌞 کپی با صلوات 🌞 ✍برای دیدن گلچینی از تمام موضوعات وارد کانال شوید ❣ با مدیریت
😀😬😁😂😃😄😅😆😇😉😊🙂🙃😡😎😋🤓😡😝😜😚 😙😍😗🤗 😏😶😐😇😑😒🙄🤔😳😣☹️🙁😕😨😡😠😘 📝ﺍﯾﻦ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺯﯾﺒﺎ ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺍﻧﯿﺪ ... ✅ﯾﮏ ﺧﺎﻧﻢ ﻣﻌﻠﻤﯽ ﮐﻪ ﻗﺮﺁﻥ ﺗﺪﺭﯾﺲ ﻣﯿﮑﺮﺩ ﻣﺪﺍﻡ ﺑﻪ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮزﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﺗﻮﺻﯿﻪ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺁﯾﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﻨﺪ : (( *ﻗَﺎﻝَ ﻫُﻢْ ﺃُﻭﻟَﺎﺀِ ﻋَﻠَﻰٰ ﺃَﺛَﺮِﻱ ﻭَﻋَﺠِﻠْﺖُ ﺇِﻟَﻴْﻚَ ﺭَﺏِّ ﻟِﺘَﺮْﺿَﻰ*ٰ )) [ ﻃﻪ : 84 ] ☝🏻ﻭ ﻣﻦ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﺗﻮ ﺷﺘﺎﺏ ﮐﺮﺩﻡ، ﺗﺎ ( ﺍﺯ ﻣﻦ ) ﺧﺸﻨﻮﺩ ﺷﻮﯼ 🔹ﻭﯼ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﯽ ﮔﻔﺖ :" ﺍﯾﻦ ﺁﯾﻪ ﺍﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺭﺍ ﻭﺍﺩﺍﺭ ﺑﻪ ﺣﺮﮐﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ . 🔷ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺍﺫﺍﻥ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺷﻨﻮﻡ ﻭ ﻣﻦ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﻭ ﺩﺭ ﺣﯿﻦ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﮐﺎﺭﯼ ﻫﺴﺘﻢ، ﻣﻦ ﺑﻪ ﯾﺎﺩ ﺍﯾﻦ ﺁﯾﻪ ﻣﯽ ﺍﻓﺘﻢ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻧﻤﺎﺯ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ ﺑﻪ ﭘﺎ ﻣﯿﺨﯿﺰﻡ ." 🌹ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺯﻧﮓ ﺳﺎﻋﺖ ﺩﺭ ﺳﺎﻋﺖ 5 ﺑﺎﻣﺪﺍﺩ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻭ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﺮﮔﺮﺩﻡ، ﻣﻦ ﺑﻪ ﯾﺎﺩ ﺍﯾﻦ ﺁﯾﻪ ﻣﯽ ﺍﻓﺘﻢ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻧﻤﺎﺯ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ ﺑﭙﺎ ﻣﯽ ﺧﯿﺰﻡ ". 👈🏻ﺷﻮﻫﺮ ﻭﯼ ﻧﯿﺰ ﺑﺎ ﻭﯼ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺑﻮﺩ . ﺭﻭﺯﯼ ﺩﺭ ﺳﺮ ﺭﺍﻩ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ، ﺑﻪ ﺍﻭ ﺯﻧﮓ ﺯﺩ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻏﺬﺍ ﺭﺍ ﮔﺮﻡ ﻭ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﮐﻨﺪ، ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﻮﻗﻊ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺘﻮﺍﻧﺪ ﻏﺬﺍ ﺭﺍ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﻭ ﺍﺳﺘﺮﺍﺣﺖ ﮐﻨﺪ . 🔶ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﺷﻮﻫﺮﺵ ﺍﺯ ﻭﯼ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﻭﯼ ﺩﻟﻤﻪ ﺩﺭﺳﺖ ﮐﻨﺪ،ﻏﺬﺍﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺯﻣﺎﻥ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﻧﯿﺎﺯ ﺩﺍﺷﺖ . ✅ﻣﻮﻗﻊ ﺩﺭﺳﺖ ﮐﺮﺩﻥ ﻏﺬﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﭘﯿﭽﯿﺪﻥ ﺑﺮﮔﻬﺎﯼ ﺩﻟﻤﻪ ﮐﻪ 3 ﻋﺪﺩ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺑﻮﺩ، ﺍﺫﺍﻥ ﺳﺮ ﺩﺍﺩ . ﺁﻥ ﺳﻪ ﻋﺪﺩ ﺑﺮﮒ ﺭﺍ ﺭﻫﺎ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﺑﻪ ﻧﻤﺎﺯ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ، ﺷﻮﻫﺮﺵ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﻭ ﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﻏﺬﺍ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﻧﯿﺴﺖ ﻭ ﺧﺎﻧﻤﺶ ﺩﺭ ﺳﺠﺪﻩ ﺍﺳﺖ . 🔹ﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﺗﻨﻬﺎ 3 ﺑﺮﮒ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﺳﺖ . ﺑﺎ ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﯽ ﮔﻔﺖ " ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﺴﺘﯽ ﺍﯾﻦ 3 ﺑﺮﮒ ﺭﺍ ﻧﯿﺰ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﮐﻨﯽ، ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺭﻭﯼ ﺍﺟﺎﻕ ﮔﺎﺯ ﺑﮕﺬﺍﺭﯼ ﺳﭙﺲ ﻧﻤﺎﺯ ﺑﺨﻮﺍﻧﯽ ! 🔷ﺍﻣﺎ ﻫﻤﺴﺮﺵ ﺟﻮﺍﺏ ﻧﺪﺍﺩ . ﺑﻪ ﻃﺮﻑ ﺯﻧﺶ ﺭﻓﺖ ﮐﻪ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺷﺪ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﺖ ﺳﺠﺪﻩ ﻭﻓﺎﺕ ﯾﺎﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ😭 ﺳﺒﺤﺎﻥ ﺍﻟﻠﻪ ! ﺍﮔﺮ ﻧﻤﺎﺯﺵ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺗﺎﺧﯿﺮ ﻣﯽ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﺩﺭ ﺁﺷﭙﺰﺧﺎﻧﻪ ﻭﻓﺎﺕ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ ! *ﺩﺭ ﻭﺍﻗﻊ، ﺁﻧﻄﻮﺭﯼ ﮐﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ ﺩﺭ ﻫﻤﺎﻥ ﺣﺎﻝ ﻣﯽ ﻣﯿﺮﯾﻢ. اگه خوندید به بقیه هم فوروارد کن😊 ¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸ ♥️اللهم_عجل_الولیک_الفرج♥️ ¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸ @zekrabab125 داستان و رمان )صلواتی ) @charkhfalak500 قران‌ومفاتیح‌ )صلواتی ) @charkhfalak110 مطالب پُرمغز )صلواتی ) @zekrabab نهج‌البلاغه برادرقران )صلواتی ) 🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴 🌞 مطالب صلواتی 🌞 کپی با صلوات 🌞 ✍برای دیدن گلچینی از تمام موضوعات وارد کانال شوید ❣ با مدیریت
😀😬😁😂😃😄😅😆😇😉😊🙂🙃😡😎😋🤓😡😝😜😚 😙😍😗🤗 😏😶😐😇😑😒🙄🤔😳😣☹️🙁😕😨😡😠😘 ✍شقایق در مه به صدای ضرب آهنگی كه از دور دست به گوش می‌ رسید، مرد قامت خود را راست كرد. شلوار تا نيمه تا خورده‌اش، در نسيم تاب می‌ خورد و عصای فلزی اش، در زير طنين صداها، بر زمين ضربه‌ می ‌زد. زن ردِ نگاه او را پی گرفت  گروهی بسیجی، با پیشانی بند سبز «يا حسين(ع)»، با كوبش پاهايشان بر زمين، در پس نرده‌ها ی پادگان ولی عصر(عج) ديده می ‌شدند.فريادشان بلند و رسا بود: ـ انا فتحنا لك فتحاً مبينا....  به صورت زن خونی تازه دويد. بینی اش تير كشيده و دستی كه چادر را در زير گلويش، محكم نگه داشته بود، شروع به لرزيدن كرد.  ـ برويم! ـ پس نوبت دكتر چی؟ ـ فراموشش كن. بايد مطالبم را به دفتر نشر برسانم. و با دست اشاره كرد كه راه بيفتد. زن با نگاه به سوختگی دست‌ها ی مرد، هنوز مردد بود. ـ پس دردت؟! ـ صدای پايشان را نشنیدی مصمم، رو به صراط مستقيم! ـ ديشب تا صبح، لحظه ای چشم ‌هايم روی هم بند نشد. هی رفتی. هی آمدی. نشستی. بلند شدی. ذكر گفتی. دراز کشیدی. ـ بی خود خودت را عذاب دادی. ـ بی خود! بگو ببينم توی يك اتاق شش متری، كه چهار تا رختخواب هم ميانش پهنه، تو جای من؛ می ‌تواني آرام دراز بکشی و نشنوی كه ... حالا می ‌گویی: برويم! به همين سادگی! دوباره شب...  ـ اصلاً اشتباه كردم گفتم: نوبت دكتر بگير، خوب شد. همين را می‌خواستی ـ درد خودت است و خودت، صلاح كارت را بهتر می ‌دانی. زن از صبوری درد لاعلاج مردش، در دل به او تحسين گفت. ولی به رويش نياورد. مرد ميله كنار در اتوبوس را گرفت و به سختی خود را بالا كشيد. جوانی كه به موهای كوتاه رو به بالايش، روغن زده بود و كنار در، جا خوش كرده بود نيم نگاهی به او انداخت. مرد عصا را بر زمين محكم كرد. صدای جوان برخاست: ـ چه خبرته عمو؟ يواش تر؟ مدنيتت كجا رفته؟ ـ معذرت می ‌خواهم آقا! اصلاً متوجه نشدم. ـ همين! فقط معذرت خشك و خالی! مرد میانسالی كه چشمانی درشت و كلاه شاپو بر سرداشت. كلاهش را از سر برداشت و با پشت دست، سيبل‌های پر پشتش را از روی لب هايش كنار زد و گفت: «آقا جون! بی زحمت يه تف هم بنداز رو صورت اخويمون،‌ تا همچين قضيه، خشك خشك هم نباشه!» رگ‌ها ی گردن مرد، چون ريسمان، برجسته شد. مرد کلاهی، سرش را به زير انداخت و نگاهش در عصا گره خورد. مرد جلو رفت. روی اولين صندلي كنار در، جوان دیگری، به خواب رفته بود. مرد نتوانست از چهره او، دل بركند. دو نيمه صورتش، با هم همخوانی نداشت. خال‌ها ی سياه، سايه زخمي قديمي و جراحتی كه انگار ساعتی پيش به وجود آمده، در نيمه راست چهره‌ اش ديده می‌شد. اما در نيمه ديگر، همه چيز به قاعده و زيبا بود. طبیعی و چشمگير! موهای تيره‌اش از زير كلاه بافتنی بيرون زده بود و سرش روی شانه پیر مردی كه به بيرون نگاه می ‌کرد، قرار گرفته بود. پیر مرد خود را با تکان‌ها ی جوان هماهنگ می ‌كرد. كنار ايستگاه بعدی كه اتوبوس ايستاد، پيرمرد سرش را به داخل چرخاند و سومين صلوات را برای سلامتی جانبازان از جماعت طلب كرد. همه صلوات فرستادند. پيرمرد نگاهش را روي عصاي مرد ثابت نگهداشت. سرش را بالا آورد و كوشيد با اشاره به او بفهماند كه اگر مي‌توانست، بلند مي‌شد تا او بنشيند. ولی با اين وضعيت ـ اشاره به جوان ـ اين امكان فعلاً برايش فراهم نيست. مرد لبخند زد و بر تنها پايش تكيه كرد. ميله نگهدارنده ‌ای كه مرد، دستش را بر آن محكم كرده بود، سرد و سياه بود. مرد، به دنبال رنگ اوليه آن مي‌گشت، كه با تكان شدیدی كه اتوبوس پيدا كرد، قدمی به جلو پرتاب شد و به همان سرعت، به عقب بازگشت. عصا از دستش رها شد. عرق سردی بر پیشانی ‌اش نقش بست و دوباره سرفه به سراغش آمد. ✨جوان كه با تكان اتوبوس، چشم گشوده بود، خم شد از ميان جمعيت، عصا را برداشت و زير دست‌هاي مرد محكم كرد. مرد به دست‌ های او خيره شد. انگشتان ثابتی داشت. زن، از انتهای اتوبوس، مدام سرك می ‌كشيد و با ديدن مرد كه قامتش، يك سر و گردن بالاتر از بقيه، به خوبی نمايان بود، از نو تبسمی می ‌كرد و بر جايش آرام می ‌گرفت. اتوبوس مقابل سفارت انگليس مجبور به توقف شد. خودروی بنز سياه رنگی از پهلوی با اتوبوس  برخورد كرده بود. مرد با ديدن پرچم سفارت، سرفه‌هايش شديدتر شد. زن زودتر از اتوبوس پايين آمد. و مرد را صدا كرد: ـ اين چند قدم را تا دفتر نشر پياده مي‌رويم. راهي نيست. راننده بنز با حالتی غير طبیعی، كنار خودرواش ايستاده بود. مرد از پشت شماره خودرو را ديد. پلاك سیاسی داشت.  ـ بيگانگان كثيف! زن و مرد پشت به سفارت، از خيابان گذشتند. ـ حالا كدام طرف؟ ـ صراط مستقيم! مغضوبين و ضالين كه پشت سرما هستند زن به شنيدن اين كلمات عادت داشت. بارها ديده بود كه مرد در نماز، اين آيه را چندين بار تكرار می‌ كند: «اهدانا الصراط المستقيم» ✨ادامه👇👇1