eitaa logo
⚜ ذکر صالحین ⚜
43هزار دنبال‌کننده
10.1هزار عکس
3.1هزار ویدیو
9 فایل
✅استفاده از مطالب کانال با ذکر صلوات برای سلامتی و فرج امام زمان حلال میباشد😊 تبلیغات پربازده و ارزان👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1008205834Cb6c51cb222
مشاهده در ایتا
دانلود
⚜ ذکر صالحین ⚜ ✨میرزا اسماعیل دولابی (ره): بگو خدایا ، منِ ضعیف و کوچک از کسانی که به من بدی کردند گذشتم ... تو که قوی و بزرگی هم بدی‌های مرا ببخش و هرکس را هم که به او بدی کرده‌ام از من راضی کن... خدا میتواند از خزانه‌های خودش آن‌قدر به او بدهد تا از تو راضی شود ... به هرکس هم خوبی کرده‌ای فراموش کن... http://eitaa.com/joinchat/1384120320C0415c1301e
-═ঊ┅🍂❀⚜❀🍂┅ঊ═- آغاز می کنیم با نام دوست جنبش عالم همه با یاد اوست آن خدایی که عشق را در ما نهاد مهر و محبت هرچه زیبایی در اوست روزتان دلنشین⚜ http://eitaa.com/joinchat/1384120320C0415c1301e
⚜ ذکر صالحین ⚜ ✍یکی ازعلمای اهل بصره می گوید: روزگاری به فقر و تنگدستی مبتلا شدم تا جایی که من وهمسر و فرزندم چیزی برای خوردن نداشتیم. خیلی بر گرسنگی صبر کردم پس تصمیم گرفتم خانه ام را بفروشم و به جای دیگری بروم. 🔻در راه یکی از دوستانم به اسم ابا نصر را دیدم و او را از فروش خانه با خبر ساختم. پس دو تکه نان که داخلش حلوا بود به من داد و گفت : برو و به خانواده ات بده . به طرف خانه به راه افتادم در راه به زنی و پسر خردسالش برخورد کردم به تکه نانی که در دستم بود نگاه کرد و گفت : این پسر یتیم و گرسنه است و نمی تواند گرسنگی را تحمل کند چیزی به او بده خدا حفظت کند. آن پسر نگاهی به من انداخت که هیچگاه فراموش نمی کنم . 🔸گفتم : این نان را بگیر و به پسرت بده تا بخورد . به خدا قسم چیز دیگری ندارم و درخانه ام کسانی هستند که به این غذا محتاج ترند . اشک از چشمانم جاری شد و در حالی که غمگین و ناامید بودم به طرف خانه برمی گشتم . 🖌روی دیواری نشستم و به فروختن خانه فکر می کردم . که ناگهان ابو نصر را دیدم که از خوشحالی پرواز می کرد و به من گفت : ای ابا محمد چرا اینجا نشسته ای ! در خانه ات خیر و ثروت است ! گفتم: سبحان الله ! از کجا ای ابانصر؟ گفت : مردی از خراسان از تو و پدرت می پرسد . و همراهش ثروت فراونی است. گفتم : او کیست؟ گفت : تاجری از شهر بصره است. پدرت سی سال قبل مالی را نزدش به امانت گذاشت اما بی پول و ورشکست شد . 📍سپس بصره را ترک کرد و به خراسان رفت و کارش رونق گرفت و یکی از تاجران شد و حالا به بصره آمده تا آن امانت را پس بدهد همان ثروت سی سال پیش به همراه سودی که بدست آورده. خدا را شکر گفتم و به دنبال آن زن و پسر یتیمش گشتم و آنان را بی نیاز ساختم. 🔹در ثروتم سرمایه گذاری کردم و یکی از تاجران شدم مقداری از آن را هر روز بین فقرا و مستمندان تقسیم می کردم. ثروتم کم که نمی شد زیاد هم می شد کم کم عجب و خودپسندی و غرور وجودم را گرفته بود و خوشحال بودم که دفترهای ملائكه را از حسناتم پر کرده بودم و یکی از صالحان درگاه خدا بودم . 🔻شبی از شب ها در خواب دیدم که قیامت برپا شده و خلایق همه جمع شده اند. و مردم را دیدم که گناهان شان را بر پشت شان حمل می کنند تا جایی که شخص فاسق ، شهری از بدنامی و رسوایی را برپشتش حمل می کند . به میزان رسیدم که اعمال مرا وزن کنند . 🔸گناهانم را در کفه ای و حسناتم را درکفه دیگر قرار دادند ، کفه حسناتم بالا رفت و کفه گناهانم پایین آمد. سپس یکی یکی از حسناتی که انجام داده بودم را برداشتند و دور انداختند. چون در زیر هرحسنه (شهوت پنهانی) وجود داشت . ✍از شهوت های نفس مثل : ریاء ، غرور ،دوست داشتن تعریف و تمجید مردم. چیزی برایم باقی نماند و در آستانه ی هلاکت بودم که صدایی را شنیدم . آیا چیزی برایش باقی نمانده؟ گفتند : این برایش باقی مانده ! و آن همان تکه نانی بود که به آن زن و پسرش بخشیده بودم . 🔹سپس آن را در کفه حسناتم گذاشتند و گریه های آن زن را به خاطر کمکی که به او کرده بودم ، در کفه حسناتم قرار دادند ،کفه بالا رفت و همینطور بالا رفت تا وقتی صدایی آمد و گفت : نجات یافت . 👈 .... بله دوستان من ، خداوند هیچ عملی را بدون اخلاص از ما قبول نخواهد کرد پس بکوشیم هیچ عملی را کوچک نشماریم و هر عبادت و کار خیری را خالصانه برای خدای تعالی انجام دهیم . 📚 کتاب (وحی القلم) 🌸 🍂🌸🍂 🍃🍂🌸🍃🍂 http://eitaa.com/joinchat/1384120320C0415c1301e
🔸برای زندگیمان رژیم بگیریم رژیم کمترحرص خوردن رژیم کمتر غصه خوردن رژیم بی اندازه مهربان بودن بی ریا کمک کردن بی توقع دوست داشتن ورژیم دوری از افکار منفی 🍂صبح سرد پاییزی تون بخیر http://eitaa.com/joinchat/1384120320C0415c1301e
⚜ ذکر صالحین ⚜ 🔰💥 قرآن_کریم 💥🔰 روزی جوانی نزد حضرت موسی (ع) آمد و گفت: ای موسی (ع) خدا را از عبادت من چه سودی می‌رسد که چنین امر و اصرار بر عبادتش دارد؟ حضرت موسی (ع) گفت: یاد دارم در نوجوانی از گوسفندان شعیب نبی چوپانی می‌کردم. روزی بز ضعیفی بالای صخره‌ای رفت که خطرناک بود و ممکن بود در پایین آمدن از آن صخره اتفاقی بر او بیفتد. با هزار مصیبت و سختی به صخره خود را رساندم و بز را در آغوش گرفتم و در گوشش گفتم: ای بز، خدا داند این همه دویدن من دنبال تو و صدا کردنت برای برگشتن به‌سوی من، به خاطر سکه‌ای نقره نیست که از فروش تو در جیب من می‌رود. می‌دانی موسی (ع) از سکه‌ای نقره که بهای نگهداری و فروش تو است، بی‌نیاز است. دویدن من به دنبال تو و صدا کردنت به خاطر، خطر گرگی است که تو نمی‌بینی و نمی‌شناسی و او هر لحظه اگر دور از من باشی به دنبال شکار توست. ای جوان بدان که خدا را هم از عبادت من و تو سود و زیانی نمی‌رسد، بلکه با عبادت می‌خواهد از او دور نشویم تا در دام شیطان گرفتار آییم. 💫و مَنْ یعْشُ عَنْ ذِکْرِ الرَّحْمٰنِ نُقَیضْ لَهُ شَیطَاناً فَهُوَ لَهُ قَرِینٌ و هر کس از یاد خدا روی‌گردان شود شیطان را به سراغ او می‌فرستیم پس همواره قرین اوست.💫 ✨سوره زخرف آیه 36✨ http://eitaa.com/joinchat/1384120320C0415c1301e
✨ بارالها🙏 تنهاراهی که به تومیرسد راه ویادتوست🌹 مهربان خدای من از تو خالصانه میخواهم که هیچ انسانی در🍀 کوچه پس کوچه های زندگی اسیر بن بست نگردد آمیــــــــــن @zekre_salehin
🍂 🍂 ✍یکی از معجزات امام رضا ع که اخیرا اتفاق افتاده است: یک عروس و داماد تهرانی که تازه عروسی میکنند تصمیم میگیرند بنا به اصرار آقا داماد بیایند مشهد ولی عروس خانم با این شرط حاضر میشه بیاد مشهد که فقط برن تفریح و دیدن طرقبه و شاندیز و اصلا داخل حرم نروند و زیارت نکنند. 👈درست چند روزی هم که مشهد بودند را با تفریح و بازار و خرید گذراندند تا اینکه روز آخر شد و چمدانهایشان را داخل ماشینشان گذاشتند و از هتل خارج شدند. وقتی به میدان پانزده خرداد یا به قول مشهدی ها میدان ضد رسیدند آقا داماد وقتی گنبد و گلدسته آقا رو دید ماشین را نگه داشت و سلامی به آقا داد و مشغول دعا بود که عروس خانم هم دستشو از ماشین بیرون آورد به تمسخر گفت: امام رضا بای بای،خیلی مشهد خوش گذشت؛بای بای داماد ماشین را روشن کرد از مشهد خارج شدند،توی راه بودند که عروس خانم خوابش برد،تقریبا نزدیک ظهر بود و چند کیلومتری داشتند تا برسند به نیشابور که ناگهان عروس گریه کنان از خواب پرید و زار زار گریه میکرد، از شوهرش پرسید که الان به کجا رسیدند؟ شوهرش هم جواب داد نزدیک نیشابور هستیم؛ عروس هم در حالی که گریه میکرد و رنگ پریده گفت برگردیم مشهد داماد هرچی اصرار کرد که چرا؟ ما صبح مشهد بودیم واسه چی برگردیم عزیزم؟ عروس گفت : فقط برگردیم مشهد 👈برگشتند به مشهد و وقتی رسیدند به نزدیک حرم؛عروس اصرار کرد که بروند حرم ؛داماد با ادب هم اطاعت کرد ولی با اصرار فراوان دلیل گریه و اصرار برگشتن و حرم رفتن را از خانمش جویا شد که عروس خانم اینطور جواب داد : 👈وقتی در ماشین خواب بودم،خواب دیدم که داخل حرم ،امام رضا ایستاده و یکی از خادمها هم داره اسامی زایرین را برایشان میخوانند و امام رضا هم تایید میکند و برای زوارش مهر تایید میزنن تا اینکه امام رضا گفتند که پس چرا اسم این خانم(عروس)را نخواندی؟ 👈خادم هم جواب داد که آقاجان ایشان این چند روزی که مشهد آمده بودند به زیارت شما نیامده و اعتنایی به حرم و زیارت شما نداشتند آقا... 👈امام رضا جواب داد که اسم ایشان را هم داخل لیست زایرین ما بنویسید؛ این خانم وقت رفتن و خروج از مشهد از من خداحافظی کردند و تشکر کردند پس ایشان هم زایر ما بودند. السلام علیک یاعلی بن موسی الرضا http://eitaa.com/joinchat/1384120320C0415c1301e
✨بسم الله الرحمن الرحیم آیت الطاف خدای کریم ✨بسم الله الرحمن الرحیم نص صحیح است وکلام حکیم ✨بسم الله الرحمن الرحیم طایرفرخنده وحی قدیم ✨بسم الله الرحمن الرحیم کعبه جان ودل اهل نعیم @zekre_salehin
🌼السَّلامُ علیکَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اَباصالحَ المَهدی هر چند که دیر یادمان افتاده ست اینکه تو نیامدی دلیلش ساده ست ما تا سر کوچه آب و جارو کردیم گفتیم بیا جهان ما آماده ست !!! @zekre_salehin
☀️صبحتان متبرک به ذکرصلوات برمحمدوآل محمد(ص)🌺 به رسم ادب هرصبح: السلام علیک یابقیة الله(عج)🌹 السلام علیک یااباعبدالله الحسین(ع)🌹 وصلی الله علی رسول الله وآل رسول الله ورحمة الله☘ @zekre_salehin
⚜ ذکر صالحین ⚜ 🍃🍂 جهـــــت زیبـــائے چهــــره 🍃🍂 ❓❓❓ آیا می شود با دستورات دین و بدون آرایش زیبا شد ❗️ 🌸✨اموری که طبق روایات باعث زیبایی چهره میشود؛ 1⃣👈 قرائت زیاد قرآن 🔰قرآن نوری دارد که باعث شفافیت چهره قاری می شود 2⃣👈 دوری از گناه 🔰گناه ، چهره گناهکار را کریح و سیاه می کند 3⃣👈نماز شب 🔰نماز شب زیبایی یوسف گونه به شخص میبخشد 4⃣👈 تکرار ذکـــر یا جمیل 🔰خداوند زیباست ، و تجلی این ذکر در تکرار کننده آن تاثیر می گذارد http://eitaa.com/joinchat/1384120320C0415c1301e
🌤صبح آمد و از عطر تمنای تو نوشید خورشید هم از جامه لبخند تو پوشید دست من و آرامش موزون نگاهت هر حادثه از چشمه چشمان تو جوشید 🍁سلام، صبحتون بخیر، با آرزوی ایامی توام با موفقیت🍁 @zekre_salehin