eitaa logo
ذکر روزانه
28.5هزار دنبال‌کننده
51.6هزار عکس
27.1هزار ویدیو
891 فایل
💫 أَلَا بِذِکرِ اللَّهِ تَطْمَئِـنُّ الْقُلُــوبُ مدیرکانال @nasim_velayat313 مطالب مذهبی فرهنگی اجتماعی
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
10.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.: *ســلام_اربـابــ_خــوبــم🌸🤚🏻* *صبح ها را به سـلامی به تو پیوند زنـم* *ای سـرآغازتــریـن روز خــدا صبح بخیـر* *به امیــدی ڪـه جـوابــی ز شما می آید* *گفتــم از دور سلامی به شما صبح بخیر* *صلی الله علیه علیک یا ابا عبدالله الحسین* *السلام علی الحسین* *وعلی علی ابن الحسین* *وعلی اولاد الحسین* *وعلی اصحاب الحسین*🌹🌻🌹🌻🌹
✨﷽✨ 🌼مواظب باش حق مردم به گردنت نباشه... ✍یک روز قرار شد والیبال بازی کنیم، من کتانی نداشتم. به یکی از رفقای ابراهیم که کتانی چینی قدیمی پایش بود گفتم: کتانی ات را بده من برم توی زمین. دمپایی خودم را به او دادم و کتانی اش را گرفتم. مشغول بازی شدیم. بعد از بازی دیدم که او رفته. من هم به خانه برگشتم. هنوز ساعتی نگذشته بود که دیدم ابراهیم به درب منزل ما آمد. با خوشحالی به استقبالش رفتم. گفتم: چه خبر از این طرفا؟! بی مقدمه گفت: سعید، خدا توی قیامت از هر چی بگذرد از حق الناس نمی گذرد. برای همین توی زندگی مواظب باش حق مردم به گردنت نباشه. بعد ادامه داد: تا می تونی به وسیله ای که مال خودت نیست نزدیک نشو. خیلی مراقب باش! گفتم: آقا ابرام من نوکرتم. چشم. راستی این رفیقت که کتونی ازش گرفتم، نمی دونم کجاست. قبل از پایان بازی رفت.... (شهید ابراهیم هادی خیلی روی حق الناس حساس بودند) 📚 سلام بر ابراهیم2 /ص 60
✨﷽✨ 🌼به آنچه می‌دانی، عمل کن ✍شیخی عارف و سخنوری توانا روزی به مغازۀ بقالی در بازار رفت و خواست مقداری گردو بخرد. قیمت گردو را پرسید. بقال پیمانه را داد و به شیخ گفت: گردو‌ها را دستت بگیر و سبک‌سنگین کن و هرکدام وزنی نداشت (پوچ بود) جدا کن. شیخ سؤال کرد: چرا چنین لطفی در حق من می‌کنید؟! (گردوی سالم را به من و خراب را به دیگران می‌فروشی!) بقال گفت: شما عالم و خطیبی باسواد هستید. من مطالب زیادی از شما یاد گرفته‌ام و به‌ وجود شما افتخار می‌کنم و می‌خواهم جبران علم کنم. شیخ آه سردی کشید و سری به تأسف تکان داد و پیمانه را به بقال داد. سپس گفت: این همه من در منبر، از انصاف سخن گفتم. بهای علم من آن بود که مانند دیگران، گردو به پیمانه برای من می‌کشیدی نه اینکه اختیار انتخاب دهی و چنین پیشنهادی به من بدهی! احترام مرا زمانی نگه داشته بودی که آنچه را در پای منبرم شنیده بودی استفاده و عمل می‌کردی. مرا نیازی به جبران حق‌الزحمه علمم با مقداری گردوی پُرمغز نبود. وای بر حال من که بر پای منبر من چنین کسانی می‌نشینند.
✍حاج اسماعیل دولابی: خوش حال کردن شخص محزون چه با بخشش مال چه با حرف و سخن و چه با نشستن پهلوی او کفاره ی گناهان است... ❣مردم رو خوشحال کنیم❣
✍عارفی را پرسیدم روی نگین انگشترم چه حک کنم که وقتی شادم به آن بنگرم و هر وقت که غمگین هستم به آن نظر کنم؟! گفت: حک کن "میگذرد"
🌱خِشت اَول را اگر زهرا گذارد دربقیع تاثُریا میرود دیوار ایوان حسن.... 🌱سینه‌ی ما تا اَبد آرامگاه مجتباست صدهزاران‌ چون پریشان گشته‌ دربان‌حسن... 🤲🌷
💥الصَّدَقَهُ دَوَاءٌ مُنْجِحٌ وَ أَعْمَالُ الْعِبَادِ فِی عَاجِلِهِمْ نُصْبُ أَعْیُنِهِمْ فِی آجَالِهِمْ - 🌓صدقه دادن دارویی ثمر بخش است، و کردار بندگان در دنیا، فردا در پیش روی آنان جلوه گر است. 📘 🤲🌷
💚آقــــا، جان مادرت امسال هم سوا نکن و درهم بخر...💚😢 👆😍