هر كس خود را در جايگاه هاى تهمت قرار دهد، نبايد كسى را كه به او گمانِ بد مى برد سرزنش كند... *خوب به این حکمت‌ فکر کن‌.... آیا تا به حالا حرکتی یا رفتاری‌ یا پوششی یا نوع آرایشی‌ یا حرفی‌ یا .... زده یا انجام داده ای که دیگران سرزنشت‌ کنند؟ @zendagibazendagishohada

*حکایتی زیبا از یکی از افسران ارتش السلام علیک یا مظلوم یا فاطمة زهرا سلام الله علیها *تابستان 1363 در شاهرود هنگام آموزش سربازان در صحرا، با مادري به همراه دو دخترش برخورد كردم كه در حال درو كردن گندم‌هايشان بودند، فرمانده‌ي گروهان، ستوان آسيايي به من گفت: مسلم بیا سربازان دو گروهان را جمع كنيم و برويم گندم‌هاي آن پيرزن را درو كنيم..... به او گفتم: چه بهتر از اين! شما برويد گروهان خود را بياوريد تا با آن پيرزن صحبت كنم. جلو رفتم پس از سلام و خسته نباشيد گفتم: مادر شما به همراه دخترانتان از مزرعه بيرون برويد تا به كمک سربازان گندم‌هايتان را درو كنيم. شما فقط محدوده‌ي زمين خودتان را به ما نشان دهيد و ديگر كاري نداشته باشيد پيرزن پس از تشكر و قدرداني گفت: پس من مي‌روم براي كارگران حضرت فاطمه‌ي زهرا(سلام الله عليها) مقداري هندوانه بیاورم.... ما از ساعت 9 الي 11/30 صبح توسط پانصد سرباز تمام گندم‌ها را درو كرديم.بعد از اتمام كار، سربازان مشغول خوردن هندوانه شدند. من هم از اين فرصت استفاده كردم و رفتم كنار پيرزن، به او گفتم: مادر چرا صبح گفتید مي‌روم تا براي كارگران حضرت فاطمه(س) هندوانه بياورم. شما به چه منظور اين عبارت را استفاده كرديد؟ گفت : ديشب حضرت فاطمه‌ي زهرا(سلام الله عليها) به خوابم آمد و گفت: چرا كارگر نمي‌گيری‌ تا گندمهايت را درو كند ديگر از تو گذشته اين كارهاي طاقت‌فرسا را انجام دهی‌ من هم به آن حضرت عرض كردم: ای بانو تو كه مي‌داني تنها پسر و مرد خانواده ما به شهادت رسيده است و درآمدمان نيز كفاف هزينه‌ ی كارگر را نمي‌دهد، پس مجبوريم خودمان اين كار را انجام دهيم.... بانو فرمودند: غصه نخور! فردا كارگران از راه خواهند رسيد. بعد از اين جمله از خواب پريدم امروز هم كه شما اين پيشنهاد را داديد، فهميدم اين سربازان، همان كارگران حضرت مي‌باشند. پس وظيفه‌ي خود ديدم از آنها پذيرايي كنم... بعد از عنوان اين مطلب، ناخودآگاه قطرات اشك از چشمانم سرازير شد و گفتم: سلام بر تو اي دخت گرامي پيامبر(سلام الله عليها)  فدايت شوم كه ما را به كارگری خود قابل دانستی‌.... *راوی : سرگرد مسلم جوادی‌ ‌منش منبع: كتاب نبرد ميمك، احمد حسينا، مركز اسناد انقلاب اسلامی‌ @zendagibazendagishohada

من اشخاص زنده را آنانی می دانم که مبارزه می کنند، مباره با گناه و ترس و منزوی شدن و سیگار کشیدن و اعتیاد و ارتباط با نامحرم و بی حجابی و .... @zendagibazendagishohada

خردمند از آن رو خوشبخت است، که می داند خوشبختی، در راستی و پاکی است. @zendagibazendagishohada

حتی برای شوخی و خنده، کاری نکنید که موجب سوءظن همسرتان نسبت به شما شود، سوءظن استوارترین زندگی های زناشویی را نیز، به آنی از هم پاشیده است. @zendagibazendagishohada

هر اقدامی اگر بزرگ باشد، ابتدا محال به نظر می رسد، پس نگران نباش و با تلاش ادامه بده @zendagibazendagishohada

#ازدواج‌ @zendagibazendagishohada

آنجا که بايد سخن درست گفت، در خاموشى خيرى نيست، چنانکه در سخن نا آگاهانه نيز خيرى نخواهد بود. *حکمت ۱۸۲ نهج البلاغه‌ @zendagibazendagishohada

آن چيست كه روز می دود و شب پاسبان اتاق است؟ جواب؟ #سرگرمی‌ #معما‌ #چیستان #مسابقه @zendagibazendagishohada

*چقدر فاصله بين دو عمل دور است: عملى که لذّتش مي ‏رود و کيفر آن مي ‏ماند، و عملى که رنج آن مي ‏گذرد و پاداش آن ماندگار است *حکمت ۱۲۱ نهج البلاغه‌ @zendagibazendagishohada

زن و مرد جوانی به محله جدیدی اسبا‌ب‌کشی کردند. روز بعد ضمن صرف صبحانه، زن متوجه شد که همسایه‌اش درحال آویزان کردن رخت‌های شسته است و گفت: لباس‌ها چندان تمیز نیست. انگار نمی‌داند چطور لباس بشوید. احتمالا باید پودر لباس‌شویی بهتری بخرد.همسرش نگاهی کرد اما چیزی نگفت. هربار که زن همسایه لباس‌های شسته‌اش را برای خشک شدن آویزان می‌کرد، زن جوان همان حرف را تکرار می‌کرد تا اینکه حدود یک ماه بعد، روزی از دیدن لباس‌های تمیز روی بندرخت تعجب کردوبه همسرش گفت: "یاد گرفته چطور لباس بشوید. مانده‌ام که چه کسی درست لباس شستن را یادش داده.." مرد پاسخ داد: من امروز صبح زود بیدار شدم و پنجره‌هایمان را تمیز کردم! زندگی هم همینطور است.وقتی که رفتار دیگران رامشاهده می‌کنیم، آنچه می‌بینیم به درجه شفافیت پنجره‌ای که از آن مشغول نگاه ‌کردن هستیم بستگی دارد. قبل از هرگونه انتقادی،بد نیست توجه کنیم به اینکه خوددر آن لحظه چه ذهنیتی داریم و از خودمان بپرسیم آیا آمادگی آن را داریم که به‌ جای قضاوت کردن فردی که می‌بینیم، در پی دیدن جنبه‌های مثبت او باشیم. @zendagibazendagishohada

ذهنتان را از آرزوی دیدار خداوند لبریز کنید، با او باشید، او را بپرستید، او را تجلیل و تکریم کنید و طعم شکوه، جلال، عظمت و اقتدارش را بچشید که بالاتر و برتر از این، هیچ خوشی و سعادتی وجود ندارد. @zendagibazendagishohada