اولین گام موفقیت، این است
که بتوانی موفقیت دیگران را #تحمل کنی.
دومین گام موفقیت، این است که
بتوانی موفقیت دیگران را #تحسین کنی.
سومین گام موفقیت، این است که
بتوانی موفقیت دیگران را #تقلید کنی.
آخرین گام موفقیت این است
که بتوانی به شیوه ی خودت #موفق شوی.
ماه را نشانه بگیرید، اگر به هدف نزنید
حتما یکی از #ستارهها را خواهید زد.
به درختان جنگل گفتم: چرا شما با این عظمت از تکه آهنی بنام تبر میترسید؟ گفتند: رنج ما از تبر نیست، از دسته ی آنست که از جنس خودمان است.
*آدم كسي مباش!*
علامه جعفری میگفت
روزي طلبه فلسفه خواني نزد من آمد تا برخي سوالات بپرسد. ديدم جوان مستعديست كه استاد خوبي نداشته است. ذهن نقاد و سوالات بديع داشت كه بي پاسخ مانده بود. پاسخ ها را كه مي شنيد، مثل تشنه اي بود كه آب خنكي يافته باشد. خواهش كرد برايش درسي بگويم و من كه ارزش اين آدم را فهميده بودم، پذيرفتم. قرار شد فلان كتاب را نزد من بخواند. چندي كه گذشت، ديدم فريفته و واله من شده است. در ذهنش ابهت و عظمتي يافته بودم كه برايش خطر داشت. هرچه كردم، اين حالت درو كاسته نشد. مي دانستم اين شيفتگي، به استقلال فكرش صدمه مي زند. تصميم گرفتم فرصت تعليم را قرباني استقلال ضميرش كنم.
روزي كه قرار بود براي درس بيايد، در خانه را نيم باز گذاشتم. دوچرخه فرزندم را برداشتم و در باغچه، شروع به بازي و حركات كودكانه كردم. ديدمش كه سر ساعت، آمد. از كنار در، دقايقي با شگفتي مرا نگريست. با هيجان، بازي را ادامه دادم. در نظرش شكستم. راهش را كشيد و بي يك كلمه، رفت كه رفت.
اينجا كه رسيد، مرحوم علامه جعفري با آنهمه خدمات فكري و فرهنگي به اسلام ، گفت :
براي آخرتم به معدودي از اعمالم، اميد دارم. يكي همين دوچرخه بازي آنروز است!
درس استاد آن شب آن بود كه دنبال آدمهاي بزرگ بگرديد و سعي كنيد دركشان كرده از وجودشان توشه برگيريد. اما مريد و واله كسي نشويد. شما انسانيد و ارزشتان به ادراك و استقلال عقلتان است. *عقلتان را تعطيل و تسليم كسي نكنيد. آدم كسي نشويد، هر چقدر هم طرف بزرگ باشد.*
نها در خلوت اتاق ،
با هر چیزی میشود حرف زد
با میز، با گلهای شمعدانی،
با هرچه که هست...
اما من دیوانه ام !
میان این همه هست ،
با تو حرف میزنم که نیستی ...!
👤 مهتاب یغما
من چه در وهم وجودم چه عدم، دل تنگم
از عدم تا به وجود آمده ام، دل تنگم
راز گل کردن من، خون جگرخوردن بود
از درآمیختن شادی و غم دل تنگم
خوشه ای از ملکوت تو مرا دور انداخت!
من هنوز از سفر باغ ارم دل تنگم
گرچه بخشید گناه پدرم آدم را!
به گناهان نبخشوده قسم دل تنگم
حال، در خوف و رجا رو به تو بر می گردم
دو قدم دلهره دارم، دو قدم دل تنگم
نشد از یاد برم خاطره ی دوری را
گرچه امروز رسیدیم به هم! دل تنگم!
👤فاضل نظری
💥تا وقتی گفت و گو را "گفتگو"می نویسم از جایمان تکان نخواهیم خورد
✍جلال آل احمد
تا وقتی آیین گفت و گو را ندانیم و پایبند آن نباشیم از جایی که هستیم تکان نخواهیم خورد ، تا وقتی ( گفت و گو ) را گفتگو مینویسیم و موقع بیان کردن آن ( گفـتِـگو ) میگوییم نباید در انتظار هیچ معجزهای باشیم
تا وقتی یاد نگیریم ( گفت و گو ) آیین دارد و اصلا بند نخست این آیین به همان "واو" وسط مربوط میشود که یعنی : بگذار دیگری بگوید و تو خوب گوش کن تا حرفش را بفهمی ، حرفش که تمام شد اندکی تامل کن و آنگاه تو سخن بگو ...
( گفت و گو ) را ( گفت و گو ) بنویسیم
رفته بودم سفر. روستایی در تربت جام. مرز افغانستان. #میش_بند دیدم.
گله معمولاً یک میش زرنگ دارد که فرمانده است. شب وقتی چوپان گله را یکجا می خواباند، با طنابی که اسمش میش بند است پای میش زرنگ را می بندد که اگر خودش خواب ماند و میش زودتر بیدار شد گله را نبرد دنبال خودش!
آشناست! نه؟
احسان محمدی
🎥 در سکوت از افسردگی خود رنج نبرید
👤 نیکی وبر آلن
همراه با زیرنویس همزمان فارسی و انگلیسی
❤️☀️❤️☀️❤️
اگر همواره آغوشی امن برای دیگرانی، این آغوش را از خودت نیز دریغ نکن!
انیمیشن کوتاه Side Effects (اثرات جانبی)