تاریخ ثبت نام تموم شده بود...
بالاخره رفت نمایشگاه، قیمت کتابا خیلی بالا بود.با دیدن هرکدومشون کلی حرص میخورد که چرا دوتا بن نگرفته...
آخر هم مجبورشد به خرید چندتا اکتفا کنه و برا داشتنِ بقیشون تا سال بعد صبر کنه! ...فقط یه عشقِ #کتاب میدونه آدم این جور وقتا چه حسی داره !
حالا که #رمضان داره میرسه به این فکر میکرد که چه قدر خدا تو این ماه به آدم #تخفیف میده ...#هدیه میده،ثبت نام هم نمیخواد فقط فرصتش محدوده !
آیا این #فرصت_طلایی رو غنیمت میدونه ؟!! ...
تب داشت؛ میلرزید ،اما دلش تنگ شده بود...
کشون کشون خودشو رسوند مسجد ...یه گوشه نشست خودشو جمع کرد ..عرق سرد روپیشونیش نشسته بود...
نماز تمام شد...نگاه امام بهش گره خورد نزدیکش شدند و فرمودند: حالت خوبه؟چندروزِ ندیدمت.
گفت : آقا چند روزِ که مریض شدم امروز فقط به #عشق شما اومدم❤️...
امام فرمود: میدونستی هر وقت شما
#مریض میشید ماهم مریض میشیم...
#غمگین که باشید ماهم غمگین میشیم...
#دعا که میکنید براتون آمین میگیم ...
پ.ن :
حتی من از تصور اینکه به من فکر میکنی میمیرم❤️😭
#استعداد چیزیه که اگه کشف بشه میتونه سرنوشت یه #انسان وحتی یه #مملکت رو عوض کنه و اگه بهش بها داده نشه ممکنه یه کسی که میتونست دانشمند، ورزشکار، هنرمندو...باشه رو تبدیل به یه #معتاد ِ گوشه خیابون بکنه...یا از کشورش فراری بده...حالا این #عصر_جدید یعنی عصر استعداد ها یعنی کشف توانایی هایی که گوشه گوشه این سرزمین وجود داره وما ازش بیخبریم! وچه قدر کیف میکنیم وقتی هر کدومو رو صحنه میبینیم وشاهد موفقیتش هستیم.
پ.ن : لطفا#منصفانه_نقد_کنیم وقتی قرارِ چنین برنامه دقیقی با درنظر گرفتن سلایق یه ملت وعقایدشون وهمه نکات دیگه ساخته بشه خیلی سخته .درسته بالاخره نقدهایی هست(مثلا تقلیدی بودن دکورش)، اما با این وجود ایرانیزه شده وبه انواع استعدادها در زمینه های مختلف پرداختن واین واقعا خیلی خوبه. پس بقیه کار بعهده خود پدر مادرهاس که همزمان با دیدن این برنامه با فرزندشون صحبت کنن و برای کشف استعدادش وشناخت توانایی هاش بهش کمک کنن و تشویقش کنن حالا در هر زمینه ای که هست!
_بهت گفته بودم یکی هست که عاشقته و میخواد همه چیزشو بپات بریزه ، حواسش به حالِ دلت هست و مدام مراقبته؟
_وا کی؟؟ منو میخواد؟!!!😳
_آره عزیزم اتفاقا خیلی حواست بهش نیست دلش برات تنگ شده❤️ میخوای باهاش حرف بزنی؟؟!دلش میخواد صداتو بشنوه...
_من ؟؟!!! وایی مگه داریم؟؟! 😍
ببین برات چه پیامایی فرستاده :
اگر کسانی که از من روی برمیگردانند، بدانند چقدر به آنها علاقه ❤️دارم، هر آینه از شوق جان میسپردند😢.
من شنیدن صدای بنده هایم هنگام دعا را دوست دارم❤️...
پ.ن :
#ماه_رمضان
ماه#عاشقی
وقتی بهت فکر میکنم حس میکنم عطر تو رو میگیرم
حتی من از تصور اینکه به من فکر میکنی میمیرم❤️
تعدادشان خیلی کم بود وهمه جا محاصره؛
سه روز بود که غذا نداشتند و گرسنه بودند
برای درامان ماندن دورشان خندق(گودال) کندند...بعضی ها دلشان از ترس خالی شده بودو میگفتند یاری خدا که میگویند دروغ است!
امیدها قطع شده بود.
عداه ای اما دل قرص کرده بودند به یاری خدا ومنتظر بودند...
آن طرف خندقی ها سه برابر جمعیت داشتند وسور وساتی به پابود. کلی هم آتش روشن کرده بودند تا کبابی به بدن بزنند...
ناگهان هوا بهم ریخت طوفان عجیبی به پاشد آتشها به جای کباب به جانِ چادر ها افتادند همه ترسیدند و فرار کردند به سمت عقب وعده ای هم سوختند...عقب نشینی!!!
به همین راحتی گروهی کم بر گروهی بسیار بدون خونریزی پیروز شدند آنهم یه شبه !
آری یاری خدا چنین است!
اندکی صبر،سحر نزدیک است!
پ.ن :
برداشتی از آیات ۹تا۲۶احزاب
هدایت شده از نمکتاب 🇮🇷
#پدر
◼ اگر ۲۰ یاور داشتی پس بجنگ…
این را پیامبر خدا به امیرالمؤمنین فرموده بود؛ وقتی که همه مدینه در یک چرخش عجیب حرف خدا و رسول را زمین گذاشتند. علی را کنار زدند و با دیگری بیعت کردند.
پیامبر در غدیر فریاد زده بود که خدا علی را انتخاب کرده است، در موقعیت های دیگر هم، وصی و جانشین را او معرفی کرده بود…
اما حالا مردم با اختیار خودشان به علی گفتند: نه.
به دنیا رأی «آری» دادند.
علی گفت: خدا در قرآن فرموده اگر ۲۰ نفر باشید و صبر کنید، بر ۲۰۰ نفر غلبه می کنید. بار خدایا ۲۰ نفر هم پیدا نشد.
به خدا سوگند اگر به اندازه این گوسفندان، مردانی خیرخواه خدا و رسول می داشتم، او را از حکومت خلع میکردم… و به خدا پیدا نشده بود… امام این را ۳ بار فرمودند و… به خانه بازگشتند.
###
💠namaktab.ir
🔶namaktab.blog.ir
🔷 @namaktab_ir
داشت بازی میکرد یهو کنجکاویش گل کرد و رفت سمت پاراوانِ گوشهِ خونه که یه دفعه افتاد روش هیچی نمیگفت ترسیده بود. رفتم سمتش .گفتم چرا دست زدی آخه؟ همین طور که داشت نگام میکرد،بغضش ترکید انتظار نداشت چیزی بهش بگم اومد بغلم وزار زار گریه کرد...
خدایا کلی اشتباه کردم سرم داد نزدی ، دعوام نکردی ،به آغوشت گرفتی مهربونی کردی...بهم گفتی : هرچه قدرهم خرابکاری کردی فقط بیا پیش خودم! فقط برگرد بیا بغلم ...
حالا کلی خرابکاری کردمو، هیشکی رم ندارم، خستم خسته...
بغلم کن دستمو بگیر...