سه سالشه یه سره میگه بزن #عصرجدید ببینم😳
حالا ما نهایتا عمو پورنگ میدیدیم😐
به قول استاد اینا نسل هزاره سوم ان!😬😎
می اندیشم به اینکه میان این ردوپا ها ...به گمانم شاید یکی مالِ تو باشد...ودلم برایت تنگ میشود...آخر مگر نه اینکه درکنار ما راه میروی نفس میکشی واز احوالمان باخبری؟! واین منم که نمیشناسمت...ومشکلم اینست که گاهی آن هم فقط گاهی به تو فکر میکنم، و
دریغ از قدمی که به سوی تو بردارم...
حالِ ما چندیست #غروب_جمعه است تورا به خدا فقط برگرد...
تاریخ ثبت نام تموم شده بود...
بالاخره رفت نمایشگاه، قیمت کتابا خیلی بالا بود.با دیدن هرکدومشون کلی حرص میخورد که چرا دوتا بن نگرفته...
آخر هم مجبورشد به خرید چندتا اکتفا کنه و برا داشتنِ بقیشون تا سال بعد صبر کنه! ...فقط یه عشقِ #کتاب میدونه آدم این جور وقتا چه حسی داره !
حالا که #رمضان داره میرسه به این فکر میکرد که چه قدر خدا تو این ماه به آدم #تخفیف میده ...#هدیه میده،ثبت نام هم نمیخواد فقط فرصتش محدوده !
آیا این #فرصت_طلایی رو غنیمت میدونه ؟!! ...
تب داشت؛ میلرزید ،اما دلش تنگ شده بود...
کشون کشون خودشو رسوند مسجد ...یه گوشه نشست خودشو جمع کرد ..عرق سرد روپیشونیش نشسته بود...
نماز تمام شد...نگاه امام بهش گره خورد نزدیکش شدند و فرمودند: حالت خوبه؟چندروزِ ندیدمت.
گفت : آقا چند روزِ که مریض شدم امروز فقط به #عشق شما اومدم❤️...
امام فرمود: میدونستی هر وقت شما
#مریض میشید ماهم مریض میشیم...
#غمگین که باشید ماهم غمگین میشیم...
#دعا که میکنید براتون آمین میگیم ...
پ.ن :
حتی من از تصور اینکه به من فکر میکنی میمیرم❤️😭
#استعداد چیزیه که اگه کشف بشه میتونه سرنوشت یه #انسان وحتی یه #مملکت رو عوض کنه و اگه بهش بها داده نشه ممکنه یه کسی که میتونست دانشمند، ورزشکار، هنرمندو...باشه رو تبدیل به یه #معتاد ِ گوشه خیابون بکنه...یا از کشورش فراری بده...حالا این #عصر_جدید یعنی عصر استعداد ها یعنی کشف توانایی هایی که گوشه گوشه این سرزمین وجود داره وما ازش بیخبریم! وچه قدر کیف میکنیم وقتی هر کدومو رو صحنه میبینیم وشاهد موفقیتش هستیم.
پ.ن : لطفا#منصفانه_نقد_کنیم وقتی قرارِ چنین برنامه دقیقی با درنظر گرفتن سلایق یه ملت وعقایدشون وهمه نکات دیگه ساخته بشه خیلی سخته .درسته بالاخره نقدهایی هست(مثلا تقلیدی بودن دکورش)، اما با این وجود ایرانیزه شده وبه انواع استعدادها در زمینه های مختلف پرداختن واین واقعا خیلی خوبه. پس بقیه کار بعهده خود پدر مادرهاس که همزمان با دیدن این برنامه با فرزندشون صحبت کنن و برای کشف استعدادش وشناخت توانایی هاش بهش کمک کنن و تشویقش کنن حالا در هر زمینه ای که هست!
_بهت گفته بودم یکی هست که عاشقته و میخواد همه چیزشو بپات بریزه ، حواسش به حالِ دلت هست و مدام مراقبته؟
_وا کی؟؟ منو میخواد؟!!!😳
_آره عزیزم اتفاقا خیلی حواست بهش نیست دلش برات تنگ شده❤️ میخوای باهاش حرف بزنی؟؟!دلش میخواد صداتو بشنوه...
_من ؟؟!!! وایی مگه داریم؟؟! 😍
ببین برات چه پیامایی فرستاده :
اگر کسانی که از من روی برمیگردانند، بدانند چقدر به آنها علاقه ❤️دارم، هر آینه از شوق جان میسپردند😢.
من شنیدن صدای بنده هایم هنگام دعا را دوست دارم❤️...
پ.ن :
#ماه_رمضان
ماه#عاشقی
وقتی بهت فکر میکنم حس میکنم عطر تو رو میگیرم
حتی من از تصور اینکه به من فکر میکنی میمیرم❤️
تعدادشان خیلی کم بود وهمه جا محاصره؛
سه روز بود که غذا نداشتند و گرسنه بودند
برای درامان ماندن دورشان خندق(گودال) کندند...بعضی ها دلشان از ترس خالی شده بودو میگفتند یاری خدا که میگویند دروغ است!
امیدها قطع شده بود.
عداه ای اما دل قرص کرده بودند به یاری خدا ومنتظر بودند...
آن طرف خندقی ها سه برابر جمعیت داشتند وسور وساتی به پابود. کلی هم آتش روشن کرده بودند تا کبابی به بدن بزنند...
ناگهان هوا بهم ریخت طوفان عجیبی به پاشد آتشها به جای کباب به جانِ چادر ها افتادند همه ترسیدند و فرار کردند به سمت عقب وعده ای هم سوختند...عقب نشینی!!!
به همین راحتی گروهی کم بر گروهی بسیار بدون خونریزی پیروز شدند آنهم یه شبه !
آری یاری خدا چنین است!
اندکی صبر،سحر نزدیک است!
پ.ن :
برداشتی از آیات ۹تا۲۶احزاب
هدایت شده از نمکتاب
#پدر
◼ اگر ۲۰ یاور داشتی پس بجنگ…
این را پیامبر خدا به امیرالمؤمنین فرموده بود؛ وقتی که همه مدینه در یک چرخش عجیب حرف خدا و رسول را زمین گذاشتند. علی را کنار زدند و با دیگری بیعت کردند.
پیامبر در غدیر فریاد زده بود که خدا علی را انتخاب کرده است، در موقعیت های دیگر هم، وصی و جانشین را او معرفی کرده بود…
اما حالا مردم با اختیار خودشان به علی گفتند: نه.
به دنیا رأی «آری» دادند.
علی گفت: خدا در قرآن فرموده اگر ۲۰ نفر باشید و صبر کنید، بر ۲۰۰ نفر غلبه می کنید. بار خدایا ۲۰ نفر هم پیدا نشد.
به خدا سوگند اگر به اندازه این گوسفندان، مردانی خیرخواه خدا و رسول می داشتم، او را از حکومت خلع میکردم… و به خدا پیدا نشده بود… امام این را ۳ بار فرمودند و… به خانه بازگشتند.
###
💠namaktab.ir
🔶namaktab.blog.ir
🔷 @namaktab_ir
داشت بازی میکرد یهو کنجکاویش گل کرد و رفت سمت پاراوانِ گوشهِ خونه که یه دفعه افتاد روش هیچی نمیگفت ترسیده بود. رفتم سمتش .گفتم چرا دست زدی آخه؟ همین طور که داشت نگام میکرد،بغضش ترکید انتظار نداشت چیزی بهش بگم اومد بغلم وزار زار گریه کرد...
خدایا کلی اشتباه کردم سرم داد نزدی ، دعوام نکردی ،به آغوشت گرفتی مهربونی کردی...بهم گفتی : هرچه قدرهم خرابکاری کردی فقط بیا پیش خودم! فقط برگرد بیا بغلم ...
حالا کلی خرابکاری کردمو، هیشکی رم ندارم، خستم خسته...
بغلم کن دستمو بگیر...
صبح با صدای انفجار بیدارشد فوری پنجره رو باز کرد، خونه فوزیه رو زده بودن! خداروشکر دیشب خونه نبودن آخه مادرش چند وقته تو سرزمینهای اشغالی زندانیِ و فوزیه وخواهربرادراش پیش مادربزرگشون رفتن.
افتاد رو تخت و یه نفس راحت کشید...یه دفعه باصدای جیغ وداد بلند شد از پنجره نگاه کرد ،وای انگار صدایِ حلما بود!! مثل اینکه امروز نوبت اوناست که با لگدوتوهین از خونه خودشون بیرونشون کنن...
رفت توفکر : نکنه فردا نوبتِ خونه ماست؟!
این صحنه ها بیش از نیم قرنِ که هرروز داره براشون تکرار میشه!!!
جمعه، #روز_قدس قدم های من وتو سهم کوچیکی هستند برای ابراز همدردی ودفاع از حق کودکان مظلوم #فلسطین !
به امیدِ جهانی عاری از هرگونه #ظلم وجنایت وپر از #صلح و#آرامش و#عدالت
« برسر ظلم فریاد بزن !چرا که سکوت، تو را روزی قربانی اوخواهد کرد! »
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸سبحان الله
☘الحمدلله
الله اکبر...
شیشه رو دادم پایین و سعی کردم از اطرافم وبادی که به صورتم میخوره لذت ببرم☺️...
باهرتکون ماشین تو سرعت بالا هی بخودم میگفتم نترس ! تا خدا نخواد چیزی نمیشه وذکرِ پراید وسیله اس رو باخودم تکرار میکردم😂...
تازه تصورکنید باد شدیدی هم شروع کنه به وزیدن ، حس میکنی سوار هواپیمایی شدی که هی میفته تو چاله های هوایی!😅
یادِ کارای اشتباهم میفتادم و بدرگاه الهی توبه کردم خلاصه هروقت خواستین خالصانه خدا را صدا کنید ودعا کنید🙏 سوارِ پراید بشین چنان حالِ معنوی بهتون دست میده که هیچ جا گیرش نمیارین!😅😂
به بهانه امروز...
کاش من هم بهلطف مذهب نور
تا مقام حضور میرفتم
کاش مانند یار صادقتان
بیامان در تنور میرفتم
علم عالم در اختیار شماست
جبر در این مسیر حیران است
چشمهایت طبیب و بیمارش
یک جهان جابربن حیان است
روز و شب را رقم بزن آخر
ماه و خورشید در مُرکّب توست
ملک لاهوت را مراد تویی
آسمانها مرید مذهب توست
قصه تکرار میشود یعنی
باز هم در مدینه عاشق نیست
کوچه در کوچه شهر را گشتم
هیچکس با امام، صادق نیست
خواب دیدم که پشت پنجرهها
روبهروی بقیع گریانم
پابهپای کبوتران حرم
در پی آن مزار پنهانم
گریه در گریه با خودم گفتم
جان افلاک پشت پنجرههاست
آی مردم ! تمام هستی ما
در همین خاک پشت پنجرههاست
(برقعی)
وای فک کن امتحان داشته باشی! بعد هی زنگ بزنی به شیش تا تاکسی تلفنی و اسنپ وفلان ولی ماشین گیر نیاد😣 ساعت ۴ شروع امتحانِ ولی تازه یه ماشین داغون که یه پیرمرد رانندشه پیدا کنی بعد باسرعت ۶۰تا بره ازش خواهش کنی تندتر بره چون عجله داری اونوقت لج کنه وبا سرعت ۴۰تا بره!!😳😒
آدم گاهی وقتا هرچی هم حرص میخوره شرایط بدتر میشه از یه جایی به بعد اوضاع مثل طنز میشه وخنده دار !
بعدم ده دقیقه بعدِ شروعِ امتحان که رسیدی شماره صندلیو اشتباه بخونی🤕 و مراقب که خندش گرفته بود از حال داغونت😏 (نفس نفس زنون گیج بین صندلیا وایسادی🙃) صندلیتو نشونت میده و تازه اول ماجراست دوتااز سوالا از اونجایی بود که نخوندی😶....
خلاصه
بعداز امتحان ترجیح میدی پیاده بری تا خونه تا هوای این اتفاقا از سرت بپره!!😇😎😌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خواننده آمریکایی بود...(خودش میگفت تجربه همه چیز را داشتم...)اما یک روز یک کتاب مسیر زندگی اورا تغییر داد...حالا بازهم میخواند اما خواندنش رنگ وبوی دیگری دارد...بنظرشما چه کتابی بوده؟
برای اینکه بفهمید داستان بسیار
جذاب زندگی #محمد_ عرب را در کتاب#تولد_در_لس_آنجلس
بخوانید...
شد سرود رو لبامون.mp3
5.81M
خوشحالی یعنی آهنگِ ماشین عروسیت این مولودیِ خوشگل عروسیِ حضرت زهرا س و حضرت علی ع باشه... 😍
سالگرد ازدواج این دو حضرت عشق مبارک🌸🌸🌸❤️❤️❤️
گاهی درهیاهوی سختی ها
فشارها
گرانی ها
دلنگرانی ها
ظلمها
یادی از خدای بزرگ بکنیم
و بدانیم تمام این اتفاقات روبروی چشمان خداونداست
اوهست ومیبیند
تادلهایمان آرام بگیرد
《اَلابِذکراَلله تَطمئن القلوب》
اهالی روستا گفتند: امروز آب نداریم!
به احترام عاشورای حسین ع از چاه آب نمیکشیم...