eitaa logo
🌍زندگی رنگی🎨
52 دنبال‌کننده
277 عکس
55 ویدیو
2 فایل
زندگی انگار طیفی است از رنگها؛گاهی سبز گاهی زرد گاهی سیاه و... تا دنیا دنیاست، بالا و پایین هم هست ، مهم اینست ماچه گونه می بینیم؟👓 @zendegi_rangiiii
مشاهده در ایتا
دانلود
حاج محمود کریمیشد سرود رو لبامون.mp3
زمان: حجم: 5.81M
خوشحالی یعنی آهنگِ ماشین عروسیت این مولودیِ خوشگل عروسیِ حضرت زهرا س و حضرت علی ع باشه... 😍 سالگرد ازدواج این دو حضرت عشق مبارک🌸🌸🌸❤️❤️❤️
گاهی درهیاهوی سختی ها فشارها گرانی ها دل‌نگرانی ها ظلم‌ها یادی از خدای بزرگ بکنیم و بدانیم تمام این اتفاقات روبروی چشمان خداونداست اوهست ومی‌بیند تادلهایمان آرام بگیرد 《اَلابِذکراَلله تَطمئن القلوب》
اهالی روستا گفتند: امروز آب نداریم! به احترام عاشورای حسین ع از چاه آب نمیکشیم...
میریم کنار دریای زیبای خزر از اومدن موج روی شنای ساحل لذت میبریم وصدای قشنگش بهمون آرامش میده ....نمیدونستیم برا این همه آرامشِ آبیِ لذت بخش چه خون ها ریخته شد روی همین شنها چه قدر هم وطنای عزیزمون از گرسنگی وظلم خبیث آواره شدن نمیدونستیم کوچک_خان_جنگلی عزیزمون همراه یارانش چه سختی هایی کشیدن .... کاش قدر این و روبدونیم.... کاش به این کشواری ظالم دیگه اعتماد نکنیم !!!
بعد از کلی انتظار رسیدیم پایانه مهران باورکردنی نبود...از همون ابتدا صدای مداحی حس و حالِ عجیبی به آدم میداد. انگار وارد اتمسفر جدیدی شدیم که رنگ وبوی همه چیز یهو فرق کرد خادمان با لبهای خندون وچهره مهربون با سلام و صلوات و قرآن گرفتن بدرقمون میکردن...محو تماشای این صحنه ها بودم که یهو یه جوون سر کالسکه رو محکم گرفت صورتشو کج کرد وبا نگاه ولحنی پراز التماس خواهش کرد که بریم موکبشون پذیرایی بشیم...تا عمر دارم اصرارش و اوج تواضعش یادم نمیره...خدای من این همه لطف برای این بود که ما قراره زائر امام حسین (ع) باشیم ... لا یوم کیومک یا اباعبدلله استقبال از ما کجا و استقبال شامیان از خواهرتان کجا!...
کودکش دیگر خسته شده بود ، خودش هم دیگر توان قدم برداشتن نداشت...انگار گرمای سوزان آفتاب مثل پتک به سرش میخورد ،چشمانش سیاهی میرفت...بالاخره ماشین که نه یک کامیون پیدا شد! تا دویست ستون رفتن هم غنیمت بود درآن اوضاع.کالسکه را سوار کردند، مرد هم رفت بالا ...زن لحظاتی غرق تحیر شد که چه گونه از این ارتفاع بالا برود؟! ناگهان با صدای مرد بخود آمد :خانم دستمو بگیر بیا بالا، با کمک همسرش بالاخره سوار شد...اما حالش دگرگون بود بغض گلویش را میفشرد. ...لایوم کیومک یا اباعبدلله! زینب جان قربانت خانوم چه حالی داشتی وقتی میخواستی بدون عباس سوار ناقه شوی.‌‌..چه گذشت بر دلت بانو...
4.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شام عشقولانه دونفره❤️ به سبک اروپایی🙄
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
هدیه دادنمونو یه کم تغییر بدیم کتاب باشه😍 برا نوزاد تازه رسیده 👼 برا عروس خانوما👰 وتولدا🎁
شب جمعه است... یه شگفتانه دارم براتون به این شماره زنگ بزنید : ۱۶۴۰ 😍😍😍😍ذوق کنید ، منم دعا کنید😉 سلام آقا..‌.📞