همیشه وقتی کلمه مقاومت را میشنیدم چهره شما در ذهنم نقش میبست... اصلا شما برایم شجاعت و مردانگی را معنا کردید... هرگاه سخنرانی تان را میشنیدم از اینهمه صلابت کیفور میشدم... خبر پرکشیدنتان ما را سوزاند🖤... ومیدانیم راهتان ادامه دارد و تمام شدنی نیستید ولی... عجیب در این کره خاکی جایتان خالیست 💔... @zendegi_rangiiii

وما رمیت اذ رمیت... ✌️

شاخه ای از نور مهمان خانه شده صبح شد خیر است...🍃🍁 @zendegi_rangiiii

💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖 میلاد حضرت مادر مبارک @zendegi_rangiiii

مامان همونه که پناه خستگیاس همون یه بغل آرامشِ همونکه وقتی هست همه چی قشنگتره یه روز براش کمه هر روز روزِ مادرِ... تقدیم به قلبای خونه❤️😍

کلافه بودم، ضعف وخستگی هم داشت غلبه میکرد... فسقل خان هم میخواست هرطور شده از مطب دکتر فرار کند و به هر ترفندی باید مشغولش میکردم... خانومی بچه بغل با صورتی مهربان جلویم نشسته بود وهی نگاهی به فسقل ومن می انداخت یکهو با لبخند گفت وای چه قدر شبیه خودتونه اصلا کپ شماست. حرفش اصلا چیز خاصی نبود حتی تکراری هم بود بارها از بقیه شنیده بودم ولی انگار در آن لحظه نیاز داشتم حرفی بشنوم فارغ از فضای پر از استرس وگریه بچه های در مطب؛ لبخندی روی لبم نشاند.... داشتم فکر میکردم دنیا با آدمهایی که لبخند به دیگران هدیه میکنند چه قدر زیباتر میشود. @zendegi_rangiiii

از وقتی یادم می آید همیشه بین اهالی دهه های مختلف دعوا بوده و هر کدام پز خوب بودن دوره خودشان را میدادند... دهه شصتی ها از صفا وسادگی و صمیمیتشان میگویند و دهه ۸۰به این وری ها از بروز بودن و پیشرفت و... دم میزنند. و چه قدر منی که حالا ساکن دهه ۱۴۰٠ شده ام ،حالم عجیب شده ودلتنگ میشوم گاهی میگویم کاش برگردم به روزگارِ قدیم ... خانه های باصفای حیاط دار... صبح علی الطلوع چای تازه را با سماور نفتی که صدای قلقلش خانه را پر کرده دم کنم.. استکان های کمر باریک و نعلبکی های لاجوردی را توی سینی بچینم... چادر سفید گلگلی سر کنم دستی به آب حوض فیروزه ای بزنم سرمایش خواب از سرم بپراند بعد زنبیل حصیری یااز آن پلاستیکی قرمز ها بر دارم و بعد راهیی سنگکی شوم... توی راه درختان چنارِ پاییزی کنار جاده را تماشا کنم روی برگ های خشکشان بپر بپر کنم از خش خش کنانشان کیفور شوم... نزدیک نانوایی سنگکی بوی نان تازه پره های بینی ام را نوازش کند بعد در کنار پنیر محلیِ مادر بزرگ و عطر ریحان و نعنای باغچه اش تصورش کنم وهعییی... بگذریم ... بقول بعضی ها صفا باشه، هر جا باشه ... کاش ساکن هر دهه ای از عمرمان هستیم حالمان خوب باشد حالا ۱۳۶۰ یا ۱۴۰۰ ... @zendegi_rangiiii

راز خلقت همه پنهان شده در عین علیست کهکشان ها نخی از وصله نعلین علیست🌌... ❤خداراشکرمولایم امیرالمؤمنین است❤️ 🌸میلاد پدر مهربانمون مبارک🌸 @zendegi_rangiiii

بوقت راهپیمایی۲۲بهمن حتی توسفر😉 #میامی

امام زمانم هیچ وقت فکر نمیکردم بعد اینهمه سال با بچه ۸سالم جشن تولدتونو بگیرم بازهم بدون خودت 🥲💔 @zendegi_rangiiii

شش ماهگی سن شروع غذای کمکی ست... سنی که دیگر کودک نیاز به آب پیدا میکند و علاوه بر شیر مادر باید هر ازگاهی آب بنوشد خیلی کم شاید در حد چند جرعه... شش ماهگی سن شیرینیست... میخندد، تلاش میکند سینه خیز برود، دوس دارد بازی کند،در تلاش برای حرف زدن صداهایی در می آورد... اینها که خواندید صرفا مراحل رشد نوزاد نیست... روضه ی مکشوف است... به وقت شش ماهگی به یاد علی اصغر (ع)...