eitaa logo
زندگی شهیدانه
454 دنبال‌کننده
622 عکس
489 ویدیو
18 فایل
ا﷽ا 🌷شهادت یک لباس تک‌سایز است. هر وقت و هر زمان اندازه‌ات را به لباس شهادت رساندی، هر جا که باشی با شهادت از دنیا می‌روی... 🌱 🌷اینجا زندگی بوی عطر شهداء رو داره ادمین 👈 @Life_until_martyrdom
مشاهده در ایتا
دانلود
متولد ۱۳۴۹ در روستای روح‌آباد از توابع شهرستان زرند در استان کرمان است. "علی ” در روز دوم آغاز عملیات کربلای یک و تنها به این دلیل که نیروهای لشکر ۴۱ ثارالله کرمان در کمین دشمن گرفتار نشوند؛ عاشقانه در میان آتش شعله‌ور شد و به شهادت رسید. مزار شهید "علی عرب "، بسیجی ۱۶ ساله کرمانی، در روستای روح‌آباد در شهرستان زرند کرمان است. 🌹@zendegi_ta_shahadat
🌹🌺🌹🌺 در گزارش سرویس فضای مجازی خبرگزاری صدا و سیما؛ به مناسبت 10 تیرماه سالروز شهادت « ققنوس دفاع مقدس، شهید علی عرب» خاطره زیر منتشر شد.  این خاطره مربوط به لحظات شهادت بسیجی نوجوانی است که برای لو نرفتن بخشی از عملیات مهران و برای نجات جان همرزمان خود؛‌ دست به اقدام شجاعانه‌ای زد که تا همیشه تاریخ نام او را در میان شهدای جنگ و همرزمانش جاوادنه کرد. لحظه شهادت … کوله‌پشتی‌اش را محکم بسته بود. کوله سنگین بود.  پر بود از خرج و موشک آر.پی.جی. داشتیم پشت سر هم به ستون از داخل معبر رد می‌شدیم. سنگرهای دشمن در 200 متری‌مان قرار داشتند. آرام‌آرام و بی هیچ صدایی جلو می‌رفتیم. اطرافمان میدان مین بود. کوچکترین صدایی فاجعه به بار می‌آورد…   ناگهان کوله‌پشتی علی گلوله خورد. و خرج‌های آر پی چی آتش گرفتند… و علی شعله‌ور شد.کوله‌پشتی علی محکم بسته شده بود و خرج‌ها هم خیلی سریع آتش گرفته بودند. امکان اینکه کوله‌پشتی علی را باز کنیم نبود.  همه بهت‌زده داشتند علی را نگاه می‌کردند. شعله‌های آتش لحظه به لحظه بیشتر علی را در کام خودشان می‌کشیدند و همه هر لحظه‌ منتظر بودند که علی فریاد بزند و دشمن شروع به تیراندازی کند. علی همانطور که داشت می‌سوخت، نارنجک‌هایش را از خودش جدا کرد و یک کار دیگر هم کرد. دستش را گرفت جلوی دهانش و مظلومانه روی زمین افتاد. فقط می‌شد نگاه کرد. شعله‌ها ذره ذره علی را می‌سوختند و علی جلوی چشم‌های ما داشت جان می‌داد. علی داشت جان می‌داد ولی جلوی دهانش را محکم گرفته بود. آتش کم کم سرد شد. علی که هنوز ته‌رمقی برایش مانده بود با اشاره از یکی از بچه‌ها تقاضای آب کرد. رزمنده چفیه‌اش را خیس کرد و گذاشت روی لب‌های علی… شاید این حق علی بود که لحظه‌ آخر در میان این همه آتش، طعم آب را بچشد.  آبی که برای علی حتماً مراد بود و نوید لحظه‌هایی از بهشت را به این بسیجی 16 ساله می‌داد. چفیه خیس را که گذاشتند روی لب‌هایش، نگاهش برای همیشه خیره ماند و شهید شد. و شاید شهید که نه که برای همیشه؛ ، بسیجی 16 ساله لشکر ثارالله کرمان، شمع محفل شهدا شد.  🌹@zendegi_ta_shahadat
قسمتي از وصيت نامه : بارها كه درعمليات ها شركت كردم وصيت نامه نوشتم و از خداوند خواستم كه عزت عظيم و عظماي شهادت را نصيب من گرداند اما اين بار با اميد بيشتري پا به ميدان جنگ گذاشتم واميدوارم اين آخرين وصيت من باشد از لحظه اي كه پا به جبهه گذاشتم اين سرزمين مقدس تاثيرعجيبي روي من گذاشته و حال هواي ديگري پيدا كردم خصوصاً هنگام خواندن دسته جمعي دعاي توسل ، كميل و ندبه و زيارت عاشورا و متوجه شدم كه بايد زيارت عاشورا را بيشتر بخوانم ( اني سلم لمن سالمكم و حرب لمن حاربكم ) و هر چه فكر كردم ديدم جزء كار براي خدا و خالص شدن در راه او هيچ چيز ديگر در اين دنيا فايده ندارد . پدرو مادرعزيزم از شما طلب بخشش دارم و ازبرادران و خواهرم ميخواهم كه در خط رهبري حركت كنند و از آن منحرف نشوند كه خيردنيا و آخرت در آن است . علي عرب منطقه مهران  30/3/1365           🌺@zendegi_ta_shahadat
♦️بعد از دعوا ، خانواده‌های همدیگر را خبردار نکنید.🖐 ❌دلیلی نداره شما بعد از دعوا زنگ بزنید یا برید پیش خانوادتون کل ماجرا رو تعریف کنید: ☝️ اولاً که اونا خیلی یک طرفه قضاوت میکنن. ☝️‌دوماً همسرتونو پیش خانوادتون خراب می‌کنید. ✅شما بعد یه مدت کوتاه آشتی می‌کنید و همه چی رو فراموش می‌کنید. ✅ اما خانوادتون یادشون نمیره و دیدشون نسبت به زندگی شما عوض میشه و از این به بعد منتظر باشید تو زندگی دونفرتون دخالت کنند ؛ چون شما خودتون این اجازه رو بهشون دادید. 🌹@zendegi_ta_shahadat
🤲🏻 ﺩﻋﺎی فرج به نیابت از اهل بیت علیهم السلام ، شهدای جنگ تحمیلی ، مدافعین حرم و همه ی شهدای اسلام 🌷دعـــــــــــای فـــــــــــرج 🌷 ✨بسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیم✨ ⚜الهی عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کلمح الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ.⚜ 🤲🏻دعــای ســـلامتی امــام زمــــان(عج)🤲🏻 ⚜"اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ، فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً، حَتَّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا"⚜ ⛅️اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجُ⛅️ زندگی_تا_شهادت https://eitaa.com/zendegi_ta_shahadat
هدایت شده از زندگی شهیدانه
☑️شهید مهدی زین الدین: هرکس درشب جمعه شهدا را یاد کند، شهدا هم او را نزد اباعبدالله یاد می کنند. 🔸شهدا را یاد کنیم، با ذکر یک صلوات 💠شادی روح شهدا صلوات --------------------------------- https://eitaa.com/zendegi_ta_shahadat
🔴ما فراموشی گرفته ایم آسوده بخواب که ماهم خوابیم! تو درخواب ... ما... 🌹 🇮🇷@zendegi_ta_shahadat
هدایت شده از ندای صالحان
🌸🍃🌸🍃 شیخ رجبعلی خیاط می‌گفت: من هر وقت که نماز می‌خواندم نمازهایی مثل نماز امام زمان یا نماز جعفر طیار، از خداوند حاجتی می‌خواستم. یک روز گفتم؛ بگذار یک بار برای خود خدا نماز بخوانم و حاجتی نخواهم! شاعر می‌گوید: تو بندگی چو گدایان به شرط مزد نکن که خواجه خود روش بنده‌پروری دارد همان شب شیخ رجبعلی خیاط در عالم خواب دید که به او گفتند: چرا دیر آمدی؟ یعنی چه؟ یعنی تو باید 30 سال پیش به فکر این کار می‌افتادی حالا سر پیری باید بفهمی و نماز بخوانی و حاجتی طلب نکنی؟ ما هر وقت جایی گیر می‌کنیم و اصطلاحا دُمِمان در تله‌ای گیر می‌کند می‌گوییم خدا! این شعر را استاد من، شیخ اکبر برهان ۶۲ سال پیش در مسجد لرزاده بر روی منبر می‌خواندند و من هنوز به یاد دارم که: هر وقت که سرت به درد آید؛ نالان شوی و سوی من آیی! چون دردسرت شفا بدادم، یاغی شوی و دگر نیایی...! ما هر وقت با خدا کار داریم خدا را صدا می‌زنیم چه قدر خوب است که وقتی هم که کاری نداریم بگوییم خدا. از سخن های مرحوم آیت الله مجتهدی تهرانی https://eitaa.com/joinchat/1574961508C53b324d250
هدایت شده از ولی زاده
🌺سلام امام زمانم🌺 حال من بی تو خراب است کجایی آقا نقش من بی تو بر آب است کجایی آقا عمر بیهوده من بی تو چه ارزد تو بگو زندگی بی تو سراب است کجایی آقا 🌷الّلهُــــــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَـــــــــرَجْ🌷
فضای مجازی به اندازه اصل انقلاب اهمیت دارد. آدرس گروه گام دوم 🌷 https://eitaa.com/joinchat/4268622053Cc61ebfadc8 ادمین پاسخگو @hasan14 کانال گام دوم با مدیریت استاد ولی زاده 🌹https://eitaa.com/gamdovomenglab
🌸🍃🌸🍃 ادب مدرک نیست! ادب لباس گران پوشیدن نیست، ادب بالای شهر زندگی کردن نیست! ادب ماشین خوب داشتن نیست، ثروت و مدرک ادب نمی آورد، ادب در ذات آدمهاست که با تربیت و آموزش صحیح به بار می نشیند، ادب یعنی به همسرت امنیت، به فرزندت محبت، به پدر و مادرت خدمت و به دوستانت شادی را هدیه کنی، ادب یعنی با هر مدرک و مقامی که باشی معنای انسانیت را درک کرده و نام نیک از خود به جا گذاشتن است...! 🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺 @zendegi_ta_shahadat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☑️زیارت امام زمان (عج) در روز جمعه 🔸با نوای استاد فرهمند 🔸برای دوستان ارسال کنید تا در ثواب این زیارت شریک باشید . ✅ زندگی تا شهادت ----------------------------------------- ☑️ @zendegi_ta_shahadat
با واقعه ۱۷ شهریور بیشتر آشنا شویم : در ۱۷ شهریور ماه ۵۷ جمعه خونینی در میدان ژاله تهران رقم خورد که این واقعه نقطه عطفی جهت مخالفت بیشتر با رژیم پهلوی به شمار می‌رود. ۹۲ تن از شهدای قیام ۱۷ شهریور سال ۱۳۵۷ در قطعه ۱۷ گلزار شهدای بهشت زهرا (س) آرام گرفتن .
به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، ملت ایران با تقارن ۱۳ شهریور ۵۷ با عید سعید فطر، تظاهرات گسترده‌ای علیه رژیم پهلوی برپا کردند. در پی این تظاهرات، راهپیمایی‌هایی در سراسر کشور به راه افتاد. تظاهرات گسترده مردم در ۱۶ شهریور ماه، دستگاه رژیم پهلوی را به هراس انداخت. در پی این اعتراضات گسترده، محمدرضا شاه در تهران و یازده شهر دیگر کشور حکومت نظامی اعلام کرد. روز بعد (۱۷ شهریور ماه ۱۳۵۷) جمعه خونینی در میدان ژاله رقم خورد. این واقعه نقطه عطفی جهت مخالفت بیشتر با رژیم پهلوی به شمار می‌رود. ۹۲ تن از شهدای قیام ۱۷ شهریور سال ۱۳۵۷ در قطعه ۱۷ گلزار شهدای بهشت زهرا (س) آرام گرفتند. 
خبرگزاری دفاع مقدس به معرفی چند تن از این شهدای قیام خونین ۱۷ شهریور پرداخت که در ادامه می‌خوانید:
سال ۱۳۴۰ در اردبیل چشم به جهان گشود. دوران کودکی را به سرعت گذراند و تا دوم نظری درس خواند. روز ۱۶ شهریور ۵۷ بعد از نماز مغرب درحالی‌که به اتفاق خانواده تلویزیون تماشا می‌کرد، خطاب به مادرش گفت: «بر همه ما واجب است در راه اسلام جانفشانی کنیم». مادر با او مخالفت کرد تا پسرش دچار خطر نشود. سرانجام پس از شرکت گسترده در تظاهرات، ۱۷ شهریور ماه ۵۷ هدف گلوله قرار گرفت و به شهادت رسید. نام و نام خانوادگی: بهزاد صداقت نام پدر: ابوالقاسم تولد: ۱۳۴۰- اردبیل تحصیلات: دوم نظری محل شهادت: میدان شهدا مزارشهید: بهشت زهرا (س)
دوران کودکی را با فقر و تنگدستی سپری کرد و با افتخار و سربلندی بر مشکلات آن فائق آمد. سپس در‌حالی‌که کار می‌کرد به درس پرداخت و تا اول راهنمایی ادامه داد. آنگاه به‌طور کامل به دنیای اشتغال پا گذاشت و در تامین مخارج زندگی به کمک پدرش شتافت. او در کلیه فعالیت‌ها شرکت می‌کرد و با تظاهرات مردمی همراهی می‌کرد. سرانجام روز ۱۷ شهریور ۵۷ در‌حالی‌که دست پدر و مادرش را بوسیده و حلالیت طلبیده بود به سیل خروشان مبارزان پیوست و در اثر اصابت گلوله به شهادت رسید. نام و نام خانوادگی: رضا آسوده نام پدر: حسین متولد: ۱۳۳۸- تهران تحصیلات: اول راهنمایی شغل: کارمند محل شهادت: میدان شهدا مزار شهید: بهشت زهرا (س)
دوران کودکی را با برخورداری از مهر پدر و مادر سپری کرد و از روحیه‌ای مذهبی برخودار شد. سپس به تحصیل روی آورد و پس از پایان مدرسه و دبیرستان با موفقیت به دانشگاه راه یافت و در رشته برق پذیرفته شد. وی توانست لیسانس مهندسی خود را اخذ کره و با کسب تجربیات لازم با مردم همراه شود. وی در مجالس مذهبی شرکت و کتاب‌های اسلامی مطالعه می‌کرد. سرانجام پس از تلاش‌های فراوان و توزیع اعلامیه‌های امام (ره) و مقابله با برخی مخالفت‌های مادرش که اقدام به پاره کردن آن‌ها می‌کرد، روز ۱۷ شهریور هدف گلوله مزدوران رژیم قرار گرفت و با خلعت زیبای شهادت به ملاقات محبوب رفت. نام و نام خانوادگی: بهروز ابراهیمی آذر خامنه نام پدر: علی بابا تحصیلات: لیسانس شغل: تکنسین برق محل شهادت: میدان شهدا مزار شهید: بهشت زهرا (س)
پس از دوران کودکی به تحصیل پرداخت و تا ششم ابتدایی ادامه داد. وی اخلاق شایسته‌ای داشت و در تربیت فرزندان و اداره خانه و حرفه خیاطی یک زن موفق به شمار می‌آمد. تا جایی که برایش امکان داشت در تظاهرات شرکت می‌کرد. سرانجام در ۱۷ شهریور به هنگام حضور در راهپیمایی هدف گلوله قرار گرفت و به شهادت رسید. نام و نام خانوادگی: ربابه احمدیان نام پدر: سیدحسین تولد: ۱۳۲۵ – تهران تحصیلات: ششم ابتدایی شغل: خانه دار محل شهادت: میدان شهدا مزار شهید: بهشت زهرا (س)
یه آقایی بود سِنی ازش گذشته بود در قم ایشون میگفت من بچه که بودم یادم نمیره که پدرم نزدیک های اذان صبح که میخواست مادرمو بیدار کنه برای نماز مثلا برای چند دیقه ایی قبل از اذان صبح اینجوری صدا میزد🌿 میگفت: خانم پاشو اونقدر تو قبر بخوابیم که کسی دیگه صدامون نمیزنه پاشو❗ میگف این جمله پدرم برای صدا زدن مادرم هنوز تو گوشمه هم پدرم از دنیا رفته هم مادرم،⚰ سال ها گذشته از بچگی من... اما من هر وقت شب برا نماز میخوام بلند شم اون جمله یادم میاد اون جمله مثل فنر منو از جا بلند میکنه که انقدر تو قبر بخوابیم که کسی نیست صدامون بزنه الان بلند شو❗ 🌹@zendegi_ta_shahadat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بوسه پدر شھید عباس بابایی بر پای پسرش .. ♦️جوری زندگی کنیم که پدرمون این طوری ازمون راضی باشه..! @zendegi_ta_shahadat
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 سرماي شديدي خورده بود. احساس مي‌كردم به زور روي پاهايش ايستاده است. من مسئول تداركات لشكر بودم. با خودم گفتم: خوبه يك سوپ براي حاجي درست كنم تا بخوره حالش بهتر بشه. همين كار را هم كردم. با چيزهايي كه توي آشپزخانه داشتيم، يك سوپ ساده و مختصر درست كردم. از حالت نگاهش معلوم بود خيلي ناراحت شده است. گفت: چرا براي من سوپ درست كردي؟ گفتم: حاجي آخه شما مريضي، ناسلامتي فرمانده‌ي لشكرم هستي؛ شما كه سرحال باشي، يعني لشكر سرحاله! گفت: اين حرفا چيه مي‌زني فاضل؟ من سؤالم اينه كه چرا بين من و بقيه‌ي نيروهام فرق گذاشتي؟ توي اين لشكر، هر كسي كه مريض بشه، تو براش سوپ درست مي‌كني؟ گفتم: خوب نه حاجي! گفت: پس اين سوپ رو بردار ببر؛ من همون غذايي رو مي‌خورم كه بقيه‌ي نيروها خوردن. 🌴🌹https://eitaa.com/zendegi_ta_shahadat
نام و نام خانوادگی: با نام جهادی سید ابراهیم تاریخ تولد: ۱۹ شهریور ۱۳۶۵ محل تولد: خوزستان، شوشتر تاریخ شهادت: ۱ آبان ۱۳۹۴ محل شهادت: حلب سوریه وضعیت تأهل: متأهل تعداد فرزندان: دو فرزند 🌹@zendegi_ta_shahadat
زاده متولد ۱۹ شهریور ۱۳۶۵ در شهرستان شوشتر استان خوزستان در خانواده‌ای مذهبی به دنیا آمد. پدرش پاسدار و جانباز جنگ تحمیلی و مادرش از خاندان جلیله سادات هستند. مصطفی ۱۱ ساله بود که از اهواز به همراه خانواده به استان مازندران و پس از دو سال به شهرستان شهریار استان تهران نقل مکان و در آنجا ساکن گردید. ایشان دوران نوجوانی خود را با شرکت در مساجد و هیئت‌های مذهبی، انجام کارهای فرهنگی و عضویت در بسیج و یادگیری فنون نظامی سپری کردند. در دوران جوانی درحوزه علمیه به فراگیری علوم دینی پرداخت، سپس در دانشگاه دانشجوی رشته ادیان و عرفان شدند، هم‌زمان مشغول جذب نوجوانان و جوانان مناطق اطراف شهریار و برپایی کلاس‌ها و اردوهای فرهنگی و نظامی و جلسات سخنرانی و... برای آنان بودند. نتیجه ازدواج ایشان در سال ۸۶، دختری به نام فاطمه و پسری به نام محمدعلی است. مصطفی صدر زاده در سال ۹۲ برای دفاع از دین و حرم بی‌بی زینب (س) با نام جهادی سید ابراهیم، داوطلبانه به سوریه عزیمت و به علت رشادت در جنگ با دشمنان دین، فرماندهی گردان عمار و جانشین تیپ فاطمیون شد، سرانجام پس از چندین بار زخمی شدن در درگیری با داعش، ظهر روز تاسوعا مقارن با ۱ آبان ۹۴ در عملیات محرم در حومه حلب سوریه به آرزوی خود، یعنی شهادت در راه خدا رسید و به دیدار معبود شتافت و در گلزار شهدای بهشت رضوان شهریار آرام گرفت. 🌹@zendegi_ta_shahadat
با اسم جهادی سید ابراهیم شادی روحش صلوات اللهم صل علی محمد و آل محمد اللهم صل علی محمد و آل محمد اللهم صل علی محمد و آل محمد 🌹@zendegi_ta_shahadat
🌼🌷🌼 این متن رو همیشه سرلوحه زندگیتون قرار بدید؛ 🔸"راضی باش" به هر چی اتفاق افتاد که اگه خوب بود زندگیتو "قشنگ" کرد و اگه بد بود تو رو "ساخت" ... 🔸"مدیون باش" به همه آدمای زندگیت که خوباش بهترین "حسارو" بهت میدن و بداش بهترین "درسارو" ... 🔸"ممنون باش" از اونی که بهت یاد داد همه شبیه "حرفاشون" نیستن و همیشه همونجوری که میخوای "پیش نمیره" ... زندگی همینقدر ساده اس ... ✅ @zendegi_ta_shahadat