eitaa logo
💕زندگی عاشقانه💕
26.7هزار دنبال‌کننده
11.7هزار عکس
2.3هزار ویدیو
80 فایل
ازحسین بن علی هرچه بخواهی بدهد توزرنگ باش وازونسل علی دوست بخواه👪 مباحث و دوره های #رایگان تخصصی #همسرداری، #تربیت_فرزند، و.. ادمین تبلیغ @yamahdi85 📛استفاده ازمطالب فقط با #لینک_کانال جایزست❎ 👈رزرو تبلیغات↙ @tab_zendegiashghane
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
واحد اندازه گیری انسانیت: دست هایی است که گرفتیم؛ گره های است که ازمشکلات دیگران بازکردیم؛ دلهایی که به دست آوردیم و اشکهایی که به لبخند نشاندیم سلام صبح اخرین روز 5شنبه سال 99 تون بخیر ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══ 
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ღ 📜 ❤️ پيامبراڪرم صلى‌الله‌عليه‌وآله : هركس دوست دارد ڪـہ نامه اعمالش او را خوشحال ڪند، استغفـــار در آن را زياد گـــرداند. 📔 ميـــزان الحڪمـہ ، جلــد ۸ ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══ 
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
علامت یه بیماری 🌹 توی یه زندگی خانوادگی درست و یه تربیت صحیح دینی، زن و مرد باید عمدۀ توجه و لبخندشون برای همدیگه باشه نه برای غریبه ها! 💢 اگه یه خانم یا آقایی دید که دلش بیشتر با غریبه هاست و با اونا بهتر سرگرم میشه، این علامت هست. ⭕️ خیلی وقتا میشه که یه آقا با غریبه ها خیلی خوب و مهربون صحبت میکنه: - سلام!!! حال شما؟ احوال شما؟ چه خبرا؟😍😘 - خیلی خوشحال شدم زیارتتون کردم؟ قربونتون برم! * بابا بی خیال! 😒 چه خبرته با غریبه ها اینطوری صحبت میکنی؟!😒 🔺 باشه اشکالی نداره که با غریبه ها قشنگ حرف بزنی «اما اگه با پدر و مادر و همسرت از این بهتر صحبت نمیکنی بدون که بیماری!» ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══ 
🌺 🔷 اگه با پدر و مادر و همسرت از این بهتر صحبت نمیکنی بدون که بیماری!» - چرا؟😣 * ببین عزیز دلم؛ آدم ممکنه بقیه رو گول بزنه اما خدا رو که نمیتونه فریب بده!😊 خداوند متعال داره میبینه که میخوای با "لبخند مصنوعی" دل غریبه ها رو به دست بیاری و پیش اونا عزیز بشی. در حالی که خدا دستور داده اول از همه به نزدیکانت برسی. 👌 ✅ «اول از همه باید دل پدر و مادر و همسرت رو به دست بیاری». کسی که دنبال لذت بردن توی خانوادش نباشه، دنیا اجازه نمیده آب خوش از گلوی همچین آدمی پایین بره!☺️ ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══ 
روح همیشه جوان 🔷 یه موضوعی که معمولا ازش غفلت میشه اینه که در نگاه دینی، انسان قرار نیست سی چهل سال زندگی کنه. ✔️ ✅ قراره 70 سال و بیشتر زندگی کنه. این عاقلانه نیست که آدم توی جوانی، با برخورد ناشیانه و شتابزده با لذت، توانایی لذت بردن خودش رو در سنین بالاتر از بین ببره.❌❌❌ این جمله رو دقت کن: «روح انسان همیشه دنبال لذت هست». 👆👆👆👆👆👆👆 یعنی اینطور نیست که اگه انسان پیر بشه دیگه دنبال لذت بردن نباشه.💢 🌹 بلکه بر خلاف جسم، روح انسان همیشه جوان باقی میمونه و نیاز به لذت های مختلف داره. ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══ 
🧕🧔🏻 🌷پرودگار عالم ، دو رحمت *عام* و *خاص* دارد. *رحمت خاص* 👈شما اول مورد تربیت خدا قرار می گیرید و بعد امتحان می شوید. ✔️ این نوع از رحمت مخصوص خواص است و مردم عادی درک نمی کنند.😎 ما با منت گذاشتن از رحمت رحیمیه خدا خارج می‌شویم.😫 🔹اینجا مرحله تثبیت اعمالمان است. ✔️ اگر کاری را برای رضای خدا انجام دهید مورد *رحمت خدا* قرار میگیرید. 👏 ❎ عموماً ما کار را برای رضایت اشخاص انجام می‌دهیم و به دنبال رحمت دیگران هستیم تا خدا.😔 اگر قرار است کاری انجام دهم و خسته شوم و چیزی دستم را نگیرد یعنی وقتم را تلف کرده ام.😨 چون کار را برای همسرم و.... انجام داده ام.😬 ❌ مزد کارم را از همسرم جویا هستیم ✳️ در روز قیامت هم، اینگونه حسابرسی می‌شود. کاری که برای دیگران انجام داده اید اجری ندارد.😭 باید از همان فرد توقع جبران کردن داشته باشید .✔️اما اگر کار برای خدا و با اخلاص انجام شده باشد پاداش آن با *خدا* است. 🕋 ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══ 
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙آرامش همسرت را به هم نزن! استاد ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══ 
❤️ 🌺زمانے ڪه تورا دارم ڪمم چیسٺ 🌾ڪنار سفره‌اٺ اصلاً غمم چیسٺ 🌺همیشہ بیمہ هستم با ابالفضل 🌾سلام الله علیڪ یا ابالفضل ❣️ (ع)❣️ ❣️ ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══ 
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مداحی آنلاین - ارباب پسر دار شد - طاهری.mp3
7.74M
🌸 (ع) 💐ارباب پسر دار شد 💐همه نوکرا به صف 🎤 👏 👌 🌷گلچین بهترین های روز ♨️ @Maddahionlin 👈 ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══ 
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رمان نویسندگان : فاطمه زهرا درزی ؛ غزاله میرزاپور ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
💕زندگی عاشقانه💕
#ناحله #قسمت25 #پارت_دوم لبخندم و جمع کردم و اخم کردم منتظر بودم مهمونا برن حالش و بگیرم دیگه
با بابا و ریحانه نشستیم تو ماشین داداش علی و زن داداشم تو ماشین خودشون نشستن به محض وارد شدن به ماشین تلفنم زنگ خورد از تهران بود . خیلی زود جواب دادم . _جانم بفرمایید یکی از بچه های سپاه بود . +سلام اقا محمد. واسه تفحص اسمتونو خط بزنم؟ _عههههه چراااا نهههه!!!! + خو کجایی تو پ برادر من . بچه ها فردا عازمن تو ن تلفنتو جواب میدی ن فرمتو اوردی . اضطراب گرفتم... نکنه این دفعه هم جا بمونم . _باشه باشه خودمو میرسونم فعلا خداحافظ. رو کردم سمت بابا و ریحانه . _من باید برم خیلی شرمنده بابا خیلی جدی پرسید +کجا؟ _تهران ریحانه با اخم نگام کرد‌ +الان ؟نصف شب؟چه کار واجبی داری؟ کجا باید بری؟ _باید زود برسم تهران .فردا صبح بچه ها عازم‌میشن جنوب برا تفحص. منم باید برم حتما . شما با علی اینا برین بیرون شام بخورین . ریحانه از ماشینم پیاده شد و محکم درو کوبید +برو بینم بابا . همیشه همینی! از رفتارش خیلی ناراحت شدم به روش نیاوردم پاشدم درو واسه بابا هم باز کردم تا پیاده شه ‌ محکم بغلش کردمو بهش گفتم ک مراقب خودش باشه . خیلی سریع رفتم بالا و وسایلامو جمع کردم و گذاشتم تو ماشین. یه مقدار پولم برا ریحانه گذاشتم لای قرآنش. از علی و زنداداشم عذر خواهی کردم و براشون توضیح دادم که قضیه چیه. بعدشم سریع نشستم تو ماشینو گازشو گرفتم سمت تهران . از ضبط یه مداحی پلی کردمو صداشو خیلی زیاد کردم تا خوابم نبره و یه کله روندم تا خودِ تهران تقریبا نزدیک ساعتای ۳ خسته و کوفته رسیدم خونه . کلید انداختم و درو وا کردم . بدون اینکه لباسمو در آرَم دراز کشیدم. به ثانیه نکشید که خوابم برد. با صدای آلارم گوشیم بیدار شدم تقریبا ساعت ۷ بود . با عجله به دست و صورتم آب زدم . سریع از تو کشو لباس فرم سپاه و لباس چیریکیمو در اوردمو گذاشتم تو ساک یه سری لباس راحتی و چفیه و مسواک و خمیر دندون و حوله هم برداشتم . خیلی گرسنم بود ولی بیخیال شدم و خیلی تند رفتم سمت ماشین و تا سپاه روندم همه ی عضلات گردنم گرفته بود از رانندگیِ زیاد. طی ۴۸ ساعت دوبار این مسافت طویل و پر ترافیک و طی کرده بودم . تو راه همش چرت میزدم و با صدای بوق ماشینا میپریدم . خدا خواهی بود تصادف نکردم* 🧡 💚 ❌ ادامــه.دارد.... ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══ 
ماشین و تو پارکینگ سپاه پارک کردم و روشو با روکشِ مخصوصش پوشوندم . زود رفتم سمت بچه ها بعد سلام و احوال پرسی ازشون پرسیدم ساعت چند حرکته که تو همین حین اتوبوس وارد حیاط سپاه شد . ایستاد بچه ها دونه دونه واردش شدن . از خستگی هلاک بودم برا همین دنبال کسی نگشتم . از پله های اتوبوس به زور خودمو کشوندم بالا که صدای محسن منو جلب کرد +حاج محمد . بیا بشین اینجا برات جا گرفتم . یه لبخند زدم و رفتم سمتش . سلام و احوال پرسی کردیم . وقتی نگام کرد فهمید خیلی خستم . نگاه به ساکم‌کرد و +عه عه عه اینو چرا اوردی بالا . اومد و از دستم گرفتش و بردتش پایین . نشستم سمت پنجره و تکیه دادم به شیشش که اصلا نفهمیدم کی خوابم برد. با صدای صلوات بچه ها از خواب پریدم . به ساعتم‌نگاه کردم ‌. تقریبا ۱۱ بود . سبک شده بودم . ولی خیلی احساس ضعف داشتم . رو کردم به محسن و _چیزی نداری بخورم؟از دیشب شام نخوردم!گرسنمه سرشو تکون دادو از جاش بلند شد و از قسمت بالای سرش یه نایلون اورد پایین که توش پر از ساندویچ بود ‌ یه دونه ازش گرفتمو با ولع مشغول خوردنش شدم ‌. که محسن با خنده گف +حاجی یواش تر خفه میشیا یه چش غره براش رفتمو رومو برگردوندم سمت پنجره که ادامه داد +حالا چرا انقد درب و داغونی ؟ قحطی زدتت یهو؟ _اره اره . بابا رو که اوردم تهران دوباره برشون گردوندم . دیشبم برا ریحانه خواستگار اومد شامم نخوردم خیلی سریع برگشتم تهران . زدم زیر خنده و بلند گفتم _ اصن تو چه میدونی زندگی چیه . اونم شروع کرد به خندیدن . +عه به سلامتی . پس خواهرتم شوهر دادی رفت که _نه شوهر که نه هنوز . ولی خواستگارش آشناس.روح الله خودمون . +عهههه روح الله خودموووننن _ارههههه +ایشالله خوشبخت بشن . _ایشالله اخرای خوردن ساندویچ کتلتم بود که مامان محسن درستش کرده بود. فرمانده از جاش پاشد و شروع کرد به صحبت کردن و تذکرای اونجا و تو راه . با دقت ولی بی حوصله مشغول گوش کردن به حرفاش شدم . __ فاطمه : از سرمای عجیبی که خورده بودم عصبی بودم . کل این روزا رو بی رمق رفتم مدرسه و درست و حسابی هم نتونسته بودم درس بخونم و تست بزنم . صدامم خیلی گرفته بود . رفتم پایین و یه لیوان شیر داغ کردمو مشغول خوردن شدم . نزدیکای عید بود و مامان اینا بودن بازار. بعد خوردن شیرم رفتم بالا سمت اتاق صورتی خوشگلم . گوشیمو روشن کردم که بلافاصله دیدم از ریحانه پیام دارم . +سلام جزوه ها رو میفرستی !؟ اصلا حال جواب دادن نداشتم . گوشیو خاموش کردم و انداختمش کنار.* 🧡 💚 ❌ ادامــه.دارد.... ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══ 
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 🌸 🌸 ثواب تلاوت این صفحه هدیه به 😍😍😍😍 ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══ 
🌱بیا که رنج فِراقت؛ برید امان ما را به یمن آمدنت ؛ تازه کن جهان ما را ... 🌱بهـار ادامه ... آن شال سبز تـوست،بیا بهـار کن به قدومت؛ دل خزان ما را 🌾🌷 🌱🌿🌹🌱🌿🌹🌱🌿🌹🌱🌿🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تقویم زندگی امسال مون هم به پایان رسید؛اما ظهور امام زمان باز هم محقق نشد. معنیِ 1182 بهار،بدونِ ربیع الانام اینه که دعا لازمه اما به تنهایی کافی نیست. اگه هزار سال دیگه هم فقط خونه هامون رو خونه تکونی کنیم اما دلامون رو از تارِ عنکبوتِ گناه و گرد و غبارِ غفلت و بی‌خیالی نسبت به حضرت پاک نکنیم،از ظهور خبری نیست. باید تا دیر نشده خونه‌ی دلمون رو آب و جارو کنیم.باید به سمت آماده کردن دنیا برای ظهور بریم. یک جمعه دیگر گذشت و ..... ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══ 
جمعه و حضرت مهدی (عج) آخرین جمعه سال است کجایی آقا 😔 ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══ 
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺سلام ای چهارمین نور الهی 🎊ڪلیم وادی طور الهی 🌺تو آن شاهی ڪہ در بزم مناجات 🎊خدا می ڪرد با نامت مباهات 🌺تو را سجادہ داران می شناسند 🎊تو را سجدہ گزاران می شناسند 🌺ولادت امام سجاد(ع) مبارک ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══