هدایت شده از جلسات سبک زندگی ویژه بانوان
برداشت هایی از کتاب #مفاتیح_الحیاة
#قسمت78
#تأمین_لباس_مؤمن
🔰🔰🔰
🌸 حضرت رسول خدا صلیالله علیه و آله فرمودند؛ هر کس فقیر مسلمانی را از #برهنگی بپوشاند یا در تهیه بخشی از #مواد_غذایی مورد نیاز او کمک کند، خدا هفت هزار فرشته بر او می گمارد تا برای هریک از گناهانش تا روز قیامت #طلب_مغفرت کنند.
🌸 حضرت امام سجاد علیه السلام فرمودند؛ درباره کیفر نادیده گرفتن برهنگی مؤمن فرمود؛ هر کس #لباس_اضافه ای دارد و می داند مؤمنی که در دسترس اوست به آن نیاز دارد و به وی ندهد، خدا او را به چهره در آتش افکند.
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
❤️ خانوم خونه ❤️
#یادمون_باشه خانم ها خیلی لباس خریدن رو دوست دارند و یه مریضی تو جامعه رواج پيدا کرده به اسم حوصله ام سر رفته ⬅️ چکار کنیم⁉️ 👈 بریم خرید😎 حالا چی میخوای بخری 🤔 نمیدونم یه چرخی بزنیم....
بعدش هم غالبا خریدهایی اضافی😳 لباسهایی که از این سال تا اون سال پوشیده نمیشه یا میگی پوشیدم، دیدن، زشته دوباره بپوشم. اولا که زشت نیست دوما بده يه مسلمون بپوشه و همه ثواب های بالا رو ببر.
#یادمون_باشه اگر میخواهیم انفاق کنیم از بهترین بدهیم. هرچی برای خودمون خوشمون میاد بدهیم. الان زمستان هست پس فردا تابستون، توی پوشاندن مسلمین سعی کنیم سهم داشته باشیم.
♦️ خواستم بگم زن و شوهر لباس هم هستن اینم #یادمون_باشه نکنه اون دنیا برهنه باشیم. لباسهای این دنیا را برای آخرتت انتخاب کن.
@jalasaaat
ارسال مطلب✅
کپی⛔️
#تنها_میان_داعش
💥 برگرفته از حوادث #حقیقی خرداد تا شهریور سال ۱۳۹۳ در شهر آمرلی عراق بود که با خوشه چینی از خاطرات مردم مقاوم و رزمندگان دلاور این شهر، به ویژه فرماندهی بینظیر سپهبد شهید #قاسم_سلیمانی در قالب داستانی عاشقانه روایت شده است.
نویسنده : فاطمه ولی نژاد
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
🇮🇷زندگی عاشقانه🇮🇷
#تنها_میان_داعش #قسمت72 💠 با همان دست مجروحش پرده عرق را از پلک و پیشانیاش کنار زد و طاقت او هم تم
#تنها_میان_داعش
#قسمت73
💠 دستش همچنان مقابلم بود و من جرأت نمیکردم نارنجک را از دستش بگیرم که لبخندی زد و با #آرامشی شیرین سوال کرد :«بلدی باهاش کار کنی؟»
من هنوز نمیفهمیدم چه میگوید و او اضطرابم را حس میکرد که با گلوی خشکش نفس بلندی کشید و گفت :«نترس خواهرجون! این همیشه باید دم دستتون باشه، اگه روزی ما نبودیم و پای #داعش به شهر باز شد...»
💠 و از فکر نزدیک شدن داعش به #ناموسش صورت رنگ پریدهاش گل انداخت و نشد حرفش را ادامه دهد، ضامن نارنجک را نشانم داد و تنها یک جمله گفت :«هروقت نیاز شد فقط این ضامن رو بکش.»
با دستهایی که از تصور #تعرض داعش میلرزید، نارنجک را از دستش گرفتم و با چشمان خودم دیدم تا نارنجک را به دستم داد، مرد و زنده شد.
💠 این نارنجک قرار بود پس از برادرم فرشته نجاتم باشد، باید با آن جان خود و داعش را یکجا میگرفتیم و عباس از همین درد در حال جان دادن بود که با نگاه شرمندهاش به پای چشمان وحشتزدهام افتاد :«انشاءالله کار به اونجا نمیرسه...»
دیگر نفسش بالا نیامد تا حرفش را تمام کند، بهسختی از جا بلند شد و با قامتی شکسته از پلههای ایوان پایین رفت.
💠 او میرفت و دل من از رفتنش زیر و رو میشد که پشت سرش دویدم و پیش از آنکه صدایش کنم، صدای در حیاط بلند شد.
عباس زودتر از من به در رسیده بود و تا در را باز کرد، دیدم زن همسایه، امّ جعفر است. کودک شیرخوارش در آغوشش بیحال افتاده و در برابر ما با درماندگی التماس کرد :«دو روزه فقط بهش آب چاه دادم! دیگه صداش درنمیاد، شما #شیر دارید؟»...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
#تنها_میان_داعش
#قسمت74
💠 عباس بیمعطلی به پشت سرش چرخید و با همان حالی که برایش نمانده بود به سمت ایوان برگشت.
میدانستم از #شیرخشک یوسف چند قاشق بیشتر نمانده و فرصت نداد حرفی بزنم که یکسر به آشپزخانه رفت و قوطی شیرخشک را با خودش آورد.
💠 از پلههای ایوان که پایین آمد، مقابلش ایستادم و با نگرانی نجوا کردم :«پس یوسف چی؟» هشدار من نهتنها #پشیمانش نکرد که با حرکت دستش به امّ جعفر اشاره کرد داخل حیاط شود و از من خواهش کرد :«یه شیشه آب میاری؟»
بیقراریهای یوسف مقابل چشمانم بود و پایم پیش نمیرفت که قاطعانه دستور داد :«برو خواهرجون!» نمیدانستم جواب حلیه را چه باید بدهم و عباس مصمم بود طفل #همسایه را سیر کند که راهی آشپزخانه شدم.
💠 وقتی با شیشه آب برگشتم، دیدم امّ جعفر روی ایوان نشسته و عباس پایین ایوان منتظر من ایستاده است. اشاره کرد شیشه را به امّ جعفر بدهم و نصف همان چند قاشق شیرخشک باقیمانده را در شیشه ریخت.
دستان زن بینوا از #شادی میلرزید و دست عباس از خستگی و خونریزی سست شده بود که بلافاصله قوطی را به من داد و بیهیچ حرفی به سمت در حیاط به راه افتاد.
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
خانمهای گل😊👌
ما در کانال سوممون هر روز پستهای خوب و کاربردی براتون داریم از #آشپزی و #سفره_آرایی گرفته تا ترفندهای خانه داری و هنری 😍👌
💥 حیفه تو این کانالمون #عضو نشید👆👆
#صفحه154ازقرآن⚫️
#جز_هشت⚫️
#سوره_اعراف⚫️
ثواب تلاوت این صفحه هدیه به#شهید_مصطفی_صدرزاده🖤🖤
#ختم_قرآن
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══