🔹بسیاری از مشکلات با اینکار حل میشود!
✍ وقتی با آن شهید (در برزخ) صحبت می کردم، توصیفات جالبی از آن سوی هستی داشت. او اشاره می کرد که بسیاری از مشکلات شما با توکل به خدا و درخواست از شهدا بر طرف می گردد.
مقام شهادت آنقدر در پیشگاه خداوند با عظمت است که تا وارد برزخ نشوید متوجه نمی شوید. در این مدت عمر، با اخلاص بندگی کنید و به بندگان خداوند خدمت کنید و دعا کنید مرگ شماهم شهادت باشد. بعد گفت:
«اینجا بهشتیان همچون پروانه به گرد شمع وجودی اهل بیت علیهم السلام حلقه می زنند و از وجود نورانی آنها استفاده می کنند.»
من از نعمت های بهشت که برای شهداست سؤال کردم. از قصرها و حوریه ها و... گفت:
«تمام نعمتها زیباست، اما اگر لذت حضور در جمع اهل بیت را درک کنی، لحظهای حاضر به ترک محضر آنها نخواهی بود. من دیده ام که برخی از شهدا، تاکنون سراغ حوریه های بهشتی نرفته اند، از بس که مجذوب جمال نورانی محمد و آل محمد (ع) شدهاند.»
📙سه دقیقه در قیامت
#ارسالی_اعضا
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
زندگی از غسالخونه تا برزخ
ان شهید شده؟؟؟؟ علی اصغر خنده ای کرد و گفت بله☺️ همه ی ما شهید شدیم☺️ مگه شما نمی دانستید؟؟؟ ما همگ
ه باشم.
به سمت یخچا
ل رفتم قابلمه غذا را برداشتم در حالی که برای دو فرزندم غذا کشیدم خودم هم یک شکم سیر غذا خوردم و گویا از قحطی برگشته بودم.
احساس سردرگمی داشتم.
خدایا باید خوابمو باور کنم؟🤔 در پذیرایی روی مبل نشستم و هر لحظه که میگذشت چیزهای بیشتری از خوابم رو بیاد میاوردم و حالت شرمندگی و بندگی .... واقعا نمیتونم بگم چه حالی داشتم.
شک و تردید دست از سرم بر نمیداشت. پیش خودم این را مرور میکردم که من بنده ی خوبی برای خداوند نیستم و فرد خاصی هم نیستم مگر میشود یک انسانی که نه عالم است نه اعمال مستحبی و...... انجام میده و فقط به نمازهای یومیه و اعمال واجب اکتفا میکنه رویای صادقانه ای آن هم با این عظمت ببیند آیا یک فرد بسیار معمولی می تواند شهدا را با این وضوح در خواب ببیند ؟؟؟؟😳
با این افکار منتظر بودم تا مجدداً خواب آلودگی و ضعف و سایر علائم به سراغم بیاد ولی بعد از گذشت یک ساعت متوجه شدم که خبری از این علائم وجود نداره.
به فکر افتادم که بهتره در مورد خوابم تحقیقی کنم. آیا افرادی که در خواب دیدم واقعی بودن؟؟؟ آیا شهیدی بنام علیرضا یاسینی با آن چهره داریم؟؟ آیا علی اصغر قلعه ای واقعا همان شهید بود؟؟؟؟و............
گوشی تلفن را برداشتم و به دو تن از بستگانی که اهل جبهه و جنگ بودند تماس گرفتم. در مورد خوابم چیزی نگفتم و فقط از ایشان در مورد چندتن از شهیدانی که در خواب دیده بودم سوال کردم.
و هنوز تردید داشتم و احتمال میدادم که شاید چنین شهدایی نداشته باشیم.
ولی هر چه بیشتر پرسش و پاسخ و تحقیق میکردم حال روحیم بدتر میشد چون به صادق بودن خوابم نزدیکتر میشدم.😮
احساس میکردم که اگر صد در صد صحت خوابم تایید بشه چه باید کنم؟؟؟ 😲
برای خداوند بواسطه ی لطفش قربانی کنم ، مستحبات رو انجام بدم، زندگی رو رها کنم و فقط عبادت کنم 🤔
خدایااااااااا چه کنم؟؟؟
چه جوری جبران کنم چنین لطف و مهربانی رو 😭
فقط یک عبادت خشک و خالی؟؟؟
قربانی کنم به نیت شهدا؟؟؟؟
ولی............... بالاخره
متوجه شدم که این عزیزان کاملا حقیقی بودن😮 واقعا شهدایی که در خواب دیدم وجود داشته و چهره های زیباشونم کاملا همان بوده که در خواب دیدم.😲
و جزو شهدای دفاع مقدس می باشند بی اختیار اشک از چشمانم جاری شد ضربان قلبم به گونه ای بود که گویا قفسه سینه من گنجایش قلبم را نداشت به گونه ای می زد که گویا قلبم می خواست از قفسه سینه بیرون بزند.
خدایا این چگونه آزمایشی است که بنده ای غافل از عظمتت را اینگونه مورد عنایت خود قرار می دهی در حالی که از دست من برای تشکر و قدردانی کاری بر نمی آید و نمی توانم آنگونه که شایسته و بایسته است تشکر و قدردانی کنم یا عبادت خاصی داشته باشم در حد عبادت های روزانه و روزمره ذهنم بسیار درگیر بود مانند مرغ پر کنده بودم و می خواستم فریاد بکشم از شهدا بگویم درحالیکه نمیدانستم اجازه تعریف کردن خوابم را برای کسی خواهم داشت؟؟؟؟
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
🌷 تمام کانالهای تلویزیون شده بود صحبت در مورد شهدا 😳 یا نماهنگ و تصویر شهدا 😭
خدایا مگه اینها همگی میدونن که من چه خوابی دیدم و چه اتفاقی افتاده؟؟؟
در افکارم سرگردان بودم.😶
از منزل بیرون رفتم. سر تمام کوچه ها تابلوهای آبی رنگی نصب شده که با نام زیبای شهدا مزین شده است. روی دیوارهای شهر عکسهایی از شهدای عزیز کشیده شده.
بیشتر دقت کردم. 🧐
این عکسها جدید هستن؟؟🤔
از روی چکه های آب باران که بر روی عکس شهدا نقشی انداخته بود مطمئن شدم که مدتهاست این تصاویر و این تابلوها و نماهنگ های تلویزیون به یاد شهدا و قدردانی از ایثار و فداکاریهایشان کشیده و ساخته شده ولی............................. 😢بنده ...عجب غافل بودم😭😭😭 گویا چشم و گوشم بسته بوده.
حالا رنگ و بوی شهر برام عوض شده بود.
تمام خیابانها و کوچه ها بوی عطر شهدا رو میدادن.
از در و دیوار شهر و انسانهایی که در خیابانها با خیال راحت و با آسایش و آرامش و بدون نگرانی در حال انجام امور روزمره ی زندگی خود بودند چیزی را نمیشد دید ، جز ایثار و فداکاری و از خودگذشتگی دلیر مردان بی ادعایی که حالا شاااید روزهای زیادی حتی فراموش کنیم اسمشان را یاد کنیم.🌷🌷🌷
میخواستم در خیابان فریاد بزنم که شاید مردم به خود بیان. برای مسائل بی اهمیتی چون جای پارک و .............. با هم به بحث و جدال نپردازن و حرمت نگه دارن ولی ممکن نیست. قطعا مردم خواهند گفت این خانم ..............😏
پس باید چه کنم؟
حقایقی برام روشن شده و پرده ای از روی چشمانم کنار رفته که دوست دارم همه را در این واقعیت شیرین شریک کنم ولی باید چه کنم؟😟
لحظات را بگونه ای سپری میکردم که تمام وجودم لبریز از یاد و نام شهدا بود❤ مدل ذکرهایم عوض شده بود و فقط بر زبانم جاری نبود با تمام اعضاء و جوارح و با تمام وجودم گفته میشد.
در حالیکه در پذیرایی نشسته بودم و کانا
زندگی از غسالخونه تا برزخ
ان شهید شده؟؟؟؟ علی اصغر خنده ای کرد و گفت بله☺️ همه ی ما شهید شدیم☺️ مگه شما نمی دانستید؟؟؟ ما همگ
ل یک تلویزیون کلیپ یاد امام و شهدا پخش میشد و م
4_5771488726362359798.mp3
5.2M
#فایلصوتی😍
مصاحبهایحیرتانگیز(تجربهگرمرگ)
هر کار خوبی که ادم انجام میده با تک تک سلول هاش لذت میبره.😍💥
و هر کار بدی انجام داده.....😞💔
➕حتما گوش بدین رفقا👍
😎خودسازی❣+دینداریِ لذت بخش✌️
➥𝒅𝒂𝒓_𝒔𝒂𝒎𝒕𝒆_𝒕𝒐𝒐◕͟◕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ😍
📚 تو قبر چه خبره ؟!
🎙استاد عالی
حتما ببینید👍
😎خودسازی❣+دینداریِ لذت بخش✌️
➥𝒅𝒂𝒓_𝒔𝒂𝒎𝒕𝒆_𝒕𝒐𝒐◕͟◕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تک تک اعمال در آن دنیا بازتاب دارد....
تجربه گران مرگ موقت می توانند تجارب خود را به نشانی زیر با ما در میان بگذارند:
وبگاه دریافت تجربه های مرگ موقت :
zendegitv.com
برنامه پرطرفدار زندگی پس از زندگی
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 سیلی برای زندگی
تجربهگری که برای زنده ماندن 50 ضربه سیلی خورد
کانال پرطرفدار زندگی پس از زندگی
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
هدایت شده از شادی و نکات مومنانه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آمد به دنیا، امید دلها
نور افشان شده، خورشید زهرا
آید ندا از عرش معلی
انّ الحسینَ مصباحُ الهُدی...😍❤️
.
کلیپ زیبای «ماه شبهای من» با مولودیخوانیِ #حاج_محمود_کریمی
.┄┅┅❅🏴🍂🍃🔳🍃🍂🏴❅┅┅
@khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 سیلی برای زندگی
تجربهگری که برای زنده ماندن 50 ضربه سیلی خورد
کانال پرطرفدار زندگی پس از زندگی
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
زندگی از غسالخونه تا برزخ
#باز_نشر 🔈 شرح و بررسی کتاب #سه_دقیقه_در_قیامت 🔈 تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم 🔊 جلسه بیست
سه دقیقه در قیامت 24.mp3
40.13M
#باز_نشر
🔈 شرح و بررسی کتاب #سه_دقیقه_در_قیامت
🔈 تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم
🔊 جلسه بیست و چهارم
* تکبر، ریشه تمسخر
* منطق حیوانی و اُمانیسم
* پاداش ترک غیبت
* خودمان را سرکار گذاشتیم یا دیگران را؟!
* قاعده زندگی در سوره لیل
* دوست داری خدا با تو چگونه برخورد کند؟
* پیام ما به خدا با مسخره کردن دیگران
* ادخال سُرور در قلب مومن به چند طریق
* معرفی کتاب: مومن کیست وظیفهاش چیست؟
* نزدیکترین حالت بنده به کفر چه موقع است؟
* بهشت خاص برای سه دسته
📅98/12/24
#مشهد
❗️برای دریافت مجموع جلسات سه دقیقه در قیامت، از طریق لینک زیر اقدام نمایید.
https://aminikhaah.ir/?p=508
🔔 @Aminikhaah_Media
زندگی از غسالخونه تا برزخ
ه باشم. به سمت یخچا ل رفتم قابلمه غذا را برداشتم در حالی که برای دو فرزندم غذا کشیدم خودم هم یک ش
ن حال و هوای غریبی داشت
م، ناگهان تصویر هدیه ی شهید یاسینی و جعبه ی سفیدی که به من اهدا کردن جلوی چشمانم عبور کرد. یکدفعه جا خوردم. یاد سفارش لحظه ی آخر ایشون افتادم که فرموده بودن از این سوغاتی به سه نفری که نام بردن حتما بدم.
ولی کدام سوغاتی؟؟؟😳
من که چیزی در دست نداشتم😕
باید چه میکردم؟؟
نزدیک ظهر بود که متوجه شدم بی اختیار گوشی تلفن در دستم است و پشت خط، اولین نفری که شهید یاسینی نام برده بودن الو الو میکرد و میگفت بفرمایید. نمیدونستم چی باید بگم شروع کردم به احوالپرسی کردن و به گونه ای وانمود کردم که برای احوالپرسی با ایشان تماس گرفته ام. احساس کردم صداش خیلی گرفته و ناراحت هستن. پرسیدم خوبید؟؟ چرا صداتون گرفته؟؟
گفت مگه شما اطلاع ندارید؟😳 پس برای چی زنگ زدید؟ 😕 فکر کردم زنگ زدی که ابراز همدردی کنی🧐
خیلی کنجکاو شده بودم پرسیدم مشکل چیه؟؟ قضیه ای پیش اومده؟
گفت ماشین مون رو چند روزه که دزدیدن. 😲 اینقدر حرص و جوش خوردیم که دیگه حالی برامون باقی نمونده.😮 این چه گرفتاری بود که برامون پیش اومد.
در حالیکه کاملا جا خورده بودم گفتم به کلانتری، پلیس اطلاع دادید؟؟؟
گفت جایی نیست که اطلاع نداده باشیم. ولی امروز دیگه آب پاکی رو ریختن روی دستمون و گفتن که دیگه منتظر ماشین تون نباشید اگر پیدا هم بشه فقط لاشه ی ماشین خواهد بود. تا الان قطعا اوراقش کردن.😢
ما هم با کلی وام و بدهی اون ماشین رو خریده بودیم.
هر نذری به ذهنم میرسید کردم و هر سوره و دعایی که بلد بودم یا دیگران گفتن خوندم ولی ............☹️
بدون اینکه فکر کرده باشم گفتم چله ی شهدا رو بگیرید و از شهدا بخواهید که براتون دعا کنن و ماشین تون بدون کوچکترین کم و کاستی به دستتون برسه.
گفت من که این همه نذر کردم اینم روش ولی بلد نیستم. چله ی شهدا چه جوریه؟؟ کامل براشون توضیح دادم.
گفت الان فکرم کار نمیکنه لطف کن اسم چهل شهید رو بگو تا بنویسم.
منم اسم شهدا رو براشون خوندم و گفتم همین الان برای شهید اول صدتا صلوات بفرست. قبول کرد و خداحافظی کردیم.
فردای همانروز ساعت ده صبح زنگ تلفن به صدا در اومد . خودش بود گوشی رو برداشتم سلام کردم.
بسیااااار پرانرژی گفت سلام ناهید جان. الله اکبر از قدرت خدا و الله اکبر از شهدا. امروز صبح بعد از اینکه برای شهید دوم صلوات فرستادم و کلی باهاشون صحبت و درد دل کردم، ساعت هفت صبح از کلانتری زنگ زدن و گفتن ماشین تون در اتوبان یادگار امام پیدا شده. سریع رفتیم اونجا فکر میکردیم که الان لاشه ی ماشین رو تحویل میدن ولی ماشین بدون کوچکترین آسیب یا حتی کسری، سالم و سلامت تحویل دادن.
ماموره گفت بسیااار برامون عجیب بود چون همراه سرباز رفته بودم کشیک روزانه. وسط اتوبان یادگار امام یک ماشین یکدفعه زد روی ترمز و دو سرنشینش از ماشین پیاده شدن و به سرعت نور از تپه های کنار اتوبان بالا رفتن و فرار کردن.😳 مشکوک شدیم و بررسی کردیم متوجه شدیم که پلاک ماشین مال خودش نیست و عوض شده و ماشین دزدیه.
پلیس گفت که این فقط یک معجزه میتونه باشه و دلیل فرار اون دو نفر هم مشخص نشد.
وقتی گوش میکردم تصاویر خوابم و پرونده هایی که شهدا بررسی میکردن و.... همگی جلوی چشمانم میامد.
در آخر صحبت تلفنی هم گفت باورم نمیشه شهدا چه کردن!!!! چقدر نفسشون پیش خدا اعتبار داره!!!!!!!!!🥰👌👌👌
پایان
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
﷽
⤵️ طولانی شدن راه، به سبب گناهان
آیتالله#بهجت رحمةاللهعلیه :
هرکدام از ما تا هدف و مقصد اعلی، مسافتی داریم. باید سعی کنیم این مسافت را زیاد و بار خود را گرانتر و سنگینتر نکنیم.
❌ گناهان، موجب ازدیاد بار و بُعد مسافت ما تا مقصد است.
📖 جرعه وصال، ص٩١
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽
#ویدیو 🎥
وقتی کسی #نمازشب می خواند...
در روایت دارد موقعی که انسان شب بلند میشه (برای نماز شب) مخصوصا جوان ها که اون رطوبت مغزشون هست و خواب غلبه کرده است خواب رو میگذارد کنار، آقا بلند میشه موقعی که بلند میشه بره طرف وضو، وضو میگیرد و برمیگردد، میاد می ایستد برا نماز رحمت الهی سر تا پاش رو میگیرد...
آیت الله ناصری ره
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 الان خوابیم ، بعدا بیدار خواهیم شد
🔺این قسمت: سعید
🔹تجربه گر این قسمت سعید خانی
برنامه پرطرفدار زندگی پس از زندگی
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
هدایت شده از شادی و نکات مومنانه
02-Karimi-Milade Emam Hosein96 (2).mp3
6.34M
جشن میلاد حضرت امام حسین علیه السلام
حاج محمود کریمی
#شعبان
#ماه_شعبان
#عزیزم_حسین
.┄┅┅❅🏴🍂🍃🔳🍃🍂🏴❅┅┅
@khandehpak
اقای بهروز عظیمی و بخاطر دارید؟
ایشان در برنامه " زندگی پس از زندگی " حضور داشتن ولی بخش های شگفت انگیزی از تجربشون بیان نشد
خیلی موارد تجربه رو نگفتند
ایشون نه تنها آینده رو دیده بلکه قبل از متولد شدنشون رو هم بهشون نشون دادند
#ارسالی_اعضا
- ناشناس.mp3
60.89M
📻 تجربه نزدیک به مرگ جناب آقای بهروز عظیمی - فایل صوتی نسخه کامل
🖋 ایشان در برنامه " زندگی پس از زندگی " حضور داشتن ولی بخش های شگفت انگیزی از تجربشون اجاز پخش نگرفت که اینجا خودشون تجربه کاملشون رو بیان میکنن
➺▪️@chekhabarehh
گفتگو با غسال آبدانانی که نوزاد ۵۱ روزه را احیا کرد | از چشمان پدر و مادرش خجالت میکشم
غسال جوان آبدانانی که جان نوزاد ۵۱ روزه را در غسالخانه نجات داده بود میگوید: بعد از شنیدن خبر فوت نوزاد به شدت ناراحت شدم و اگر با خانوادهاش روبهرو شوم، خجالت میکشم در چشم پدر و مادرش نگاه کنم
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
زندگی از غسالخونه تا برزخ
گفتگو با غسال آبدانانی که نوزاد ۵۱ روزه را احیا کرد | از چشمان پدر و مادرش خجالت میکشم غسال جوان آ
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از فارس، پنجشنبه ۱۳ آذر در پی یک قصور پزشکی در بیمارستان امام خمینی(ره) ایلام، گواهی فوت نوزاد ۵۱ روزه آبدانانی صادر میشود و نوزاد به سردخانه انتقال مییابد. این نوزاد اهل شهرستان آبدانان در جنوب استان ایلام بود و با وخیم شدن حالش، به والدین خبر فوت فرزند را میدهند. والدین از این خبر شوکه میشوند و در کمال ناباوری فرزند خود را به آبدانان (۱۷۵ کیلومتر دورتر از ایلام) برای غسل و تدفین انتقال میدهند.
بعد از تحویل نوزاد به مسئول غسالخانه آبدانان، غسال متوجه تپش قلب نوزاد میشود و با عملیات احیا روی نوزاد و اطلاع دادن به والدین مبنی بر زنده بودن او، اورژانس آبدانان را باخبر میکند. اگر این غسال متوجه ضربان قلب نوزاد نشده بود، نوزاد زنده به خاک سپرده میشد، هر چند جمعهشب بعد از انتقال نوزاد به بیمارستان ابوذر اهواز، نوزاد ۵۱ روزه از دنیا رفت.
حساس بودن موضوع و تاثیر ناشی از آن در جریحهدار شدن احساس عمومی، سبب اعزام گروهی از وزارت بهداشت به استان ایلام و تشکیل گروه ویژه متشکل از دادستانی، بازرسی و نظام پزشکی برای بررسی موضوع شده است. گفتوگو با مرتضی بیگی، غسال جوان آبدانانی را بخوانید.
چگونه متوجه شدید نوزاد علائم حیاتی دارد؟
شامگاه روز پنجشنبه طبق معمول هر روز، برای غسل میت به غسالخانه رفتم که با نوزادی روبهرو شدم و هنگام غسل دادن متوجه ضربان قلب نوزاد شدم.
لحظهای که فهمیدید نوزاد دارای علائم حیاتی است چه حالی داشتید؟
لحظهای که متوجه شدم نوزاد زنده است تمام موهای بدنم سیخ شد و از فرط خوشحالی نمیدانستم چه کنم و تمام تلاش خودم را برای احیای نوزاد کردم.
نوزاد را چگونه احیا کردید؟
با توجه به وظیفه ذاتی خود و آموزشهایی که قبلا در هلال احمر دیده بودم، نوزاد را احیا کردم و بعد با کمک اورژانس او را به بیمارستان منتقل کردیم و تنفس نوزاد برگشت.
چگونه با نحوه انجام دادن احیا آشنا شدید؟
تاکنون ۳-۴ نفر را در شرایط گوناگون احیا کردهام. ۶-۷ سال پیش با پسرداییام در دوره آموزش ۳۰ روزه کمکهای اولیه هلال احمر شرکت کردم و از طریق کانالها و فضای مجازی نحوه احیا را به طور کامل آموزش دیدم اما به دلایلی چند جلسه آخر را نتوانستم شرکت کنم که همین موضوع سبب شد نتوانم مدرک آن را بگیرم.
از اینکه الان نوزاد فوت شده چه احساسی دارید؟
همسرم از لحاظ روحی درگیر این موضوع شده است. تاکنون در غسالخانه با چنین موردی برخورد نکرده بودم. بعد از شنیدن خبر فوت نوزاد بهشدت ناراحت شدم و اگر با خانوادهاش روبهرو شوم، خجالت میکشم در چشم پدر و مادرش نگاه کنم.
کار غسالی را از کی و چگونه یاد گرفتید؟
من تنها غسال مرد آبدانان هستم و متولد ۱۳۶۸ دارای مدرک کاردانی حقوق. ۳ سال است به صورت شرکتی در شغل غسالی مشغول به فعالیت هستم. کار غسالی را از زمان نوجوانی با توجه به اینکه غسالخانهای نزدیک خانه ما بود فراگرفتم. من بعضی روزها به آن غسالخانه میرفتم و از نزدیک غسل دادن میتها را میدیدم. از آن زمان ترسهایم تمام شد و با نحوه انجام دادن آن به طور کامل آشنا شدم.
خانواده و اطرافیان با شغلتان مشکلی ندارند؟
من ۲ فرزند دختر دارم. خانوادهام با شغلم مشکلی ندارند اما بعضی از اطرافیانم حتی از دست دادن به من طفره میروند که این موضوع با شیوع ویروس کرونا شدت پیدا کرد و این افراد از من فراری شدهاند و بعضا برخورد مناسبی با من ندارند.
شیوع کرونا سبب نشد از کار خود منصرف شوید؟
۲ بار به کرونا مبتلا شدهام. از زمان شیوع کرونا بدون هیچ ترسی از مبتلا شدن با خدای خودم شرط بستم که تا پایان ریشهکنی این ویروس، تمام فوتشدگان ناشی از کرونا را غسل دهم.
چه موقع متوجه شدید باید تست کرونا بدهید؟
با اینکه ما بهشدت نکات را رعایت میکردیم و در مکانهای عمومی حتماً از ماسک استفاده میکردیم بر اثر یک غفلت و شاید رعایت نکردن دیگران به کرونا مبتلا شدم.
با ابتلای شما به کرونا چه کسی کار غسالی را انجام میداد؟
۱۵ روز در قرنطینه بودم، اما هیچکس حاضر نشد که به جای من اموات را تغسیل دهد و
ادامه دارد
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5