فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 اقدام عجیب یک زن هنگام کتک خوردن از شوهر
⭕️ زنی که به خاطر اسلام، آرزوی کتک خوردن داشت!
🔹 برشی ازسخنرانی #حجت_الاسلام_راجی به مناسبت ولادت حضرت ابوالفضل العباس علیهالسلام و #روز_جانباز
💠 اندیشکده راهبردی #سعداء
🆔 @soada_ir
زندگی از غسالخونه تا برزخ
#باز_نشر 🔈 شرح و بررسی کتاب #سه_دقیقه_در_قیامت 🔈 تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم 🔊 جلسه بیست
سه دقیقه در قیامت 25.mp3
42.64M
#باز_نشر
🔈 شرح و بررسی کتاب #سه_دقیقه_در_قیامت
🔈 تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم
🔊 جلسه بیست و پنجم
* راوی کتاب، اختیاری نداشتم هر جای پرونده عمل خودم را ببینم
* بررسی اعمال در محضر اهلبیت (علیهمالسلام)
* اگر ابدیت را باور کنیم، دل کندن از تعلقات راحت خواهد بود
* ای کاش همانقدر که از ویروس کرونا میترسیم، از مرگ هم بترسیم
* وضعیت تنفس در وادی حقالناس
* خانه تکانی مملکت قلب
* نیت عمل قلبی است نه ذهنی
* نیت از خود عمل سختتر است
* ثبت شدن نیت کار خوب، هر چند که کار انجام نشود
* عدم ثبت نیت کار بد مگر...
* نسبت علم و عمل
* شاکله انسان را نیّتش میسازد
* رابطه ارتقا روح و نیت خالص
* ناقه حضرت صالح را یک نفر کشت، پس چرا خدا این عمل شر را به حساب یک قوم نوشت؟
* خلود در جهنم هم به نیت است
* اول چیزی که در برزخ میبینیم، نیت خودمان است
* مرتبه وجودی انسان با اعمال جوانحی است
📅98/12/25
#مشهد
❗️برای دریافت مجموع جلسات سه دقیقه در قیامت، از طریق لینک زیر اقدام نمایید.
https://aminikhaah.ir/?p=508
🔔 @Aminikhaah_Media
تولد نامبارک.m4a
11.55M
#تلنگری💌
وقت تمــــام !
برگه ها بالا ...... ✋
◽️چه احساسی داری ؟
👤استاد شجاعی•.
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
زندگی از غسالخونه تا برزخ
#تلنگری💌 وقت تمــــام ! برگه ها بالا ...... ✋ ◽️چه احساسی داری ؟ 👤استاد شجاعی•. http://eita
غفلت بیماری خطرناکیه🤦♀🤦♀🤦♀
زندگی از غسالخونه تا برزخ
#تلنگری💌 وقت تمــــام ! برگه ها بالا ...... ✋ ◽️چه احساسی داری ؟ 👤استاد شجاعی•. http://eita
دقت کردید وقتی دقت میکنی خودتو درست کنی چند روز به رفتارت کنترل داری روحیه ت چقدر لطیف میشه
یهو سر یک عصبانیت از خود بیخود میشی و داد و هوار میکنی هم از لحاظ روحی اون روحیه لطیفو خراب میکنی به خاطر اون خشم
هم خود سازیت خراب میشه
یه جور عقب گرد و پس گرد میکنیم
تو زندگیتون چقد عقب گرد داشتید؟
چقدر بعد هر بار خود سازی خرابش کردید؟
چقد در راه خود سازی ثبات قدم داشتید؟
دو روز
پنج روز
یک هفته
یکماه
دوماه
سه ماه
کل سال😍😍😍👏👏👏 خوشبحال کسی که خودسازیش در این حد عمیق هست که خرابش نمیکنه هی بخواد عقب برگرده دوباره شروع کنه
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
#متن_خاطره
ﺩﺭ نوفللوشاتو به علّت ارزانی، ﺩﻭ ﻛﻴﻠﻮ پرتقال ﺧﺮﻳﺪﻡ. امام با دیدن پرتقالها گفت: اینهمه ﭘﺮﺗﻘﺎﻝ ﺑﺮﺍی ﭼﻴﺴﺖ؟! عرض ﻛﺮﺩﻡ: امروز ﭘﺮﺗﻘﺎﻝ، ارزان بود؛ ﺑﺮﺍی چند روز خریدم.ایشان فرمودند: شما مرتکب ۲ گناه شُدید!
اوّلاً: این که ما نیاز به اینهمه پرتقال نداشتیم؛
دوماً:این که شاید امروز در نوفللوشاتو کسانی باشند که تا به حال ﺑﻪ علّت گرانبودن پرتقال نتوانستهاند آن را تهیّه کنند و شاید با ارزانشدن آن میتوانستند تهیّه کنند. ببرید مقداری از آنها را پس بدهید! گفتم: پسدادن آنها ممکن نیست.
امام فرمودند: پس پرتقالها را پوست بکَنید و به افرادی بدهید که تاحالا پرتقال نخوردهاند؛ شاید از این طریق، خدا از گناهان شما بگذرد.
📚 به نقل از مرحومه ﻣﺮﺿﻴّﻪ ﺣﺪیدچی،
کتاب سر گذشت های ﻭﻳﮋﻩ ﺍﺯ زندگی ﺍﻣﺎﻡ خمینی، ج۴
😎خودسازی❣+دینداریِ لذت بخش✌️
➥𝒅𝒂𝒓_𝒔𝒂𝒎𝒕𝒆_𝒕𝒐𝒐◕͟◕
اثرتقوا بر انسان_2023_02_15_12_47_33_865.mp3
2.49M
اگه فکر میکنید اسلام شمارو محدود کرده تا لذت نبرید این صوت رو گوش کنید☺️🌿
#سخنرانمحسنمجتهدزاده
@TablighGharb
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
#داستان
قومی که عمر جاوید خواستند (مرگ)✨
💠در روزگاران گذشته، قومی نزد پیامبر خود آمدند و گفتند: از خداوند بخواه مرگ را از میان ما بردارد. آن پیامبر دعا کرد و خداوند استجابت فرمود و مرگ را از میان آنان برداشت. با گذشت ایام، به تدریج جمعیت آنها زیاد شد، به طوری که ظرفیت خانه ها گنجایش افراد را نداشت. کم کم کار به جایی رسید که سرپرست یک خانواده صبح زود از خانه بیرون می رفت تا برای پدر و مادر، پدربزرگ و مادربزرگ و دیگر افراد تحت تکلفش، نان و غذا تهیه و به ایشان رسیدگی کند. این مسئله موجب شد که افراد فعال، از کار و کسب و طلب معاش زندگی باز بماندند. ازاین رو، ناچار نزد پیامبر خویش رفتند و از وی خواستند آنها را به وضع سابقشان باز گرداند و مرگ را میان آنان برقرار کند. پیامبر دعا کرد و خداوند دعای او را اجابت فرمود و مرگ و اجل را در میان ایشان برقرار کرد
📚 بحارالانوار، ج 6، ص 116
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
✍ حضرت علّامه سیّد محمّدحسین طباطبایی :
👈🏻 یاد مرگ انسان ساز است.
رفتن به قبرستان در سازندگی انسان موثّر است.
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
💔
یک دفترچه کوچک داشت، همیشه همراهش بود و به هیچکس نشانش نمیداد. یک بار یواشکی برداشتمش ببینم چه مینویسد.🙈
کارهایی که در طول روز انجام داده بود را نوشته بود...
سر چه کسی داد زده، که را ناراحت کرده، به چه کسی بدهکار است. همه را نوشته بود؛ ریز و درشت.
نوشته بود که یادش باشد و در اولین فرصت صافشان کند.
به رهنمون گفتم: «وقت اذان است. برویم نماز.» گفت: «من باید بروم تا یک جایی و برگردم. اگه میخواهی تو هم بیا. زود میرویم و بر میگردیم.»
گفتم: «حالا کجا میخواهید بروید؟»
برایم تعریف کرد که دیشب با کسی حرفش شده و بد باهاش حرف زده و فکر میکند طرف از او دلخور شده، الان هم میخواهد برود، از دلش در بیاورد.
گفتم: «حالا نمیشود بعداً بروی؟»
نگاهم کرد. نگران بود. گفت: «نه، همین حالا باید برویم.»
📚کتاب یادگاران؛ جلد ۱۶
#شهید_محمدعلی_رهنمون
#شهید_دفاع_مقدس
#دم_اذانی
💞 @shahiidsho💞
💔
#میخوای_شهید_بشی⁉️
مےگفت:
"عظمت در چشمان ڪسےست ڪه
نڪَاهش را ڪنترل مےڪند"...
همان شهیدے ڪہ سوزن به چشمانش زد
وقتے ڪه ناخودآڪَاه، نگاهش به نامحرم افتاد
#شهید_ابراهیم_هادی
#شهید_دفاع_مقدس
#شهید_گمنام
💞 @shahiidsho💞
1_1971374611.mp3
7.63M
💔
#سفر_پرماجرا ۱
✍راهی طولانی درپیــش است...
تا راهِ پیـــشِ رو
و منزلی که قرار است در آن فرود آیی؛ نشــناسی...
چگونه برایش توشه خواهی چید؟
ostad_shojae
ادامه دارد....
#مارامعرفیکنید
#نسئل_الله_منازل_الشهداء
💞 @shahiidsho💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔
ببینید این شهید اصفهانی چگونه و با چه مشقتی با پای زخمی در میدان نبرد نماز می خواند...
#شهید_غلامحسین_نم_نبات
زیارتگاه: گلستان شهدای اصفهان، قطعه خیبر ۱(چند ردیف پایین تر از قبر شهید مهرداد عزیزاللهی )
رقصی چنین میانه میدانم آرزوست...
لحظه اجابت دعا
#نماز اول وقت
التماس دعا
#نسئل_الله_منازل_الشهداء
💞 @shahiidsho💞
با نشر مطالب، #شهید شوید😇 که
"زنده نگه داشتن #یاد_شهدا، کمتر از #شهادت نیست"
هدایت شده از تبلیغات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸💫بسم الله الرحمن الرحیم💫🌸
🍃💎🍃#امام_خامنهای:آن چیزی که #امیرالمومنین_علیهالسلام را آنطور زیر فشار قرار داد و قدرتمندترین آدم تاریخ را آنگونه مظلوم کرد، نبودن #تحلیل_سیاسی در مردم بود🍃💎🍃
💥کانال#تحلیل_اخبار_سیاسی برات آوردم😍
💢یک کانال که #جدیدترین_تحلیلها رو در مورد جدیدترین #مسائل_سیاسی_روز میزاره و اخبار سیاسی رو برات #تحلیل می کنه😳
♨️♨️♨️یک کانال بروز♨️♨️♨️
💥 اینجا خبر نداریم😍فقط تحلیل💥
🔅🔅بهتره خودت بیای ببینی 👇👇👇
╔══ ೋღ 🌺 ღೋ ══╗
https://eitaa.com/joinchat/1925972277C80a751b580
╚══ ೋღ 🌺 ღೋ ══╝
🔴#کانال_تبیین_و_تحلیل_اخبار_سیاسی 🔴
این دنیا فوق فوقش
۹۰،۸۰ساله
ولی اون دنیا...
بی نهااایت ساله:)
و این در مقابل بی نهایت
هیییییچ حساب میشه
هیییییییییچ!!!
حواست باشه چیو داری
فدای چی میکنی:)))))!!
😎خودسازی❣+دینداریِ لذت بخش✌️
➥𝒅𝒂𝒓_𝒔𝒂𝒎𝒕𝒆_𝒕𝒐𝒐◕͟◕
زندگی از غسالخونه تا برزخ
این دنیا فوق فوقش ۹۰،۸۰ساله ولی اون دنیا... بی نهااایت ساله:) و این در مقابل بی نهایت هیییییچ حساب م
حرف قشنگیه واقعا
ما ادما که همیشه سرمون تو حساب کتاب دودوتا کردنه مبادا ضرر مالی کنیم چرا فکر نمیکنیم داریم عمر کوتاه ۷۰ یا ۸۰ اصلا شما بگو ۱۰۰ ساله رو فدای زندگی ابدی میکنیم که تموم نمیشه
بزرگترین ورشکستگی دنیاست اگه اونور ببازیم
بزرگترین ضرره که اونور کم بیاریم
بزرگترین خسران خسر الدنیا و الاخره شدنه
دوستان یکم سرمون تو حساب کتاب زندگی ابدی هم باشه ضرر نکنیم
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
💔
#یک_داستان_یک_پند
کسی می گفت:
در بیمارستان نوزاد مُرد و آن را به پدرش دادند که دفنش کند، من نیز همراه او سوار ماشین شدم و به سوی قبرستان حرکت کردیم ....
او نوزادش را در آغوش گرفته بود و نگاهش می کرد ..تا اینکه در راه رفتن به قبرستان، ماشین به خیابانی پیچید و نور آفتاب به داخل ماشین و روی نوزاد افتاد ..
پدر حرکت عجیبی از خود نشان داد !!!
سبحان الله، پارچه سفید روی سر خود را در آورد و با آن نوزادش را پوشاند تا آفتاب به او نخورد !!!
انگار فراموش کرده بود که فرزندش مرده است ...
از عطوفت و رحمت پدر نسبت به فرزندش؛ بغضم ترکید و گریه کردم ... و معنی این آیه را خوب فهمیدم و تکرارش می کردم👇
﴿.. و قل رب ارحمهما کما ربیانی صغیرا ﴾
بگو : « پروردگارا ! به آنان رحمت آور، همانگونه که مرا در کودکی پرورش دادند ».
پدر و مادر می توانند همزمان ده کودکشان را دوست داشته باشند و به آنها توجه کنند اما ده پسر نمی توانند از یک پدر یا یک مادر مراقبت کنند ...
خداوندا به ما توفیق بده که به پدر
و مادر خود نیکی کنیم و ما را ببخش
به خاطر کوتاهی و خطایمان در حق آنان...
💞 @shahiidsho💞
💔
#داستان_کوتاه
💠 راز شگفت انگیز پیاده شدن شیخ عباس قمی از اتوبوس💠
💎 آیه: عَسَى أَن تَكْرَهُواْ شَیْئًا وَ هُوَ خَیْرٌ لَّكُمْ بقره/216
💎چه بسا شما از چیزی کراهت داشته باشید درحالیکه خیر شما در آن است.
🔹آینه: حکایت؛ امام خميني(ره) در خاطرهاي از سفر خود با مرحوم حاج شيخ عباس قمي چنین بيان ميكند: بیابان سوزان و بیانتها در چشمهایمان رنگ میباخت و به کبودى میگرایید و از دور هم، چیزى دیده نمیشد. ناگاه ماشین ما که از مشهد عازم تهران بود از حرکت، ایستاد. راننده که مردى بلند و سیاهچرده بود باعجله پایین آمد و بعد از آنکه ماشین را براندازى کرد خیلى زود عصبانى و ناراحت به داخل ماشین برگشت و گفت: بله پنچر شد و آنگاه به صندلى ما که در وسطهای ماشین بود، آمد. به من چون سید بودم حرفى نزد؛ ولى رو کرد به حاج شیخ عباس قمى و گفت: اگر میدانستم تو را اصلاً سوار نمیکردم، نحسى قدم تو بود که ماشین ما را در وسط بیابان خشک و برهوت معطل گذاشت! یا الله برو پایین و دیگر هم حق ندارى سوار این ماشین بشوى.
مرحوم شیخ عباس بدون اینکه کوچکترین اعتراضى کند و حرفى بزند، بلند شد و وسایلش را برداشت و از ماشین پیاده شد. من هم بلند شدم که با او پیاده شوم اما او مانع شد؛ ولى من با اصرار پیاده شدم که او را تنها نگذارم اما او قبول نمیکرد که با او باشم، هر چه من پافشارى میکردم، او نهى میکرد، دست آخر گفت فلانى راضى نیستم تو اینجا بمانى. وقتى این حرف را از او شنیدم، دیدم که اگر بمانم بیشتر او را ناراحت میکنم تا خوشحال کرده باشم، برخلاف میلم از او خداحافظى کرده و سوار ماشین شدم.
بعد از مدتى که او را دیدم جریان آن روز را از او پرسیدم، گفت: وقتى شما رفتید خیلى براى ماشین معطل شدم، براى هر ماشینى دست بلند میکردم نگه نمیداشت تا اینکه یک کامیونى نگه داشت. وقتى سوار شدم، قدرى که با هم صحبت کردیم متوجه شدم که او ارمنى است و مسیرش همدان است؛ از قضا من هم میخواستم به همدان بروم، چون مدتها بود که دنبال یک سرى مطالب میگشتم و در جایی نیافته بودم؛ فقط میدانستم که در کتابخانه مرحوم آخوند همدانى در همدان میتوانم آنها را به دست آورم. راننده آدم خوب و اهل حالى بود، من هم از فرصت استفاده کردم و احادیثى که از حفظ داشتم درباره احکام نورانى اسلام، حقانیت دین مبین اسلام، مذهب تشیع و ... برایش گفتم. وقتى او را مشتاق و علاقهمند دیدم، بیشتر برایش خواندم. سعى میکردم مطالب و احادیثى بگویم که ضمیر و وجدان زنده و بیدار او را بیشتر زنده و شاداب کنم تا اینکه به نزدیکیهای همدان رسیدیم، نگاهم که به صورت راننده افتاد دیدم قطرات اشک از چشمانش سرازیر است و گریه میکند، حال او را که دیدم دیگر حرفى نزدم، سکوتى عمیق مدتى بر ما حکمفرما شد، هنوز چند لحظهای نگذشته بود که او آن سکوت سنگین را شکست و با همان چشم اشکآلود گفت: اینطور که تو میگویی و من از حرفهایت برداشت کردم، اسلام دین حق و جاودانى است و من تا به حال در اشتباه بودم. شاهد باش من همین الآن پیش تو مسلمان میشوم و به خانه که رفتم تمام خانواده و فامیلهایی که از من حرفشنوی دارند مسلمان میکنم .
بعد هم به کمک من گفت: اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمدا رسول الله و اشهد ان علیا ولى الله .1
1. با اقتباس و ویراست از کتاب عاقبت بخیران عالم
#آیه_ها_و_آینه_ها
💞@shahiidsho💞