eitaa logo
زندگی از غسالخونه تا برزخ
19.3هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
2.7هزار ویدیو
13 فایل
مقصد همه ما در ایستگاه اخر (غسالخونه) آیا اماده ای از کانال راضی بودید برای مادر بنده و همه ارواح مومنین فاتحه ای بفرستید بنده غساله نیستم از خاطرات غسال و غساله های محترم استفاده میکنیم جهت اثر گذاری بیشتر راه ارتباطی 👇 @Yaasnabi
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5823174611910527463.mp3
3.89M
﷽ 🌹شرح دعاهای هر روز ماه رمضان 🌷مرحوم آیت الله مجتهدی تهرانی روز. 8⃣2⃣ 🌴اللّٰهُمَّ وَفِّرْ حَظِّى فِيهِ مِنَ النَّوافِلِ ، وَأَكْرِمْنِى فِيهِ بِإِحْضارِ الْمَسائِلِ ، وَقَرِّبْ فِيهِ وَسِيلَتِى إِلَيْكَ مِنْ بَيْنِ الْوَسائِلِ ، يَا مَنْ لَا يَشْغَلُهُ إِلْحاحُ الْمُلِحِّينَ. 🍃خدایا، بهره‌ام را در این ماه از مستحبات فراوان کن و مرا با تحقق درخواست‌ها اکرام فرما و از میان وسایل، وسیله‌ام را به‌سویت نزدیک کن، ای که پافشاری اصرارورزان مشغولش نسازد. 🌱دعا خواندن برای ثواب نیست بلکه برای رسیدن به کمالات است 🌳در دعای ابو حمزه امام سجاد (ع) می فرمایند:  «خدایا آیا بدتر از من هم بنده ای داری؟» جایی که امام معصوم چنین حرفی می زند دیگر تکلیف من و شما روشن است و جایی ندارد که ما به خاطر دو رکعت نافله و نماز شب دچار عجب و غرور بشویم. 🌱🌱آیت الله خوانساری میگفت: دارم از این دنیا می روم در حالی که دست خالی هستم و فقط  به یک عملم امید دارم که باعث نجاتم شه اونم هم به اشکهایی است که در مجالس عزای اهل بیت (ع) عصمت و طهارت می ریختم کانال پرطرفدار زندگی پس از زندگی http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
هدایت شده از دوتا کافی نیست
﷽ امسال عید در عید داریم، بهار در بهار 🌸😍 بهار طبیعت و بهار دل‌ها... شروع سال نوی طبیعت و سال نوی مؤمنین... 😇 (حیف که شروعشون از شنبه نیست وگرنه من از شنبه میخواستم خیلییی کارا بکنم 😜) اما خب از اونجا که آغاز ماه مبارک با تعطیلات عید مقارن شده، یه چندتا نکته رو با هم مرور کنیم : 🕯 بچه‌های کوچک رو دریابیم. اگر بخاطر ماه مبارک و روزه‌داری برنامه عیدمون تغییر کرده، فراهم کردن اسباب نشاط و تفریح اونها رو فراموش نکنیم. سفرهای کوتاه نیم روزه بیرون شهری، پارک، خونه دوستان هم‌بازی، بیرون رفتن بعد افطار (مخصوصاً که فرداش سر کار هم نباید بریم) و... حواسمون باشه بخاطر روزه‌داری و بی‌حالی ما دلزده نشن از ماه خدا. میشه هم از قبل باهاشون صحبت کرد و تا حدی با توجه به سن توجیهشون کرد. آدم ها با گفت وگو همراه تر میشن. 🕯 ما روزه میگیریم اما ممکنه در روزهای ماه مبارک برای عیددیدنی مهمانانی داشته باشیم که نسبت به امر واجب روزه بی‌توجه باشن یا نه عذری دارند یا نه اصلا خودشون هم روزه اند. ما باید حرمت روزه و رو نگه داریم. بنابراین میشه پذیرایی رو به صورت بسته‌بندی‌های شکیل آماده کنیم که هم‌زمان هم حفظ شده باشه. حتی میشه ازشون بخوایم در کنارمون باشن با یک افطاری ساده (و حتی غیرساده😜 🍲🥘🍕 😋😋) اگر هم جایی رفتیم و بی‌توجه به ماه مبارک ازمون پذیرایی شد با روی گشاده و بدون تیکه و کنایه😉 توضیح میدیم که روزه‌ایم و زحمت نکشید و ان‌شاء‌الله بعد ماه مبارک مجدد میایم جبران میکنیم، سهم آجیل‌مونو بذارید فریزر 😁 تو دو لایه نایلون باشه که بو نگیره لدفاً 😌🤭 🕯 هوا که خوبه. فضای غبارگرفته شهر هم که به بیش از پیش محتاج. میشه با دوستان و اقوام، سفره‌های ساده افطاری رو برد و در بوستان‌ها پهن کرد. هم دورهمی هم استفاده از بهار طبیعت هم تعظیم شعائر الهی هم رزمایش نرم و مهربان مؤمنان در جامعه. 🕯در عیددیدنی ها و افطاری‌ها هوای روزه اولی ها رو داشته باشیم 😊 یه هدیه کوچک. حتی نوازش کلامی. تکریم و تحسین بابت اراده و قدرت اطاعت از حق... 🕯اگر در ماه مبارک سفر میریم (حرام که نیست. نهايتاً مکروهه) و روزه نیستیم، خیلی خیلی حواسمون باشه که رو در ماه رمضان حفظ کنیم. اجازه خوردن و آشامیدن در مکان‌های عمومی نداریم. این کار رو در چادر مسافرتی یا محل اقامت انجام بدیم و بیرون مثل افراد روزه دار داشته باشیم. به بچه‌هامون هم این و رو آموزش بدیم (جز خیلی کوچولوها) 🕯 حتی اگر در سفر هستیم هم، خودمون رو به مساجد و مکان های مذهبی برسونیم. نمازها رو اول وقت و در مساجد بخونیم؛ مخصوصاً با بچه‌ها. تا متوجه بشن ظواهر شریعت و اعمال عبادی همیشه در جاری و پابرجاست و تعطیل بردار نیست. و کمک به دیگران رو فراموش نکنیم. خلاصه سفر ما رو از فرصت‌های ماه رمضان غافل نکنه. ماهی که همه‌ی اعمال، توش ضریب میگیرن. 🕯 مخصوصاً در شهرهای مسافرخیز و گردشگری، برپایی سفره‌های افطاری ساده در معابر و بوستان‌ها و مکان‌های عمومی به همراه پخش اذان و اقامه نماز میتونه خیلی به و دفع انواع و بی‌حرمتی ها کمک کنه. اراده کنیم و با هم‌محله‌ای‌ها و خیّرین و هیئت امنای مساجد برنامه ریزی کنیم برای برپایی سفره های افطاری ساده در سطح شهر در ایام عید در ماه رمضان... جامعه به اجتماع و اراده و قیام لله مؤمنین محتاجه... 🕯 من که میگم حتی میشه ابتکار زد و مهمونی (مهمونی وعده‌ای) عید رو برا وعده درنظر گرفت😍 خیلییی خاطره میشه. شاید فقط همین چندسال محدود بشه این کارو کرد که عید تو ماه مبارکه. فک کن. شروع مهمانی از ۱۲ شب😁 به همراه مناجات سحر و نماز جماعت صبح 🙃 فقط روم به دیوار صاحبخانه محترم باید سرویس بهداشتی رو زمان‌بندی کنه قبل اذان فرصت مسواک به همه برسه🤭😜 🖋هـجرٺــــ @hejrat_kon کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲 زحمت‌هایِ مادرِ مادر ما نتیجه داد❤️ خرج حسینی شدنِ ماها رو خدیجه داد❤️ 🌙 ﴿س﴾🥀 🏴🥀 کانال شادی و نکات مومنانه ┄┅┅❅🟤🌸🟢🌸🔴🌸🟣❅┅┅┄                @khandehpak
چندکار مهم تا پایان ماه مبارک.mp3
3.14M
👌 ✅ چند کار مهم و پر ثواب در این چند روز پایانی 🎤 احسان عبادی 🔰 یادمان باشد فردای قیامت حتی اهل بهشت هم حسرت می خورند که چرا بیشتر ثواب نکردند تا در درجات بالاتری قرار بگیرند. 👆پس با انجام این کارهای کوچک پرثواب از این چندروز استفاده کنیم 👆 🔰انقلابی باید قوی شود🔰 http://eitaa.com/joinchat/4235001869C41c082b340
🌿 پیامبر اکرم (صلّی الله علیه وآله) فرمودند: 🌸 شبى نيست مگر آن که فرشته مرگ این گونه مردگان را ندا می‌کند: ای ساکنین قبرستان، شما ترس مرگ و قبر را تجربه کردید، هم اکنون به چه کسی غبطه می‌خورید؟ پس مردگان چنین می‌گویند: ما به افراد مؤمن در محلّ عبادتشان غبطه می‌خوریم، زيرا ايشان نماز می‌خوانند و ما نمی‌توانیم، آنها زكات مي‌دهند و ما نمی‌توانیم، آنها در روزه می‌گيرند و ما نمی‌توانیم، آنها صدقه می‌دهند و ما نمی توانیم. 📚(إرشاد القلوب، ج‏۱، ص۵۳) کانال زندگی از غسالخونه تا برزخ👇 http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
ادامه ی پست قبلی منبع خاطرات خانم غساله در اینستاگرام که این محتوا را مینویسند کپی بدون این منبع حرامه 👇👇👇👇 @neiynava313 یا زهرا یاریم کن😞 چادرم رو آویز کردم به چوب لباسی داخل سالن غسالخونه,صدای مداحی گوشیمو زیاد کردم و گوشی رو داخل طاقچه بالا گذاشتم، رفتم سمت عروسم دستام میلرزیدن زیپ کاور رو باز کردم.... کاور رو کشیدم پایین ،لباس هارو با کمک رفیقم دراوردم،صورتش سمت مخالف من بود و سعی میکردم چشمم بهش نیفته، صدای یا زهرا یا زهرا گفتن همسرش رو پشت درب میشنیدم، برام سنگین بود کار کردن تو اون ساعت و لحظه انگار همه چی دست به دست هم داده بودن تا من عاجز از کار بشم اماااا نه خستگی وعاجزی تو این مسیر باید بمونه بعداز.ش.ه.ا.دت، انتظار داشتم با یه صورت پر خون و بدنی سوراخ سوراخ روبه رو بشم چون هفته ها تو کما بود😞 اما الحمدلله اون چیزی ک تصور میکردم نبود، وقتش بود صورتش رو ببینم ،فلانی سرش رو بگیر تا خوب حمومش بدیم بعد غسلش روبجا بیاریم، رفیقم سرش عروسم رو گرفت تو دستاش چشمم به چشم های بسته ش خورد💔 چشمم به صورت قشنگ و نورانیش خورد.. اه عزیزم ،اه جوانم، اه مادر.... صدای خواندن قران میاد امشب چ شبی شده ،تو کی هستی! چرا اینقدر رفتنت قشنگ شده امشب.... مشتم رو پر سدر کردم ریختم روی سر و صورتش و شروع کردم به شستنش.... دستم خورد به گلوش.... سوراخ بود 💔 هفته ها بود غذا خوردنش از طریق گلوش بود ‌... چشم هامو بستم و شستم و شستم‌.. دوباره رسیدم به زخم های دیگه ‌... نگاه به رفیقم کردم 🥺اینا چین‌😭 سرمون رو انداختیم پایین و گفتیم استغفرالله ربی و اتوب الیه😔 خدایا ازمن بگذر ...‌ بنده ی خوبی برات نبودم💔 شست و شو تمام شد شروع کردیم به غسل دادن.... غسل های اخر دنیاش بود 🥺 باید جوری غسل میدادم که اون دنیا اگه اومد برا م شهادت بده ازم رضایت داشته باشه😭 اخه دختر حضرت زهرا بود. ادامه دارد.. با ذخیره کردن و ن.شر دادن این پست کمک میکنید تا دست بقیه هم برسه پس ان شاالله کاری کنید بیشتر انگیزه برای نوشتن داشته باشم♥️ کانال زندگی از غسالخانه تا برزخ http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
منبع خاطرات خانم غساله در اینستاگرام که این محتوا را مینویسند کپی بدون این منبع حرامه 👇👇👇👇 @neiynava313 خاطرات غسالخانه ی زنان🧕 همیشه ازم پرسیدید زهرا تا الان چیزی عجیبی دیدی تو غسالخونه وهمیشه سعی کردم به این سوالتون جواب ندم بخاطر اینکه فکر میکنم هرکسی درکی از اون فضا و اتفاقاتش نمیتونه داشته باشه۰۰۰۰ ولی الان به یه گوشه ش میخام اشاره کنم؛ طبیعیه که هر سری برم اونجا دگرگون میشه حالم چیز کمی نیست اخه یه عزیزی از یک خانواده داره برای همیشه ازشون جدا میشه حجم کاری زیاد بوداون روز ج‌.نازه پشت ج.نازه خسته شده بودیم اما چیزی به زبون نمی اوردیم گله نمیکردیم از شدت خستگی چنگ میزدم به شونه هام تا سرحال بیام اخه اذیت میشدم وقتی میدیدم رفیقم غسل میده و من زودی بدنم کم میاره عقربه های ساعت تند تتد میرفتن جلو غسل ها رو به هرسختی بود انجام دادیم نزدیک اذان مغرب بود هوا داشت تاریک میشد که ماهنوز تو غسالخونه بودیم ج.نازه ی اخر رو اوردن رفیقم گفت بریم ؟ تا تجدید وضو کنیم اماده شیم اذان گفته این ج‌نازه رو بزاریم برای ۷صبح گفتم نگاه جسمی نداره لاغر اندامه زودی کارش تموم میشه پس بزار الان انجامش بدیم به نماز هم میرسیم، اینقدر غسالخونه بو ی ج.نازه گرفته بود که نفس کشیدن برام سخت بود اخم هام تو هم بودن از بوووووو تعفن ، کیسه کیسه میکردم کارو ها و لباس های میت ها رو میزاشتم دم غسالخونه تا بو کمتر بشه ؛ به رفیقم گفتم تا لباسشو در بیاری برم کفن روچک کنم کم کسری داره امادش کنم که کارمون زودتر تمام شه یهوی رفیقم زد بیرون از اتاقی که ج‌نازه بود گفت زهرا نمیتونم برام عجیب بود اخه هیچ وقت من ندیدم رفیقم چیزی بگه در سخت ترین شرایط کارشو انجام داده گفتم ینی‌چی نمیتونی؟ الان وقت اذانه ها خانم گفت بیا تو ببین قیچی دستم کفن رو روی شونم گذاشتم رفتم تو اتاق ادامه دارد۰۰۰