تلخ و شیرین روزمرههای یک «غسال»/ از تجربه غسل شهدا تا لبخند یک جنازه!
چند دقیقهای میشود که داخل سالن تطهیر هستم که «غسال» میگوید نترس! سنگینی بوی کافور و گرما و سخن غسال و دیدن میتی که تا ساعتها پیش در جمع ما بوده و فکرش را نمیکرد که چون امروزی در دنیا نباشد سکوت و سردرد عجیبی را برایم به ارمغان آورده است.
خبرگزاری فارس-بیرجند؛ تاکنون به واسطه خبرنگاری با صاحبان مشاغل زیادی هم کلام شده بودم اما اینبار تصمیم گرفتم که به سراغ افرادی بروم که شغلی شرافتمندانه دارند اما کمتر کسی متوجه کار آنها است و شاید بتوان گفت کمتر به این حرفه پرداخته شده است، حرفهای به نام «غسالی»...
از فضای سبز کنار آرامستان بیرجند عبور میکنم و برای هماهنگی با مدیریت آرامستان به دفتر کارش میروم و پس از هماهنگی اجازه میدهد با دو نفر از غسالهای آنجا مصاحبه کنم.
یکی از کارمندان مرا به سمت سالن تطهیر راهنمایی میکند و میگوید غسالها در حال شستن میت هستند کمی منتظر بمانید
ادامه دارد....
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
زندگی از غسالخونه تا برزخ
تلخ و شیرین روزمرههای یک «غسال»/ از تجربه غسل شهدا تا لبخند یک جنازه! چند دقیقهای میشود که داخ
در مسیر خانوادههای عزاداری را میبینم که سیاه به تن کردهاند و منتظر هستند تا غسل میت آنها تمام شود.
اولین بار است که پایم به غسالخانه یا به قول غسالها سالن تطهیر باز شده است، به سالن تطهیر که نزدیک میشوم یکی از غسالها ایستاده، انگار تازه کارش تمام شده است چراکه سفیدی لباس میتی که آن جا است به چشمم میخورد.
اینجا ایستگاه آخر است...
چند دقیقهای به او و سالن خالی نگاه میکنم، دیدگانم بر روی سنگ سرد و سخت قفل شده تا باور کنم اینجا ایستگاه آخر دنیا است، چهار تخته سنگی که هر یک میزبان یک میت است و آن طرف سالن ریلی را میبینم که آن غسال چگونگی جابجایی اموات روی آن ریل را توضیح میدهد.
حالا چند دقیقهای میشود که داخل سالن تطهیر هستم که «غسال» میگوید مراقب باش و نترس که یک میت پشت سرت است؛ سنگینی بوی کافور و گرما و سخن غسال و دیدن میتی که تا ساعتها پیش در جمع ما بوده و فکرش را نمیکرد که چون امروزی در دنیا نباشد سکوت و سردرد عجیبی را برایم به ارمغان آورد
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
زندگی از غسالخونه تا برزخ
در مسیر خانوادههای عزاداری را میبینم که سیاه به تن کردهاند و منتظر هستند تا غسل میت آنها تمام شو
میت» بیخطرترین موجود روی زمین!
غسال که متوجه حال من شد گفت «میت» بیخطرترین موجود روی زمین است!، اگر چند روزی در این فضا باشی متوجه حرف من خواهی شد.
صدای جیغ و ناله در بیرون سالن زیاد است اما آن غسال که فهمیدهام آقای «احمدی» نام دارد میگوید بهتر است به محیطی ساکتتر برای مصاحبه برویم.
متولد سال 1346 است و میگوید که شش سال پیش در قسمت بنایی آرامستان کار میکرد و از همان زمان با پیشنهاد یکی از مسوولین آرامستان به بخش غسالخانه آمده است.
از دوران جوانی و سختیهایش در زندگی گفت که در 17 سالگی پدر و در 25 سالگی مادرش را از دست داده و چند سال بعد از ازدواج همسرش نیز به دلیل بیماری از دنیا میرود.
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
زندگی از غسالخونه تا برزخ
میت» بیخطرترین موجود روی زمین! غسال که متوجه حال من شد گفت «میت» بیخطرترین موجود روی زمین است!، ا
میگوید برایش فرقی ندارد چه کسی را شستشو میدهد و شرایط شستن افراد تفاوتی ندارد و در هر صورت باید احترام همه اموات را نگه داشت و تلاش خود را برای انجام درست کار انجام داد.
یک جنازه متفاوت
وی از چهره مردهای که علی رغم گذشت چند سال هنوز در ذهنش مانده گفت و بیان داشت: جنازه یک مرد از بهزیستی را آوردند که دچار معلولیت بود، چهره دلنشین و لبخندی که آن مرد در هنگام شستن بر لب داشت هیچگاه از ذهنم پاک نشده است، میگفتند که دو دانشجو این آقا را به کربلا هم بردهاند.
تفاوتی بین غریبه و آشنا نیست
آقای احمدی که حالا آمار جنازههای که شسته است را هم ندارد، گفت: سال گذشته دایی و پدر زنم را نیز شستم و دفن کردم و هیچ تفاوتی بین غریبه و آشنا قائل نبودم.
این غسال با بیان اینکه از شغلش رضایت دارد، گفت: کارم را درست انجام میدهم و به همین دلیل هیچ وقت نگرانی از این بابت ندارم.
تنها جایی که فقیر و غنی یکسان هستند
آقای احمدی معتقد است که اینجا تنها جایی است که بین فقیر و غنی تفاوتی وجود ندارد و تنها شاید جلسات برخی ثروتمندان شلوغتر باشد.
وی به لحظه دیدن اموات اشاره و بیان داشت: هر مردهای را که روی سنگ میگذارم میگویم روزی خودم اینجا هستم و حتی به همکاران وصیت کردهام که چه کسی من را بشورد و غسل دهد.
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
از کجا مطمئنی دکمه لباسی که میبندی؛ توی غسالخونه وا نشه؟! :))
قدر لحضه به لحضه زندگیت رو بدون...
@montazer14001
02_se_daghighe_dar_ghiamat_aminikhaah.ir.mp3
17.07M
#باز_نشر
🔈 شرح و بررسی کتاب #سه_دقیقه_در_قیامت
🔈 تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم
🔊 جلسه دوم
*مرگ، رازی بزرگ دارد!
* آیا NDE مخصوص جهان سوم است؟
* برزخ هم برزخی دارد!
* مردی که میتوانست، مرده را زنده کند!
* توبه؛ فرایندی برای تبدیل همه زشتی ها به حسنات
* از بن بست حق الناس ، رها شویم!
* حقوق والدین، حق الناس است؟
* عمود به عمود تا فرج
📅98/07/13
⏰ مدت زمان : ۳۹:۵۶
#مشهد
#توبه
#حق_الناس
🔔@Aminikhaah_Media
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
زندگی از غسالخونه تا برزخ
میگوید برایش فرقی ندارد چه کسی را شستشو میدهد و شرایط شستن افراد تفاوتی ندارد و در هر صورت باید اح
آقای احمدی که حتی کندن قبر و گذاشتن میت را داخل قبر انجام میدهد در ادامه صحبتهایش از چگونگی کارش گفت: داخل قبر که میروم یک روحانی بالای قبر حضور دارد و من سخنان روحانی را تکرار و تلقین را انجام دهم و طبق مطالعاتی که در رساله داشتهام تلاش دارم تا اشتباهی صورت نگیرد.
برخی خیلی دنیا را جدی گرفتهاند
وی به فانی بودن دنیا اشاره و اظهار داشت: متأسفانه بعضیها آنچنان در دنیا مشغول فریب دادن همدیگر میشوند و آن را جدی گرفتهاند که انگار قرار نیست روزی زیرخاک بروند و حساب کارهایی که کردهاند را پس دهند.
آقای احمدی میگوید برخی از خانوادهها از میت خود ترس دارند و حتی موقع کفن کردن جلو نمیآیند اما عدهای هم هستند که برای شستن کمک میکنند.
هیچ آرزویی جز رفتن به کربلا ندارم
وی که میگوید هیچ دلبستگی و آرزوی دنیایی جز سفر کربلا را ندارد از آرزوی خود برای رفتن به این سفر گفت و ادامه داد: امسال قرار بود اربعین به کربلا بروم اما رفتن همکارم باعث شد تا من جامانده شوم چراکه کسی نبود و نمیتوانستم کارم را رها کنم.
شستن 8 جنازه در یک روز
این غسال آمار میتهایی را که بر اثر تصادف جان خود را از دست دادهاند را زیاد دانست و گفت: شاید روزی بوده که تا 8 میت را نیز شستهام و حتی جنازههایی بوده که وضعیت واقعاً وحشتناکی داشتهاند و بدنشان تکهتکه بوده است.
وی با اشاره به اینکه از جنین 4 ماهه تا پیرمرد بالای 100 سال را غسل داده، افزود: یکی از سختترین زمانها برایم وقتی بود که پدری را دیدم که بچه شیرین و کوچکش را از دست داده بود.
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگه بهتون بگن تا دوماه دیگه میمیرید چکار میکنید؟
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
زندگی از غسالخونه تا برزخ
آقای احمدی که حتی کندن قبر و گذاشتن میت را داخل قبر انجام میدهد در ادامه صحبتهایش از چگونگی کارش گ
در ادامه مصاحبه با خانم سیادت همصحبت میشوم، غسالهای که در آرامستان او را با نام ماهبانو میشناسند.
میگوید از حدود 28 سالگی به دلیل اینکه از لحاظ مالی در مضیقه بوده به این حرفه روی آورده و 18 سال است که مشغول به کار است.
بعد از دو سال با پیشنهادش همسرش که از ناحیه پا دچار معلولیت است نیز در آرامستان مشغول به کار شده و پسرش نیز راننده آمبولانس بهشت متقین است.
از اولین ترسش برای شستن میت در یک بعدازظهر اینگونه گفت: قرار بود برای اولین بار جنازهای را غسل دهم اما ترس زیادی داشتم و به همین دلیل به همسر برادرشوهرم که روضهخوان بود زنگ زدم و گفتم که اگر میتوانی برای کمک بیا و خوشبختانه پذیرفت، آن روز بعد از شستن میت انگار ترس را کنار گذاشتم و بعد از مدتی این کار برایم عادی شد.
میگفتم بوی جنازه میدهید!
وی با اشاره به اینکه پدر و مادرم هم در روستا اگر جنازهای بود غسل میدادند، گفت: آن زمان با آنها سر یک سفره نمینشستم و میگفتم شما بوی جنازه میدهید.
ماهبانو از حساسیت کارش نیز اینگونه گفت: فردی که میمیرد دستش از زمین و آسمان کوتاه است و باید به امور فرد متوفی توجه کافی داشته باشیم تا مدیون وی نشویم.
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
زندگی از غسالخونه تا برزخ
در ادامه مصاحبه با خانم سیادت همصحبت میشوم، غسالهای که در آرامستان او را با نام ماهبانو میشناسن
غسل چند هزار میت
وی که میگوید تاکنون شاید چند هزار نفر را غسل میت داده باشد، افزود: شستن افرادی که سوخته هستند یا بر اثر تصادف مردهاند بسیار سخت است و همیشه در این موارد بسیار غصه میخورم.
سختترین روز کاری
ماهبانو سختترین روز کاریاش را روزی دانست که جنازه مادرش را شسته و کفن کرده و گفت: متأسفانه عروسم را نیز که جوانی 23 ساله بود را از دست دادم و خودم کفن کردم...
وی میگوید داشتن وضو و فرستادن ذکر صلوات را همیشه در کارش دارد و نسبت به شغلش حساسیت دارد و هیچگاه از روی بیحوصلگی میتی را غسل نداده است.
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
#چالش_امروز
تا حالا با مرده شور یا غسالی ارتباط داشتید؟
چه حسی داشتید وقتی فهمیدید غسال هست؟
جواباتونو بفرستید برای من لطفا🌺🙏
سوزناکترین مردهای را که شستید، یادتان هست؟
بله. یک عروس بود که چقدر هم خوشگل بود. با لباس عروسی آوردنش. دچار گازگرفتگی شده بود. یادم هست بالای سرش کلی گریه کردم
منبع: مصاحبه از خاطرات خانم غسال مشهدی
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
هر کسی در جایگاه خودش پر از ارزوست
ایا امادگیشو داریم یهو ناگهانی بخوان مارو ببرن خانه ابدی؟😭
سلام علیکم
خسته نباشید
مرده شور یا غسال یا تطهیرکننده هم یک انسانه مثل بقییه
فقط این انسان ها دل گنده ای دارن
من میترسم و من دلم نمیاد و من حالم بهم میخوره تو کارشون نیست
با کمال بزرگواری هر چند برای گذران زندگی
اومدن سراغ شغلی که مردم نگاه خوبی بهش ندارن و بی حرمتی میبینن گاها
ما فامیلامون همو میشورن وقتی کسی فوت کنه بنابراین اطرافمون همه مرده شور هستن☺️از خاله ها و دختر خاله ها و اقایون
مثلا مادر خودمو دختر خاله م شست
مرده شور ها هم ادمن مثل ما اگر در ارتباط با مرده شور ها مشکل داریم مشکل اونها نیست مشکل خود ما هستیم
ممنون از شما
#پاسخ_مخاطب
سلام
من حقیقتا میترسم جایی بودیم با یک پیر زنی گرم گرفته بودم حسابی از این خانوم خوشم اومده بود تا اینکه گفتن ایشون مرده شور روستاشون هست در یک لحظه تنم لرزید
میدونم حرف منطقی و منصفانه نیست اما دیگه دست خودم نبودم ترسیدم
و دیگه نتونستم گرم بگیرم باهاشون
بااینکه خیلی خانوم خوبی بودن تا وقتی نمیدونستم مرده شور هستن😔
خودمم از این ضعفم ناراحتم
#پاسخ_مخاطب
زندگی از غسالخونه تا برزخ
#چالش_امروز تا حالا با مرده شور یا غسالی ارتباط داشتید؟ چه حسی داشتید وقتی فهمیدید غسال هست؟ جوابا
سلام
منم یه بار دیدم کافور میزدن به مردها
لباساشونو پاره میکردن تا بشورنشون واااااای
تا چن وقت نه میتونستم اب بخورم نه غذا
نه میتونستم برم حموم همش یاد مرده شور خونه میفتادم
#پاسخ_مخاطب
زندگی از غسالخونه تا برزخ
#چالش_امروز تا حالا با مرده شور یا غسالی ارتباط داشتید؟ چه حسی داشتید وقتی فهمیدید غسال هست؟ جوابا
سلام میدونم حرف درستی نیست که میزنم و همه مشاغل هم قابل احترامن اما من ازشون میترسم..کلا از محیط غسالخانه میترسم..یه بار شاهد بودم چطور مادربزرگم شستن هنوز جلو چشممه
#پاسخ_مخاطب
زندگی از غسالخونه تا برزخ
غسل چند هزار میت وی که میگوید تاکنون شاید چند هزار نفر را غسل میت داده باشد، افزود: شستن افرادی که
ماهبانو در پایان گفت: درست است که همه ما روزی میمیریم و باید همیشه به فکر مرگ خود باشیم اما نباید به دلیل فکر مرگ از زندگی کردن دست برداریم بلکه یاد مرگ باید انگیزهای برای بهتر انجام دادن امورمان باشد.
در پایان سخنان این دو غسال تنها فکر میکنم چقدر برای ایستگاه آخر دنیا آمادهایم؟ بدون شک گذر همهمان روزی به این افراد و این مکان خواهد افتاد.
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
گفت وگو با غسالی که 18 سال سابقه کار دارد
داستان مرده ای که رگ دستش تکان می خورد
نویسنده : یوسف صدیقی
از مرکز شهر که به سمت آرامستان جاوید بجنورد به راه می افتید انگار جاده باریکتر می شود تا به شما بفهماند که به نوعی به آخر خط نزدیک می شوید. در میان جمعیتی که گذرشان به چنین جایی میافتد، هستند آدمهایی که حکایتشان تفاوت زیادی با بقیه دارد.مصاحبه شونده ما هیچ تفاوتی با دیگر افراد جامعه ندارد اما به خاطر انتخاب شغل «غسالی» یا همان «مرده شوری» از نگاه جامعه به آن کمی دلگیر است و میگوید: جامعه باید پذیرش بهتری درباره این شغل داشته باشد. گفت و گوی خبرنگار ما را با «نعمت باغچقی» غسالی که 18سال از عمرش را در این شغل سپری کرده و الان مدتی است که به مقام بازنشستگی نائل شده در ادامه میخوانید.
چه شد که این شغل را انتخاب کردید؟ از دیدن مرده نمی ترسیدید؟
قبل از این که وارد شغل غسالی بشوم جسته و گریخته در روستاها مرده ها را غسل می دادم و کفن می کردم و از همان دوران جوانی با این کار آشنایی داشتم. من آن زمان به دلیل ثواب داشتن این کار را انجام می دادم. با معرفی یکی از آشنایانم وارد این کار به صورت دایمی شدم . کلا دیدن مرده خواه ، ناخواه خوف دارد یک نفر بیشتر و یک نفر کمتر می ترسد اما من چون از دوران جوانی غسالی می کردم ترسی به دلم راه نمی یافت.
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
زندگی از غسالخونه تا برزخ
گفت وگو با غسالی که 18 سال سابقه کار دارد داستان مرده ای که رگ دستش تکان می خورد نویسنده : یوسف صد
روزی چند ساعت کاری می کردید و چند مرده را شست و شو می دادید؟
ساعت کاری مان مشخص نبود، ما مدام در حال آماده باش بودیم. زمانی که در خانه در حال استراحت بودم در مواقع نیاز به غسالخانه برمی گشتم.
معمولا هر روز یک یا دو نفر شیفتی بعد از پایان ساعت کاری در غسالخانه حضور داشتند، کار غسالی شب و روز نمی شناسد و تعطیلی ندارد. معمولا روزی بین 7 تا 8 مرده را غسل می دادیم.
آیا اتفاق افتاده که هنگام شستن مرده ای احساس کنید زنده شده است؟
نه چنین چیزی اتفاق نیفتاد. اما روزی جوانی را که خیلی از زمان مرگش نمی گذشت برای شست و شو به غسالخانه آوردند. ما در حال غسل متوفی بودیم که یک لحظه رگ دستش تکان خورد و بستگان وی با دیدن این صحنه فکر کردند که او زنده شده و با سر و صدا سریع دکتر را به محل آوردند تا با شوک دادن او را به هوش آورند اما هر چقدر تلاش کردند فایده ای نداشت، چرا که تکان خوردن رگ دست بعد از گذشت مدتی از فوت شخص امر طبیعی است و بعضی از مردم با دیدن این صحنه فکر می کنند طرف زنده شده و هیجان زده می شوند.
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
زندگی از غسالخونه تا برزخ
روزی چند ساعت کاری می کردید و چند مرده را شست و شو می دادید؟ ساعت کاری مان مشخص نبود، ما مدام در حال
آیا اتفاق افتاده که با دیدن مرده ای گریه کرده باشید؟
بله زیاد اتفاق می افتاد، غسل فوت شدگان زلزله سال 75 خیلی من را متاثر کرد. روز بعد از زلزله یک وانت نیسان پر از جنازه را به غسالخانه آوردند که از همه قشر پیر، جوان و کودک بودند. با دیدن این صحنه خیلی آشفته شدم و از صبح تا غروب همزمان با غسل دادن گریه می کردم چون صحنه خیلی دلخراشی بود، دیدن اعضای یک خانواده در کنار هم که زیر آوار فوت کرده بودند دل هر کسی را به درد می آورد.
آیاپیش آمده بود که هنگام غسل یک مرده از خانواده متوفی ناسزا بشنوید یا با او درگیر شوید؟
خیلی اتفاق نیفتاد اما روزی مردی یک جنین سقط شده را آورد و از من خواست که او را غسل بدهم. چون مجوز غسل و کفن از دکتر نداشت از او خواستم مجوز بگیرد تا این کار انجام شود. مرد با شنیدن این حرف من خیلی عصبانی شد، ناسزا گفت و با من درگیر شد. زمانی که کمی آرام شد از من عذرخواهی کرد و گفت به خاطر این که سال ها صاحب فرزند نمی شد با سقط شدن جنین کنترلش را از دست داد و با من درگیر شد.
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5