زندگی از غسالخونه تا برزخ
بقییه دوستان هم نظراتشونو بفرستن ایا اماده مرگ هستند؟ راه ارتباطی 👇 @Yaasnabi
سلام
من چون چهارسالگی یه تجربه ی نزدیک به مرگ داشتم.از سن پایین علاقه ی زیادی به موضوعات مرگ و قیامت داشتم.
از ۱۰سالگی شروع کردم به مطالعه در این رابطه.و واقعا تاثیرگذار بود روی رفتار و اعمالم.و از وقتی حدیث پیامبر رو خوندم که فرمودن زیرک ترین مومن کسی است که بیشتر به فکر مرگ باشد.سعی کردم هرروز به یاد مرگ باشم.
یادمه ماه رمضان پارسال بود توی مسجدمون سخنران از جمع پرسید چندنفر وصیت نامه نوشتن.از بین جمعیت صدنفره که از بچه تا پیر بودن فقط من دستمو بالا بردم.من ۲۵سالم بود اون زمان🙈
همون موقع سخنران گفتن یکی از نشانه های مومن این هست که شب که میخوابند وصیت نامشون اماده باشه.و خیلی تاسف خوردن که چرا به فکر مرگ نیستیم.موضوعی که قطعی و در انتظارمونه چه زود چه دیر.😢
اینقدر این مطالعه در رابطه با مرگ روی من تاثیر گذاشته بود که در زمان تحصیل اجازه نمیدادم هیچ کدوم از دانش اموزا پیش من غیبت کنن😁البته هنوزم همین طوره.هرجا وارد میشم میگن اومدش دیگه غیبت نکنیم😄 منم بهشون میگم چه من باشم چه نباشم غیبت نکنید.میگن ما تو رو که میبینیم یاد مرگ می افتیم و غیبت نمیکنیم.☺️ خیلی کارها انجام میدادم که نتیجه ی همین مطالعه ی من دررابطه با مرگ.بیشتر اون دنیا سیر میکردم تا این دنیا.مدیرکتابخونمون از بس کتابای در رابطه با مرگ ازشون تحویل گرفته بودم که بهم میگفتن نمیدونم اخرش بهشتی میشی یا جهنمی منم میگفتم ان شاالله که هممون بهشتی میشیم.خدا خیلی مهربونه😍
میخوام بگم یاد مرگ یکی از چیزهای مهمی هست که فراموش کردیم.اگه به یادمرگ باشیم از گناه دوری میکنیم.دیگه سختی های زندگی بهمون فشار نمیاره چون میدونیم اخرش مرگه.یاد مرگ باعث میشه مهربون بشیم.گذشت کنیم.قلبامونو از کینه پاک کنیم چون میدونیم یه روز باید بریم.یاد مرگ باعث میشه حرص نزنیم واسه مال دنیا.یاد مرگ باعث میشه تنبلی رو کنار بذاریم و با نشاط بشیم و با اراده برای اخرتمون ثواب جمع کنیم.
اینم برخی نتایجی که من خودم به شخصه بهش رسیدم.میتونم بگم رمز ارامش من تا این سن همین یاد مرگ هست.
ممنون از کانالتون که به این موضوع مهم پرداخته👌👌👌اجرتون با خدا
#پاسخ_مخاطب
زندگی از غسالخونه تا برزخ
بقییه دوستان هم نظراتشونو بفرستن ایا اماده مرگ هستند؟ راه ارتباطی 👇 @Yaasnabi
سلام علیکم
همین کاری که شما دارید به خوبی انجام میدید همه مارو به یاد مرگ میندازید خودش بهترین بازدارنده س
خیلیا میگن ما از قبر و قبرستان و مرده میترسیم
ترس که اکثرا یک واهمه ای دارن
اما ما اگه خودمونو با دنیای فردامون که بهش ملحق میشیم وفق ندیم ازش دوری کنیم فردا غافلگیر میشیما
مثلا خودمونو از قبر و قیامت کنار بکشیم یهو با حضرت ملک الموت عزیز مواجه بشیم که اومده جان عزیز مارو بگیره از ترس سکته میزنیم
پس خودمون باید در مواجه با محتواهای مرگ و اخرت قرار بدیم تا فردا روز حضرت ملک الموت سوپرایزمون نکنه چه سوپرایزی😭
یادمرگ بهترین امادگی برای مرگ هست
#پاسخ_مخاطب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻تا لحظاتی دیگر....
✊گلبانگ اللهاکبر در سراسر کشور
✌️از پشتبامها و پنجرههای منازل نور
از اسپیکر و باندهای صوتی هم کمک بگیرید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اللهاکبر گفتن شهید سلیمانی❤️
در شب ۲۲ بهمن
وعده ما امشب ساعت ۲۱:۰۰✊
الله اکبر
دهه فجر
╲\╭┓
╭🌺🍂🍃
┗╯\التماس دعای ظهور🤲
اندازه ای که ضد انقلاب ها در باطلشون اراده محکم دارن ما هم در حقمون اراده محکم تر داشته باشیم
اندازه ای که اونها در ترس و استرس از لای پنجره ها مرگ بر.... میگن بعد فیلم ذلیلانه شونو میفرستن برای عنترنشنال ها ما صد درجه بیشتر پیروزی انقلابمونو داااااد بزنیم امشب👏👏👏
به کوری چشم دشمنان و امریکا و عنتر ها و بی بی سیها و منو تو ها امشب سنگ تموم بذارید تو مجتمع هاتون تو محله هاتون تا از صدای الله و اکبرتون لرزه بیفته به جون عنترنشنال ها😁
وعده همه ایرانیان غیور و وطن پرست ساعت ۲۱ امشب
الله و اکبر🇮🇷
الله و اکبر🇮🇷
الله و اکبر🇮🇷
الله و اکبر🇮🇷
الله و اکبر🇮🇷
Meysam Motiee - Allaho Akbar - 128 - mahanmusic.net.mp3
3.89M
🎙 نوای اللهاکبر
🔰 #میثم_مطیعی
#دهه_فجر
وعده همه ایرانیان غیور و وطن پرست ساعت ۲۱ امشب
الله و اکبر🇮🇷
الله و اکبر🇮🇷
الله و اکبر🇮🇷
الله و اکبر🇮🇷
الله و اکبر🇮🇷
هدایت شده از شادی و نکات مومنانه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 روایتی شنیدنی از جمع شدن آنی ذرات پوسیده بدن
▪️این قسمت: مسافررزمان
▫️تجربهگر : آقای مجتبی اسلامی فر
#تجربه_مرگ_موقت
┄┅┅❅🌸🍂🍃🌹🍃🍂🌸❅┅┅┄
@khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فاطمه عسکری دوساله مشهد
#ارسالی_اعضا
زندگی از غسالخونه تا برزخ
فاطمه عسکری دوساله مشهد #ارسالی_اعضا
مرگ بر اومیکا😍
گرم و تمرین میکنن برای فردا😁
کلیپای بانک الله و اکبرو تو این دو تا کانالمون زدیم دوست داشتید بببینید😁👇
@khandehpak
@BaSELEBRTY
زندگی از غسالخونه تا برزخ
بقییه دوستان هم نظراتشونو بفرستن ایا اماده مرگ هستند؟ راه ارتباطی 👇 @Yaasnabi
سلام .من خدارو شکر میکنم یکساله دارم هرروز نماز قضا شده میخونم نماز صبح سه بار و نمازهای دیگرم یکبار و سعی میکنم گناه نکنم مخصوصا غیبت و همین یکسال آرامشم بیشتراز ۳۷ سال زندگیم بوده نمیگم هرروز ولی خیلی زیاد به مرگ فکر میکنم ومیترسم از روز قیامت که گناهانم بیشتر از حسناتم باشه همین الانم اشکام سرازیر شدند همیشه دعا میکنم برای خودم عزیزانم دوستانم همسایه هامون حتا دشمنانم و کسانی هم ک مشکل دارم که روسفید باشیم در پیشگاه خداوند و درامان مانیم از آتش دوزخ .التماس دعا دارم از همه ی دوستان برای عاقبت بخیری همه ی مسلمین و اموات همه(پدرو مادران آسمانی و پدر عزیزم که محب آقا امیرالمومنین علیه السلام بودند) با صلوات بر پیامبر اعظم و اهل بیت بزرگوارشان سلام الله
#پاسخ_مخاطب
زندگی از غسالخونه تا برزخ
بقییه دوستان هم نظراتشونو بفرستن ایا اماده مرگ هستند؟ راه ارتباطی 👇 @Yaasnabi
#خاطره_تجربه_غسالخونه
سلام
خسته نباشید
از روزی که مادرم از دنیارفت تقریبا دوسال پیش
مادرم درخانه از دنیا رفت ما هم دکتر آوردیم خونه وقرار شد در خانه غسلش بدیم ودختر خاله مادرم که او هم از دنیارفت غسلش داد به من گفت باید برای کمک وغسل دادن کمکم کنی من هم با تمام غم وسختی از دست دادن مادر عزیزم که تمام دارایی من از این دنیابود کمکش کردم باورم نمی شد که اولین کسی که غسل دادنش را دیدم مادرم بود انقدر آرام به خواب رفته بود که وقتی اورا غسل می دادیم احساس آرامش داشتم بر عکس همه می گويند ترسناک هست ولی اصلآ هیچ ترسی نداشت از اون روز تا حالا هیچ وقت مرگ رو از یاد نبردم وهمیشه حاضرم برای این تولد دوباره ولی همیشه از خدا می خواهم اول زیارت آقا وسرورم امام حسین علیه السلام رو قسمتم بکنه بعد در راه یاری امام زمان عج شهیدم کنه به امید برآورده شدن تمام آرزوها
مریم
#پاسخ_مخاطب
با اونهایی که دین را به بازی گرفتن رفاقت نکن تو رو هم غافل میکنه
.با اونهایی که اسیر دنیا هستند رفاقت نکن اونها هم تورو غافل میکنن
#امادگی مرگ
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
زندگی از غسالخونه تا برزخ
با اونهایی که دین را به بازی گرفتن رفاقت نکن تو رو هم غافل میکنه .با اونهایی که اسیر دنیا هستند رف
با اونهایی که وقتی با اونها هستی فقط به یاد دنیا میافتی رفت و امد نکن از اخرت غافل میشی
با اونهایی که فقط به فکر بطالت و سرگرمی و بگو و بخند هستند رفت و امد نکن خنده و شوخی زیاد انسانو از اخرت غافل میکنه
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
زندگی از غسالخونه تا برزخ
بقییه دوستان هم نظراتشونو بفرستن ایا اماده مرگ هستند؟ راه ارتباطی 👇 @Yaasnabi
سلام بنده یک دو سالی هست روزه های که خوردم گرفتم و کفاره شونم دادم چون چند سال طول کشیده
رد مظالم دادم برای حقوقی که گردن دارم
به عباداتم سعی کردم برسم قضا نشه
تا میتونم اول وقت میخونم
روی صحبت کردن و رفتارام سعی کردم کار کنم تا مردمو اذیت نکنم
هر حرفی میخوام بزنم اول فکر میکنم اگه کسی این حرفو به من میزد خوشحال میشدم یا ناراحت اثری زیادی داره که هر حرفی نزنم مردمو ازار بدم
همیشه به یاد مرگم
روی تخت دراز کشیدم گاهی دستام بغلم میذارم پامو دراز میکنم چشمامو میبندم تخیل میکنم مردم دارن منو منو میشورن
حس غریبی داره
با خودم میگم اگه الان بخوان منو کفن کنن روحم از کنار داره نگاه میکنه در چه حالی هست خوشحاله یا ناراحت؟.
وضعش خوبه یا بد؟
از اینکه مرده خوشحاله یا ناراحته؟
حس خوبی داره یا بد؟
کلی تخیل میکنم بقول مرده بازی میکنم تا از اون شرایط غافل نشم
بدونم هر لحظه ممکنه من بمیرم
بدونم این دنیامثل مسافرخونه س نباید دل ببندیم
بدونم دنیا رو به اندازه نیازم داشته باشم و براش بجنگم نه بیشتر
بدونم کمی از مالمو ببخشم
و خیلی مسائل دیگه که سعی کردم برای یاد مرگ و امادگی برای مرگ لحاظ کنم
#پاسخ_مخاطب
جنازه علیاصغر برای آخرین شب وارد خانه شد، رختخواب دامادی برایش پهن کرد، حنابندان گرفت و فردا صبح هم او را به غسالخانه برد.
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم،پای صحبتهای رزمندگان و خانوادههای شهدا که مینشینی، خاطرات تلخ و شیرینی را بیان میکنند که میتوان از این خاطرات منشوری از سیره شهدا به نسل جدید و آینده ارائه کرد، آنها که چه از کودکی و چه در دوران رزمندگی با شهید مأنوس بودند، میتوانند بهترین راوی در معرفی شهیدشان باشند.
در مکتب سرخ شهادت قلم سلاح است و جبهه کلاس درس و حسین (ع) آموزگار شهادت و آنانی که در مدرسه عشق غیبت ندارند، درک میکنند که در آنجا همه قلمها، جز قلم عشق از کار میافتد، شهیدان معلمانی هستند که توانستهاند با ایثار و حماسهآفرینی خود به ما درس انسان بودن و انسان زیستن بدهند و با عملشان به ما نشان دادند که باید روح زنگارگرفتهمان را که در هیاهوی پرزرق و برق دنیا غرق شده است، صیقل دهیم، شهدا اگرچه به ظاهر در دوردستها هستند، اما یاد و نامشان برای همیشه تاریخ بر سرلوحه قلبمان جاویدان میماند.
خبرگزاری فارس در استان مازندران بهعنوان یکی از رسانههای ارزشی و متعهد به آرمانهای انقلاب اسلامی در سلسله گزارشهایی در حوزه دفاع مقدس و بهویژه تاریخ شفاهی جنگ احساس مسئولیت کرده و در این استان پای صحبتها و خاطرات رزمندگان و خانواده شهدا نشسته و آنها را بدون کم و کاست در اختیار اقشار مختلف جامعه قرار داده است که در ذیل بخش دیگری از این خاطرات از نظرتان میگذرد
ادامه دارد......
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
زندگی از غسالخونه تا برزخ
جنازه علیاصغر برای آخرین شب وارد خانه شد، رختخواب دامادی برایش پهن کرد، حنابندان گرفت و فردا صبح ه
احمد مهردادی پدر شهید علیاصغر (فرزاد) میگوید: علیاصغر کوچکترین پسرم بود که موقع شهادت 15 سال داشت، یک روز به من گفت: «پدر اجازه بده بروم جبهه.» من مخالفتی با حضور پسرانم در جبههها نداشتم اما به او گفتم: «تو با این سن کمی که داری نمیتوانی برای جبهه مفید باشی، صبر کن کمی که بزرگتر شدی آنوقت برو.» گفت: «نه! شاید از نظر شما رفتن من به جبهه فایدهای نداشته باشد اما شاید بتوانم یک لیوان آب دست رزمندهها بدم، این کار را که دیگر میتوانم انجام دهم، بگذار بروم.»
گفتم: «باشد حالا که اصرار میکنی من حرفی ندارم، اگر مادرت اجازه داد، برو خدا پشت و پناهت.» پسر بزرگم از زمان آغاز جنگ حضور مستمری در جبههها داشت و از روزی که علیاصغر پایش را در یک کفش کرد که من هم باید بروم جبهه، این دو برادر مدت کوتاهی را با هم گذراندند.
یک روز علیاصغر زنگ زد که میخواهم فردا بیایم مرخصی، همسرم بهدلیل همنامی علیاصغر با پدرش، علاقه زیادی به این پسرش داشت، همین که شنید او فردا میخواهد بیاید مرخصی، دست به کار شد و منزل را برای ورود پسر کوچکش تمیز کرد.
علیاصغر میدانست همسرم سواد خواندن و نوشتن ندارد، برای همین، هنگامی که به رسم آنروزهای جبههها، قبل از آغاز عملیات وصیتنامهاش را مینوشت، متن وصیتنامه را روی نوار کاست پیاده کرد تا بهخوبی بتواند وصیتش را به گوش همسرم برساند.
وسایل مرخصیاش آماده شد، ماشین کمین چپ کرد، بیسیمچی دستش شکست، او چون بیسیمچی بود، برگشت و به همراه گروه کمین عازم منطقه مورد نظر شد، کمین زدند اما موقع برگشت گرفتار کمین دشمن شدند و از آن گروه کمین، علیاصغر گرفتار عراقیها شد.
باوجود شکنجههای فراوانی که از دشمنان دید، حاضر به افشای اطلاعات کشفشده توسط گروه کمین نشد و به همین دلیل به ناجوانمردانهترین شکل ممکن به شهادت رسید.
همسرم منتظر علیاصغر بود و خانه هم برای پای گذاشتن او لحظهشماری میکرد، حوالی ظهر بود که از سپاه بهشهر تماس گرفتند و خواستند هرچه سریعتر خودمان را به آنجا برسانیم، پسر بزرگم که در مرخصی بهسر میبرد، به سپاه بهشهر رفت، آنجا به او گفتند یک جنازه شهید منتقل شده و در سردخانه است، ببینید اگر متعلق به شما نیست، به مراجع بالاتر اطلاع دهیم تا برای شناسایی هویت این شهید اقدامات بعدی را انجام دهند.
جنازه بر اثر شکنجههای زیاد قابل شناسایی نبود اما پسر بزرگم، برادرش را شناخت و با دادن نشانیهای بیشتر آنها را قانع کرد که هویت این شهید بر خلاف آنچه که به همراه جنازه ارسال شده، علیاصغر مهردادی و اعزامی از بهشهر است.
پسرم که به منزل آمد، همسرم روی سکوی خانه نشسته بود، پسرم همین که چشمش به مادرش افتاد، گفت: «مادر اگر منتظر علیاصغر هستی او آمده و الان در سردخانه سپاه بهشهر است
ادامه دارد...
زندگی از غسالخونه تا برزخ
احمد مهردادی پدر شهید علیاصغر (فرزاد) میگوید: علیاصغر کوچکترین پسرم بود که موقع شهادت 15 سال داش
همسرم خودش را به سپاه رساند و پس از آن که از شهادت پسرش مطمئن شد، به منزل حضرت آیتالله جباری امام جمعه رفت و از ایشان خواست اجازه دهند برای آخرینبار در منزل میزبان پسرمان باشیم، ایشان هم موافقت کردند و جنازه علیاصغر برای آخرین شب وارد خانه شد، رختخواب دامادی برایش پهن کرد، حنابندان گرفت و فردا صبح هم او را به غسالخانه برد.
گفته بودند چون در جنگ تن به تن شهید نشده است، باید با کفن به خاک سپرده شود، همسرم که آرزویی جز خوشبختی فرزندانش در دنیا و آخرت نداشت، دست به کار شد و پسرش را که برایش آرزوهای بزرگی تدارک دیده بود، غسل داد و کفن کرد و با دستان خودش به خاک سپرد.
پسرم همیشه به مادرش میگفت: «مادر من خواب دیدهام هر زمان که به شهادت میرسم شما لباسهای سفید و روشن به تن دارید، نمیخواهم اگر روزی به توفیق شهادت رسیدم، عزادار من باشید.»
همسرم با پیروی از این وصیت پسرم، روز شهادتش لباس سفید پوشید تا علاوه بر عمل کردن به این وصیت، نشان دهد خانوادههای شهدا از این که فرزندانشان جانشان را برای سربلندی کشور و میهن فدا کردهاند، نادم و پشیمان نیستند و خریدن بهشت توسط جگرگوشههایشان را با هیچ متاعی در دنیا عوض نمیکنند.
یک روز سوار پشت یک وانت از کنار مزار شهدای بهشهر رد میشدم، طبق عادت دیرینهام برای شادی ارواح شهدا فاتحه خواندم و از ته دلم برای شادی روح پسرم دعا کردم، همین که خواندن فاتحهام تمام شد، وارد عالم رویا شدم، احساس کردم پسرم با لباسی زیبا روبهرویم نشسته است، دهانم قفل شده بود، دلم میخواست فریاد بزنم و به همسرم که جلوی این ماشین وانت نشسته بود، بگویم و خبر بدهم اما نتوانستم.
پیش از این بارها علیاصغر را دیده بودم اما اینبار دیدنش برایم خیلی دلچسبتر و رویاییتر بود، به همین دلیل پس از آن که رسیدیم خانه تمام ماجرا را برای همسرم تعریف کردم اما پس از آن دیگر شهیدم را در خواب ندیدم و گمان میکنم تعریف کردن آن ماجرا دلیل اصلی خواب ندیدنش بود.
هیچ وقت خودم را بهدلیل بازگو کردن آن ماجرا نبخشیدم چرا که باید برای دیدن دوباره پسرم در انتظار فرا رسیدن روز قیامت باشم.
منبع:فارس
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
اولوا الالباب_127.mp3
2.07M
❌ در محاسبهی اعمالمون نباید بنی اسرائیلی عمل کنیم. نباید مادی حساب کنیم. محاسبات مادی در امور معنوی یکی از خطرناکترین نوع محاسباته.
👌 نظام محاسباتی کل زندگی آدم رو تحت الشعاع قرار میده و خیلی مسأله ی مهمیه. براساس نظام محاسباتی هست که ما برای انجام کاری یا ترک فعلی تصمیم میگیریم و کارهای خودمون و دیگران رو قضاوت میکنیم.
⛔️ وقتی در امور معنوی، نظام محاسباتی با دنیای مادی یکی شد؛ زندگی معنوی تعطیل میشه.
#قطعه_صوتی
#تربیت_عقلانی
#تفسیر_تربیتی
#اولواالألباب ۱۲۷
#محسن_عباسی_ولدی
‼️کسایی که میخوان به همۀ فایلای تفسیر تربیتی یه جا دسترسی پیدا کنن، میتونن به این آدرس مراجعه کنن:
https://ketabefetrat.com/%d8%aa%d9%81%d8%b3%db%8c%d8%b1/
@abbasivaladi