زندگی از غسالخونه تا برزخ
دوستات یکساعت بعد از خاکسپاریت: @Ekhrajiha
این یک پست طنزه اما پر از پیام
اینکه تو دنیا جز برای خدا کار نکن
جز خدا رو نبین
جز خدا تشکر کسی برات مهم نباشه
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
هدایت شده از تبلیغات شادی و نکات مومنانه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
●خفن ترین،کمیاب ترین و گاد ترین چنل گیمینگ ایتا 😶🌫️🎮
●اخبار گیمینگ ☕
●فان ترین کلیپ هایه گیم روزه دنیا 🌝
♢➣ https://eitaa.com/joinchat/3392929863Ca3ebb0807f
● جوین ندی از دست دادی🥵🥺
امام سجاد علیه السلام در حدیثی فرمودند: هنگامی که موقع مرگ بنده مؤمن فرا می رسد خداوند دو شاخه گل از بهشت برای مؤمن می فرستد...اینکه خدا صبر می کند و در لحظه جان دادن برای مؤمن، شاخه گل می فرستد برای این است که در آن شرایط هیچ چیز به اندازه این شاخه گل برای او مفید نیست.
خداوند برای مؤمنی که می خواهد جان بدهد دو شاخه گل می فرستد اما این دو شاخه گل، گلهای معمولی نیستند!
هر کدام از این شاخه گل ها اثر مخصوصی را دارد. مقداری فکر کن، هر انسانی در این دنیا وظیفه دارد برای گذران امور زندگی خود به تلاش و فعالیت اقتصادی بپردازد.
آری، کار و تلاش در اسلام به عنوان عبادت معرفی شده است و شخص مؤمن هم در راستای این دستور اسلامی، به کسب درآمد می پردازد.
خوب این بنده خدا، یک عمر زحمت کشیده است، خانه و ماشین و دیگر وسائل زندگی را فراهم نموده است و معلوم است که به آن علاقمند است و شاید دل کندن از آن برای او سخت باشد.
آیا می دانی نام یکی از آن شاخه گلها، «مُسیخه» می باشد؟
مُسیخه به معنای «بی خیال کننده» می باشد، مؤمن چون این شاخه گل را می بوید قلبش از دلبستگی به مال دنیا بی خیال می شود، با بوییدن این شاخه گل، دیگر هیچ علاقه ای به مال دنیا در دل مؤمن باقی نمی ماند.
اکنون دیگر مؤمن، هیچ علاقه ای به اموال و دارایی خود ندارد، اصلًا به آنها فکر نمی کند، تمام اموالش برای او بی ارزش می شود.
آیا می دانی نام آن گل دیگر چیست؟
امام سجاد علیه السلام نام آن را «مُنسیه» معرفی می کند.
منسیه، یعنی «فراموشی آور»!
آیا دیده ای افرادی دچار بیماری فراموشی شده اند و دیگر هیچ چیز را به یاد نمی آورند.
مؤمن با بوییدن این شاخه گل دوم، به یک فراموشی مبتلا می شود.
البته نه اینکه مؤمن همه چیز را فراموش کند، نه، بلکه او هر چه رنگ و بوی دنیا را دارد فراموش می کند.
خانه من، ماشین من، شهرت من، ریاست من، فرزند من، همسر من!
مؤمن همه اینها را فراموش می کند.
اکنون او دیگر به یاد ندارد که خانه و زندگی داشته است!
حالا شیطان دیگر چه می تواند بکند؟
حتماً شنیده ای که شیطان در آن لحظه های آخر عمر، به سراغ انسان می آید و چون می داند او به اموال و دارایی خود محبّت دارد تلاش می کند تا انسان را به گمراهی بکشاند مثلًا به او می گوید اگر دست از خداپرستی برنداری خانه تو را آتش می زنم، ماشین تو را آتش می زنم و..
آن لحظه، لحظه بسیار حساسی است، چه بسا افرادی بوده اند که در آن لحظه به دنبال وسوسه شیطان، عاقبت به خیر نشده اند.
اما خداوند در آن لحظه های حساس، با فرستادن دو شاخه گل، بنده مؤمن خود را یاری می کند.
مؤمن چون آن دو شاخه گل را می بوید حافظه اش از مال دنیا و هر آنچه رنگ دنیایی دارد خالی می شود، دیگر شیطان هیچ کاری نمی تواند بکند، اگر بخواهد به مؤمن بگوید که اگر «شهادتین» بگویی خانه تو را آتش می زنم، مؤمن اصلًا یادش نمی آید که خانه ای داشته است!
و به این ترتیب تلاش شیطان بی نتیجه می شود و مؤمن با راحتی و آسودگی تمام به سوی دیار باقی می شتابد و مرگ در کام او شیرین جلوه می کند.[1]
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
بدترین چیزی که در آن سوی هستی دیدم اسراف بود. اسراف کاران بسیار در برزخ گرفتارند.
بی دلیل نیست که آیات قرآن از نابودی وهلاکت اهل اسراف می گوید.
اما به من گفته شد، درست است که ضایع کردن نعمت های خدا و مواد غذایی بسیار بد است اما بدترین نوع اسراف، ضایع نمودن وقت و عمر است.
من زمان هایی را دیدم که بی دلیل و بیهوده پای تلویزیون و... گذراندم. آنجا بخاطر این نوع اسراف، بقدری در فشار و سختی بودم که نمی توانم توصیف کنم...
📙نسیمی از ملکوت. اثر گروه ابراهیم هادی
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
💠 زندگی پس از زندگی
🔸 این قسمت: صدای سخن عشق(بخش دوم)
تجربهگر: آقای مسعود نبی چنانی
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 جانم میرود
تجربه گری که از زمان فوت همسر خود آگاه بود
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 نور
بررسی نقش بنیادین نور در دنیای فراماده میان تجربه گران
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
40.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عهد شکنی
روایت لحظات نفس گیر از تنبیه تجربه گر بخاطر شکستن قولی که در برزخ داده بود
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 تصدیق دیده ها
روایت شنیدنی تجربه گر از آنچه که بر همسرش گذشت
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
13.mp3
3.95M
📖 ترتیل سریع جزء سیزدهم قرآن کریم
🎙 قاری محترم استاد معتز آقایی
کانال شادی و نکات مومنانه
┄┅┅❅🟤🌸🟢🌸🔴🌸🟣❅┅┅┄
@khandehpak
72.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸فیلم کامل قسمت مهتاب 2
بخش اول
تجربهگر: خانم فاطمه سجادی
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
76.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸فیلم کامل قسمت مهتاب 2
بخش اخر
تجربهگر: خانم فاطمه سجادی
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
هدایت شده از تبلیغات شادی و نکات مومنانه
💢 میدونستید یادگیری احکام دین بر هر زن و مردی واجبه😳😲😲😲😳😳😳😲😲😲😲
👈 آره بایدم تعجب کنی😐
میخوای یه کانالی رو بهت معرفی کنم که یک طلبه👳♀️ خیلی ساده احکام بهت یاد بده با کلی نسخه های معنوی از علما ❤️
🔴 بزن بیا اینجا ، راستی هر سوال شرعی هم داشته باشی بهت پاسخ میدن👇👇👇🤔👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2885746893C56206cd6fb
از دست ندی ها جایی دیگه این کانال رو پیدا نمیکنی ها👆⁉️
مخصوصا الان که احکام ماه رمضان رو هم یاد میده👆🌱👆👆👆👆👆👆👆👆
93.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸فیلم کامل قسمت صدای سخن عشق
بخش اول
تجربهگر: اقای مسعود نبی چنانی
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
98.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸فیلم کامل قسمت صدای سخن عشق
بخش اخر
تجربهگر: اقای مسعود نبی چنانی
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
زندگی از غسالخونه تا برزخ
🔴سرگذشت ارواح در عالم برزخ(قسمت 17) 🔵نزاع مجرمان ✅حرفهايم که تمام شد خودم را به نيک نزديک کردم و
🔴سرگذشت ارواح در عالم برزخ (قسمت 19)
🔵قطعه آتش
☑️چند قدمی که از ماموران دور شدیم،به پشت سرم نگاهی کردم و در کمال حیرت ماموران را دیدم که چهار دست و پای شخصی را گرفته بودند و به زور قطعه ای از آتش🔥 به او میخوراندند.
⚡️ با دیدن این صحنه از ناراحتی بر جای ایستادم،صحنه بسیار زجر دهنده و ناله های او جانسوز بود...سپس رهایش کردن و او در حالیکه از درون میسوخت مسیر جاده را افتان و خیزان ادامه داد.
🌹در یک لحظه دست نیک را روی شانه ام احساس کردم،نگاهی به او انداختم و گفتم :چه شده بود؟
نیک جواب داد:
افرادی که مال مردم را به ناحق تصاحب میکنند گرفتار این ماموران میشوند و اینها موظفند قطعه ی گداخته شده آهن را به آنها بخورانند.
🍃نیک سپس ادامه داد: البته اینها در گذرگاه حق الناس متوقف خواهند شد....
❄️پس از شنیدن حرفهای نیک مقداری دلم آرام گرفت و سپس با نیک از آنجا دور شدیم.
رفتیم تا به شخصی رسیدیم که دستانش را جلو گرفته و با احتیاط قدمهای کوتاه برمیداشت..
🌼نیک به او اشاره کرد و گفت : این شخص از وقتی از غار بیرون آمده کور شده. آنگاه به یک جاده انحرافی اشاره کرد و گفت:این جاده دنیا پرستان است که او به زودی وارد آن میشود.
⁉️پرسیدم چرا؟ گفت چون دنیا را به آخرت و دنیا پرستان را به مومنین ترجیح میداده است.. این افراد بزرگترین ضرر و زیان را برای خود خریده اند ...
✅دوباره به راه افتادیم. راه مستقیم را به خوبی طی کردیم. گاهی از کسی جلو میزدیم و گاهی دیگران از ما سبقت میگرفتند.. در مسیر خود آدمهای گوناگونی میدیدیم.
🔥آدمهایی که دو زبان داشتند که از دهانشان بیرون زده بود و اتش از آنها زبانه میکشید و میسوزاندشان که به گفته ی نیک اینها دورو و منافق صفت بودند.
🔥همچنین افرادی که اعمال منافی عفت و لذتهای نامشروع را مرتکب شده بودند را در حالی مشاهده کردیم که لگامی از آتش بر دهان آنها زده شده بود و میسوختند.
☄اما از همه زجرآورتر جاده انحرافی زنان بود. این مسیر به بیابانی ختم میشد که زنان بسیاری در آن عذاب میشدند.
🍂عده ای به موهایشان آویزان شده بودند که نتیجه نشان دادن موها به نامحرم بود.
🍂گروهی دیگر از زنان زیر فشار ماموران مشغول خوردن گوشت بدن خود بودند چون اینها در دنیا خود را برای نامحرمان زینت کرده بودند و باعث از هم پاشیدن زندگی های بسیاری شده بودند.
🍂برخی نیز سرشان به شکل خوک و بدنشان به شکل الاغ بود چرا که در دنیا به سخن چینی عادت داشتند.
💥آنچه شگفتی مرا در تمام این صحنه ها بر انگیخته بود این بود که نیک های آنان همگی صدها متر دورتر بودند و از هدایت و کمک به صاحب خود عاجز بودند...
🔵گذرگاه مرصاد
♦️براحتی مسافت زیادی را پیمودیم تا به یک گردنه رسیدیم. در پشت تپه سرو صداهای زیادی می آمد . وقتی به بالای تپه رسیدیم از آنچه دیدم بسیار متعجب شدم و ترس و اضطراب وجودم را فرا گرفت.
✅جاده و بیابانهای اطراف آن پر بود از ماموران الهی و اشخاصی که گیر افتاده بودند.
هرکس قصد عبور از جاده را داشت شدیدا کنترل میشد.
♻️آهسته به نیک گفتم : اینجا چه خبر است؟
نیک گفت: اینجا گذرگاه مرصاد است.
گفتم: گذرگاه مرصاد چیست؟
گفت: محل رسیدگی به حق الناس...اینجا اگر کوچکترین حقی از مردم بر گردنت باشد ازکشتن انسان گرفته تا سیلی و بدهکاری،همه ی اینها باعث گرفتاری تو می شود...
❎بار دیگر بیابان را زیر نظر گرفتم.گروهی در حالیکه زانوی غم بغل گرفته بودند روی زمین نشسته بودند و به واسطه ی سنگینی زنجیری که بر گردن آنها بود قدرت حرکت نداشتند.
عده ای هم پایشان زنجیر شده بود و قدرت حرکت نداشتند.
🌀عده ای نیز بلاتکلیف در بیابان میچرخیدند و حق عبور از جاده را نداشتند.
🔆هراز گاهی صدای ماموران بلند میشد: فلان کس آزاد شد، میتواند برود. آن شخص از شنیدن نامش بسیار خوشحال میشد و بعد از مدتها گرفتاری عبور میکرد.
🌷نیک صورتش را سمت من چرخاند و گفت برویم.
با ترس و دلهره گفتم نمیشود از راه دیگری برویم؟
نیک گفت : هیچ راه فراری نیست همه جا توسط ماموران به دقت کنترل میشود زیرا حق مردم قابل بخشش نیست و خداوند از حق مردم نمیگذرد...
✍ادامه دارد..
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
🔻به آرزوهای او می خندد!
خیلی ها غرق آرزو هستند. به زنش می گوید : " چند وقت دیگه از این محل به شمیران می رویم.طرف های تجریش یک خانه دیده ام عالی است. به آنجا می رویم. هوای آنجا تمیز است. بعد هم از شمرون به آمریکا می رویم . و ... در حال گفتن این حرفهاست و خبر ندارد که سرطان گرفته و چند وقت دیگر . اجل به سراغش می آید. و باید از دنیا برود.
⚡️🍃 در روایت آمده که : " یَابنَ آدَم،أَجَلُکَ یَضحَکُ بِأَمَلُکَ"؛ ای فرزند آدم،اجل تو به آرزوهایی که در سر می پرورانی می خندد.! " این بنده خدا آرزو دارد که به شمرون برود. در انجا خانه بخرد. دو سه سالی در شمرون بماند. بعد هم به آمریکا پناهنده بشود. اینها را به زنش می گوید و خبر ندارد که مرگش نزدیک است.
⚡️🍃 اجل ، به آرزوهای او غش غش می خندد و می گوید : "چی می گوید این؟! می گوید شش ماه دیگر از این محل می رویم. تو دو ماه دیگر می میری!" پس هنوز آدم گرم دنیا نشده که ملک الموت از راه می رسد که آقا باید بروی. آقا ، باید تشریف ببری. آه. من تازه زن گرفتم . تازه عروسی کرده ام. چه طور بروم ؟ در ادامه این حدیث امده : " تَقدیری یَضحَکُ بِتَدبیرِکَ" ای فرزند آدم، تقدیر من به تدبیر تو می خندد."
⚡️🍃 من تقدیر کرده ام که موس ای اولوالعزم بیاید. فرعون سر نود هزار کودک پسر را می برد. تا موسی نیاید. اما تقدیری که خداوند خواسته عملی می شود. موسی می آید و فرعون را هم از بین می برد. پس تقدیر خداوند به تدبیر بنده می خندد.
[ بررسی گناهان کبیره در مواعظ آیت الله مجتهدی تهرانی، بوستان قرآن ، چاپ ششم ، 1395 ،ص 36 و37 ]
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
نکته در خصوص #ایده_آشپزی
#ایده_معنوی
یکی از دوستام برنامه پختن غذا رو یاد اوری کرد .منم اجرا کردم .گفتم تکرارش خالی از لطف نیست .😘
البته نمیگم هر روز بهش عمل میکنم ولی سعی میکنم بهش عمل کنم مخصوصا ماه رمضونا که همه چیمون متبرکه غذامون هم هر روز تبرک باشه.
بسم الله و وضو که مشخصه.
دعای فرج هم برای اینکه یادمون باشه به یمن وجود امام زمان غذا میخوریم و سر سفره ایشونیم.
پیاله یاسین من آب غذا رو با میاله یاسین میریزم.( پیاله های نقره ای یا استیل که آیات قرآن روشون حک شده - بیشتر جاهای زیارتی دارن)
هدیه به معصومین هم هر روز غذا مو هدیه میکنم به کسی یا معصومین یا مثلا حضرت زینب .یا حضرت معصومه یا مادر امام زمان ......
بعد چون غذا رو هدیه کردم سر سفره به همسرم میگم امروز مهمون مثلا امام حسن مجتبی ایم.😇
من حتی وقتی مهمون دارم به مهمونام میگم امروز مهمون کی هستید
ان شالله به برکت این ماه رشد معنوی واخلاص در عمل داشته باشیم .
حتما شما ها هم برنامه هایی از این قبیل دارین .فقط گفتم با شما در جریان بذارم .البته این برنامه فقط برای ماه رمضون نیست .ولی ماه رمضون شروع خوبیه .
اگر غذا حلال و پاک بخورید گرایش به گناه بین رفته و از عبادت لذت میبرید.
┄┅┅❅🍎🍒🍏❅┅┅┄
@menoslami