سلام دوستای خوبم .
همونطور که وعده داده بودیم قراره امروز یه برنامه جدید رو شروع کنیم.😉
🙈دقت کردید گاهی اوقات مشکلات ما در زندگی سر اینه که نمیدونیم چه رفتارهایی درسته و چه رفتاری غلط. و همین خطاهای رفتاری باعث اختلاف توی زندگی میشه.
😉قراره در قالب داستانک هایی با هم دیگه نسبت به این خطاهای رفتاری اشنا بشیم و با تحلیل مشاور اونا رو توی زندگی اصلاح کنیم.
.
✨﷽ا✨
📖 #داستانک_عسلی 1
چالش «هشتمون گِرو نُهمونه»
روزی روزگاری که هوا نه گرم بود و نه سرد، سارا خانوم به اقا سعید گفت: سعید جون! هر چی نگاه میکنم میبینم زندگی طاهره و اکبر اقا از ما خیلی بهتره. خونه ی اونا چند متر از ما بزرگتره، به جای یه ماشین دو تا ماشین دارن، پارکینگشون مجهز به سیستم دوربین های مدار بسته هست. تازه طاهره دست به اهن میزنه طلا میشه.. بچشونم توی مدرسه بالا شهر درس میخونه..
ولی ما چی؟ «هــمـــیـــــشـه هشتمون گِرو نُه». اگه چایی داریم قند نیست اگه قند هست چایی نیست. خلاصه این چه زندگیه ما داریم چرا ما نباید مثل اونا باشیم و وسایل برقی و امکانات و رفاهیات زندگیمون بیشتر باشه.... مگه بچه ما چی از بچه اونا کمتر داره که توی این مدرسه باید بره درس بخونه... 😔
سعید اقا درحاالی که توی اتاقش مشغول انجام کاراش بود و داشت با کامپیوترش کار میکرد گفت: .....
✍️ خب رفقا به نظر شما واکنش اقا سعید در برابر سارا خانوم چیه؟ ایا با خانومش موافقه یا مخالفه؟ به نظرتون قراره چه حرفایی بزنه؟ یا چی بگه بهتره؟
🎯 نظرتون رو برام بفرستین تا بعد بریم پای صحبتای اقا سعید و مشاور مجموعمون 👈@mahdavi124
🌸
🌿🌸🌿
🌸🌿🌸🌿