ادامه مطالب👇✨🍃
از آن پس دردسرهای شدید، سوزش چشم و خارش بدن و آبریزش بینی و چشم شروع شد که اول منو بردند اراک. بعد هم بیمارستان شهید بهرامی تهران و سپس بخش شیمیایی بیمارستان امام خمینی(ره). در آنجا مجروحینی را دیدم که از خودم خجالت کشیدم و درد خودم را فراموش کردم، بدنهایی پر از تاول، چشمهای ورم کرده، زبانهای تاول زده، تنگی نفس و… . آنجا بستری شدم و باب زندگی جدیدی برایم باز شد. هنوز روی تختم جا خوش نکرده بودم که یک صدای گرفتهای به من گفت: «خوش اومدی عمو فردوس… ، بازم برامون میخونی؟»
برگشتم، نعمت بود. آن روزها من ته صدایی داشتم و گاهی در جبهه میخواندم. گفتم: «چی دوست داری بخونم؟» گفت: «اون شعر حسین حسین که شب عملیات میخوندی.» در بخش طبی ۴ بیمارستان امام ۴۰ نفر بودیم که اکثر آنها شهید شدند و من چون شیمیاییام حاد نبود، ماندم. بعضیها ماندند و رانده شدند وعدهای رفتند و خوانده شدند. من آن شب باز برای دلشان خواندم:
حسین حسین شعار مظلومان است
شهادت افتخار عاشقان است
کربلا کربلا شهر تو پادگان مستضعفان
بزودی میرسد ارتش فاتح امام زمان(عج)
حسین حسین…
#امام_زمان
#زندگی_نامه_شهیدان
#شهیدنعمت_الله_ملیحی
🌷
╭═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╮ @zendgy_namy_shahidan
╰═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╯
زندگی نامه شهیدان
ادامه مطالب👇✨🍃 از آن پس دردسرهای شدید، سوزش چشم و خارش بدن و آبریزش بینی و چشم شروع شد که اول منو ب
نعمت دیگر اشک نمیریخت، استغاثه نمیکرد، نمیدانم آدم بود یا فرشته! میگفت: «دوباره بخوان» به او گفتم: «چی شده نعمت، تو که همیشه میگفتی با خدا باش» با صدای گرفته میگفت: «من همشو خوردم» گاز شیمیایی را میگفت. حالتی شده بود که در عمل دم نایژکهای ریه تاول میزد و در بازدم تاولها پاره میشد.
همه در حال رفتن بودند، مالک از روی تخت بلند شد، از آن دور داد میزد: «فرمانده، فرمانده قایقم را زدند.» او که فقط آبریزش چشم و بینی داشت، همان شب شهید شد و اسفند هم همین طور. نوبت نعمت رسیده بود. دکتر که گوشی را از پشتش برداشت. آهی کشید و گفت: «نعمت هم بیش از ۴۸ ساعت دیگه زنده نمی مونه» نعمت نامزد داشت.
#امام_زمان
#زندگی_نامه_شهیدان
#شهیدنعمت_الله_ملیحی
🌷
╭═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╮ @zendgy_namy_shahidan
╰═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╯
زندگی نامه شهیدان
نعمت دیگر اشک نمیریخت، استغاثه نمیکرد، نمیدانم آدم بود یا فرشته! میگفت: «دوباره بخوان» به او
آن شب دو خواهر و برادرش هم بودند. به نامزدش که شهرستانی بود، گفت:«چرا با دمپایی اومدی؟ چرا جوراب نپوشیدی؟» هنوز روی مسائل شرعی دقت داشت. نعمت این اواخر برای نوشتن کاغذ خواست و نوشت: «آب!» پرستار گفت: «دکتر ممنوع کرده.» نوشت: «جیگرم سوخت.». دم دمای شهادت باز کاغذ خواست دو بیت شعر از عشقش به امام نوشت و شهید شد آن کاغذ نوشتهها الآن دست مادر نعمت است. نعمت درک درستی از رفتن داشت، وقت رفتن به مرگ لبخند میزد؛ مادر قهرمانش گفته بود: «او را با لباس دامادیاش دفن کنند.» پس از رفتن نعمت شعری از وجودم جوشید:
آنان که چراغ جستجو داشتهاند
از سوز فراق گفتوگو داشتهاند
پرورده دامان شقایق بودند
چون لاله ز داغ آبرو داشتهاند
#امام_زمان
#زندگی_نامه_شهیدان
#شهیدنعمت_الله_ملیحی
🌷
╭═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╮ @zendgy_namy_shahidan
╰═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╯
1_11483121868.mp3
7.45M
💔الهی نوبتم باشه
🕊شهادت قسمتم باشه
نگاه تو خریدار دل بیقیمتم باشه
5.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷🇵🇸
﷽
🎥 مقام معظم رهبری امام خامنهای مدظلهالعالی در دیدار با پیشکسوتان و فعالان دفاع_مقدس: چرایی جنگ هشت ساله را نسل جوان ما بدانند.
🍃🌹🍃
هفته_دفاع_مقدس | روشنگری
#امام_زمان
#زندگی_نامه_شهیدان
🌷
╭═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╮ @zendgy_namy_shahidan
╰═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷🇵🇸
﷽
🎥 مقام معظم رهبری امام خامنهای مدظلهالعالی: هر ملتی که به فکر دفاع از خود نباشد؛ زنده نیست...
🍃🌹🍃
#امام_زمان
#زندگی_نامه_شهیدان
🌷
╭═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╮ @zendgy_namy_shahidan
╰═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╯
12.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢دیدار فعالان دفاعمقدس با رهبر انقلاب
سیلی به دشمن می زنیم این منطق ماست
مصداق آن هم وعدههای صادق ما است
#امام_زمان
#زندگی_نامه_شهیدان
#شهیدنعمت_الله_ملیحی
🌷
╭═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╮ @zendgy_namy_shahidan
╰═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام گفته .... باید بشه !
🟢استوری استاد_شجاعی
#امام_زمان
#زندگی_نامه_شهیدان
🌷
╭═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╮ @zendgy_namy_shahidan
╰═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╯