eitaa logo
•ظہـور نزدیڪ است🇯🇴
189 دنبال‌کننده
3هزار عکس
2.1هزار ویدیو
21 فایل
💕کانال نذر ظهور بقیه الله ✅اخبار و وقایع قبل و بعد ازظهور ✅وقایع آخر زمان ✅مطالب اخلاقی ✅شهدایی تمام مطالب به زبان فارسی وعربی هست شروع فعالیت کانال۱۱صبح تا۱۱شب کپی برداری باذکرلینک تماما آزاد😇❤️ جهت ارتباط با مدیر کانال @Rihon402
مشاهده در ایتا
دانلود
نزدیک شدن به خداوند.... @zhoornazdik
1_1847932737.mp3
7.88M
۳ نمیشه گله مند نشد ، نمیشه غُر نزد ، نمیشه همیشه راضی بود ... مگر اینکه،👇 اونقدر بهش اعتماد داشته باشی؛ که مطمئن باشی، که هیچ فِعلش، جز از دریچه ی ربوبیّت و مهربانی اش نبوده و نیست. @zhoornazdik
▫️ فرازی از وصیتنامه ی‌شهید؛ ✍صبر را سرلوحه خود قرار دهید و مطمئن باشید که هر کسی از این دنیا خواهد رفت و تنها کسی که باقی می‌ماند خداوند متعال است اگر دلتان گرفت یاد عاشورا کنید و مطمئن باشید غم شما در برابر غم ام الصائب خانوم زینب کبری سلام‌ الله علیها ،کوچک است روضه ابا عبدلله و خانوم زینب کبری فراموش نشود و حقیقتا مطمئن باشید که تنها با یاد خداست که دل‌ها آرام می‌گیرد. ..🕊🌹 @zhoornazdik
روزگاری، لقمان حکیم در خدمت خواجه ای بود. خواجه، غلام های بسیار داشت. لقمان بسیار دانا همواره مورد توجّه خواجه بود غلامان دیگر بر او حسد می ورزیدند و همواره پی بهانه ای می گشتند برای بدنام کردن لقمان پیش خواجه روزی از روزها، خواجه به لقمان و چند تن از غلامانش دستور داد تا برای چیدن میوه به باغ بروند🍎🍏 غلام ها و لقمان، میوه ها را چیدند و به سوی خانه حرکت کردن🚶🚶‍♂ در بین راه غلام ها میوه ها را یک به یک خوردند و تا به خانه برسند، همه میوه ها تمام شد و سبد خالی به خانه رسید🗑 خواجه وقتی درباره میوه ها پرسید، غلام ها که میانه خوشی با لقمان نداشتند😒 گفتند: میوه ها را لقمان خورده است. خواجه از دست لقمان عصبانی شد😡 خواجه پرسید: «ای لقمان، چرا میوه ها را خوردی؟ مگر نمی دانستی که من امشب، مهمان دارم؟ اصلاً به من بگو ببینم، چگونه توانستی آن همه میوه را به تنهایی بخوری؟!»😤 لقمان گفت: من لب به میوه ها نزده ام. این کار، خیانت به خواجه است!»😥 خواجه گفت: «چگونه می توانی ثابت کنی که تو میوه ها را نخورده ای؟ در حالی که همه غلام ها شهادت می دهند که تو میوه ها را خورده ای!»😠 لقمان گفت: «ای خواجه، ما را آزمایش کن، تا بفهمی که میوه ها را چه کسی خورده است!»😕 خواجه برآشفت: «ای لقمان، مرا دست می اندازی؟ چگونه بفهمم که میوه ها را چه کسی خورده است؟ هر کسی که میوه ها را خورده است، میوه ها در شکمش است. برای این کار باید شکم همه شما را پاره کنم تا بفهمم میوه ها در شکم کیست.» لقمان لبخندی زد و گفت: «کاملاً درست است. میوه ها در شکم کسی است که آن ها را خورده است. اما برای اینکه بفهمید چه کسی میوه ها را خورده است، لازم نیست که شکم همه ما را پاره کنید! لقمان گفت: دستور بده تا همه آب گرم بخورند و خودت با اسب و ما پیاده به دنبالت بدویم🐎 خواجه پرسید: «بسیار خوب، اما این کار چه نتیجه ای دارد؟» لقمان گفت: «نتیجه اش در پایان کار آشکار می گردد!» خواجه نیز فرمان داد تا آب گرمی آوردند و همه از آن خوردند و خود با اسب در صحرا می رفت و غلامان به دنبال او می دویدند. پس از ساعتی، لقمان و همه غلام ها به استفراغ افتادند. آب گرمی که خورده بودند، هر چه را که در معده شان بود، بیرون ریخت! خواجه متوجه شد که همه غلام ها از آن میوه ها خورده اند، جز لقمان. خواجه غلام ها را به خاطر خوردن میوه ها و تهمت ناروا زدن به لقمان، توبیخ کرد و لقمان را مورد لطف قرار داد آری، وقتی یک بنده ضعیف مثل لقمان، چنین حکمت هایی دارد، پس آفریننده او که خداوند جهان است، چه حکمت ها دارد. و حکمت ها همه در پیش خداوند است. @zhoornazdik
23.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
«چقدر بهت پول بدن حاضری این کارو کنی⁉️» بچه ای که جنینه فقط به شما امید می‌بنده و اون شما رو خدای کوچیک خودش میبینه؛ شما که پدر و مادرشید! @zhoornazdik
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام اقای من...
🔴 ارزش و ثوابِ "صبر" در برابر مصیبت‌ها روزی جمعی از مردم به خاطر نیامدن باران که قحطی به همراه داشت، تصمیم گرفتند نزد حضرت نوح(ع) بروند و از او بخواهند دعا کند تا بلکه باران ببارد، وقتی به در خانه رسیدند، در را زدند، زن نوح(ع) از خانه بیرون آمد. آنها گفتند: نوح کجاست؟ ما آمده‌ایم از او بخواهیم دعا کند تا باران ببارد. زن گفت: اگردعای نوح مستجاب می‌شد، برای خود ما دعا می‌کرد که وضع زندگیمان خوب شود. او اکنون به بیابان رفته تا هیزم جمع کند و بفروشد و آن چنان مقامی هم ندارد که دعایش مستجاب گردد. آنها به بیابان رفتند، ناگهان دیدند که نوح هیزم به پشت گرفته به آن حضرت گفتند: دعا کن تا باران بیاید، قحطی همه جا را گرفته است. نوح(ع) دعا کرد و باران آمد. آنها به نوح(ع) گفتند: تو که این‌گونه مستجاب‌الدعوه هستی چرا در مورد زن خودت نفرین نمی‌کنی که مثلاً از خانه‌ات بیرون رود و مجازات شود و پشت سرت بدگویی نکند. حضرت نوح(ع) در پاسخ فرمود: ارزش و ثواب تحمل و صبر با چنین زنی، بهتر از آن است که با نفرین، او را به مجازات برسانم. 📗 قصه‌های قرآن، درودگر، ص۱۶ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @zhoornazdik
امروز يادت باشد شادمانترین مردم بیشترین چیزها را در زندگی ندارند... بلکه بهترین برداشتها را از زندگی دارند به امید برداشتهای خوب از زندگی.⭐️   ‍‌ @zhoornazdik
  یکی از خصوصیاتش خندان بودن خاطره خوبمون از جمال اینه که همیشه سعی میکرد با از کنار مسایل رد بشه و وقتی قرار شد، ما از سوریه با پرواز اول برگردیم  وسایلمون رو بار کامیون کردو راه افتاد سمت وقتی گفتم تو هم میای؟؟؟  با خنده گفت نه ما قرار نیست برگردیم خندیدند و رفتند ✍ : همرزم شهید 🌷 🌷 @zhoornazdik
غرق‌شدن‌تومجازی کل‌زندگیتونابودمیکنه الان‌وقت‌اینه‌بادرس‌خوندن‌خودتوبه‌یه‌جابرسونی امام‌زمان‌یه‌سربازتنبل‌‌وخوابالونمیخوادا! هیچوقت‌دشمن‌نمیادکسی‌وکه بیکارتومجازی‌میچرخه‌‌وتلاشی‌نمیکنه‌واس‌کشورش‌و ترورکنه(:! @zhoornazdik