eitaa logo
مجله فرهنگی ضیاءالصالحین
4.1هزار دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
4.9هزار ویدیو
133 فایل
«اهمیت فضای مجازی به‌اندازهٔ انقلاب اسلامی است.» هرکس از شما موقعیت ما را پرسید؛ بگوئید ما در موقعیت تنگه احد هستیم... تبلیغات 👇 @Admin_sardabir313 @adminziaossalehin14 #️⃣ کانال و صفحه ویراستی: @ziaossalehin @sardabir313
مشاهده در ایتا
دانلود
❣️ 🟢تفکر ،خروج از عالم مثال و رسیدن به توحید : یکی از عرفا می گوید : هدف از سیر و سلوک رسیدن به معرفت است که به تدریج مراتب به دست می آید . یعنی با خروج از عالم ماده سپس مِثال سالک به عالم حقیقت می رسد . رسیدن به این حقیقت نیازمند تذکر و تفکر مستمر است تا بفهمد غیر خدا هر چه هست عدم است که در وجود مطلق هیچ اصالتی ندارد . آیة الله کمیلی خراسانی : مشکات دل ، مطلب چهل و سوم ، ص ۴۷۰ 🌐 به بپیوندید... 👇 ☫ @ziaossalehin
❣️ 💠"تفکر" موجب جاری شدن فیض حقّ می گردد: "تفکر" از بهترین کد های کشف اسرار عالَم است . حضرت آقا تعریف می کنند که در یک شب تابستانی در اثر حضور و ذکر حالی‌ برایشان پیدا شده بود می گفتند: همینطور که به پشت دراز کشیده بودم  به چهره دل آرای آسمان نگاه میکردم و از آن لذت میبردم که این برای من خاطره ای به یاد ماندنی به یادگار گذاشت . همینطور که به آفریده های خدا می اندیشیدم در آن دل شب شروع به گریه وزاری کردم مانند بچه ای که تازه به دنیا آمده! ! در این لحظه بود که "عشق" به مانند مادری مرا به آغوش گرفت و دلداریم داد و گفت: حالا که خود را از اخلاق ناروا نجات دادی این حقیقت را به تو هدیه میکنم:              همه یار است و نیست غیر از یار واحدی جلوه کرد و شد بسیار درواقع این شعرثمره تفکر حضرت آقا در آن شب بود. کتاب شرح مراتب طهارت  استاد صمدي آملي 🌐 به بپیوندید... 👇 ☫ @ziaossalehin
❣️ 💠ضرورت تفکر و توجه به نفس در تمام مراتب سلوک  : انسان پس از رسیدن به یقظه و بیداری نسبت به سلوک الی الله ، بایستی در خصوص شناخت خود فکر کند ؛ یعنی بیاندیشد که از کجا آمده ، در کجاست و به کجا خواهد رفت ! البته این تفکر به ابتدای سلوک منحصر نیست و سالک ، هر قدر که سیر می کند ، با چهره ی پوشیده و جدیدی از خود آشنا می شود ؛ بنابراین سالک همواره نسبت به مراتب بالاتر حقیقت خویش ، از خود غافل است و همّت حرکت به سوی مراحل بالاتر و انگیزه ی رسیدن به آن درجاتِ از خودیابی را تنها با تفکر در خود و شناخت جایگاه و منزلت خود خواهد یافت . بنابراین سالک در هیچ مرحله ای از سلوک ، نباید از تفکر در خود دست بکشد تا اینکه شاهد مقصود را در آغوش کشد و به ولایت کلّیه الهیّه نائل شود . مرحوم آیت اله محمد شجاعی ره مقالات 🌐 به بپیوندید... 👇 ☫ @ziaossalehin
❣️ 💠راه نجات استغراق در ذکر و فکر الهی : فدای حقیقتت شوم ، که از او خبر نداری. دستورالعمل آن است که از خود و خود رأیی دست برداری. جان من به لب آمد از گفتن اینکه راه نجات و خلاص در استغراق ذکر الهی و تفکر در  معرفت نفس و خودشناسی است. ذکر و فکر، خود رهنمای تو خواهد شد. (یا من اسمه دوا و ذکره شفا) «تو خود حجاب خودی حافظ، از میان برخیز». جناب عالی در همه چیز اهتمام دارید مگر در همین یک کلمه، پس حالا که چنین است : تو و تسبیح و مصلی و ره زهد و ورع من و میخانه و ناقوس و ره دیر و کُنِشت ‍ سید‌احمدکربلایی منبع : تذکرة_المتقین ، ص ۲۰۰ 🌐 به بپیوندید... 👇 ☫ @ziaossalehin
❣️ 💠مراقبه و تفکر: به دنبال مراقبه و در خود نگریستن ، باب تفکر و تعمق بر روی افکار و اعمال باز میشود . ‌ تعمق درباره آنچه انجام داده ايد و اينكه چرا اين چنين كرده ايد. هنگاميكه شروع به بررسي افکار ، اعمال، ‌كارها و اهداف خود مي  كنيد، ‌دچار سردرگمي مي شويد. بسياري از مردم براي فرار از اين سر درگمي هرگز به اعمال خود فكر نمي كنند. آنها همينطور بي وقفه عمل مي كنند؛‌ بگونه اي كه ديگر وقتي براي فكر كردن نداشته باشند. شبها آنقدر خسته هستند كه بلافاصله به خواب مي روند و صبح زود دوباره دنبال كردن سايه ها شروع مي شود ،آنها از خود واقعی خود ، وجدان خود  و  به زبان بهتر از خدای خود در حال فرارند .   اين روال همينطور ادامه مي يابد و روزي فرا مي رسد كه بدون اينكه بدانند كه هستند، چه كرده اند و چرا چنين كرده اند،‌ و اصلا چرا به این دنیا آمده اند ،اين دنيا را ترك مي كنند. مراقبه گامیست به سوی دوستی و آشتی انسان با خود واقعیش و آغار ارتباط و سرانجام اتصال به خالق ازلی و ابدیش. 🌐 به بپیوندید... 👇 ☫ @ziaossalehin
💠مراقبه و محاسبه : یک بار به احمد آقا گفتم: شما این مطالب را از کجا میدانید. قضیه ی شهادت جمال زنده بودن ابوالفضل و چندین ماجرای دیگر که از شما دیده ام؟ احمد آقا طبق معمول حرف از مراقبه و محاسبه زد. می گفت: تا میتوانی دقت کن گناه نکنی، تا می توانی مراقب اعمالت باش. آن وقت خواهی دید که همه ی زمان و مکان در خدمت تو  خواهد بود ( کتاب عارفانه صفحه هشتاد و یک) 🌐 به بپیوندید... 👇 ☫ @ziaossalehin
💠تفکر و قوه خیال : قوه خیال چشم نفس در مقام تفکر است عزیزان من ! قوه ی خیال ، مخلِص ترین قوه در جان ماست ، زیرا آنچه را که در جان ما ذخیره کرده است همه را مانند آینه ای به ما نشان می دهد و به ما می گوید شما این چنین هستید. اگر می خواهید خودتان را بسازید باید اینها را درست کنید اگر قوه ی خیال این ها را در ذهن نیاورد و در نتیجه تفکرات ما در ظرف های نجس و آلوده ریخته شود ، تمام آن تفکرات آلوده می شود  قوه ی خیال ، چشم نفس ما در مقام تفکر است و در آینه ی خود ، آنچه را که ما عمل کردیم به ما نشان می دهد تا خود را پاک کنیم زیرا ملکوت و باطن عالم ، پاک و طیّب است و فقط پاکان را به آنجا راه می دهند که قرآن کریم می فرماید « ألَّذِینَ تَتَوَفَّاهُمُ المَلائِکَةُ طَیِّبِینَ یَقُولُونَ سَلامٌ عَلَیکُم ادخُلُوا الجَنَّةَ بِما کُنتُم تُوعَدُونَ » آنان که چون فرشتگان مأمور رحمت خدا ، پاکیزه قبض روحشان کنند به آن ها گویند که شما به موجب اعمال نیکویی که در دنیا به جا آوردید ، اکنون به بهشت ابدی درآیید و ای کسی که پاک شده ای ، شما بفرمایید داخل شوید . اما اگر انسان ناپاک باشد حقایق ملکوتی به استقبالش نمی آید و قوه ی خیال است که انسان را پاک می کند و از ناپاکی ها در می آورد . زیرا قوه ی خیال ، تمام ناپاکی های انسان را برایش جلوه می دهد تا انسان با تفکر در آنها ، توبه نموده و روز به روز ، خود را از بدی دور و به سمت خوبی ها سوق دهد و پس از مدتی که خودتان را کنترل کردید این آینه ( قوه ی خیال ) هم مزاحمت را کم می کند ( البته این آینه مزاحم نبود ، بلکه خودت مزاحم خودت بودی ، و آینه ی قوه ی خیال ، این مزاحمت را به شما نشان می داد ) . لذا این نحوه کنترل دائم شبانه ، سبب حشر با قوه ی عقل می شود و یکی از راه هایی که انسان می تواند قوه ی خیال را تحت فرمانبری قوه ی عقل در بیاورد ، همین نحوه ی تفکر و کنترل اعمال روزانه است... شرح دروس معرفت نفس استادصمدی آملی 🌐 به بپیوندید... 👇 ☫ @ziaossalehin
❣️ 💠مراقبه ،تفکر و حضور قلب :  دلی کز معرفت نور و صفا دید   به هر چیزی که دید اوّل خدا دید عمده و اصل در مراقبه، مراقبة قلب است. همة اعضا و جوارح تابع آنند و مشکل اکثر اهل سلوک در همین است. چه آن­که تفرقه، خطورات و یورش اغیار و احجاب، موجب به وحشت انداختن سالک می­شود و با عدم استقامت،‌لرزش و ارتداد و یا رکود دامن گیر سالک می­شود. پس همّت در خلوت و جلوت از ذکر و فکر حتماً باید با دائم الحضور بودن همراه باشد. شخصی به سیدالعارفین، مرحوم سید علی آقا قاضی (رحمت الله علیه) عرض کرد مرا نصیحتی کنید. ایشان فرمود:« دائماً در حضور خدا باشید.». سالک باید با اسلحة مراقبه، اغیار را دفع، نقوش نفسانی و خواطر مشوّش را رد نماید. به تحصیل فضایل و اکتساب طاعات بکوشد و اشتغال به ذکر و فکر کند تا طریق الی الحق برایش منوّر شود و به تجلیّات نایل آید. چون قلب صفا پیدا کند، انوار تجلیّات و حقایق بر او وارد شود یعنی با مکاشفه و معاینه ببیند آنچه دیگران از دیدن آن به کلّی محرومند. البته هر کسی به حسب استعداد ذاتی و تحصیل ریاضت و مجاهدت قلبش نورانیّت پیدا می­کند. شاید سالکی بعد از پنج سال دربهای حقایق بر او باز شود و دیگری پنجاه سال زحمت بکشد و بعدها برایش منکشف شود. ریاضت ها به توان، همّت و استقامت سالک و دستور استادی حاذق و راه رفته نیاز دارند. یکی با بیداریِ سحر، دیگری به ذکر، کسی با تفکّر، عدّه ای با جمع بین این­ها و دسته­ای به جذبه انشراح قلب، برایشان پیدا می­شود. « الطّرقُ الی الله بعدد انفاس الخلایق». چه آن­که مسیرها به سوی خدا یک جور و یک نوع و مساوی نیستند. مراقبه سالکین  سید علی اکبر صداقت 🌐 به بپیوندید... 👇 ☫ @ziaossalehin
❣️ 🟢 دستورالعمل تفکر : بسیاری از افراد برای شروع حرکت در مسیر تکامل و خودسازی خواستار دستورالعمل هستند حضرت علامه حسن زاده روحی فداه در درس سیزدهم از کتاب شریف دروس معرفت نفس برنامه ایی عملی مطرح کرده اند که بسیار مفید است ایشان میفرمایند: " در تنهایی , به ویژه در پاره ایی از شب که حواس آرمیده و قال و قیل و سر و صدا خفته و نهفته است , در بود  خود و دیگر هستی ها , بدو و ختم آنها , تدبیر و تعیش , آمد و شد , حرکت و جنب و جوش آنها,...مقداری به فکر بنشینید , که این نشستن سفرها می آورد و این فکر بهره ها می دهد " این دستورالعمل تفکر بسیار نیکوست البته نباید برای دیگران ایجاد مزاحمت شود , باید در حقیقت خود تفکر کنیم که چگونه یک قطره آب بینا , شنوا , خوانا , و نویسا شده است؟ چگونه ناخن , انگشت , رگ , و استخوان شده است؟ بسیار عجیب و با ارزش هستیم به هیچ عنوان خود را بی ارزش ندانیم زیرا مادر دهر فرزندی همانند انسان نزاییده است. حضرت علامه حسن زاده آملی روحی فداه در غزلی به نام "من کیستم؟ " و همینطور در " قصیده ی اطواریه " نحوه ی تفکر در حقیقت خود و سائر موجودات را آموزش میدهند. منبع : عصاره ی عالم / ص۸۴ استاد صمدی آملی 🌐 به بپیوندید... 👇 ☫ @ziaossalehin
💠تفکر و وحدتِ نفسانی در قوا : با تفکر در نفس، می یابید که... هیچ یک از قُوا(بینایی،شنوایی،لامسه و...)از نفس،گسیخته(جدا) نیست. شما نمی توانید قوه ی شامّه را از نفس جدا کنید. اصلا قوه بودنِ قوه در گرو نفسانیتِ نفس است، یعنی چون نفس در این قوا هست و بر آن ها تسلط دارد، قوا، قوایند. از طرف دیگر نمی توانید بگویید که نفس یعنی قوه ی باصره...نمی توان گفت که نفس یعنی قوه ی لامسه، با این که نفس در قوه ی لامسه وجود دارد؛ چون آن که گرداننده ی قواست، نفس است و بدون آن هیچ کدام از قوا نمی توانند کاری انجام بدهند. نفس، عینِ قواست، اما نه یک قوه ی خاص، چون نفس را وحدتی است که در تمام کثراتِ( تعددِ) قوا ظهور کرده است. در همه هست و با همه هست اما هیچ کدام نیست؛ "هُوَ مَعَکُم أیْنَ ما کُنْتُمْ". این یک معیّتِ "قیّومیّه" است که قَوام و ایستادگیِ تمام قوا به نفس است. تا نفس هست، این ها هم هستند. اما اگر برای یک آن، نفس نباشد، هیچ کدام از قوا نخواهد بود. شرح دروس معرفت نفس  استاد صمدی آملی 🌐 به بپیوندید... 👇 ☫ @ziaossalehin
💠شب داشته باشید،خلوت و طهارت را مراعات کنید و مقداری از شب را به فکر و تفکر بنشینید و با خلوت ووحدت عالم با"الواحد المطلق" انس بگیرید. شرح_فصوص_الحکم/ج۱،ص۳۲۰ علامه حسن زاده آملي 🌐 به بپیوندید... 👇 ☫ @ziaossalehin
💠تفکر و عادت : در تفکر درست، «عادت» جایگاهی ندارد و اندیشیدن بر اساس عادت، در واقع اندیشه نیست و نتیجه ی معقول نخواهد داشت. عادت از طریق تکرار و یکنواختی پدید می آید؛ در حالیکه اندیشه و تفکر با تکرار، سنخیت و مناسبت ندارد و همواره در تحوّل و نو به نو شدن است. اندیشه از عالَم حضور سرچشمه می گیرد و در عالَم حضور، کمبود و نایابی نیست و به همین دلیل، تکرار در آن جایگاهی پیدا نمی کند. عادت از طریق تکرار پدید می آید و برای انسانِ اندیشمند و سالک، خطرناک بوده و موجب توقّف می گردد. {کتاب «من» و جز «من» ص 189-190} استاد ابراهیمی دینانی 🌐 به بپیوندید... 👇 ☫ @ziaossalehin
‍💠 تفکر آفاقی : هیچ‌گاه در طبیعت، گرفتار ارکان (آب‌وخاک و هوا و آتش) و طبایع (حرارت و رطوبت و برودت و یبوست) مشو و پا را فراتر بگذار و بر آفریده‌های الهی نظر کن. تفکر و تأمّل در خلقت آسمان‌ها کن تا خداوند تو را در آیات خویش ستایش کند، چنان‌که در سوره آل‌عمران آیه 188 اهل تفکر را صاحبان خرد نام‌برده است. یک‌بار دقت کن که عرش اعظم که هیچ ستاره‌ای آنجا نیست، چگونه احاطه قیومی بر هر دوعالم از غیب و شهادت را گرفته است. پیامبر (ص) فرمود: زمینِ بهشت، کرسی و سقف آن، عرش است. (طه:5) پس عرش، محیط بر دوعالم غیب و شهادت است. چرا سقف بهشت را عرش نامیدند؟ چون عرش که مظهر اسم رحمان است با قلب انسان که مظهر رحمان است نسبت و ارتباط دارد. پیامبر (ص) فرمود: قلب مؤمن، عرش رحمان است. عرش و قلب، هر دو همیشه درحرکت هستند و لحظه‌ای آرامش ندارند؛ قلب انسان، مرکزیت عرش بسیط (نُه مُرکّب که اجزاء مختلفه دارد) است. دل، مانند نقطه و عرش، محیط دایره به این نقطه است و در حدیث است که: «دل بندگان بین دو انگشت از انگشتان خداست که زیرورو می‌کند آن دل‌ها را، به هرگونه که خواسته باشد.» قلب درویش محل انوار الهی است و عرش، در مدت یک شبانه‌روز دور او طواف می‌کند. از عرش همه افلاک به حرکت درآیند. پس خوب بنگر که هرکدام به‌طور دایره‌ای به دور یک مرکز می‌گردند. منبع : سویدای دل استاد سید علی اکبر صداقت 🌐 به بپیوندید... 👇 ☫ @ziaossalehin
❣️ 💠تفکر و عرفان : برخی از اشخاص ساده اندیش گمان می کنند که دینداری و باور داشتن به حقایق الهی با تفکر و خرد و عقل گرایی سازگاری ندارد. اینگونه اشخاص درباره عرفان نیز به همین سبک و اسلوب می اندیشند و بر این باورند که: عرفان یک جریان خارجی و بیگانه است که بواسطه ی سوءنیت برخی اشخاص، به تدریج وارد جهان اسلام شده است! آنچه موجب شگفتی بیشتر می شود، اینست که برخی از طرفداران عرفان همواره از استدلال و عقل منطقی گریزان بوده اند، اما کسانیکه با آموزه های قرآن و احادیث اسلامی آشنایی دارند، به روشنی می دانند که در قرآن کریم تا چه اندازه درباره ی تفکر واندیشیدن سفارش شده و تأکید به عمل آمده است. یک مراجعه هرچند مختصر به کتاب «اصول کافی»، کفایت می کند تا انسان دریابد احادیث و روایات درباره اهمیت و جایگاه عقل و تفکر چه اندازه بسیار و فراوان است و برتری عقل بر سایر امور چگونه مورد تأکید قرار گرفته است. اکنون اگربپذیریم که تعقل و تفکر در قرآن کریم و احادیث اسلام از چه جایگاه رفیع و بزرگی برخوردار است، به این مسأله نیز اعتراف خواهیم کرد که عرفان نیز ریشه ی اسلامی دارد و در متون مقدس دینی مطرح شده است زیرا عرفان، جز معرفت خداوند تبارک و تعالی و تجلیات بی پایان و شئون همیشگی او چیز دیگری نیست. بنابراین، عرفان نیز اگر با احکام صریح و آشکار عقل و موازین خرد سازگاری نداشته باشد، دارای اعتبار نیست و نمی توان به آن اعتماد داشت. خداوند تبارک و تعالی، نخواسته است که امور عالَم از انسان پنهان بماند. به همین جهت گوهر تابناک عقل و خرد را به او بخشیده است تا بتواند در پرتو این گوهر تابناک به حقایق جهان دست یابد. {کتاب رازِ راز، مقدمه} 🌐 به بپیوندید... 👇 ☫ @ziaossalehin
💠تفکر و محرم شدن با اسرار نظام هستی : تفکر در نظام هستی باعث محرمیت انسان با عالم می شود و موجودات عالم اسرار خود را به انسان می نمایانند زمین با انسان حرف می زند و آنچه سالها ضبط کرده با ما در میان می گذارد اگر کسی حتی با یک تکه سنگ و چوب حشر پیدا کند و محرم شود می تواند تمام اسرار عالم را بیابد! زیرا هر سنگ می تواند آنچه را از اسرار و اخبار در عالم شنیده است بازگو کند مثلا در و دیوار یک مسجد می تواند بگوید سالها پیش چه کسانی اینجا رفت و آمد داشته اند. زبان همه اشیاء نظام عالم این است که :  ما سمیعیم و بصیریم و هشیم     با شما نامحرمان ما خامشیم  - ملاک محرمیت است استاد صمدي آملی شرح معرفت نفس 🌐 به بپیوندید... 👇 ☫ @ziaossalehin
💠تفکر و وحدتِ نفسانی در قوا : با تفکر در نفس، می یابید که... هیچ یک از قُوا(بینایی،شنوایی،لامسه و...)از نفس،گسیخته(جدا) نیست. شما نمی توانید قوه ی شامّه را از نفس جدا کنید. اصلا قوه بودنِ قوه در گرو نفسانیتِ نفس است، یعنی چون نفس در این قوا هست و بر آن ها تسلط دارد، قوا، قوایند. از طرف دیگر نمی توانید بگویید که نفس یعنی قوه ی باصره...نمی توان گفت که نفس یعنی قوه ی لامسه، با این که نفس در قوه ی لامسه وجود دارد؛ چون آن که گرداننده ی قواست، نفس است و بدون آن هیچ کدام از قوا نمی توانند کاری انجام بدهند. نفس، عینِ قواست، اما نه یک قوه ی خاص، چون نفس را وحدتی است که در تمام کثراتِ( تعددِ) قوا ظهور کرده است. در همه هست و با همه هست اما هیچ کدام نیست؛ "هُوَ مَعَکُم أیْنَ ما کُنْتُمْ". این یک معیّتِ "قیّومیّه" است که قَوام و ایستادگیِ تمام قوا به نفس است. تا نفس هست، این ها هم هستند. اما اگر برای یک آن، نفس نباشد، هیچ کدام از قوا نخواهد بود. شرح دروس معرفت نفس  استاد صمدی آملی 🌐 به بپیوندید... 👇 ☫ @ziaossalehin
💠تفکر و عادت : در تفکر درست، «عادت» جایگاهی ندارد و اندیشیدن بر اساس عادت، در واقع اندیشه نیست و نتیجه ی معقول نخواهد داشت. عادت از طریق تکرار و یکنواختی پدید می آید؛ در حالیکه اندیشه و تفکر با تکرار، سنخیت و مناسبت ندارد و همواره در تحوّل و نو به نو شدن است. اندیشه از عالَم حضور سرچشمه می گیرد و در عالَم حضور، کمبود و نایابی نیست و به همین دلیل، تکرار در آن جایگاهی پیدا نمی کند. عادت از طریق تکرار پدید می آید و برای انسانِ اندیشمند و سالک، خطرناک بوده و موجب توقّف می گردد. {کتاب «من» و جز «من» ص 189-190} استاد ابراهیمی دینانی 🌐 به بپیوندید... 👇 ☫ @ziaossalehin
💠تفکر و کشف اسرار عالم : تفکر موجب جاري شدن فيض حق مي گردد. تفکر از بهترين کدهاي کشف اسرار عالم است. علامه طباطبائي (عليه الرحمه) عارفي قوي، عالمي زبردست، مفسر کبير قرآن، مهندسي زبر دست و باغداري قوي بود که ده سال هم در تبريز باغداري کرده بودند. ايشان در باغباني آنچنان مهارت داشتند که هيچ کدام از باغبانان آن زمان، به پاي ايشان نمي رسيدند. در مهندسي بسيار کارآمد بودند. حتي نقشه ساختمان مدرسه حجتيه قم را نيز ايشان رسم کرده بودند آن جناب مي فرمودند: روزي در باغ بودم و ناگهان متوجه شدم تمام کلاغهاي روي درخت يکپارچه «الله»، «الله» مي گويند. آري اگرگوش جان باز شود، انسان مي تواند حقائق را بشنود، استاد صمدی آملی شرح مراتب طهارت 🌐 به بپیوندید... 👇 ☫ @ziaossalehin
💠خطرهاي مكاشفات  : مكاشفات خطرات و آفاتي دارد و سالك ناچار است كه آنها را كاملا بشناسد تا از خواسته ي نفسش رها گردد. در اينجا به برخي از آنها اشاره مي كنيم: 1️⃣. سخت بودن تشخيص مكاشفه ي درست از نادرست 2️⃣. بازماندن سالك از سير حقيقي به وسيله ي اين مكاشفات و مشغول شدن او به آنها از پيمودن راه توكل و توحيد.دليل بر اين گفته ها آن است كه بعضيه از اساتيد شاگردان خود را از پرداختن به اين امور باز ميداشتند، بلكه گاهي با تصرف حالت مكاشفه را نيز از ايشان سلب مي كردند. 3️⃣. در بعضي موارد مكاشفات با واقعيات منطبق نيست و با موازين شرعي نمي خواند 4️⃣. مكاشفه نوعي دخالت و تصرف در نظام هستي و ظاهر عالم طبيعت است 5️⃣. مكاشفه باعث بزرگ بيني مي شود، به صورتي كه سالك مدعي آنچه ندارد نيز مي شود ،چنانكه براي »محمد علي باب« كه طلبه اي از طلاب حوزه ي نجف بود اتفاق افتاد و دين بيهوده وساختگي بهائيت از او نشأت گرفت. 6️⃣. مكاشفه حقيقت نيست بلكه از عالم مثال است، به همين جهت از انسان هاي كامل صادر نميشود، من نيز از استادم نديدم چنين مكاشفاتي كه بعضي به آن افتخار مي ورزند. 7️⃣. هر سالك كه به دوستي و عشق الهي و عرفان حقيقي اشتغال داشته باشد، به چنين اموري اعتنانمي كند و اگر چيزي هم ببيند به استادش در حالي كه از آن پرهيز دارد در ميان مي گذارد. چراكه مي ترسد در مهالك نفس سقوط كند. 8️⃣. چنين مكاشفاتي از غير اولياي خدا هم ديده مي شود. پس مكاشفه نه موجب فضيلت و نه امتيازي دارد. 9️⃣. مكاشفه، سالك را از عالم قرب و معرفت دور مي كند و برتر بيني و غرور را در او به وجودمي آورد و سالك در اين حال به جاي پرداختن به كليات و مقصد عالي مشغول جزئيات ميشوند. 🔟. مكاشفه ها تجليات و ظهور نفس هستند و چاره اي جز معالجه ي آن توسط استاد وجود ندارد. خلاصه ي كلام اينكه توحيدي و تعمق در نورانيت درون به سالك مجالي نمي دهد كه درمكاشفه ها بينديشد. سالك بايد وقت خود را به گونه اي پر كند كه فراغتي براي كارهاي ديگرباقي نماند. استاد محمد صالح کمیلی 🌐 به بپیوندید... 👇 ☫ @ziaossalehin
💠بهترین عبادات:  معمر بن خلاد گوید که از امام رضا علیه السلام شنیدم که می فرمود: عبادت کردن به زیاد نماز خوادن و روزه گرفتن نیست، همانا عبادت فقط تفکر در امر خداوند است و از ربعی نقل شد که گفت که امام صادق علیه السلام فرمود: همانا تفکر به نیکی و عمل به آن دعوت می کند. و کلینی در کافی از امام صادق علیه السلام روایت کرد که بهترین عبادات آمیختگی با تفکّر و غوطه ور شدن در خداوند و قدرت اوست. منبع، سدرة المنتهی فی تفسیر قرآن علامه  حسن زاده الآملی 🌐 به بپیوندید... 👇 ☫ @ziaossalehin
💠سفری مافوق تفکر  ،گذر از حواس پنجگانه : سفر اصلی انسان , سفر فکری و فوق مقام فکر است که در حقیقت در بحث تفکر ، انسان می خواهد سفر به ماوراء طبیعت که اساس سفر انسانی است را ادراک کند . که این مسافرت برخلاف مسافرت های متعارف می باشد که این سفر ثانی ، ابتدائاً با سفر فکری انسان شروع می شود ، « یَآ أیُهَا الإنسانُ إنَّکَ کَادِحٌ إلی رَبِّکَ کَدحاً فَمُلاقِیهِ » ( انشقاق / 7 ) لذا انسان باید غواصی در نظام هستی را شروع کند انسان در قوص صعود به تدریج باید قوای او شکوفا شود. یعنی ابتدا فقط با قوای پنجگانه ی حسی می بیند ، می شنود و . . . ، سپس که قوی تر شد می تواند با قوای پنجگانه ی باطنی ادراک کند که این ادراک هم تازه در حدّ وهم و خیال است و بعد که قوه ی خیال قوی شد می تواند به مرتبه ی عقلی راه پیدا کند که در بحث تفکر سعی بر این است که انسان به حقایق عقلی دست یابد .  لذا تا زمانی که این حواس پنجگانه با بیرون مشغول است و دائما از بیرون ( بخش مادی ) ادراک دارد ، قوه ی خیال نیز ناچار است برای این ادراکات حسّی ، اشکال و صور ایجاد کند که در این صورت قوه ی خیال از ماوراء طبیعت به دلیل اشتغال با این ادراکات حسّی منصرف می شود یعنی قوه ی خیال به جای اینکه به طرف عقل رو کند و از آنجا حقایق را بگیرد ، دائما رویش به طرف حواس پنجگانه ی ظاهری است .  البته بحثی نیست که از بیرون بگیرد ، اما آنچه را که از بیرون می گیرد به عنوان یک رشحه و نمونه ای از آنچه که از درون می گیرد می باشد و اگر قوه ی خیال به سمت بالا رو نکند و دائما در همین محسوسات مادی مشغول بشود . استاد صمدی آملی شرح دروس معرفت النفس 🌐 به بپیوندید... 👇 ☫ @ziaossalehin
💠غربت ِ آدمی از ازل تا ابد با اوست مگر اینکه با خود انس بگیرد : چرا آدمی غریب است ؟برای اینکه آدمی می‌اندیشد! آدمی غریب است چون اهل تعقل است و می تواند از خودش فاصله بگیرد. انسان از خودش فاصله می‌گیرد و به خودش از بیرون نگاه می‌کند. انسان وقتی از بیرون به خود نگاه می‌کند، موجودی را می‌بیند که در جایی نشسته یا خوابیده و در حال غذا خوردن یا خواندن کتاب است. از خود فاصله گرفتن، از مختصات و ویژگی‌های ممتاز آدمی است. تنهایی انسان از آن حیثیت است که به خود می‌نگرد. انسان وقتی به خود می‌نگرد، تنهایی خود را زیر ذره بین نگاه و نظاره خودش، کاملاً احساس می‌کند. اینجاست که انسان برای خودش یک «شیئ» می‌شود باید به این نکته خیلی دقت کرد که همه چیز برای انسان شیئ است اما خود انسان شیئ نیست انسان این توانایی را دارد که با خودِ خود، به جهان هستی و به عالم بنگرد. انسان به هر چیز بنگرد، آن در نظرش شیئ است. انسان وقتی به خود نیز دارد می‌نگرد خود را شیئ می‌بیند. اما خود، از آن نظر که دارد می‌بیند شیئ نیست، همان خود است که می‌اندیشد. غربت آدمی، غربتی است که از ازل تا ابد با ماست و از آن رهایی نداریم مگر اینکه با خود انس بگیریم؛ البته نه، هر خودی، بلکه خود غیر متناهی و این همان رشته ای است که به وحدت وجودمنتهی می‌شود. انسان یک شخص است و این مساله فصلی است که او را از سایر موجودات جدا می کند. کتاب من و جز من استاد غلامحسین دینانی 🌐 به بپیوندید... 👇 ☫ @ziaossalehin
💠تفکر ، طهارت ،مراقبت و رسیدن به توحید صمدی : ادب مع الله ، مراقبت و طهارت باعث می شود تا آن دولت توحید صمدی قرآنی در انسان پیاده بشود ، و الا چه بسا انسان ، سالیانی حرف بشنود و در مقام برهان خیلی خوب مطلب را بشکافد ، مثلا برهان صدیقین , را به خوبی طرح کند ، ولی در حقیقت به این مقام نرسیده باشد و بدون طهارت امکان ندارد . طهارت هم به همین اندازه نیست که فقط لباسمان را پاک نگه داریم و وضو بگیریم و بگوییم طاهریم ، بلکه طهارت مراتب زیادی دارد ، از طهارت اعضاء و جوارح ، طهارت قوه ی خیال ، قوه ی عاقله ، مقام قلب ، سرّ و . . .  همه ی اینها باید تطهیر شود هر چه طهارت افزوده تر شود ، دیده ی راست بین ، خودش را بیشتر نشان می دهد و یکدفعه آن توحید صمدی خودش را نشان می دهد و یک دفعه آن توحید صمدی حل می شود که برنامه ی تفکر در رسیدن مقصد به انسان خیلی کمک می کند منتها: تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن که خواجه خود صفت بنده پروری داند  شرح دروس معرفت نفس استاد صمدی آملی 🌐 به بپیوندید... 👇 ☫ @ziaossalehin
💠تفکر : هر آدمی درون خود کوزه ای دارد که با عقاید، باور ها و دانشی که از محیط اطرافش میگیرد پر میشود، این کوزه اگر روزی پر شد یاد گرفتن آدمی تمام میشود، نه که نتواند، دیگر نمیخواهد چیز بیشتری یاد بگیرد . پس تفکر را کنار می‌گذارد و با تعصب از کوزه ی باورهایش دفاع میکند و حتی برای آن میمیرد. اما آدم غیر متعصب تا لحظه ی مرگ در حال پر کردن کوزه است . و صدها بار محتوای آنرا تغییر داده.  اگر شما مدتیست که افکارتان تغییر نکرده بدانید که این مدت فکر نکرده اید، آب هم اگر راکد بماند فاسد میشود. استاد دینانی 🌐 به بپیوندید... 👇 ☫ @ziaossalehin