eitaa logo
زیارت
40هزار دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
2.8هزار ویدیو
101 فایل
🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
⚫️ زیارت ناحیه مقدسه 🔵 امام زمان علیه السلام خطاب به ابومنصور بن عبدالمنعم بن نعمان بغدادی، زیارتنامه ای را برای شهیدان کربلا نوشتند که به «زیارت ناحیه مقدسه» ویژه زیارت شهیدان کربلا مشهور است. 🔹 بخش‌های زیارت: ▪️ سلام بر ۲۲ نفر از انبیای الهی ▪️اشاره به جایگاه دینی و اجتماعی امام ▪️توصیف واقعه عاشورا ▪️توصیف مصیبت بعد از عاشورا ▪️بازتاب این مصیبت در هستی ▪️دعا و استغفار بخش پایانی 🏴🕯🖤🕯🏴 🕌@ziarat_et
⚫️ شرکت امام زمان در مجالس عزای سالار شهیدان ‍ ▪️پرسید: دیشب کجا بودی؟ عرض کرد: کسی خبر آورد از رویت هلال محرم، یکی از دوستان شما مجلس عزا گرفته بود، مهمان مجلس او شدم، برای گریه بر جدّ غریبتان حسین علیه السلام. امام دعایش کرد و فرمود: وقت بیرون آمدن، مقابل درب خانه کسی را ندیدی؟ گفت: دیدم، ولی نشناختمش. شب بود و هوا تاریک! امام صادق علیه السلام فرمود: من بودم آنکه دیدی و نشناختی! عرض کرد: پس چرا نیامدید، تا صدرنشین مجلس عزا باشید؟! فرمود: ▪️ خواستم وارد شوم، ولی دیدم که رسول خدا، امیرالمومنین و حضرت زهرا علیهم السلام در صدر مجلس حاضرند و اشک میریزند. 📚 برگرفته از احرام محرم، ص ۵۰ (به نقل از ثمرات الاعواد، ج۱، ص۱۱۶) 🏴🕯🖤🕯🏴 🕌@ziarat_et
◼️ بگو بدانم پدرم را سیراب کرده‌اند یا نه... صالح بن عبدالله یهودی گوید: در وقت آتش زدن خیمه ها در اطراف صحرا نظر می‌کردم. دختری کوچک به نظر آوردم که گوشه جامه‌اش آتش گرفته بود. سراسیمه در آن بیابان به اطراف می‌نگریست و از شدت بیم میلرزید و مانند ابر بهاری می‌گریست. مرا بر حالت او رحم آمده، به نزد او تاختم که آتش جامه‌اش را خاموش کنم. نزدیک شدم و گفتم: همان‌جا بايست. آن طفل بیچاره ایستاد. دیده حسرت بر من گشود. از اسب پیاده شدم، دیدم از ترس دوید به زیر شکم اسب و بر رکاب چسبید. دلم به درد آمد آتش جامه‌اش را خاموش کردم. زبان بسته.اش را گشاد، وقتیکه این مهربانی را دید، آب در چشمش حلقه زد و فرمود: ای مرد! لبهایم را می‌بینی که از آتش عطش کبود شده؟ تو می‌توانی جرعه ای آب به کام تشنه‌ام برسانی! از شنیدن این کلام رقّت تمام برای من دست داده؛ ظرف آب از همراهان خویش گرفته به او دادم. دیدم آب را گرفته قبل از آشامیدن آهی از جگر کشید و آهسته آهسته رو به راه نهاد. پرسیدم عزم کجا داری که آهسته آهسته راه می‌سپاری؟ فرمود: خواهر کوچکتری دارم که از من تشنه تر است اجازه بده اول او را سیراب کنم. گفتم: نترس زمان منع آب گذشت؛ تو بنوش او را نیز سیراب خواهند کرد، گفت: ای مرد سوالی دارم! گفتم: بگو! گفت: پدرم در وقت عزم میدان بسیار تشنه بود، آیا سیرابش کردند و یا اینکه تشنه کام او را کشتند؟ گفتم: نه. والله تا دم آخر می‌گفت: اُسقونِی شَربَةً مِنَ الْماءِ ▪️ به من کمی آب دهید. اما کسی آبش نداد بلکه جوابش را نیز ندادند و با لب تشنه و شکم گرسنه او را کشتند. وقتی که این سخن را از من شنید آب را سرازیر گردانید وظرف آب را به من داد و گفت: اکنون که پدرم تشنه جان داده، من هم آب نخواهم خورد. دیدم از تشنگی مشرف به هلاکت است، با تهدید، آبی بر او خورانیدم اما از یاد تشنگی پدرش آبی نخورد همین قدر که لبهایش را تر نمود و قطره‌ای از آن به حلقش نرسید و با ناله و زاری بر حال پدرش میگریست. در آن حال زن بلند قامتی فریاد زد: ای دختر برادرم!کجایی که از عمه و خواهران جدایی؟ دختر از شنیدن صدای آن زن مضطر، مانند طفلی که خود را به دامان مادر پندارد خود را به دامان او انداخت و گریه درونش را عیان ساخت و هق هق گریه‌اش بلند شد. 📚بحر المصائب ج۵ ص۳۴۶ 🏴🕯🖤🕯🏴 🕌@ziarat_et
◼️ به فدای وفا و دلسوزی تو، ای پرستار حرم... يكى از سربازان لشکر عمر بن سعد گويد: بانوى بلند قامتى را كنار خيمه‌اى ديدم... و النّارُ تَشتعِلُ مِن جَوانِبها، ▪️در حالى كه از هر طرف، آتش به سمت آن زن، شعله می‌کشید. آن بانو گاهى به طرف راست و چپ و گاهى به آسمان نگاه مى‌كرد و دستهايش را بر اثر شدت ناراحتى به هم مى‌زد، و گاهى وارد آن خيمه مى‌شد، و بيرون مى‌آمد. با سرعت نزد او رفتم و گفتم: يا هٰذِهٖ ما وُقُوفُكِ هٰاهُنا، و النّارُ تَشتَعلُ مِن جَوانِبِك، و هٰؤلاءِ النِّسوَة قَد فَرَرنَ، و تَفَرّقنَ و لَم تَلحِقٖي بِهِنّ، و مٰا شَأنُك؟ ▪️اى زن! مگر شعله‌های آتش را نمى‌بينى؟ چرا مانند ساير زنان فرار نمی‌كنى؟! فَبكَتْ زَینبُ، و قالَت: ياشَيخ! إنَّ لَنا عليلاً في الخيمة، و هُو لا يَتَمكّنُ مِن الجُلوسِ و النُّهوضِ، فَكيفَ أفارقُه، و قَد أحاطَ النّارُ بهِ ▪️در این‌هنگام، زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها به گریه افتاد و فرمود: اى‌مرد! ما شخص بيمارى در ميان اين خيمه داريم كه قدرت نشستن و برخاستن ندارد، چگونه او را تنها بگذارم و بروم با اينكه آتش از هر سو به طرف او شعله مى‌كشد... 📚معالی السبطین، ج٢ ص٨ 🏴🕯🖤🕯🏴 🕌@ziarat_et
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
24.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
« به سمت گودال از خیمه دویدم من » !🥀•° 🏴🕯🖤🕯🏴 🕌@ziarat_et
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◼️ فدای غیرتت، ای مظلوم قتلگاه... نوشته اند: حضرت سید الشهداء صلوات اللّه علیه، در قتلگاه بودند و وقتی فهمیدند، دشمن متوجه خیمه گاه شده، از روی غیرت چنان فریاد زدند که از همه زخم های بدنش، خون تازه بیرون زد. 📚مقتل خطی، مُبکی العیون(نجفی) ص٣٧٣ 🏴🕯🖤🕯🏴 🕌@ziarat_et
10.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
◾️ تو را به نامردی کشتند حسین(علیه السلام) ... 🎤 🏴🕯🖤🕯🏴 🕌@ziarat_et
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚫️💠⚫️گریه بر امام حسین علیه السلام ◀️امام صادق علیه السلام: ◀️کسي که ( در عزاي حسين علیه السّلام) بگريد يا ديگري را بگرياند و يا آن که خود را به حالت اندوه و عزا درآورد، بهشت بر او واجب است. 📚 ، ص ۴۶۳ 🏴🕯🖤🕯🏴 🕌@ziarat_et
🏴دلی که می‌خواهد از امام حسین(علیه السلام) نور بگیرد، باید گناه را از خود جدا کند. او خیال می‌کند که شب تاسوعا و عاشورا به حسینیه نیامده؛ بیچاره نمی‌داند که او را به حسینیه راه نداده‌اند که نیامده، نه اینکه خودش نیامده است! وقتی بَشَر، آلوده و ناپاک شد، از این دستگاه دور می‌شود و مُقَدَّمات اِنصرافش را فراهم می‌کند. ✍🏻 آیت‌اللّٰه‌العظمی‌وحیدخراسانی 🏴🕯🖤🕯🏴 🕌@ziarat_et