بنام حق سلام علیکم
مقدمه
ضمن تسلیت، بابت حلول ماه محرم۱۴۴۲ هجری قمری به همه عاشورائیان این گروه معزز.
بدینوسیله به اطلاع کاربران محترم میرساندکه از شب اول محرم تا پایان ماه صفر ،هرشب ،مطالبی ازچند کتاب شرح زیارت عاشورا انتخاب وجهت بهره برداری معرفتی ذکر میگردد.
این مطالب برای اولین بار ذکر میگردد. وهر شب دوتا سه قسمت ذکر میگردد
(از کتابهای در عظمت زیارت عاشورا ،اسرار نهفته درکلمه مقدسه یا ابا عبد الله وابن رسول لله و کشتی نجات،شرح ومفهوم السلام وعلیک یاابا عبد الله
،متن پیاده شده سخنرانی های استاد دکتر مرتضی زاهدی در موسسه صابره در دهه ۱۳۸۰
ومتن کتاب تالیفی اسرار عاشقان ومقامات عارفان در شرح سایر فراز های زیارت عاشورا جلد اول تا فراز دفعتکم عن مقامکم.. )
🌷🏴🌷🏴🌷🏴🌷🏴🌷🏴🌷🏴
عاشورا درس نجات شیعه در اوج طوفان است
عاشورا تنها علاج بحران هویت در جامعه اسلامی است .
عاشورا ، آموزش شیوه عملی برخورد شیعه در زمان براندازی کامل انقلاب اسلامی است .
تفسیر عاشورا در متن زیارت عاشورا نهفته است که اگر زیارت عاشورا نبود ، هرگز عاشورا تفسیر شدنی نبود .👇👇
قسمت اول کتاب در عظمت زیارت عاشورا شب اول محرم
ايْنَ صَدْرُالْخَلائِقِ ذُوالْبِرِّ وَ التَّقْوي'*** أَيْنَ بابُ اللّه الَّذي مِنهُ يُؤْتي ***أَيْنَ وَجْهُ اللّهِ الَّذي اِلَيْهِ يَتَوَجَّهُ الاَوْلِيآء
بحث ما راجع به شرح زيارت عاشورا است ، هركسي اين مطالب اوليه ،كه بعنوان مقدمه بحث مي شود
را ياد بگيرد گام مهمي را براي فهم مطالب بعدي برداشته است.
مفهوم نزول قرآن
قرآن از ملكوت اعلي نازل شده است .
اين كه ميگوئيم قرآن در اين عالم ( عالم ناسوت ، عالم شهود ،ادني مرتبه وجود، پست ترين مرحله وجود )
نازل شده است، معني آن اين نيست كه از يك جايي بلند مثل باران به پايين افتاده است .
شما وقتي مي خواهيد براي كودك حرف بزنيد حرفتان را نازل ميكنيد
نه اينكه از يك ارتفاع آن را به پايين بياندازيد؛
پس « زبان كــودكــي بــايدگشاد »، را شروع مي كنيم
اگر فرزندتان از شما بپرسد« بزرگي آسمان چقدر است؟ » شما چه جوابي مي دهيد؟ عاجز ميشويد، كه خدايا به او چه بگويم؛ اگر بپرسد كه « اقيانوس يعني چه» ماتتان ميبرد و با خود ميگوئيد « من بگويم اقيانوس يعني چه » اگر بپرسد « حضرت جبرئيل چه جوري است؟ » يا اگر بپرسد « بهشت كه خيلي زيباست، چه قدر زيباست؟ » آن وقــت چـه تـوضـيـحي خـواهيد داد.
عالي ترين مفاهيــم عـالـم ملكوت را به يك بچه چگونــه مي خواهيد منتقل كنيد.آن وقت سعي مي كنيد اين مفاهيم را كوچك كنيد؟ كوچكتر وكوچكتر؛ بنابراين مي گرديد و ميگرديد وميگرديد تا كلمه اي را كه اندازه فـهـم ايـن بـچه بـاشد را پيدا كنيد. آن كسي كه دقيق تر،عالـم تـر و دانشمندتر اسـت، كـلمه اي را به اين كودك مي گويد ، كه هر چه بزرگتر مي شود مي بيند مطالبي را كه شنيده است كاملا درست بوده اما همان مقداري كه او قبلا فهميده بود،نبوده است، يعني هر چه بزرگتر مي شود عمق اين حرف برايش مكشوفتر ميگردد. مثلا وقتي به يك جوان مي گوئيد، «دنيا خيلي پشت و رو دارد » اين حرف تنها چند كلمه است، اما هرچه زمان مي گذرد او مي بيند راست گفته ايد، اما آن چيزي كه ده سال پيش فهميده بود، با آنچه كه بيست سال بعد مي فهمد خيلي فرق دارد.
اما حرف هنوز همان حرف است، و يا وقتي به يك بچه مــي گـويـيـد « اعـمـالت را مـي گذارند، تـوي ترازو و مي كِشند » آن بچــه تـا وقـتـي ده ســالـش است گمان مي كند منــظور ايـن اسـت كـه يك ترازوي دو كفه اي است كــه اعمال را روي يك كفه مي گذارند و يك سنگ هم روي كفه ديگر مي گذارند، اما كــم كــم بزرگ مي شود و مفاهيم ميزان و ترازو درون ذهنش باز مي گردد ونمي فهمد كه پارچه هم ترازو دارد، ترازوي پارچه متر است؛ حرف هم ترازو دارد، ترازوي حرف سجع و قافيه است و شعر هم ترازو دارد.ترازوي شعر عروض و قافيه است. نگاه هم ترازو دارد، دكتر چشم با ترازو مي كشد تا ببيند عمق ديد فيزيكي شخص چقدر است. عرفان هم ترازو دارد. بنابراين هرچه بزرگتر مي شود مي بيند كه همه چيز ترازو دارد و حرف اولي كه شنيد ملائك با حضور اهل البيت متوجه مي شوند كه او ارباب دارد و بايد با او با ملاطفث برخورد كرد. اما قرآن در مورد روسياهان وتيره بختان وحق ستيزان مي فرمايد: « ولوتري إذيتو في الذين كفروا الملائكه يضربون وجوههم و ادبارهم»(5) يعني چگونه است كه ببيني لحظه اي را كه ملائك جان حق ستيزان را مي گيرند و در آن حال به صورت و پشت آنها ميزنند؛ آنهايي كه به خودشان ظلم كرده اند و اين حرفها رابه مسخره گرفتند و دلهاي ايشان بازيگوش است « لاهيه قلوبهم »(6) قلبشان بازيگر است و حاضر نيستند در فهم حقايق عميق بشوند، « يضربون وجوههم و ادبارهم »(7) به صورت و پشت و پهلويشان مي زنند، « اخرجو انفسكم »(8) يعني زود باشيد جان بكنيد،و روح و باطن خود را تحويل دهيد واي به حال شما كه به جاي آن امانتي كه به شما داده ايم و بجاي آن روح و آن موجودي كه بايد در وجودتان رشد كرده باشد و موجودي فهيم و شايسته و توانا باشد يك مجسمه كثافت به ما تحويل مي دهيد. آنوقت ازاين آيه ما بايد صاعد بشويم و بالا برويم و آسمان به آسمان در آن پرواز كنيم واسرار اين معارف را بفهميم وقتي كه اسرار آيات را فهميديم به خدا قسم كه بسياري از حجابها كنار مي رود و براي خوب شدن سرعت مي گيريم. لازم نيست زياد توبه دروغين كنيم بلكه اگر عظمت مطلب را درك كنيم كافي است كه تصميم بگيريم تا راه درست را انتخاب كنيم، بنابراين مشكل ما بر سر فهم قضيه است.
يك بچه تا وقتي كه نمي داند آتش چيست، به سمت آتش ميرود ولي وقتي كه بفهمد اين آتش چطور دستانش را مي سوزاند، از آن با دقت همواره فاصله ميگيرد و ديگر نياز به توبه كردن و قول دادن براي اين كه ديگر به سمت آتش نرود، نخواهد داشت؛ مشكل ما برسر بي معرفتي است و گناهان ما تنها به خاطر بي اراده بودن نيست، ما يك جاي ديگر را هم كسر داريم، ما معرفت به مقام حضرت زهرا (س) را نداريم، ما در فهم مقام امام حسين(ع) كسر معرفت داريم.
قسمت دوم (کتاب در عظمت زیارت عاشورا) شب اول محرم
گفتیم که قرآن نازل شده است تا ما صاعد بشويم، خود قرآن مي فرمايد:
« تتنزل عليهم »(9) عرض من تازه از اينجا شروع مي شود:
« خلقكم الله انوارا فجعلكم بعرشه محدقين حتي من علينابكم »
(10) شما نوري بر گرد عرش بوديد و بخاطر ما رو سياهان آمده ايد تا بما بگوييد بياييد بالا و به زباله داني دنيا دل نبنديد،
اين اتومبيل شيك و قشنگ را كه به آن دل بسته ايد وقتي تصادف مي كند
و از بين مي رود، پوچي وآشغال بودنش را مي بينيد،همه دنيا چنين است،ظاهري فريبنده دارد و باطني پوچ.
ائمه اطهار عليهم السلام از آسمان از حول العرش محدقين آسمان به آسمان نازل مي شوند تا براي ما قابل فهم شوند
گمان مي كنيد كه حضرت زهرا سلام الله عليها كه هستي در چنگش بود آيا نمي توانست اشاره كندتا دشمنانش نابود شوند
و نگذارد پهلويش را بشكنند؟چرا حضرت ابا عبدالله الحسين (ع) فرصت داد تا علي اصغرش را تير برنند
و گلوي نوزاد معصوم حضرت،پاره پاره بشود، آيا حضرت نمي توانستند اشاره كنند تا تمام صحرا آب زلال و خنك بشود؟
آنوقت بخاطر يك قطره آب، خودش و فرزندانش به سختترين حالت دچار شوند.
عاشقي را ببينيد ما مي گوييم « عشق حسين » ولي با اين حرفها بازي مي كنيم.
عاشق حقيقي آنها بودند و هستند. آنقدر عاشق بودند كه حضرت زهرا (س) فرصت داد تا پهلويش را بشكنند.
در حالي كه مي توانست جلوي آنها را با اراده ملكوتي بگيرد تا خانمهاي پيرو او در تمامي طول تاريخ اگر به ظلم رسيدند نگويند ما كه حضرت زهرا (س) نيستيم
كه يك اشاره كنيم و ظالم را از پاي در بياوريم. حضرت فاطمه مبارزه را صورت طبيعي داد تا در نسلهاي بعد خانمها مبارزه كردند و اگر دشمن پهلويشان را شكست بگويند
با مادرمان زهرا(س) همين كار را كردند. ايستادگي كنند و مقاومت كنند.و اگر زن و فرزندانشان را در وسط يك صحرا تشنه اسير كردند
و مردها و بچه هايشان را پيش چشم آنها كشتند
و سر بريدند باز هم مقاومت كنند و نگويند ما كه امام نيستيم تا بتوانيم مقاومت كنيم.امام حسين(ع) فرصت داد تا اين همه بلا و مصيبت را سرش بيآورند
تا سر مشق ما خاكي ها بشود. عاشقي را ببينيد،
امام گذاشت تا بكشندش، تا به ما ياد بدهد كه، ببينيد من چطوري با اين همه قدرتم به شكل شما زندگي كرده ام كه شماها از من ياد بگيريد، تا فردا نگوييد كه،
امام حسين،امام بود، ما كه امام حسين(ع) نيستيم.
انكار ولايت در رفتار بعضي از اهل ولايت
تو اگر شيعه هستي نبايد
با اين بهانه كه ما امام حسين نيستيم، در مقابل ظلم تسليم بشوي.
اگر چنين كني انكار امامت كرده اي انكار تشيع كرده اي،
انكار راه امام علي(ع) و حضرت زهرا(س) كرده اي.
بديهي است كه ما امام علي(ع) و حضرت زهرا(س) نيستيم،
درست است كه ما امام حسين نيستیم؛ اما اين موضوع چه ربطي دارد
به اين كه از راه آنها و مكتب آنها سرپيچي كنيم يا پيروي نكنيم؟
چون اهل البيت آمده اند تا اسوه ما باشند. و نازل شده اند
و بانزول خود هم سطح ما خاكيان زندگي مي كنند.
تا بتوانيم از آنها تقليد و پيروي كنيم ولي اگر به دليل بزرگي و عظمت ذات آنها از ايشان تقليد نكنيم،
انكار امامت و ولايت كرده ايم.
مي گوئيد، « ما كه حضرت زهرا(س) نيستيم،معلوم است كه مثل حضرت زهرا(س) نيستيم،
ما خاك پاي حضرت زهرا(س) هم نيستيم » اما آيا سيره طيبه حضرت زهرا (س) براي ما قابل پيروي هست يا نه؟
يقيناً هست زيرا كه حضرت زهرا (س) از توانائي ملكوتي خود استفاده نكرده است و مثل ما زندگي كرده است.
شما اگر معرفت به ساحت مقدس حضرت زهرا(س) پيدا كنيد
مي بينيد كه عالم در چنگ ايشان است.
اما بايد بدانيد كه سيره طيبه حضرت زهرا (س) چگونه قابل تقليد است.
با اين كه عالم در چنگش است ولي با اين حال، توانايي ملكوتي اش را در زندگي براي رفع مشكلات بكار نمي گيرد
تا پهلويش را بشكنند و عين ما زمينيها رفتار مي كند تا قابل تقليد بشود
اين مطلب كه نكته بسيار مهمي است را ياد بگيريد و به ديگران نيز منتقل كنيد زيرا اين نكته بسيار مهم است.