13.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♨️از اون کلیپ هاست که باید دید تا بفهمیم چه اتفاقی افتاده.
این روایت مال مسلمونهاست اما عمل کردن و استفاده بردنش برای دشمنان ما شده.
📌@zibaeihai_zendegi
https://eitaa.com/joinchat/266797082Cfbb150bb47
6.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥«طرح نور» طرحیه که پلیس برای مقابله با پدیدهی شوم کشف #حجاب داره انجام میده و الحمدلله بسیار هم موفق بوده
این بسیار مهم است که ما مردم، حمایتمون رو از پلیس نشون بدیم و اونها رو دلگرم کنیم تا با قوت بتونن این زحمت رو بکشن
#پلیس_وظیفه_شناس_متشکریم
@zibaeihai_zendegi
https://eitaa.com/joinchat/266797082Cfbb150bb47
10.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خواهش میکنم بادقت بشنوید
برای اونهایی که میخوان کار فرهنگی انجام بدن خیلی لازم و کارگشاست
@zibaeihai_zendegi
https://eitaa.com/joinchat/266797082Cfbb150bb47
🔹حكايت حضرت موسى عليه السلام و برخ الأسود
🔸بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ🔸
🔹هفت سال در بنى اسرائيل قحطى آمد، حضرت موسى عليه السلام با هفتاد هزار نفر بيرون رفتند تا دعا كنند كه باران بيايد. خداوند متعال به موسى عليه السلام وحى فرمود: موسى! چگونه اجابت كنم دعاى جمعيّتى را كه غرق در گناه هستند و گناهان بر ايشان سايه افكنده است و با خباثت باطن و غير يقين مرا مى خوانند و خود را از مجازات من ايمن مى دانند.
اى موسى! برگرد و برو به نزد يكى از بندگانم به نام برخ كه دعا نمايد، تا دعاى او را بپذيرم. حضرت موسى عليه السلام در پى برخ رفت و او را پيدا نكرد، تا اين كه روزى حضرت در كوچه اى عبور مى كرد، ناگهان به بنده سياه پوستى برخورد كرد در پيشانيش آثار سجده نمايان بود و چادر شبى به خود پيچيده و گوشه آن را به پشت گردنش گره زده بود. حضرت به نور خدا او را شناخت و بر او سلام كرد و گفت:
اسمت چيست؟ گفت: اسم من برخ است. حضرت موسى عليه السلام گفت: مدّتى در جستجوى تو بوديم، حال بيا برويم براى ما دعاى باران بخوان، برخ به ميان جمعيّت آمد و چنين دعا كرد:
🔹اللَّهُمَّ ما هذا مْن فِعالِكَ وَ ما هذا مِنْ حِلْمِكَ وَ مَا الَّذى بَدا لَكَ انْقَضَتْ عَلَيْكَ عُيُونُكَ أَمْ عانَدَتْ الرِّياحُ عَنْ طاعَتِكَ أَمْ نَفَدَ ما عِنْدَكَ أَمْ إِشْتَدَّ غَضَبُكَ عَلَى الْمُذْنِبينَ، الَسْتَ كُنْتَ غَفَّاراً قَبْلَ خَلْقِ الْخاطِئينَ، خَلَقْتَ الرَّحْمَةَ وَ أَمَرْتَ بِالْعَطْفِ أَمْ تَرينا أَنَّكَ مُمْتَنِعٌ أَمْ تَخْشى الفَوْتَ فَتُعَجِّلُ بِالْعُقُوبَةِ.
🔸خدايا! اين خشكى و قحطى كار تو نيست، و اين سخت گيرى بر بندگان از بردبارى تو نيست. چه آشكار شده بر تو كه چشمه هاى تو كم آب شده است؟! آيا بادها از فرمانبرى تو روگردان شده اند؟! يا آنچه نزد توست به پايان رسيده است؟! يا خشمت بر گنهكاران شدّت يافته است؟! آيا تو پيش از آفريدن معصيت كاران آمرزنده نبودى و رحمت را نيافريدى؟ مگر به مهربانى دستور ندادى؟ آيا مى خواهى با اين سخت گيرى شوكت خود را به ما نشان دهى، آيا مى ترسى فرصت از دست برود و ما نميريم، پس قبل از مردن ما در كيفر شتاب نمودى؟!
🔹هنوز برخ نرفته بود كه باران رحمت خدا سرازير شد، و بارش بنى اسرائيل را فرا گرفت. برخ در بازگشت به حضرت موسى عليه السلام گفت: ديدى چگونه با پروردگار مشاجره كردم و او چگونه با من لطف و انصاف نمود.»
📚مهجه البیضاء، فیض کاشانی، ج8، ص81
🤲اللهم عجل لولیک الفرج 🤲
@zibaeihai_zendegi
https://eitaa.com/joinchat/266797082Cfbb150bb47
🌺حکایت کتابی که شیخ بهایی به شیخ محمد غروی پیشنهاد کرد.
🔹«شیخ محمّد غروی» نویسنده کتاب «الامثال النبویه» و «السّلام فی القرآن و الحدیث» نقل میکند: در مدرسه صدر در نجف اشرف بودم، در عالم رویا یا بین خواب و بیداری، خود را در صحن مبارک امام رضا (ع) دیدم، به قصد قرائت فاتحه به سوی مقبره شیخ بهایی میرفتم. قبل از آن که وارد رواق شوم خود را در درون یک بوستان و گلزار وسیع یافتم که بوی خوش و نسیم ملایم آن مردگان را حیات میبخشید.
🔸شیخ بهایی را در درون باغ دیدم که آثار خرّمی بر سیمایش نمودار بود. سلام کردم و دست دادم و روبوسی نمودم و از ایشان پرسیدم: «شما در همه علوم و فنون کتب زیادی نوشتهاید، آیا درباره معرفت خدای تعالی هم چیزی نوشتهاید؟» شیخ بهایی دست در گریبان کرد و همچون موسی کلیم(ع) در حالی که نور از آن میتابید کتابی بیرون آورد. کتابی که امثال او میخوانند نه امثال من.
🔹کتاب را به من داد و فرمود: این در بازار کمیاب است. گرفتم آن را بخوانم ولی نتوانستم. هر چه کوشیدم معنایش را بفهمم نشد. شیخ بهایی ناتوانی مرا دریافت و جملهای دیگر فرمود. او گفت: محتوای این کتاب در کتاب «المجالس السنّیه» تالیف سیدمحسن امین وجود دارد. از خواب بیدار شدم و برای اولین بار بود که نام این کتاب را میشنیدم. همان روز به کتاب فروشیها رفتم و کتاب المجالس السنّیه را گرفتم، این کتاب که دو جلد است هم اکنون در کتابخانه شخصی اینجانب (محمدغروی) موجود است.
🔸از آغاز تا بخش پنجم این کتاب را مطالعه کردم. از صفحه 555 مطلبی نگاشته به عنوان«مدائح المهدی علیه السلام استنماضه» یعنی ستایش مهدی و تمنای ظهور آن حضرت. سپس شیخ محمّد غروی شعر معروف شیخ بهایی را به نام «وسیله الفوز و الامان فی مدح صاحب الزّمان» آورده است. این شعر عارفانه که حاوی 52 بیت است یکی از نغزترین سرودههای مشتاقانه نسبت به حضرت مهدی (ع) محسوب میشود. این رویا نشان میدهد معرفت خدا از معرفت ولی خدا، جدا نیست و شیخ بهایی به یک استاد حوزه، عشق حضرت مهدی(عج) را نمونه کامل شناخت خدا معرفی میکند.
🔹پا نوشت : شعری که در این مطلب به نام" وسیله الفوز و الامان فی مدح صاحب الزمان" ذکرشده به زبان عربی است.
🤲اللهم عجل لولیک الفرج 🤲
@zibaeihai_zendegi
https://eitaa.com/joinchat/266797082Cfbb150bb47
16.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹 برای آرامش روح و روان چه دعایی بخوانیم؟
#استاد_محمدی_شاهرودی
#بر_چهره_دلگشای_مهدی_صلوات
انتشار این سلسله مباحث ؛ باقیات الصالحات است برای شما🌸🌱
🌤اللّٰهُمَــ ؏َجِـلْ لِوَلیــِـــڪَ الـْفَرَّجْ 🌤
╰⊱♥⊱╮ღ꧁🌸꧂ღ╭⊱♥≺
@zibaeihai_zendegi
https://eitaa.com/joinchat/266797082Cfbb150bb47
تحقیقات علمی نشان داده: حجاب نه تنها عامل #افسردگی نیست بلکه یک عامل حفاظت کننده در برابر این بیماری میباشد.
🏷نتایج بیشتر در:
#کتاب_علوم_نوین_در_اسلام فصل بررسی حجاب از دید علوم پزشکی و بیولوژی 🌡🔬
دلیل پزشکی منع تراشیدن ریش🌡🔬
نوع خاصی از #باکتریها در ریش موجود هستند که موجب نابودی دیگر باکتریهای مضر میشوند.
همچنین با انجام کشت و آزمایش جداگانه معلوم شد که این #باکتریها میتواند باکتری اشریشیا کولای را نیز #نابود کنند.
برگرفته از کتاب علوم نوین در اسلام 📕
@zibaeihai_zendegi
https://eitaa.com/joinchat/266797082Cfbb150bb47
دکتر آدام رابرتز؛ میکروب شناس کالج دانشگاهی لندن:🧑🔬🧬🧪
نوع خاصی از #باکتریها در ریش موجود هستند که موجب نابودی دیگر باکتریهای مضر میشوند.
همچنین با انجام کشت و آزمایش جداگانه معلوم شد که این #باکتریها میتواند باکتری اشریشیا کولای را نیز #نابود کنند.🧔🏻
برگرفته از کتاب علوم نوین در اسلام 📕
جهت سفارش این کتاب: ادرس، نام و شماره را به @BOOKISLSC پیام دهید
@zibaeihai_zendegi
https://eitaa.com/joinchat/266797082Cfbb150bb47
#مریضی_های_سخت
#شفا
#بیمار
#مریض
مرحوم سید عبدالکریم کشمیری (ره) بارها برای مریضی های سخت ، دعای #مشلول را که دارای اسم اعظم است دستور میدادند.
📚 روح و ریحان ص98
*دعای مشلول در مفاتیح الجنان آمده است.
کسی که #سوره_همزه را در نمازهای واجب بخواند، #فقر از او دور میشود و روزیاش به دست میآید و مرگ بد و غیرطبیعی از او دفع میشود.
#رسیدن_به_مقصود
#حاجت
اگر کسی《3》 بار #آیه_الکرسی را برآب بخواند و روی خود را با آن بشوید و
#دورکعت_نماز بخواند به #حمد و #آیهالکرسی #مرادش حاصل شود
📚 درمان با قرآن
📕در کتاب مصابیح الجنان این چنین آمده است: ↡↡📕
💠ختم دعای #مشلول را باید تا چهل《40》 روز، روزی یک《1》 بار،
یا تا بیست 《20》روز و روزی دو《2》 بار ،
و یا تا هفت《7》 روز روزی سه 《3》بار خواند.
🔶حجت الاسلام فرح زاد در برنامه سمت خدا در خصوص دعا و نحوه خواندن آن گفتند:↡↡
🔶دعا را با #وضو و #طهارت بخوانید و وقت خاص و مکان خاصی ندارد و هر وقتی می توانید بخوانید. ↡↡
🔶امام علی علیه السلام به آن جوان که شل شده بود فرمود شب دعا را 《10》 بار بخواند ...↡↡
♦️و توصیه ایشان این بود:↡↡
🔹روزی یک بار، یا حتی هفته ای یک بار خوانده شود چرا که اسم اعظم خدا در آن هست 🔹
📚مصابیح الجنان
@zibaeihai_zendegi
https://eitaa.com/joinchat/266797082Cfbb150bb47
داستان دعای مشلول:
بیادداریدکه گفتم روبروی درب کعبه روی پله هابشینید وباحال خاص دعای مشلول رابخوانید
خوش به احوالتان
🔸روزی حضرت علی علیهالسلام با امام
حسین علیهالسلام به طواف خانه خدا رفته
بودند صدای نالهای را شنیدند که فردی
در درگاه خدا از گناهان گذشته خود
در حال توبه کردن بود
🔹حضرت علی علیهالسلام جوانی زیبا
و خوش اندام با لباسهای گرانبها را
مشاهده کرد از او پرسید:
ناله و سوز و گدازت برای چیست؟
🔸گفت: نافرمانی و نفرین پدرم
اساس زندگیام را از هم گسست
و سلامتی را از من ربود
🔹جوان ادامه داد: پدر پیرم خیلی مهربان بود
ولی من به دنبال کارهای زشت و بیهوده بودم
و هر چه او مرا نصیحت مینمود نمیپذیرفتم
و گاهی او را آزار و اذیت میکردم
و دشنام میدادم!
🔸روزی من به سراغ صندوق رفتم تا پولی
که پدرم دارد بردارم او جلوگیری کرد
من دستش را فشردم و او را بر زمین انداختم
خواست از جا برخیزد ولی از شدت کوفتگی
و درد یارای حرکت نداشت
🔹او گفت: من به خانه خدا میروم
و تو را نفرین میکنم
پدرم چند روز روزه گرفت و نمازها خواند
پس از آن به خانه خدا سفر کرد
🔸من مشاهده کردم پدرم پرده کعبه را گرفته
و با آهی سوزان مرا نفرین کرد
به خدا قسم هنوز نفرینش تمام نشده بود
که بیچاره شدم و تندرستی از من سلب شد
🔹در این موقع پیراهن خود را بالا زد دیدم
یک طرف بدنش خشک شده و حرکتی ندارد
بعد از این پیش آمد پشیمان شدم
و نزد او رفته و عذرخواهی کردم
اما او نپذیرفت
سه سال از او پوزش میطلبیدم
اما او رد میکرد
🔸سال سوم ایام حج که فرا رسید
گفتم پدر جان برو همان جائی که مرا
نفرین کردی دعا کن شاید خدا به برکت
دعای تو سلامتی را بر من بازگرداند
پدرم قبول کرد
🔹وقتی بر وادی اراک رسیدیم شب تاریکی بود
ناگاه مرغی از کنار جاده پرواز کرد
و بر اثر بال و پر زدن او شتر پدرم رمید
و او بر زمین افتاد
🔸پدرم میان دو سنگ قرار گرفت و فوت کرد
او را همانجا دفن کردم و من هنوز گرفتار
نفرین او هستم
🔹امیرالمؤمنین علیهالسلام دعائی از پیامبر
به او تعلیم داد که بیچارگی، اندوه، درد
و مرض فقر و تنگدستی از او برطرف شد
و گناهانش آمرزیده میشود
این دعا همان دعای «مشلول» معروف است
که محدت قمی در مفاتیح الجنان آورده است
📚مهج الدعوات و منهج العبادات، صفحه۱۵۱
@zibaeihai_zendegi
https://eitaa.com/joinchat/266797082Cfbb150bb47