eitaa logo
📚داستان های زیبا 📚
2.2هزار دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
3هزار ویدیو
8 فایل
ارتباط با ادمین پیشنهاد،تبلیغ وتبادل👇 @yamahdi_1403 https://eitaa.com/joinchat/4221632789C0d32769a76
مشاهده در ایتا
دانلود
داستان_کوتاه📚 مادری رفته بود خانه سالمندان بهش گفتم مادر _چرا آوردنت اينجا...؟ _گفت:من خودم اومدم مادر... _گفتم؛آخه مگه ميشه؟يه مادر با پاي خودش بياد جايي كه روزي هزار بار از خدا عزرائيل رو طلب كنه...؟ _گفت؛هر چيزي يه تاريخ انقضايي داره مادر...شايد منم ديگه تاريخم گذشته بود... _گفتم؛چند وقت يه بار بهت سر ميزنن...؟ _گفت؛الان هفت سالي ميشه ازشون خبر ندارم...يه شماره دارم،كه هفت ساله خاموشه... بغضش تركيد... پيشونيش رو بوسيدم و اومدم بيرون... يادم ميومد كه خواهر برادرا وقتي دعواشون ميشد،ميرفتن دامنِ مادرشون رو سمتِ خودشون ميكشيدن و داد ميزدن "مامانِ منه...مامانِ خودمه..." و حالا،مادرشون رو به هم تعارف ميكردن و هيچ كدوم حاضر نبودن تحويل بگيرن... یه پیرزن بهم گفت؛پیر شی جوون ولی نوبتی نشی سوال کردم حاج خانم نوبتی دیگه چیه ؟ گفت فردا که از کار افتاده شدی و قدرت انجام کارهای عادی روزانت رو نداشتی بین بچه هات به خاطر نگهداریت دعوا نشه که امروز نوبت من نیست. من نگهش نمی دارم، نوبت توست. 🔰از خداوند درخواست دارم که به تمامی ما انسانها عمر با عزت عطا کند و هیچ کدوم ما هیچ وقت نوبتی و محتاج نشیم🔰 📘داستان وحکایت زیبا📕 @zibastory @zibastory 🌸🌺🌸🌺 👆
۲۴ مهر ۱۴۰۲
🌸🍃🌸🍃 من دکتر متخصص اطفال هستم. سالها قبل چکی از بانک نقد کردم و بیرون آمدم. کنار بانک، دست‌فروشی بساط باطری، ساعت، فیلم عکاسی و اجناس دیگری پهن کرده بود. دیدم مقداری هم سکه دو ریالی در بساطش ریخته است. آن زمان تلفن‌های عمومی با سکه‌های دو ریالی کار می‌کردند. جلو رفتم یک تومان به او دادم و گفتم: «دو زاری بده.» او با خوش‌رویی پولم را با دو سکه بهم پس داد و گفت: «این‌ها صلواتی است.» گفتم: «یعنی چه؟» گفت: «برای سلامتی خودت صلوات بفرست» و سپس به نوشته روی میزش اشاره کرد: «دو ریالی صلواتی موجود است.» باورم نشد، ولی چند نفر دیگر هم مراجعه کردند و به آنها هم همین را گفت. گفتم: «مگر چقدر درآمد داری که این همه دو ریالی مجانی می‌دهی؟» با کمال سادگی گفت: «200 تومان، که 50 تومان آن را در راه خدا و برای این که کار مردم راه بیفتد دو ریالی می‌گیرم و صلواتی می‌دهم.» مثل اینکه سیم برق به بدنم وصل کردند. بعد از یک عمر که برای پول دویدم و حرص زدم، دیدم این دست فروش از من خوش‌بخت‌تر است که یک چهارم از مالش را برای خدا می‌دهد. در صورتی که من تاکنون به جرأت می‌توانم بگویم یک قدم به راه خدا نرفتم و یک مریض مجانی نیز نپذیرفتم. احساساتی شدم و دست کردم ده تومان به طرف او گرفتم. آن جوان با لبخندی مملو از صفا گفت: «برای خدا دادم که شما را خوشحال کنم.» این بار یک اسکناس صد تومانی به طرفش گرفتم و او باز همان حرفش را تکرار کرد. من که خیلی مغرور تشریف دارم مثل یخی در گرمای تابستان آب شدم. به او گفتم: «چه کاری می‌توانم برایت بکنم؟» گفت: «خیلی کارها آقا! شغل شما چیست؟» گفتم: «پزشکم.» گفت: «آقای دکتر شب‌های جمعه در مطب را باز کن و مریض صلواتی بپذیر. نمی‌دانید چقدر ثواب دارد!» صورتش را بوسیدم و در حالی که گریان شده بودم، خودم را درون اتومبیلم انداختم و به منزل رفتم. دگرگون شده بودم، ما کجا این‌ها کجا؟! از آن روز دادم تابلویی در اطاق انتظار مطبم نوشتند با این مضمون: «شبهای جمعه مریض صلواتی می‌پذیریم.»
۲۴ مهر ۱۴۰۲
14.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥سـؤالی کـه کـل دنیا را در بـر گـرفته... 🔴واقعـاً کیسـت⁉️ 👌 📘داستان وحکایت زیبا📕 @zibastory @zibastory 🌸🌺🌸🌺 👆
۲۴ مهر ۱۴۰۲
11.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥اتفاقات بعد ظهور؛ به خاطر وجود مقدس (عج) زمین دچار کدام حالت ها خواهد شد؟ برای آمدنش چه کار کرده ایم؟ 🎙استاد شهید مرتضی مطهری 📘داستان وحکایت زیبا📕 @zibastory @zibastory 🌸🌺🌸🌺 👆
۲۴ مهر ۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸خدایا ،،،، ✨دفتر امروزم را با 🌸نام و یادت می گشایم ✨یاریم کن 🌸تا دلی را شاد کنم ✨به پاس شکرانه بیداریم. 🌸دستم را رها مکن ✨تا به امید تو 🌸دست افتاده ای را بگیرم. 🌸 بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم ✨ الــهـــی بــه امــیــد تـــو
۲۵ مهر ۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☕️چه دلنشین است، 🍁صبحگاهی که، 🍂با لبخنـد و امیـد، ☕️همـراه باشـد ☕️امیـدوارم 🍁از زمین و زمان مانند باران 🍂برایتان خوشبختی و برکت ☕️و شـادی ببـارد .. 🍁سلام صبح سه شنبه تون زیبا خونه دلتـون گـرم☕️🍂🍁
۲۵ مهر ۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼 طاقتم طاق شد و از تو نیامد خبری جگرم آب شد و از تو نیامد خبری عاشقانی که مدام از فرجت میگفتند عکسشان قاب شد و از تو نیامد خبر 🌼 اَللّهـُمَّ عَجِّلْ لِوَلَیَّکـــَ الْفـَرَج
۲۵ مهر ۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پسر جوانی بیمار شد. اشتهای او کور شد و از خوردن هر چیزی معده‌اش او را معذور داشت حکیم به او عسل تجویز کرد. جوان می‌ترسید باز از خوردن عسل دچار دل‌پیچه شود لذا نمی‌خورد. حکیم گفت: بخور و نترس که من کنار تو هستم. جوان خورد و بدون هیچ دردی معده‌اش عسل را پذیرفت. حکیم گفت: می‌دانی چرا عسل را معده تو قبول کرد و پس نزد و زود هضم شد؟ جوان گفت: نمی‌دانم. حکیم گفت: عسل تنها خوراکی در جهان طبیعت است که قبل از هضم کردن تو، یک‌بار در معده زنبور هضم شده است. پس بدان که عسل غذای معده توست و سخن غذای روح توست. و اگر می‌خواهی حرف تو را بپذیرند و پس نزنند و زود هضم شود، سعی کن قبل سخن گفتن، سخنان خود را مانند زنبور که عسل را در معده‌اش هضم می‌کند، تو نیز در مغزت سبک سنگین و هضم کن سپس بر زبان بیاور!
۲۵ مهر ۱۴۰۲
‍ ☘️☘️☘️☘️☘️ سَلامٌ عليٰ آلِ يٰس ... پدرمهربانم، سلام ... ‏ پُر از تو اَم به تهی دستی‌ام نگاه نکن ببین شما را دارم اي همه ى دار و ندارم ... سلام تمام دارایی ام سلام پناه بی پناهی ام •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
۲۵ مهر ۱۴۰۲
6.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
| ※ نزدیک شدن ظهور را بعضی قلب‌ها درک می‌کنند! مثل یعقوب، بوی یوسف را ... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
۲۵ مهر ۱۴۰۲
🔴 حتی شده سینه خیز روی برف به سمت امام زمان برو 🌕 رسول خدا صلى الله عليه وآله: قيامت بر پا نشود تا قائم بر حقّ ما قيام كند، و آن هنگاميست كه خداوند عزّوجلّ او را اذن دهد؛ پس هر کس از او پیروی کند نجات می یابد و هرکس از او تخلف ورزد هلاک می‌شود. بندگان خدا! خدا را، خدا را در نظر بگیرید و به او بپیوندید؛ حتی اگر لازم باشد سینه خیز خود را بر روی برف بکشید؛ زیرا او خلیفه خداوند عزّوجلّ و خلیفه من است. ✅ علامه مجلسی در توضیح واژه حبوا می‌گوید: این تعبیر که فلان مَرد حَبو نمود یعنی بر دو دست و سینه و شکم خویش راه رفت و این تعبیر که فلان کودک حَبو نمود یعنی بر روی نشیمنگاه خود حرکت کرد و با سینه اش خود را بالا کشید. لاَ تَقُومُ اَلسَّاعَةُ حَتَّى يَقُومَ اَلقَائِمُ اَلْحَقُّ مِنَّا وَ ذَلِكَ حِينَ يَأْذَنَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ وَ مَنْ تَبِعَهُ نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهُ هَلَكَ اَللَّهَ اَللَّهَ عِبَادَ اَللَّهِ فَأْتُوهُ وَ لَوْ عَلَى اَلثَّلجِ فَإِنَّهُ خَلِيفَةُ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ خَلِيفَتِي. 📗بحار الأنوار،ج۵۱، ص۶۵ 📗دلائل الإمامة،ج۱، ص۴۵۲ 📗إثبات الهداة،ج۵، ص۷۰ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
۲۵ مهر ۱۴۰۲