بدون شرح 😳😳😳

آقا مبارک است ردای امامت ات🌹 اللهم عجل لولیڪ الفرج🌺 آغاز ولایت امام زمان(عج)🌺

🗞روزنامه گردی دیدبان تاریخ ۲۲ شهریور ۱۳۵۶؛👇 اتومبیل‌های داخلی و خارجی قسطی فروخته خواهد شد آونجر دو در محصول جدید ایران‌ ناسیونال در مهرماه به بازار عرضه خواهد شد. پیکان استیشن، جوانان، اتوماتیک و وانت بدون انتظار نوبت فوری تحویل متقاضیان میشود‌. روزنامه اطلاعات روز سه شنبه ۲۲ شهریور سال ۱۳۵۶ در تیتر یک خود آورده است که زمین های دولتی اطراف شهرها به مردم فروخته میشود که با واگذاری زمین های دولتی، قیمت زمین کنترل خواهد شد و برای توسعه ساختمان سازی بخش خصوصی، تشویقهایی برقرار خواهد شد و نقشه های جامع شهرها مورد تجدیدنظر قرار می گیرد. امروزه برای حل مشکل معیشت مردم ، واگذاری مسکن دولتی حداقل با اقساط ۳۰ ساله و خودرو با اقساط ۱۰ ساله به مردمان این سرزمین است ‌ اگر مردمان این سرزمین دغدغه مسکن برای سر پناه و خودرو برای جابجایی اهل و عیال خود و گاها کسب درآمد با آن نداشته باشند قطعا نسبت به سیاست‌های حمایتی دولت خوش بین می شوند ‌ . طرحهایی چون احیای بافت فرسوده و جایگزین خودروی فرسوده راه کار مکملی است برای صاحب خانه و ماشین دار شدن مردمان جامعه ماست‌.

نتایج کنکور ،نابرابری آموزشی در ایران را به خوبی آشکار کرد👇 برای این که بدانیم وضعیت آموزش در ایران چگونه است و امکانات و خدمات و فرصت های مناسب آموزشی چگونه در بین استان های کشور توزیع شده است خوب است که به نتایج کنکور امسال بنگریم تا موضوع هر چه بهتر برای ما روشن شود. دست کم نتایج کنکور امسال به خوبی هر چه تمام تر نشان داد که مراد و مقصود از نابرابری آموزشی در ایران چیست. بیش از ۸۰ درصد پذیرفته شدگان برتر کنکور از مدارس خاص(هیأت امنایی؛ غیر انتفاعی؛ سمپاد؛ شاهد؛ استعدادهای درخشان و تیزهوشان) که از قضا شهریه های سرسام آور و باور نکردنی هم دریافت می کنند، بوده اند و این یعنی دامن زدن به نابرابری آموزشی و طبقاتی شدن امر آموزش به دست نهادهای دولتی. مطابق با اصل ۳۰ قانون اساسی دولت موظف است وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد و وسایل تحصیلات عالی را تا سر حد خودکفایی کشور به طور رایگان گسترش دهد. اصلی که حالا دیگر به طور کامل به دست فراموشی سپرده شده است به گونه ای که حتی مدارس دولتی نیز کم و بیش تا شهریه ای دریافت نکنند اقدام به ثبت نام دانش آموزان نمی کنند!! برخی مدارس دولتی بیش از ۵۰۰ نفر دانش آموز را ثبت نام می کنند که در هر کلاس درس حدود ۳۵ تا ۴۰نفر حضور می یابند و کیفیت آموزشی هم در حد صفر است. یکی از دوستان صمیمی من می گفت برای ثبت نام پسرم در هنرستان به هر هنرستان دولتی رفتم زیر ۴۰۰نفر دانش آموز نداشتند و امکانات کارگاهی شان هم بسیار ناچیز بود که به هیچ وجه کفاف این تعداد دانش آموز را نمی داد!! بماند که در مناطق محروم کشور مانند سیستان و بلوچستان و سایر مناطق یا مدرسه ای برای دانش آموزان وجود ندارد و یا اگر هم وجود دارد مدارس بسیار بی کیفیت از هر حیث است!!! آن گاه این دانش آموزان محروم از ابتدایی ترین امکانات و فرصت های آموزشی قرار است با دانش آموزانی که در مدارس لاکچری تهران و سایر کلان شهرها با بهترین امکانات و خدمات تحصیل می کنند در مسابقه ای کاملاً نابرابر به نام کنکور با یکدیگر رقابت کنند!! دانش آموزانی که علاوه بر برخورداری از مدارس لاکچری برای کلاس های کنکور نیز از فرصت های عالی برخوردار اَند. مثلاً معلم خصوصی از ساعتی ۲ میلیون تومان تا ۵ میلیون تومان !!! چه کسانی می توانند از چنین امکانات و فرصت های عالی بهره مند شوند؟ یقیناً خانواده های ثروتمند و پول دار!! در مقابل، چه کسانی محروم می شوند؟ خانواده های فقیر و محروم در مناطق محروم!! تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل!! وجود و فعالیت این مدارس لاکچری بارزترین نماد و نمود بی عدالتی و فاصله طبقاتی در نظام آموزشی کشور و جامعه محسوب می شوند و نشان می دهند که عده ای قلیل با ثروت های بی حد و اندازه که بعضا حاصل رانت خواری و ویژه خواری نیز هستند می توانند فرزندان خود را به این مدارس با شهریه های گران قیمت و سرسام آور و با بهترین و به روزترین امکانات بفرستند. علاوه بر شهریه های بسیار گزاف امکانات خاص این مدارس نیز بسیار وسیع و گسترده است تا جایی که دارای سالن های غذاخوری، ورزش، بازی و سرگرمی، استخر، استودیوهای نمایش فیلم، اتاق های مجهز رایانه، اردوهای مسافرتی پر زرق و برق هستند. در مقابل، مدارس کپری و فرسوده در مناطق محروم کشور با کم ترین امکانات به دانش آموزان خود خدمات می دهند. آشکار است که دانش آموزان مدارس لاکچری با رتبه های برتر در بهترین رشته ها و دانشگاه ها پذیرفته می شوند و دانش آموزان مدارس کپری و فرسوده هرگز یا قبول نمی شوند و یا اگر هم قبول شوند در ضعیف ترین و بی کیفیت ترین دانشگاه های مناطق محروم و این یعنی دامن زدن به نابرابری آموزشی!! شرح این هجران و این خون جگر/ این زمان بگذار تا وقت دگر!!! نتایج بررسی رتبه های ۱تا۵۰ دانشگاه‌ها در چند سال اخیر هم ثابت کرده است که به تعداد انگشتان دست ، این نخبگان دانش آموزی و دانشجویی هم در ایران نمانده و به دیار فرنگ مهاجرت کرده اند و دست آورده علمی برای ایران اسلامی نداشته اند‌.

سخنرانی فراموش نشدنی "ویکتور هوگو" در مجلس فرانسه :👇 برای پی ریزی جامعه ای بکوشیم که در آن جای کشیش در کلیسای خودش باشد و جای دولت در مراکز کار خودش. نه حکومت در موعظه مذهبی کشیشان دخالت کند و نه مذهب به بودجه و سیاست دولت کاری داشته باشد. برای پی ریزی جامعه ای بکوشیم که در آن همچنانکه قرن گذشته ما قرن اعلام تساوی حقوق مردان بود قرن حاضر ما قرن اعلام برابری کامل حقوقی زنان با مردان باشد. برای پی ریزی جامعه ای بکوشیم که در آن آموزش عمومی و رایگان، از دبستان گرفته تا کلژدوفرانس، همه جا راه را به یکسان بر استعدادها و آمادگی هابگشاید. هرجا که فکری باشد کتابی نیز باشد. نه یک روستایی بی دبستان باشد، نه یک شهر بی دبیرستان، نه یک شهرستان بی دبیرستان. برای پی ریزی جامعه ای بکوشیم که در آن بلای ویرانگری بنام گرسنگی جایی نداشته باشد. شما قانونگذاران، از من بشنوید که : فقر آفت یک طبقه نیست، بلای همه جامعه است. بلای همه ی جامعه. رنجِ فقر رنج یک فقیر نیست، ویرانی یک اجتماع است. فقر بدترین دشمن نظم و قانون است. فقر نیز، همانند جهل، شبی تاریک است که یک روز می باید سپیده ای بامدادی در پی داشته باشد. پی نوشت : ۲۶ فوریه‌ی ۱۸۰۲ تا ۲۲ مه‌ی ۱۸۸۵ - فرانسه ویکتور هوگو داستان‌نویس، شاعر و نمایشنامه‌نویس مشهور فرانسوی است. او را پیرو سبک رومانتیسم فرانسوی می‌دانند. از شاخص‌ترین آثار او می‌توان به کتاب‌های «بینوایان»، «گوژپشت نتردام»، «کارگران دریا» و «مردی که می‌خندد» اشاره کرد.

🗞روزنامه گردی دیدبان تاریخ ۲۶ شهریور ۱۳۵۶؛ 🗣️محمدرضا پهلوی: 🔴 درآمد سرانه مردم ایران به ۲۲۲۰ دلار رسیده است👇 بگیر و ببند ترافیک تهران از بین می رود. تیتر اول روزنامه ۳۲ صفحه ای اطلاعات روز شنبه ۲۶ شهریور سال ۱۳۵۶ اختصاص دارد به این جمله شهردار تهران که در ادامه سخنان خود گفته که جریمه توقف ممنوع کم‌ می‌شود و از مردم بعنوان ماموران کنترل ترافیک استفاده خواهد شد. وی همچنین گفته که شهرداری برای ساختن پارکینگ و راهروی زیرزمینی به بخش خصوصی امتیازاتی می دهد. محمدرضا پهلوی هم در دیدار جشن پایان تحصیلی دانشکده پدافند ملی اعلام‌ کرد هر چه هست و نیست یی پرده به اطلاع مردم برسانید و گفته که درآمد سرانه به ۲۲۲۰ دلار رسیده است. زیر آسمان شهر : الان هم همین حدود ۲۲۰۰ دلار است اما نکته اش اینه که درآمد ثابت، تورم و هزینه ها الله اکبر ...

شاه کلید اولین کنفرانس خبری رئیس جمهور پزشکیان : مملکت مال یک عده خاص نیست .... *ابرپروژه دولت از نظر نرم افزار به دنبال وحدت و وفاق و افزایش مشارکت و به میدان آوردن مردم هستیم. اینکه مردم تصور میکردند کشور برای یک عده محدود است و بقیه باید بروند اینطوری نیست. زیر آسمان شهر : شخصی در کنار دریا با ریختن چند قاشق ماست در حال هم زدن آب بود . زرنگی رسید و گفت: چه می کنی با این حجم آب و این کاسه ماست ؟ وی گفت : دارم دوغ درست می کنم .! زرنگ پرسید : این حجم آب و این کاسه ماست و دوغ!!؟؟؟ شخص گفت : خودم هم می دانم نمی شود ولی اگر بشود عجب دوغی می شود. رئیس جمهور پزشکیان، خود می دانی نمی شود ولی اگر بشود چه می شود‌ برخی خود را ولی نعمت و البته بقیت السلف انقلاب می دانند و تا جان در بدن دارند سهم خواه نظامند !!!👇👇

دندان و نان؛ پیامدهای ناگوار افزایش جمعیت در دهه۶۰ قبل از انقلاب ۱۳۵۷ سیاست جمعیتی رژیم پهلوی مثل اغلب کشورهای جهان سوم‌ آن زمان، تشویق به کنترل جمعیت و کاهش باروری و زاد و ولد بود. اما با توجه به روستایی بودن نیمی از جمعیت و اینکه بخشی از شهرنشینان فرهنگ روستایی داشتند و فرزند نشانگر  قدرت خانواده بود، این سیاست به سختی پیش می رفت. پس از انقلاب نه تنها این سیاست کنار گذاشته شد، بلکه حتی تبلیغ کنترل جمعیت و عمل در راستای آن جرم تلقی شد. مثلا اگر پزشکی عمل جراحی می‌کرد تا مادری فرزنددار نشود مجرم بود. همچنین در منابر، محافل و تریبون‌ها تشویق به فرزندآوری سکه‌ی روز بود. برخی نیز در میان توده‌‌ مردم می‌رفتند و می‌گفتند این سیاست طاغوت بود. از این سخنان به انحای مختلف بسیار گفته می‌شد و هنوز هم گفته می‌شود. اینگونه افراد درک درستی از پیچیدگی های جامعه‌ی مدرن و ویژگی‌های پدیده‌ی شهرنشینی امروزی نداشته و ندارند. اینکه جامعه امروز با زمان قاجار و قبل از آن بسیار متفاوت است. بدین صورت بود که کنترل جمعیت برای حدود یک دهه رها شد و رشد جمعیت به شکل نگران کننده‌ای بالا رفت و ایران در وضعیت بدی قرار گرفت و متخصصان امر نگران امورجاری و آینده ایران شدند. به ناچار به مرحوم اقای هاشمی رفسنجانی - مرد متنفذ آن دوره در ساختار قدرت - متوسل شدند تا راهی برای این گره بگشایند. سرانجام فتواها از مراجع مبنی بر کنترل جمعیت گرفته شد و تشویق به کنترل جمعیت شروع شد. اما دیگر کار از کار گذشته بود و انفجار جمعیت دهه‌ی ۱۳۶۰ شمسی کار خودش را کرد و افزایش جمعیت ادامه پیدا کرد و همچنان ادامه پیدا خواهد کرد و جمعیت ایران با همین رشد در آینده به ۱۱۰ تا ۱۲۰ میلیون هم خواهد رسید. چون برنامه ای برای جمعیت متناسب نداریم . شُل و سفت کردن سیاستی را در پیش گرفته ایم ‌ امروزه در دنیا سیاست جمعیتی متناسب و مطلوب مطرح است . در یک گزارش تحلیلی آمده برخی کارشناسان بر این باورند که با توجه به شرایط اقلیمی ایران، جمعیت مناسب همراه با رفاه عالی برای این سرزمین حدود ۳۰ میلیون نفر است و سیاست های پهلوی دوم در جهت کنترل جمعیتی احتمالا در راستای همین هدف گداری شده بود اما ما در دهه ۱۳۷۰ از این ۶۵ میلیون عبور کردیم و الان که سال ۱۴۰۳ است احتمالا از ۹۰ میلیون نفر هم گذاشته ایم. ۹۰ میلیونی که تقریبا برای مدیریت آن هیچ برنامه‌ریزی مدونی نداریم. این افزایش سرسام آور و بدون برنامه جمعیت در دهه ۶۰ عوارض جبران ناپذیری بوجود آورده است از جمله: -افزایش بیکاری و سرخوردگی بخش مهمی از جوانان و گسترش و افزایش جرم و جنایت؛ -آموزش طبقاتی مدارس و وجود اکثریت مدارس و دانشگاهها بی کیفیت؛ - مهاجرت و یا فرار جوانان باهوش و متخصص از کشور؛ -عدم امکان اشتغال، داشتن مسکن و ازدواج برای اکثریت جوانان و میان‌سالان؛ -وجود اتومبیل‌ها و جاده‌های بی‌کیفیت، که هر روز بطور متوسط ۵۰ نفر در تصادفات کشته می‌شوند؛ - عدم وجود چند ورزشگاه استاندارد، و مورد تمسخر قرار گرفتن از سوی کشورهای منطقه، اینکه فرزندان‌مان در مقابل تیم‌های ملی و باشگاهی سایر کشور خجل و سرافکنده و خوار می‌شوند؛ -تبدیل شدن دو استان سرسبز شمالی کشور به زباله دانی زباله های مسافران انبوه تعطیلات آخر هفته‌؛ - بسیاری از استان‌های مرکزی هم به خاطر افزایش بی رویه‌ی و بی‌حساب و کتاب از آب‌های زیرزمینی با خطر حتمی فرو نشست‌زمین مواجه هستند؛ - افزایش روز افزون گرانی و تورم و فقر، اینکه مردم در شش و بش زندگی روزمره خود درمانده‌اند؛ -و مسائل دیگر ... فعلا جمعیت ۸۵-۹۰ میلیونی امروز را بدون سیاست جمعیتی مطلوب رها کرده‌ایم تا ببینیم آینده چه می‌شود. این سرزمین که جمعیت مناسب برای آن ۳۰ میلیون نفر بود با جمعیت ۱۲۰ میلیون نفر به مراتب فرسوده تر خواهد شد. در نهایت اینکه جمعیت ایران در زمان قاجار یعنی سال ۱۲۸۰ شمسی بنا به برآوردها تقریبا ۷/۵ میلیون نفر بوده، بخش های زیادی از این سرزمین بکر و پرآب و سرسبز بود. اما بعد از یک قرن با هجوم بی رویه‌ جمعیت مهاجر از کشورهای همسایه و شهر و روستا خودمان و نابودی محیط زیست، زیستن در آن سخت شده است. به تعبیر سهراب سپهری" تنهایی من شبیخون حجم تو را پیش‌بینی نمی کرد"! سند آمایش سرزمین و توسعه های پنج ساله هم بی پاسخ در این امور است .

اگر بشود ....

حکمرانی مطلوب آنچه قبل از این هشدار داده شده بود در خصوص شرایط و شاخص های مربوط به پیدایش یک حکمرانی مطلوب و یا به اصطلاح دیگر حکمرانی متعالی در جمهوری اسلامی است . شاخص هایی همچون شفاف سازی ، شایسته سالاری و مبارزه با فساد . این شاخص ها را نمی توان با کشورهای توسعه یافته مقایسه کرد ولی آنچه مسلم است کشورهای توسعه یافته جدید مانند مالزی و سنگاپور و‌... می تواند برای کشور ایران قابل مقایسه باشد . البته اگر این شاخص ها برای کشوری پیاده سازی شود و یا حداقل در مسیر آن قرار گرفته شود می تواند به بهبود توسعه و رشد امیدوار بود مهمترین شاخص به نظر، همان شاخص شایسته سالاری است یعنی اگر حکمرانی بر پایه شایسته سالاری بنا گذاشته شود مسیرهای دسترسی به دیگر شاخص ها هم هموار تر می گردد آنچه تا کنون ملموس است شاخص رفاقت و دوره همی، دوستانه ، همسالان و هم کلاسی هاست این موضوع منجر می‌شود به استقرار حکمرانی رفقاتی . علی ای حال تا شایستگی حاکم نشود وضع مان همین است که در این ویدئو به صراحت اعلام شده است .

حکمرانی مطلوب آنچه قبل از این هشدار داده شده بود در خصوص شرایط و شاخص های مربوط به پیدایش یک حکمرانی مطلوب و یا به اصطلاح دیگر حکمرانی متعالی در جمهوری اسلامی است . شاخص هایی همچون شفاف سازی ، شایسته سالاری و مبارزه با فساد . این شاخص ها را نمی توان با کشورهای توسعه یافته مقایسه کرد ولی آنچه مسلم است کشورهای توسعه یافته جدید مانند مالزی و سنگاپور و‌... می تواند برای کشور ایران قابل مقایسه باشد . البته اگر این شاخص ها برای کشوری پیاده سازی شود و یا حداقل در مسیر آن قرار گرفته شود می تواند به بهبود توسعه و رشد امیدوار بود مهمترین شاخص به نظر، همان شاخص شایسته سالاری است یعنی اگر حکمرانی بر پایه شایسته سالاری بنا گذاشته شود مسیرهای دسترسی به دیگر شاخص ها هم هموار تر می گردد آنچه تا کنون ملموس است شاخص رفاقت و دوره همی، دوستانه ، همسالان و هم کلاسی هاست این موضوع منجر می‌شود به استقرار حکمرانی رفقاتی . علی ای حال تا شایستگی حاکم نشود وضع مان همین است که در این ویدئو به صراحت اعلام شده است .

موسسه ملل با یک میلیارد تومان زیان در هر ساعت /ملل در معرض ادغام یا انحلال؛ تنها مؤسسه اعتباری نظام بانکی طی سال‌های اخیر، به‌جای سوددهی، مشغول تولید زیان و انباشت آن است، به‌گونه‌ای که تا پایان سال گذشته، رقم زیان انباشته ملل به بیش از ۱۱ هزار و ۴۰۰ میلیارد تومان رسیده بود و حالا در جدیدترین آمار منتشر شده، زیان انباشته موسسه ملل تا پایان خردادماه سال جاری به بیش از ۱۳ هزار و ۸۰۳ میلیارد تومان رسیده است. به بیان دیگر، ملل ظرف سه ماه فعالیت در سال ۱۴۰۳، روزانه نزدیک به ۲۵ میلیارد تومان و هر ساعت بیش از یک میلیارد تومان زیان روی دست سهامدارانش گذاشته است. یکی از شاخص‌های مهم برای ارزیابی عملکرد یک بانک یا مؤسسه اعتباری، نسبت کفایت سرمایه است. شاخصی که بیانگر میزان پوشش ریسک دارایی‌ها توسط سرمایه بانک است و برای تداوم فعالیت‌های یک بانک یا انحلال آن، تعیین‌کننده و با اهمیت است. در شبکه بانکی کشورمان، حداقل نسبت کفایت سرمایه یک بانک، ۸ درصد است و در سطحی بالاتر، ۱۲ درصد است؛ بنابراین درصد کمتر از این مقادیر، وضعیت بانک و مؤسسه اعتباری را در مسیر بحران نشان می‌دهد. حال طبق اعلام رسمی مؤسسه ملل، نسبت کفایت سرمایه ملل در سال ۱۴۰۱، منفی ۹.۵۸ درصد، در سال ۱۴۰۲ منفی ۱۱.۴ درصد و در دوره سه ماهه نخست سال جاری نیز منفی ۱۱.۳۲ درصد است.بنابراین زیان موسسه ملل بیش از ۱۳ برابر سرمایه ثبت شده است و با توجه به کفایت سرمایه منفی ۱۱.۳۲ درصدی، ملل وضعیت بحرانی دارد و در صورت تداوم این رویه، تنها موسسه اعتباری شبکه بانکی، منحل یا ادغام خواهد شد. این در حالیست که : این روزها هم خبرهای خوبی از موسسات مالی ، پولی و بانکی به گوش نمی رسد .زیان انباشته این موسسات بلای جان نظام بانکی کشور شده است ‌ البته صندوق های قرض الحسنه و موسسات خیریه ( مجاز و عیر مجازها)هم محلی شده برای فرار سرمایه داران از قانون مبارزه با پولشویی، مالیاتی و.... و البته متورم کردن نقدینگی جامعه بدور از هر گونه نظارت بانک مرکزی ج‌ا‌.ا‌